فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
173-200
حوزههای تخصصی:
دشنام و دشنام گویی بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و زبان آدمی بوده و هست. بخشی از واژگان هر زبانی دشنام ها یا ناسزاهایی است که سخنوران آن زبان ها در شرایط و بافت های خاص برزبان می آورند. این دشنام ها یا ناسزاها را باید گونه ای از خشونت زبانی به شمار آورد که به کاربرندگان آن ازطریق این دشنام ها به دیگران تعدی می کنند و سلطه و تفوق خود را نشان می دهند. ازآنجاکه این دشنام ها غالباً مفاهیم موهن و ناپسند دارند، در نوشته های رسمی و علمی کمتر به آنها پرداخته می شود یا به نوعی نادیده گرفته می شوند. همانند خود زبان، این دشنام ها نیز وجوه متفاوتی دارند و از جنبه های متفاوت زبانی، اجتماعی، فرهنگی و... قابل بررسی اند. یکی از جنبه های زبانیِ این دشنام ها شیوه ساخت آنها و بررسی واژه های پایه ای است که در ساخت دشنام ها به کار می روند اما خود به تنهایی دشنام یا ناسزا به شمار نمی آیند. از این منظر، دشنام ها را می توان به دسته ها و طبقات متفاوتی تقسیم کرد. در این نوشته به بررسی دشنام هایی پرداخته ایم که با واژه های پایه ای که به طبقه ابزارها تعلق دارند ساخته شده اند. بدین منظور، ابزارها را باتوجه به نوع کاربرد و شکلشان به دسته های گوناگون طبقه بندی کرده ایم و دشنام های ساخته شده با آنها را ذیل آنها آورده ایم و ارتباط معنایی میان نام آن ابزارها و دشنام هایی را که با آنها ساخته شده است، بررسی کرده ایم.
تحلیل محتوایی کتاب های زبان انگلیسی مدارس متوسطه ایران از منظر نشانگرهای ادب ورزی، کنش های کلامی و نقش های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۲, ِDecember ۲۰۲۰
155 - 184
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تلاشی است برای ارزیابی مجموعه کتاب های پراسپکت و ویژن (کتاب های زبان انگلیسی دوره اول و دوره دوم دبیرستان) با توجه به سه عنصر اصلی منظورشناسی؛ نشانگرهای ادب ورزی، کنش های کلامی و نقش های زبانی. به همین منظور تمامی مکالمات (۱۷۲ مکالمه) این شش کتاب مورد بررسی و تحلیل دقیق جهت پاسخگویی به موارد ذیل قرار گرفت: پربسامد ترین نشانگرهای ادب ورزی؛ رایج ترین کنش های کلامی وپربسامدترین نقش های زبانی به کار رفته در کتاب های پراسپکت و ویژن نتایج این تحقیق نشان داد که نشانگرهای ادب و نشانگرهای اقدامی پربسامد ترین نشانگرهای ادب ورزی هستند. کنش های کلامیِ نمایندگی و بخشنامه ای پربسامدترین کنش های کلامی هستند. و همچنیمن نقش زبانیِ اطلاعاتی، پرتکرار ترین نقش زبانی به کار گرفته شده در این مجموعه کتاب ها هستند. از سوی دیگر عدم استفاده و یا استفاده محدود از برخی از عناصر منظور شناسی به عنوان نقص در این مجموعه ها شناخته شد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مشخص شد که توزیع مولفه های منظورشناسی به صورت مساوی در مکالمات هر دو سری کتاب ها صورت نپذیرفته است و هیچ ارتباطی میان سطح این کتاب ها و میزان استفاده از این مولفه ها وجود ندارد. و در نهایت، راه کارها و پیشنهاداتی به مسئولین تهیه و تدوین منابع درسی جهت به کارگیری عناصر منظورشناسی در کتاب های درسی زبان انگلیسی و تحقق اهداف آموزشی ارائه شد.
