فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۵۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
73 - 81
حوزه های تخصصی:
هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست مایه ای برای قصه پردازی افسانه سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت های متعددی می توان یافت که سعی کرده اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود این، به مرور زمان، شخصیت خسرو در متون غنایی، کم رنگ شده است. گرچه در منظومه خسرو و شیرین نظامی، خسرو، نقشی اساسی برعهده گرفته است، اما پس از نظامی، در آثار شعرایی چون امیرخسرو دهلوی، عارف اردبیلی، سلیمی جرونی، هاتفی، وحشی بافقی و دیگران، این فرهاد است که آرام آرام، نقش و جایگاه خسرو را تصاحب می کند. در این میان، در منظومه فرهادنامه عارف اردبیلی، فرهاد، چهره دیگری از خسروپرویز است و چنین تصوری از فرهاد، مورد قبول عام جامعه قرارنگرفته است. از همین رو، به نظر می رسد که با گذشت زمان، از یکسو از محبوبیت خسروپرویز -پادشاهی که بنابر برخی روایات تاریخی، نامه پیامبر را پاره کرده- کاسته شده است و از دیگر سو، فرهاد که چون مجنون، نماینده گفتمان عشق آرمانی و مقدس است و تناسب بیشتری با جامعه ایران پس از اسلام داشته، جایگزین خسرو گشته است. بنابراین، در این مجمل برآنیم تا با اشاره به منظومه هایی که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است، روند حذف تدریجی خسروپرویز از این حکایت را نشان دهیم.
آموزه های تعلیمی- اخلاقی در غزلیات حکیم نزاری قُهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
154 - 184
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیرباز اهمیت بسیاری داشته است و شاعران و نویسندگان در ضمن آثار خود همواره به این مهم توجه کرده اند. نزاری قهستانی ازجمله شاعرانی است که به اهمیت آموزه های تعلیمی توجه کرده است؛ به طوری که غزلیات خود را بسیار به نوع تعلیمی آمیخته است؛ درنتیجه اشعارش سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه به بررسی و تحلیل محتوایی آماری آموزه های تعلیمی در غزلیات حکیم نزاری بپردازد. حاصل مطالعه و بررسی این پژوهش نشان می دهد که نزاری در غزلیاتش خوانندگان را به فضایل مهم اخلاقی و انسان ساز مانند صبر، توبه، مهربانی، عفو، خُلق نیک، قناعت و وفای به عهد دعوت می کند و از رذایلی مانند کینه، حرص، مکر و حیله، غرور و عُجب، آزار دیگران، ظلم، حب دنیا و ریا و... برحذر می دارد.
چهره و جایگاه حضرت محمد (ص) در «کشف الاسرار» روزبهان بقلی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیخ «ابونصر روزبهان بقلی شیرازی»، از بزرگترین شخصیت های تصوف ایران در سده ششم هجری است. «کشف الاسرار» وی کتابی است در گزارش و شرح رؤیاها و مکاشفه هایی که در درازنای چهل سال سلوک، بر شیخ روزبهان، رخ نموده اند. یکی از شخصیت های اصلی مکاشفه های روزبهان، حضرت محمّد (ص) است. در این مقاله، به تقسیم بندی گونه های حضور و اثر حضرت محمد (ص) در مکاشفه های روزبهان در کشف الاسرار و توضیح اجمالی آنها پرداخته ایم. چهره رسول خدا در این مکاشفات، چهره ای بس نورانی است که پیش از هر چیز، نشان «محبت» و «عشق» روزبهان به شخصیت پیامبر را بر خود دارد. پیامبر در این کتاب، «حبیب» خداوند، سرمست و عروس بارگاه الهی است. پیامبر اکرم (ص) در این مکاشفات، شخصیتی «ویژه و برتر» است که از نقش «شفاعت و وساطت در فیض» برخوردار است. کشف الاسرار، به اعتباری، نامه ای در ستایش و مدح حضرت محمد (ص) و تأکیدی بر جایگاه مرکزی او در تصوف و عرفان اسلامی است.
