فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خود- استنادی به عنوان یکی از بارزترین کاستی شاخص های علم سنجی مبتنی بر تحلیل استنادی مطرح است. اگر چه خود- استنادی برای مجلات تا حدودی طبیعی است، اما میزان نامتعارف آن باعث حذف مجله در بررسی و ارزیابی توسط پایگاه های اطلاعاتی می شود. این پژوهش به بررسی میزان خود- استنادی مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایران در حوزه ی پزشکی که در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه شده بودند، پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه از دسته مطالعات توصیفی بود که در آن از تحلیل استنادی استفاده شد. جامعه ی مورد پژوهش عبارت از مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی در حوزه ی پزشکی بودند که تا زمان انجام این پژوهش (اسفند 1388) در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه می شدند که شامل 16 عنوان مجله بود. ابزار جمع آوری داده ها، فهرست کنترلی محقق ساخته بود که روایی آن به تأیید رسید. جمع آوری داده ها به صورت مشاهده ی مستقیم و با مراجعه به وبگاه نمایه نامه ی استنادی Scopus و جستجوی عناوین مجلات و بررسی منابع آن ها صورت گرفت. داده ها بعد از جمع آوری و ورود به رایانه توسط نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نرخ خود- استنادی در میان مجلات مورد بررسی 64/29 درصد و در مجموع 43/14 درصد از کل استنادها، مربوط به خود- استنادی بود. مجله ی Hepatitis monthly با 100 درصد، بالاترین نرخ خود- استنادی و مجله ی Iranian journal of medical science با 88/6 درصد خود- استنادی، پایین ترین نرخ خود- استنادی را داشتند. بیشترین میزان خود- استنادی مجلات در سال 2009، 34/42 درصد و کمترین میزان در سال 2005، 95/13 درصد بوده است.
نتیجه گیری: میانگین نرخ خود- استنادی در مجلات به نسبت بالا است. این میزان بسیار نزدیک به سقف معمول خود- استنادی ها در جهان است. نرخ خود- استنادی در فاصله ی سال های اولیه، روندی افزایشی و در فاصله ی سال های پایانی (09-2008) رشدی300 درصدی داشته است. بنابراین، مجلات بایستی در کاهش این نرخ و تلاش در جهت جذب استناد از سایر مجله ها بیشتر تلاش کنند.
مقاله کوتاه: بررسی تطبیقی برنامه ی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایه ی الگو برای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف برنامه ی مدیریت خطر سلامت، کاهش احتمال وقوع حوادث برای بیماران است و شامل مشخص کردن حوادث نامطلوب، تحلیل علت، تخمین احتمال وقوع، نتایج آن ها و اتخاذ اقدام مناسب جهت جلوگیری از تکرار آن ها است. هدف این پژوهش مقایسه برنامه ی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایه ی الگو بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی- تطبیقی انجام شد. جامعه ی پژوهش، برنامه ی مدیریت خطر در کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا بود و نمونه ها نیز، برنامه های خدمات سلامت ملی، کمیسیون مشترک اعتباربخشی سازمان های مراقبت سلامت و انجمن پزشکی دفاعی ویکتوریا (به علت حوزه ی تخصصی) بودند. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، اینترنت و پست الکترونیکی و تحلیل آن ها از طریق جداول تطبیقی و آمار توصیفی صورت گرفت. بر اساس تحلیل انجام شده و پس از دریافت نظرات متخصصین امر، الگوی نهایی ارایه شد.
یافته ها: در برنامه های مورد بررسی، فرایند مدیریت خطر و اصول مستندسازی شباهت های زیاد، اصول رضایت آگاهانه شباهت های کمتر و عناصر اطلاعاتی فرم گزارش حادثه تفاوت هایی داشتند. کمیسیون مشترک، نقش بیشتری برای مدیر اطلاعات سلامت قایل شده بود.