میزان کفایت برچسب های هشدار (مطالعه موردی مواد شوینده و پاک کننده خانگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های جسمی ناشی از کاربرد انواع مواد شوینده و پاک کننده خانگی حاکی از عدم آگاهی صحیح مصرف کننده پیرامون محصولات مذکور است. از طرفی نیز مهم ترین شیوه در جهت اطلاع رسانی به مصرف کننده از سوی تولید کننده درج «هشدار» بر روی محصول است، بنابراین چنین به نظر می رسد که هشدارهای درج شده بر روی محصولات دارای کفایت مطلوب و بهینه نیستند و در نتیجه مطالعه و بررسی علمی آنها ضروری می نماید. در جستار حاضر بر اساس داده هایی متشکل از 67 نوع ماده شوینده، پاک کننده و ضدعفونی کننده خانگی بر اساس مؤلفه زبانی، مؤلفه طراحی و مؤلفه رنگ به تحلیل برچسب های هشدار روی محصولات پرداخته و میزان کفایت آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. آنچه که با بررسی داده ها مستفاد می شود آن است که برچسب های هشدار بر روی محصولات دارای کفایت مطلوب نیستند و در نهایت نگارندگان با در نظرگیری هر سه مؤلفه های مذکور الگوی برچسب هشدار مطلوب و دارای کفایت بالا را عرضه می کنند. لازم به ذکر است که عمده پژوهش های صورت گرفته در این زمینه (برچسب های هشدار) در حوزه «زبان شناسی حقوقی[1]» مطرح و ارائه .شده اند [1] Forensic linguistics
واژه بست های زبان گیلکی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در جهت یک بررسی رده شناختی از عنصر زبانی واژه بست در زبان گیلکی تدوین شده است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا باتوجه به تنوعات گویشی قابل توجه زبان گیلکی و نیز دیدگاه های گوناگون در طبقه بندی عنصر واژه بست و بهره وری متفاوت گویش ها و زبان های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده شناختی، تنوع حضور واژه بست در زبان گیلکی و جایگاه حضور آن در جملات گیلکی مشخص شود. بدین منظور، واژه بست های زبان گیلکی براساس پرسش نامه رده شناختی مؤسسه ماکس پلانک در باب رده شناسی واژه بست مورد تحلیل قرار گرفته اند. پرسش نامه شامل 5 بخش قابل تفکیک است که عبارت اند از: 1. ویژگی های کلی زبان، 2. حالات مقوله ای واژه بست، 3. ویژگی های خاص، 4. جایگاه واژه بست، و 5. حرکت. داده های مذکور پس از گردآوری از سه ناحیه گویشیِ گیلکی غربی (بیه پس)، شرقی (بیه پیش) و گیلکی گالشی از شهرها و روستاهای شرقی، غربی و مناطق ییلاقی استان گیلان، به شیوه توصیفی تحلیلی مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن واژه بست های زبان گیلکی در سه گونه مذکور است و به طور کلی می توان بیان کرد که زبان گیلکی دارای پیش بست های ضمیری متصل به نشانه مفعولی، پی بست نشانه مفعولی / ǝ /، پی بست تأکیدی و نیز نشانه / o / ربط است. همچنین مشاهده شد که پی بست ضمایر شخصی متصل به اسامی، صفات، حرف اضافه و افعال در این زبان وجود ندارد. حرکت برای واژه بست فقط به انتهای گروه میزبان امکان پذیر است و جابه جایی و جهش واژه بست به موقعیت پیشین در این زبان ممکن نیست. همچنین باتوجه به بررسی های انجام شده، تحقق قاعده واکرناگل درمورد جایگاه دوم برای واژه بست در زبان گیلکی قابل تأیید است.
کارکردهای صرفی- معنایی «ها» در زبان فارسی ازمنظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه مفهوم دستوری شمار از بدیهیات تلقی می شود و به تمایز مفرد/جمع در همه کتاب های دستور زبان اشاره شده است، به جنبه های مختلف معنایی آن کمتر توجه شده و معمولاً مفهوم جمع به مثابه دلالت بر بیش از یک، تفسیر می شود؛ درحالی که مفهوم دقیق آن، باتوجه به مختصات معنایی اسم پایه، ازنظر رده شناختی بسیار تنوع پذیر است. در این نوشتار، ویژگی های صرفی- معنایی تکواژ «-ها» را به عنوان یکی از پربسامدترین تکواژهای جمع ساز فارسی بررسی می کنیم و به طور خاص قصد داریم نشان دهیم که زبان فارسی تا چه اندازه در رمزگذاری مفهوم جمع، تابع تنوعات بین زبانی است. ارزیابی داده های زبان فارسی در چارچوب رده شناختی آکواویوا، نشان می دهد که تکواژ «-ها» در زبان فارسی تنوع معنایی دارد و تحت تأثیر ویژگی های معنایی اسم پایه، ممکن است بیانگر یکی از مفاهیم تعدد، نمود ناقص، پیوستگی، تعدد بدون وجود مرز ادراکی قابل تشخیص، القاء خوانش ملموس و عینی از اسم های معنی و زمان/مکان، موردنمایی، دلالت بر فراوانی کمّی و کیفی (شدت بخشی)، پراکندگی و گستردگی موقعیت یافته برای اسم های توده ای، مشابهت، تأکید بر مصداق و یا تلفیقی از آن ها باشد. از این میان، کارکردهای نمودی، شدت بخشی، تأکید و تقریب زمانی، ویژگی های معنایی مختص جمع سازی در زبان فارسی هستند؛ اما همچنان تبیین این کارکردها ازطریق بسط حوزه های مطروحه در چارچوب مذکور ممکن است.