بررسی تطبیقی اگزیستانس در رمان کوری و سنگ صبور
حوزه های تخصصی:
«کوری» رمان تمثیلی، اثر ژوزه ساراماگو است. در این رمان از اهریمن کوری که حیوانیت درون را حاکم ساخته، سخن رفته است. ساراماگو در این رمان با استفاده از تمثیلهای فراوان رؤیا گونه و با طنزی تلخ وگزنده، زندگی یکنواخت و بی افق را برجسته نموده است. چوبک در رمان «سنگ صبور» نیز کابوسی هولناک از جامعه پیشرفته و صنعتی با تمام امکانات بازآفرینی شده را به تصویر می کشد. جامعه ای که کرامت انسانی در آن فراموش گردیده و به دوران بربریت بازگشته است. مطالب دو رمان حاکی از تأثیر جهان بینی ساراماگو و چوبک از آرای فیلسوفان اگزیستانس است. فلسفه اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشررا بر سه استنباط مهم استوار ساخته و سه نشانه هستی برای آن در نظر گرفته است. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی، اخلاقی وایمانی) دراین دو رمان است. دست آوردهای پژوهش بیانگر آن است که رمان سنگ صبور و کوری سراسر پر از مؤلفه های اگزیستانس نظیر؛ مرگ، رنج، ترس وگناه است. شخصیت های این دو رمان در نتیجه رنج و گناه هایی که در زندگی تجربه کردند در آزمون بلا تطهیر یافتند و با گذر از مرحله اگزیستانس استحسانی به اگزیستانس اخلاقی و سپس اگزیستانس ایمانی نائل گردیدند.
عناصر عامیانه و غیررسمی گفتاری و نوشتاری در سطح واژگانی برخی از ترجمه های کهن عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های ناشناخته زبان و ادبیات فارسی، ترجمه های کهن عهد عتیق هستند. معمولاً زبان این متون فارسی و خط آن ها عبرانی است. یکی از ویژگی های این نوع از متون، تأثیرپذیری شدید از ادبیات و زبان عامیانه فارسی است. در این مقاله براساس معیارهای زبان شناسی اجتماعی، عناصر عامیانه گفتاری و نوشتاری برخی از این متون (ترجمه های عهد عتیق) بررسی شده است. براساس این بررسی، زبان متون پیش گفته در سطح واژگانی از دو جنبه تحت تأثیر زبان عامیانه قرار گرفته است: نخست تحولات آوایی که شامل موارد زیر است: تحول âm / ân > um / un، همگونی آوایی، کاهش واجی، افزایش واجی، انواع مختلف ابدال و قلب. دوم واژه های گویشی. عناصر گویشی هر زبان پیوستگی تنگاتنگی با زبان و ادبیات عامه آن دارند. عناصر نوشتاری غیررسمی نیز از دو جنبه بر این متون تأثیر گذاشته اند: الف) استفاده از خط عبرانی؛ ب) اغلاط املایی. براساس تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که این نوع از ترجمه های عهد عتیق از نظر زبانی به گونه عامیانه یا دست کم غیررسمی زبان نزدیک تر هستند.
ارتباط پوشش با مناسک آیینی -اسطوره ای در میان زرتشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوششی که در اجرای مراسم آیینی استفاده می شود مکمل یک آیین باستانی یا داستان اساطیری از دوران کهن است. لباس ها، تزیینات و اشیای مورد استفاده در اجرای مراسم آیینی همگی نمادین هستند. افراد با این نمادها آشنایی دارند و به تقلید از پیشینیان خود آن ها را به کار می برند، حتی اگر از جنبه نمادین آن اطلاع دقیقی نداشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پوشش در اسطوره و حماسه و تأثیر آن در مراسم آیینی با تأکید بر پوشش زرتشتیان است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از شیوه تحلیلی توصیفی و استفاده از اسناد کتابخانه ای کاربرد پوشش در مراسم آیینی بررسی شود. در این پژوهش مشخص شد که رنگ و نوع لباس نشان دهنده باورها واعتقادات مردم است و کاربرد آن در مراسم آیینی جنبه اسطوره شناختی دارد. اقوام مختلف برای فرایند گذار از زندگی بدوی و ورود به زندگی متمدن روایت های اساطیری درمورد پوشاک دارند. این روایت ها را که به تولید و استفاده از پوشاک اشاره دارد، در حماسه به شخصیت ها و قهرمانان حماسی نسبت داده اند.