The Status Quo of Language Assessment Literacy among Syrian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the increasing importance of Language Assessment Literacy in recent years, identifying the assessment literacy components in different contexts becomes essential to ensure that language teacher professional development is on the right path, thus providing students with proper evaluation. This paper describes a research project in which an adapted version of Fulcher's (2012) Language Assessment Literacy Survey was delivered via the Internet in an attempt to characterize the levels of assessment knowledge of English language teachers in Syria. Three hundred and thirty Syrian English language teachers participated in the study. Exploratory and confirmatory factor analyses were applied to the data obtained from the constructed-response item, and qualitative data analysis procedures were applied to the open-response items. The results indicated that Language Assessment Literacy in the Syrian context mainly comprises four factors: social impact of tests; test prepping and administration; test design, development, and interpretation; and evaluating language tests. On the other hand, the content analysis applied to the responses given by Syrian English teachers to the open-response questions indicated failings in both theoretical and practical assessment literacy in Syria's education scene, particularly the former, calling for an immediate change in teachers' preparatory courses in Syria. It is hoped that the study results can help language teacher education programs specify EFL teachers' academic assessment goals and enhance the nature of future language assessment programs, particularly in Syria; it can further provide a basis for comparison with other contexts and countries, thus contributing to a cross-cultural understanding of language assessment literacy.
Collaborative Writing Practice through Online Learning: Insights from Iranian EFL Learners’ Perceptions(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۲۹, Spring ۲۰۲۰
165-184
حوزههای تخصصی:
This study investigates the benefits of e-collaborative and collaborative writing tasks on the perception of Iranian EFL learners in a process-oriented approach. The study involved 74 intermediate Iranian EFL students at Islamic Azad University, Isfahan Branch. They were divided into three groups by random assignment as two experimental groups and one control group. The experimental groups were required to perform their tasks in collaboration; only one of these two groups had access to the Telegram Application outside the classroom. The control group, however, followed the conventional method of learning how to write. The participants were required to write two journals during the course. They were asked to write about their understanding, attitude, and experience on the writing activity. There were 136 diary entries to be analyzed in order to discover the themes in them. These themes were literally the emerging concepts in the diary entries related to research question of the study about the participants’ perception. After the identification of these dominant themes, content analysis was performed to interpret the data. According to the results of the study, a high percentage of students’ satisfaction showed positive perceptions of e-collaborative activities, and they reported that the instructional implementation of an e-collaborative writing project with a five-stage writing process did assist EFL learners to accomplish a collaborative writing task.
تحلیل زبان شناختی «خروج آمریکا از برجام» در گفتمان های دو شبکه «العربیه» و «المنار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نمی توانند مخاطبان خود را وادار سازند که «چگونه» بیندیشند؛ اما می توانند با به کارگیری مهارت هایی، آن ها را ترغیب کنند که به «چه موضوعی» فکر کنند، به همین منظور با برجسته سازی پیام هایی که در راستای اهداف آن هاست، توجه مخاطبان را به آن موضوع جلب می کنند. برای برجسته سازی پیام در رسانه ها، تکنیک های مختلفی وجود دارد که از جمله آن ها، تکنیک های زبانی است. پژوهش حاضر به تحلیل زبان شناختی خروج امریکا از برجام در گفتمان های دو شبکه « العربیه » عربستان و« المنار » لبنان با استفاده از الگوی ون دایک می پردازد. «برجسته سازی» و «حاشیه رانی» تکنیک هایی هستند که این دو شبکه تلاش کردند با بهره گیری از آن، قوت گفتمان خود را برجسته کنند ودرمقابل قوت غیر (دشمن) را به حاشیه ببرند و ضعف وی را برجسته کنند. داشتن ایدئولوژی متفاوت نسبت به برجام، معیار اصلی انتخاب این دو شبکه خبری بوده است. این شبکه ها تلاش کردند با استفاده از ابزارهای زبانی چون تکرار، مبالغه، تضاد، قصر و... به دنبال تأثیرگذاری بر مخاطب و اقناع وی باشند و به همین منظور با انتخاب دقیق حروف و واژگان به کار رفته در متن اخبار، واقعیت ها را به گونه ای دیگر نشان دهند و پیام پنهان مورد نظر خود را زیرکانه و غیرمستقیم به مخاطبان منتقل کنند.