بررسی شیوه های کانونی سازی روایت در رمان«عاشقانه های یونس در شکم ماهی جمشید خانیان» براساس نظریۀ ژرار ژنت
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با شناخت تحلیل مهارت های خانیان در ساخت و پرداخت روایت و بررسی شیوه های آن از منظر کانونی سازی براساس نظریه ژرار ژنت، این پرسش مطرح می شود که: راوی، از چه زاویه دیدی به افراد و حوادث داستان نگاه می کند؟، روایت داستانی مقید به زاویه دید است؟، با توجه به جنبه های کانونی سازی، رمان عاشقانه های یونس دارای طرح مکرر، متناوب و مارپیچی است که برای مخاطب نوجوان کشش و جذابیت خاصی ایجاد می کند، و کانون دید شکل گرفته در این رمان زمانی، مکانی، روان -شناختی و ایدئولوژیکی است و راوی مرکز توجه می باشد، که روایت گری و چندصدایی بودن روایت را توجیه می کند. بسامد، دیرش، و زمانبندی به شکل معناداری در متن، و عشق و جنگ دو نقطه کانونی و محور اصلی می باشند که با توجه به خشونت و بیرحمی جنگ، در عشق پاک دو نوجوان جریان دارد. جمشیدخانیان از نویسندگان مطرح حوزه کودک و نوجوان ایران با گرایش به سبک رئال در آثار خود در سال های اخیر، خصوصاً در رمان «عاشقانه های یونس در شکم ماهی» منجر به جذب مخاطب نوجوان گردیده است.
کارکرد و اهمیت موسیقی حماسی در پایداری و برانگیختگی سپاهیان در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
163 - 194
حوزه های تخصصی:
از روزگاری که انسان در بیان احساسات و رفع و تسکین آلام دست به دامان موسیقی گردید از اصوات آن و نواهای مختلف موسیقی تنها در بزم ها و سوگواری ها بهره نگرفت، بلکه حتی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و همچنین در آیین های دینی و بیان روایات حماسی از این ابداع بشری استفاده کرد. در این بین، آنچه اهمیت بسزایی دارد این است که موسیقی در میدان های رزم نیز کاربرد داشته است و بر این مبنا از مسائل مهم این است که از چه آلات و ابزار موسیقیایی در میدان های نبرد استفاده می شده است و مهم تر آنکه این نواهای موسیقی چه تاثیر و اهمیتی در رزم ها و عملکرد سپاهیان در برخوردهای نظامی داشته اند و نوازندگان و موسیقی دانان در آرایش نظامی چه جایگاه و وظایفی را عهده دار بودند. از مطالعه و بررسی متون تاریخی کلاسیک و متون روایی منظوم و منثور که به روایت حماسی و تاریخی پرداخته اند و همچنین بهره بری از برخی نگاره های باستانی، چنین برمی آید که ایرانیان باستان در بیان روایات حماسی و به منظور نمایان کردن و برجسته ساختن هر چه بهتر کردارهای پرشکوه و قهرمانانه پهلوانان و سرداران از موسیقی بهره گرفته و از سازها و آلات مختلف در آماده سازی، تهییج و تشجیع سپاهیان و هراس افکنی در دل دشمنان استفاده می کردند و مهمتر از همه، فرمان های فرماندهان مبنی بر آغاز جنگ و پایان بخشی بدان و به طور کلی ارسال پیام به سربازان در میدان های نبرد با موسیقی میسّر می شد.
تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
39 - 50
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده زبانی و صورت های بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است.
تحلیل تطبیقی شخصیت پردازی زنان در منظومه هفت پیکر نظامی و هشت بهشت امیرخسرو دهلوی
حوزه های تخصصی:
یکی از کانون های اصلی بلاغی و داستانی منظومه هفت پیکر و هشت بهشت در کیفیت شخصیت پردازی زنان است. کیفیت نگاه به زن و همچنین ابزاری که شاعر برای توصیف سیمای آنها به کار می برد نقشی اساسی در موفقیت منظومه ها دارد. در پژوهش حاضر شخصیت پردازی زنان از دیدگاه زیباشناسی و داستانی با توجه به هفت پیکر و هشت بهشت به صورت تطبیقی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که زنان در هفت پیکر به دو گروه عمده تقسیم بندی می شوند. زنانی که عاقله، مستوره و جسور هستند و به راحتی تن به وصال هرکسی نمی دهند. این زنان هم از طبقه فرودین(کنیز) و هم از طبقه بالای جامعه حضور دارند. زنان دیگر هفت پیکر منفعل هستند و نظامی فقط برای تزیین کلام و نشان دادن توانایی توصیفی خود استفاده کرده است که می تواند از نقاط ضعف او نیز باشد. در مقابل، زنان در هشت بهشت اغلب هوسران و شهوت پرست هستند و تن به وصال هر خربنده و ساربان و غلام هندی می دهند. زنان هشت بهشت از هر طیف که باشند، از زن پادشاه تا کنیز، خیانت کارند و چندین حکایت از هفت داستان موجود در هشت بهشت پیرامون همین خیانت و هوسرانی است. زنان در هفت پیکر در خلوت ترین مکان ها نیز امنیت دارند و نظامی جز با صافی «شریعت» آنها را به وصال نمی رساند (مثلاً در داستان گنبد سپید)؛ درصورتی که زنان در هشت بهشت در قیدوبند هیچ آداب ورسوم و تابویی نیستند.