ساختار واژگانی التفهیم و دانش نامه
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
58 - 27
حوزههای تخصصی:
سده چهارم هجری مصادف با دوره فرمانروایی خانواده بلخی الاصل سامانی در خراسان و ماورأالنهر است. زبان فارسی دری در سده چهارم و پنجم بر اثرآمیزش بیشتر با زبان عربی و قبول تعدادی از اصطلاحات جدید علمی، ادبی، دینی، سیاسی و به کار بردن آنها برای مضامین و مفاهیم مختلف شعری، نسبت به سده سوم، تکامل و توسعه بیشتری یافت. اگر زبان شاعران و نویسند گان این عهد را با ادوار ادبی بعد بسنجیم، تعداد واژ گان عربی را کمتر و واژ گان اصیل فارسی دری و حتی نفوذ زبان پهلوی را در آن بیشتر می بینیم و شاعران و نویسندگان این عهد، قواعد زبان فارسی را بیشتر رعایت می کردند. سامانیان به نثر و نظم فارسی شایق بودند و به ایجاد منظومه هایی مثل شاهنامه یا ترجمه کتاب ها، فرمان هایی مستقیم صادر می کردند یا همچون ابوالفضل بلعمی، مشوّق شاعران در نظم داستان ها و کتاب ها می شدند یا وزیرانی چون ابوعلی بلعمی خود به تألیف کتاب به زبان فارسی همت می گماشتند. بسیاری از دانشمندان کوشیدند که آثار خود را به زبان فارسی نوشته و یا برای واژه های عربی معادل هایی فارسی به کار برند. از آن جمله ابوریحان البیرونی و ابن سینای بلخی اند که به آوردن واژه های فارسی دری در آثار خود روی آوردند.
بررسی و آسیب شناسی روش تدریس در آموزش زبان خارجی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ها و نظریه های متعددی در صدد مرتفع کردن چالش «بهترین روش آموزش زبان خارجی» به وجود آمد که هر نگره روش و اصول مشخصی را به لحاظ زبان شناسی و روان شناسی دنبال می کرد. سرانجام، در دوره موسوم به پساروش[1]، نتیجه چنین شد که روشی جادویی برای آموزش زبان وجود ندارد، بلکه روش تدریس سازگار با اصول تجربی و بومی سازی شده می تواند فضای آموزشی مطلوبی را فراهم آورد. در تحقیق حاضر، در راستای ارائه راهبردهای ارتقاء کیفیت آموزش زبان خارجی، ضمن بررسی «دانش آموزشی» معلمان با استفاده از الگوی ارائه شده توسط گتبونتون[2] (۱۹۹۹)، به آسیب شناسی و مطالعه روش تدریس مؤثر از دیدگاه معلمان پرداخته شده است. پس از آسیب شناسی روش تدریس، معلمان عواملی مثل مدیریت زبان آموز، کیفیت آموزش، بازدهی آموزش، تخصص، شخصیت و سیاست های آموزشی را معیارهای تشخیص تدریس موثر ذکر کردند. مشاهده روش تدریس معلمان زبان انگلیسی نیز نشان داد که تفاوت هایی در «دانش آموزشی» معلمان کم تجربه و باتجربه از لحاظ شناختی وجود دارد.