پیکرگردانی و دگردیسی سنگ شدگی در قصه ها و افسانه های کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های اساطیری و نمادین در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی به صورت جماد است. در پیکرگردانی شکل و ماهیت موجودات با استفاده از نیروی ماورء الطبیعی شخص یا شیء از حالتی به حالت دیگر تغییر می یابد. در واقع این نوع پیکرگردانی نماد از دست دادن پویایی و حیات روانی است که فرد را برای مدتی از مسیر کمال باز می دارد. در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی و دگردیسی به اشکال مختلف دیده می شود، که یکی از موارد پیکرگردانی انسان به جماد است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی انجام شده، به این صورت که با بررسی پنجاه قصه از قصه ها و افسانه های کُردی، پنج مورد دگردیسی و تبدیل پیکره انسان به سنگ یافت شد که با بهره گیری از نقد اسطوره ای به بررسی ریشه های سنگ شدگی در آن ها پرداخته، سپس نحوه مواجهه افراد و نیز علل و ابزارهای لازم جهت رهایی از این تغییر تبیین شده است. از آنجا که مطالعه این قصه ها ما را با بستر اسطوره ای آن ها آشنا می سازد، لذا تلاش بر آن است تا با شناخت ساختار قصه ها وجه مشترک این بن مایه را با اساطیر سایر ملل مقایسه کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که انعکاس باورهای اسطوره ای با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر در قصه ها و افسانه های کُردی گویای نامیرایی و پویایی این باورهاست که با رمزگشایی و واکاوی می توان ریشه مشترک این دیدگاه اساطیری را کشف و تفسیر کرد.
پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد یک ضرب المثل: «مثل چنبر دف حلقه به گوش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۷۳-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای هر فرهنگی ادبیات عامیانه آن است و یکی از کهن ترین نمونه های ادبیات عامیانه، مَثل است. مَثل ها دربردارنده تفکرات، جهان بینی و آداب ورسوم هرقوم و ملتی هستند. ریشه پیدایش آنان به طور قطع معلوم نیست، اما مردمان در طول زمان مَثَلی را که محصول یک واقعه، افسانه، اسطوره، شعر و... است برمی گزینند و مطابق با ذوق و پسند خود آن را دگرگون می سازند. «مثل چنبر دف حلقه به گوش» از ضرب المَثل هایی است که در کتاب های مربوط به امثال ضبط شده و در این پژوهش به دنبال پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد آن هستیم. با روش توصیفی تحلیلی و کاربست مطالعات کتابخانه ای ابتدا زمینه های پیدایش مَثل را بررسی کردیم و سپس پیشینه آن را کاویدیم و پس از آن سیر کاربردش را در متون گوناگون تا عصر حاضر جست وجوکردیم و درنهایت دریافتیم که پیشینه این مَثل حداقل به سده ششم هجری بازمی گردد و در متون شعر بروز یافته است. گمان است که تا سده ششم مَثَلی رایج بوده که به شعر شاعران این سده وارد شده و یا از شعر شاعران این دوره خصوصاً خاقانی شروانی به ادبیات عامیانه آمده و غالباً بر مضمون بنده و خدوم بودن دف، در جایگاه لفظ مستعار تکیه داشته و رفته رفته با دگردیسی شرایط اجتماعی در عصر حاضر و تغییر نگاه عمومی نسبت به موسیقی و ساز دف به سوی ورافتادگی پیش رفته است.