Interactional Metadiscourse in the Writings of Novice vs. Established Members of Academic Communities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Novice academic writers, particularly Iranian graduate students (IGSs), upon entering an academic community, are hypothesized to face probable difficulties in practicing rhetorical expectations set by the experienced (EXP) members, hence, not being able to write in a way acceptable to these professionals. To explore the probable rhetorical distance between them, this study investigated the employment of interactional metadiscourse markers (IMMs) in the writings of IGSs (MA and Ph.D.) and EXP figures in Applied Linguistics. 120 recent research articles (RAs) served as the corpus of the study. Drawing on Hyland’s (2005) model of metadiscourse, all occurrences of the five types of IMMs were functionally identified, and compared. To detect any possible significant differences between the corpora, Chi-square tests were run. The results indicated that the IGSs used far less IMMs than the EXP ones in their RAs. However, the general pattern of their metadiscourse use was similar to the EXP writers’. It can be concluded that although the IGSs are relatively aware of general rhetorical framework of the genre based on IMMs, they seem to be far away from the rhetorical standards set by the established members of the discipline. Finally, the possible justifications and implications of the study were presented.
Difficulties Facing Iranian EFL Senior High School Learners and Strategies They Use to Understand English Idioms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۷, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۸
121 - 146
حوزههای تخصصی:
The objectives of the present study were threefold: First, it sought to investigate difficulties Iranian EFL high school learners face to understand English idioms. Second, it attempted to explore intermediate EFL learners’ language learning strategy preferences to comprehend idioms. Third, it aimed to examine whether there was a significant difference between successful and less successful students' strategy use in idiom comprehension. To this end, 200 Iranian male and female students of the three grades of different senior high schools in Qom, Iran, were selected through convenience sampling. They responded to a five-point Likert-scale questionnaire (Alhaysony, 2017), investigating the challenges of idiom comprehension. Afterwards, they took the Oxford Quick Placement Test. Ninety-eight of them were selected as intermediate learners. Third, they took a multiple-choice test on idiom comprehension, developed by the researcher, and responded to the Strategy Inventory for Language Learning (Oxford, 1990). Descriptive statistics, frequencies and means, and a one-sample t-test were used to analyze the data. The results indicated that the participants complained that idioms were challenging mainly because they were not taught well in class and were not part of the course syllabi. They also revealed that successful learners in understanding idioms used all six categories of strategies in the high and medium levels. They employed metacognitive strategies the most (M= 3.88), but affective strategies the least (M= 2.84). The results of the t-test suggested significant differences between successful and less successful learners' strategy use. The results provide insights into the challenges and strategies of English idiom comprehension.
Constructing Stories in a Foreign Language: Analysis of Iranian EFL Learners’ Lived Narratives Structure(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۳ , ۲۰۱۹
449 - 472
حوزههای تخصصی:
Most popular models of narratives and narrative analyses have been drawn on native stories, yet EFL learners’ narratives have not received due narrative analysis. The present study then aims at scrutinizing the structure of personal English stories as told by EFL learners. To this aim, three hundred narratives were collected through classroom discussions and interviews. Qualitative analysis methods were utilized to find how narratives were recounted. The results of data analyses indicated that EFL learners’ narratives consisted of 4 parts with the abstract and coda sections absent from them. Besides, there were other differences between the collected narratives and those told by English native speakers.
معرفی مفهوم «سرمایه هیجانی- حسی» و بررسی تأثیرات آن در آموزش زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سرمایه» یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی است که نشان می دهد چگونه ساختارهای عینی جامعه (قواعد اجتماعی، هنجارها، نقش ها، نهادها و ابزارهای فرهنگی) می توانند بر ساختارهای ذهنی افراد و رفتارهای اجتماعی آنان تأثیر بگذارند. مهم ترین سرمایه های مطرح شده عبارت اند از سرمایه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و طبیعی که می توانند بر انگیزه، توجه، رفتار، نگرش و اعتقادات زبان آموز تأثیر بگذارند. از آن جایی که حواس دروازه ورود به درک جامعة زبانی است و با توجه به ارتباط تنگاتنگ حواس و میزان هیجان زبان آموز، به نظر می رسد یکی از سرمایه هایی که می توان به سرمایه های دیگر افزود، سرمایة هیجانی-حسی باشد. هدف از جستار حاضر معرفی سرمایة هیجانی-حسی و بررسی رابطة آن با انواع سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی در زبان آموزی موفق است. نتایج نشان می دهند برخورداری بیشتر از هر یک از سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی منجر به افزایش سرمایة هیجانی-حسی در زبان آموز شده که این امر باعث فهم میان ذهنی و تسهیل یادگیری خواهد شد. مدرس می تواند با به کارگیری این سرمایه ها در تدریس، حواس زبان آموز را بیشتر درگیر کرده و با رساندن وی به مرحلة درون آگاهی میزان هیجان مثبت، توجه و انگیزه را در او افزایش دهد. به نظر می رسد با استفاده از این شیوه، مطالب در ذهن زبان آموز نهادینه خواهد شد و او تمایل بیشتری به ارتباط و مشارکت فعال خواهد داشت.