نگاهی به خلوت عرفانی سعدی و جهاد اساطیری «او»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عارفان با گوشه گیری از دنیا و دوری از مردم در صددند تا مراحل عرفانی را طی کرده، در نهایت به خداوند دست یابند. با نگاهی به زندگی سعدی می توان رد پایی از این گوشه گیری ها و خلوت گزینی ها را در زندگی او پیدا کرد. در این پژوهش، بر آنیم تا با نگاهی به خلوت های سعدی، ویژگی های جهاد اساطیری او را در آن ها بیان کنیم. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر این است که سعدی در خلوت های خویش عارف صرف نیست؛ اگر از دنیا روی گردانده، از مردم دور نمی شود. اگر هدف او وصال حق و رسیدن به معبود حقیقی باشد، همواره فقیهی متشرع باقی می ماند. وی در جهاد اساطیری خویش علاوه بر مبارزه با نفس اماره و روی گردانی از دنیا سعی می کند، حاصل هر آن چه در خلوت می بیند، صادقانه با مخاطب خویش در میان گذارد و با ارشاد و راهنمایی اش خوب و بد را به او نشان دهد. سعدی اگر در خلوت خویش خدا را در می یابد، سعی می کند، او را با تمام صفاتش به دیگران نیز معرفی نماید. اصل مهم دیگری که در جهاد اساطیری سعدی در نتیجه خلوت گزینی او دیده می شود، عمل بر طبق موازین شرع است. کسی در دنیا و آخرت رستگار است و به مقام رضایت الهی دست می یابد که طبق دستور خداوند گام بردارد؛ حق همنوعان را رعایت کند و به دیگران ظلم و ستم روا ندارد. سعدی این مهم را نیز به دیگران گوشزد می کند. ره آورد سعدی از این خلوت گزینی بیش از آن که به کار او آید، دستگیری مخاطب است؛ زیرا همواره نتایج خلوت خویش را برای دیگران بیان می کند.
مرثیه اجتماعی در شعر معاصر(1300-1357 ه.ش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
علی اصغر باباصفری دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان نرگس نصری کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی یکی از انواع ادبی، ادبیات غنایی است که بیان کننده احساسات شاعر است. مرثیه گونه ای از گونه های ادبیات غنایی است شاعر به وسیله آن از احساسات خود نسبت به از دست دادن امور مطلوبش سخن می گوید که مرثیه اجتماعی یکی از انواع مراثی است .هدف از این پژوهش شناخت جایگاه مرثیه اجتماعی در شعر معاصر، تقسیم بندی و بررسی و تحلیل آن است. برای این منظور ابتدا به آثار مختلف در زمینه انواع ادبی و مرثیه سرایی مراجعه و نکات مربوط به موضوع را فیش برداری کرده سپس دیوان پانزده تن از شاعران برجسته معاصر از جریان های مختلف شعری را بررسی و موارد مرثیه اجتماعی را استخراج و براساس اهداف موردنظر تحلیل کرده ایم. مرثیه در شعر معاصر از شکل فردی فراتر می رود و حوزه جدیدتری را نمایان می کند. مرثیه در مرگ مشاهیر با 55 % بیشترین درصد مرثیه های اجتماعی معاصر را به خود اختصاص می دهد و مرثیه وطن و مرثیه حوادث به ترتیب کمترین بسامد را داراست. پرچم دار مرثیه اجتماعی در شعر معاصر شفیعی کدکنی، محمدتقی بهار و فریدون مشیری هستند و سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، پروین اعتصامی و فرخی یزدی به ترتیب کمترین تعداد مرثیه های اجتماعی معاصر را سروده اند.
معشوق مهتر و کهتر در غزلیات و رباعیات سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هجوم مغول و ترس مردان از غارت نوامیس، رواج عرفان، تفکر بی-ارزش بودن زنان و پیدا شدن معشوق ترک در جامعه ایران عواملی هستند که جایگاه اجتماعی زن را در عصر سعدی مهم و پیچیده کرده است. در چنین شرایطی سعدی به عنوان شاعری مردمی به انعکاس جامعه زمان خود در آثارش می پردازد و زن در مقام معشوق، غزلیات او را تازگی و طراوتی بی نظیر می بخشد. در غزلیات و رباعیات عاشقانه او معشوق چه از نوع روحانی یا زمینی، شاهد یا معشوق ترک، مضمونی است که بسیار تکرار می شود. در یافته ها مشخص شد وصف معشوق و شیوه مخاطب قرار دادن او در رباعی که خاستگاهی مردمی و ریشه در فهلویات دارد، منزلت اجتماعی پایین وی را نشان می دهد و در غزلیات شیوه وصف و خطاب معشوق، منزلت اجتماعی بالای او را اثبات می کند. پس از تحلیل یافته ها با روش تحلیل محتوا، نتایج پژوهش نشان داد سعدی در غزلیات با وصف معشوق و بهره گیری از عناصر مربوط به زندگی طبقات اجتماعی بالا مانند سرو، باغ، بوستان، زیور و پیرایه، سخنرانی و سخنگویی، معشوق مهتر را می-ستاید در حالی که در رباعیات این عناصر دیده نمی شوند. در خطاب نیز با شاخص های منادا قرار دادن، اکرام و بزرگداشت، اظهار تواضع و اعزاز در کاربرد فعل، معشوقی با منزلت اجتماعی بالا را مورد خطاب قرار می دهد. حال آن که این عناصر در رباعیات نشان می دهد شاعر در این قالب معشوقی کهتر و فروتر را مورد خطاب قرار داده است.
انسجام مضمونی ومؤلفه های اصالت حزن در مرثیه "مطالعه موردی مرثیه متنبی در رثای ابوشجاع فاتک"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
113 - 134
حوزه های تخصصی:
قصیده یک مجموعه منظم معنایی و حامل پیام ها و مؤلفه هایی است که ماهیت مضمونی و روح حاکم بر بافت متن را مشخص می کند. قصیده متنبی، شاعر متمایز قرن چهارم در رثای فاتک، نمونه ای برجسته از مرثیه هایی است که اصالت حزن در آن به استناد مؤلفه های درون متنی اش قابل تحلیل و واکاوی است. اصالت حزن نکته ای است که در تمام مرثیه های متنبی به عنوان یک سؤال اساسی مطرح است. هدف مقاله که با روش تحلیل محتوا انجام شده، بازنمود و برجسته سازی مؤلفه های درون متنی و تبیین روح حاکم بر بافت قصیده به عنوان یک واحد مستقل معنایی است. نتایج تحقیق نشان می دهدکه عناصر گفتاری و محتوایی موجود در متن قصیده متضمن مؤلفه های پویایی است که نه تنها سنجش اصالت حزن را میسّر ساخته است بلکه قابلیت تعمیم واجراء برمصادیق مشابه را هم دارد. استمرار کیفی وکمّی مؤلفه ها، اقناع عقلی و معانی نهفته در الفاظ و صورتهای تعبیری قصیده را به متنی منسجم مبدل ساخته که از صمیمیت صادقانه سرشار واز شائبه تکلّف بدور است.
تصویرهای عاشورایی در شعر معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
23 - 32
حوزه های تخصصی:
شعر عاشورایی با تأثیر از قیام کربلا از دوره آغاز شکل گیری تا هنگام تحول و شکوفایی، برخورداری از زبانی فخیم و درون مایه هایی منحصربه فرد به تدریج ساختار لفظی و معنوی و سبک بیانی خاص خود را یافت و با خلق آثار چشمگیر و قابل اعتنا، زمینه ایجاد مکتب شعری مستقلی را از آن فراهم ساخت. در نتیجه شعر عاشورایی را میتوان این چنین تعریف کرد: شعری است که در مورد امام حسین (ع) و یاران باوفایش سروده شده و میتوان سال 61 هجری را سال شروع این شعر دانست. در این مقاله تلاش شده است نگاه شاعران معاصر به واقعه عاشورا بازنمایی و نمادهای عاشورایی در شعر آنها تبیین شود. در نوشتار حاضر تصاویر عاشورایی در آثار شاعرانی؛ چون: موسوی گرمارودی. قیصر امین پور، محمد حسین کسرایی، علی معلم، صغیر اصفهانی، مشفق کاشانی و مردانی بررسی و تحلیل شده است.