Discovering Iranian EFL Teachers’ Metalinguistic Knowledge: The Role of Academic Degree and Teaching Experience in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The relevance of metalinguistic knowledge in effective teaching of the four language skills is evident. As such, the present study sought to determine the degree of Iranian EFL teachers’ metalinguistic knowledge by focusing on the role of academic degree in English Language Teaching (ELT) and teaching experience. The study drew on a mixed-methods research design, and the data were collected through a questionnaire and a semi-structured interview, exploring teachers' perceptions and evaluations of metalinguistic knowledge. Additionally, in order to evaluate the declarative knowledge of teachers regarding their grammatical awareness, a test of English Grammar Knowledge was administered among 94 novice and experienced EFL teachers with and without an academic degree in ELT teaching in private language institutes. The results of the questionnaire and interview indicated that while the importance of having grammatical knowledge was evident for participants, experienced teachers displayed more positive views toward grammar awareness. Furthermore, the teachers' performance on the grammar test showed that while formal education helps teachers improve their knowledge, it is not the only determining factor for high levels of declarative knowledge of language. On the contrary, teachers' background knowledge was found to result in high levels of metalinguistic knowledge. Additionally, the results revealed that years of teaching experience does not determine the levels of teachers’ metalinguistic knowledge. The study provides implications for EFL teachers and teacher trainers.
بررسی پاراتوپی در گفتمان ادبی عبدالحسین زرین کوب و لویی ماسینیون: روایت حلاج از شعله طور تا مصائب حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دومینیک منگنو در حوزه تحلیل گفتمان ادبی ، تعریفی تازه از روابط بین متن، نویسنده و جامعه می دهد. از دیدگاه منگنو، خلق یک اثر ادبی حاصل حضور نویسنده در پیرامکانی است که او آن را پاراتوپی می نامد. به عقیده او، پاراتوپی شرط لازم برای پیدایش اثر ادبی و خلق ادبی شرط لازم برای هستی یافتن پاراتوپی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پاراتوپی در گفتمان ادبی نویسندگانی است که به روایت زندگی شخصیتی واحد پرداخته اند. نظر به اهمیت جایگاه حلاج در عرصه عرفان اسلامی، وی موضوع متون بسیاری از نویسندگان بوده است. نویسندگانی نیز برای ابهام زدایی از آموزه ها و ادعاهای او به خلق روایت هایی از زندگی اش مبادرت ورزیده اند؛ در این بین، لویی ماسینیون و عبدالحسین زرین کوب در دو اثر مصائب حلاج و شعله طور ، با وجود بهره گیری از منابع و مآخذ یکسان و نیز توافق نسبی در باب حقانیت حلاج، گفتمان هایی به غایت متفاوت از زندگی وی ارائه کرده اند. شناخت چرایی توجه این دو نویسنده به حلاج، با وجود داشتن ایدئولوژی های گوناگون و رویکردهای متفاوت به تاریخ نویسی و نیز چیستی تفاوت های روایی و گفتمانی این دو اثر، پرسشی است که مؤلفان تلاش کرده اند تا پاسخی برای آن بیابند. از این رو، در پژوهش حاضر، با نظر به رویکرد منگنوی پاراتوپیِ دو نویسنده و تجلی آن را در گفتمان های ادبی مذکور بررسی کرده ایم تا به شناخت شرایط تکوین دو اثر و همچنین، از خلال درک تفاوت ها به خوانش روشن تری از آن ها نائل شویم.
The Impact of Employing Telegram App on Iranian EFL Beginners’ Vocabulary Teaching and Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present technology era, a new trend of using social media or social networking sites (SNSs) has been developed. Social media has a lot to offer when it comes to education in general and second language acquisition (SLA) in particular. This study aimed at investigating the impact of Telegram, as an available social network, on learning L2 vocabulary by Iranian EFL beginners. To achieve this aim, a quasi-experimental research design was used. Thirty one Iranian students, aged 10-14, were selected through the convenience sampling method. The teacher taught English vocabulary to the participants in two ways: for four weeks by using Telegram and for another four weeks through the traditional face-to-face classroom instruction. Comparison of the scores obtained from words taught through Telegram and the scores of the traditionally-taught lexical items gave rise to the conclusion that learning vocabulary through the social network was more effective than the traditional approach. This study could help the teachers and material developers to consider incorporation of technology and common applications in language classes for the purpose of L2 vocabulary acquisition.