نگاهی به دگردیسی نشانه ها در اندیشۀ شعری فروغ فرخزاد
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که نظام نشانه ها، به دلیل تغییر ساختارهای اجتماعی، دائماً در حال تغییر و تحوّل اند، توجّه به استحاله نشانه ها در شعر یک شاعر خاص می تواند برای شناخت زمینه های دلالتی متغیّر نشانه ها، راهگشا باشد. این پژوهش از طریق زبان مجموعه اشعار فروغ فرخزاد، زمینه تبیین و درک احساس های ذهنی او را که به عنوان نمودهایی از تجربه های بیرونی در زبان شعرش است، نشان داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با گزینش اشعاری از فروغ فرخزاد در دفترهای شعر «اسیر»، «دیوار»، «عصیان»، «تولدی دیگر»، «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» انتخاب گردیده است. پژوهشگران در پی آن هستند که اشعار فروغ فرخزاد در قاموس به کارگیری نشانه ها تا چه میزان بر ماهیت بیرونی مدلول ها پایبند بوده و در کجا این نشانه ها در هیأت نشانه های دیگر مستحیل شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که معانی مستحیل شده در هشت مقوله شب، مرگ، خورشید، عشق، کمال گرایی، آب و مدلول های آن، درخت، پنجره بررسی گردیده است و نماد شب بیشترین بسامد تغییر و دگرگونی را داراست. در دفترهای «اسیر»، «دیوار» و «عصیان»، هنوز اثری از این شیوه گفتاری و نوع چینش خاص دال و مدلول ها دیده نمی شود و آنچه هست، تشبیه است و اندکی استعاره، امّا در اشعار مجموعه های «تولّدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»، فروغ بسیاری از عناصر و مظاهر طبیعت را در جهت بیان اندیشه هایش، به صورت نمادین و مستحیل در مدلول های متنوّع و مختلف بیان می دارد.
بحران هویّت زنان در دو رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
59 - 76
حوزه های تخصصی:
در دوران مدرن مؤلفه های هویّت ساز، دستخوش تغییر و دگرگونی شد. به نظر می رسد در آشفته بازار فرهنگی و اجتماعی، زنان بیش از مردان تحت تأثیر ارزش های جدید فرهنگی و اجتماعی قرار گرفتند و در نتیجه دچار سردرگمی و بحران هویّت شدند. در رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان، اوضاع پیچیده و مبهم سیاسی و اجتماعی کشور در سال های ملتهب قبل از انقلاب اسلامی و سال های آغازین انقلاب تا آغاز جنگ، تصویر شده است که با زمینه سرگشتگی و سرگردانی و بحران هویّت زنان همراه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای تدوین شده است، و در عین آشکار ساختن روند خویشتن شناسی و بحران هویت زنان با رویکرد مدرن و تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دو اثر سیمین دانشور،به این پرسش پاسخ داده است که اوضاع سیاسی اجتماعی ایران همزمان با ورود مولفه های مدرن، چه تأثیری بر بحران هویّت و سرگشتگی زنان نهاده است؟ بررسی ها نشان می دهد که بحران هویّت زنان در این رمان ها، در دوره مورد نظر، منجر به تقابل اشرافیّت و محرومیّت، تقابل سنّت و مدرنیته، غربزدگی و غربگرایی، نفوذ مکتب های فکری مدرن، تقابل اعتقادات مذهبی و دیدگاه های فمینیستی شده است.
تحلیل پیکرگردانی اژدها در ماجراهای گرشاسپ براساس نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
259 - 285
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از جمله روی کردهای میان رشته ای در نقد ادبی معاصر است. کارل گوستاو یونگ میراث ادبی و تجربه های مشترک فرهنگ های متفاوت را در ناخودآگاه جمعی می پندارد و دلیل شباهت های فرهنگی میان ملل مختلف را اشتراک در کهن الگوهای مشترک می داند. هدف این گونه نقد، تحلیل و ارزیابی آثار ادبی و روایات کهن، در صورت داشتن ظرفیت اسطوره ای و کهن الگویی است. از جمله اهداف اصلی پیکرگردانی، ارائه نمادها و نشانه هایی است که قصد بازنمایی حالات روانی انسان را دارد و در پی بیان رازهای مبهم هستی در اسطوره ها به وسیله کهن الگوهاست. این پژوهش قصد دارد انواع پیکرگردانی هیولاهایی را که در اصل اژدها هستند، در ماجراهای گرشاسپ مورد تحلیل و ارزیابی قراردهد. در این جستار از میان ضدّقهرمانانی که گرشاسپِ اوستا به عنوان کهن الگوی قهرمان با آن ها مبارزه کرده است، تنها پتیاره های اژدهاگونه ای که به هیأت پری وهیولاهای سهم گین پیکرگردانی شده اند، از دیدگاه نقد یونگی، به شیوه کتاب خانه ای و با روی کرد تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفته اند و این نتیجه به دست آمده است که این بوده های اهریمنی به رغم تفاوت در پیکره های ظاهری، در اصل پیکرگردانی اژدهای درون و سایه وآنیمای منفی قهرمان هستند.