شکل گیری معنا و دستیابی به «ارزش» در داستان سلیمان نبی و ملکه سبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مهم قرآن برای بیان آموزه های خود، داستان پردازی است. قرآن با این شیوه ادبی هنری می کوشد تا احساس دینی و شعور انسانی را تحریک کند. ازجمله داستان های مهم و جذاب قرآن که با غرض تربیتی و تبلیغ ارزش ها به تصویر کشیده شده، ماجرای سلیمان نبی و ملکه سباست. در جستار پیش رو، با رویکرد نشانه معناشناسانه و با هدف تبیین مفاهیم قرآنی و کاربردی کردن آن ها و نیز فهم روش قرآن در تولید گفتمان، ماجرای مذکور معناکاوی می شود. با چنین هدفی، به این پرسش پاسخ می دهد که فرایند شکل گیری معنا چگونه رخ می دهد. ساختار روایت در متن به گونه ای است که کارکرد کنشی، فرایند تولید معنا را کنترل می کند. یافته ها نشان می دهد که کارکرد کنشی حاکم بر این داستان، نظام گفتمانی کنشی را رقم می زند. ماهیت این نظام را رفع بحران معنا (شرک) شکل داده است. در این نظام، راهبرد تصاحب ابژه ارزشی جنبه عملیاتی و برنامه مداری دارد. سلیمان و کنش یاران وی طی فرایند توانشی کنشی و عملیات مرحله ای به ابژه دست یافته و سبائیان را از معنای نخست (شرک و فقدان ایمان) به معنای دوم (توحید و خداپرستی) رسانده اند. به این ترتیب با قدرت نرم سلیمان، نظام سیاسی مبتنی بر شرک در سرزمین سبا به نظام سیاسی مبتنی بر توحید تغییر می یابد.
فعالیت های جمعی در باور معلمان و زبان آموزان و درعرصه کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 176
حوزههای تخصصی:
فعالیت های جمعی1 الگوهایی هستند برای مشارکت زبان آموزان در فرایند تدریس . کاربرد صحیح این ساختارها، موجب کنترل جنبه های عاطفی، شناختی، و اجتماعی آموزش و ارتقاء کیفی آن می شود. پژوهش حاضر، به مقایسه باورهای زبان-آموزان و معلمان انگلیسی نسبت به این ساختارها و مقایسه آن با کاربرد عملی آن ها در فرایند تدریس پرداخته است. جامعه آماری 13 معلم و 120 زبان آموز سطح متوسط در دو آموزشگاه انگلیسی بودند و نمونه تحقیق شامل 8 معلم و 80 زبان آموز حاضر در کلاس-های آنان بود. دو پرسشنامه و یک فرم مشاهده محقق ساخته که روایی و پایایی آن ها احراز شد، برای سنجش باورها در حوزه این سه نوع فعالیت و ثبت کاربرد آن ها در 4 جلسه آموزشی هر کلاس به کار گرفته شد. آزمون تی نمونه های وابسته نشانگر تفاوت معنادار بین باور معلمان و زبان آموزان نسبت به فعالیت های جمعی و باور مثبت معلمان و کاربرد محدود آن ها از فعالیت های جمعی بود. یافته های نتایج ضرورت ارتقاء مهارت های مدیریتی معلمان انگلیسی در تنظیم و اجرای فعالیت های جمعی در کلاس را تأیید می کند.
The Relationship between EFL Learners’ Anxiety and Writing Complexity(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۴, Summer ۲۰۱۶
47 - 67
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to investigate the relationship between EFL learners’ anxiety and writing complexity. For the purpose of the study, 70 female learners, between 17 and 24 years old (mean=20) from Najm language school in Tehran participated in the study. The participants’ level of anxiety was measured using Horwitz, Horwitz, and Cope’s Anxiety Questionnaire (1986) and their writing complexity was measured through writing a narrative text based on their course book. The results revealed that there was a significant positive correlation between anxiety and writing complexity (p=.00). In addition, the results of examining the predictability of writing complexity by anxiety showed that anxiety significantly predicted writing complexity (F(1, 68)=16.67, p<.01). The results of this study have implications for students, teachers, and all those involved in the area of teaching and learning.