نتیجه گیری: با وجود اشتراک در اصول مدیریت خطر، هر نمونه به نیازها و زیر ساخت های ارایه ی مراقبت در کشور خود توجه نمود و این برنامه را به عنوان راهبردی سازمانی در نظر داشت.
مقایسه ی اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دو دهه ی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعه ی علوم، فن آوری اطلاعات و ارتباطات شبکه ی اینترنت ایفا نموده است. در آستانه ی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعه ی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایه ی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ی استاندارد بر اساس مطالعه ی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: سرمایه ی فکری و اجزای آن که شامل سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای می باشد، در دانشگاه های دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای مثبت و معنی دار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه ها بر حسب محل و سابقه ی خدمت، تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که سرمایه ی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاه های دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایه ی انسانی و سرمایه ی رابطه ای در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری: دانشگاه ها با به کارگیری چارچوپ سرمایه ی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعه ی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذی نفعان و جامعه خواهند شد.
رعایت اصول ثبت نسخه نویسی پزشکان در نسخ بیماران سرپایی بیمه شده سازمان خدمات درمانی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نسخه وسیله ی ارتباطی بین پزشک، داروساز و بیمار است و عدم رعایت اصول ثبت نسخه نویسی در آن موجب مصرف نا به جای دارو، عدم استفاده ی کامل از داروهای تجویزی تداخلات دارویی و افزایش عوارض احتمالی می گردد. این تحقیق به منظور تعیین میزان رعایت اصول ثبت نسخه نویسی در نسخ بیمه ی خدمات درمانی شهر کاشان صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی روی 1500 نسخه ی بیماران سرپایی بیمه ی خدمات درمانی سال 1386 شهر کاشان، که به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیدند، انجام پذیرفت. در هر نسخه موارد مربوط به خوانایی، شکل و دستور دارو، اطلاعات هویتی پزشک و بیمار از نسخ استخراج و در چک لیست تهیه شده بر اساس دستورالعمل های سازمان جهانی بهداشت ثبت شد. برای هر نسخه امتیازی بین 21-0 تعیین شد که به 5 بازه ی بسیار ضعیف، ضعیف، متوسط، خوب و بسیار خوب تقسیم شد و سپس با آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نسخ شامل 5245 قلم دارو بود. 4661 قلم دارو (86/88 درصد) خوانا بود. در 3807 قلم دارو (58/72 درصد) شکل دارویی، در 2750 قلم دارو (44/52 درصد)، دستور دارویی ثبت شده بود. وضعیت اصول ثبت نسخه نویسی با میانگین امتیاز 01/15 در محدوده ی خوب قرار گرفت، که کمترین امتیاز در نسخ متخصصان پوست (18/12) و بیشترین آن در متخصصان روان پزشکی (29/16) مشاهده شد.
نتیجه گیری: وضعیت اصول ثبت نسخه نویسی پزشکان خوب است، اما ثبت دستورات دارویی توجه بیشتری را میطلبد. به کارگیری نرم افزارهای کامپیوتری نسخه نویسی در مطب ها، تهیه ی فرم های جدید با محل های مشخص جهت اطمینان از ثبت کامل اطلاعات، واحد های بیشتر و آموزش عملی نسخه نویسی جهت دانشجویان پزشکی و تداوم برنامه های بازآموزی جهت پزشکان پیشنهاد میگردد.
شرکت های فروشنده ی نرم افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی و نیاز کاربران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت نقش کاربران در موفقیت یا شکست یک سیستم اطلاعات بیمارستانی و همچنین سهم شرکت های نرم افزاری به عنوان عرضه کننده ی «خدمات سیستم های اطلاعاتی» نه فقط «فروشنده ی محصولات»، این مطالعه با هدف ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس نیازهای کاربران در ایران انجام شده است.
روش بررسی: از طریق یک مطالعه ی توصیفی، 5 شرکت که بیشترین نقش را در عرضه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در مراکز آموزشی درمانی داشتند، انتخاب شدند. نرم افزارهای HIS (Hospital Information System) با استفاده از چک لیست و از طریق مشاهده در 8 بیمارستان بر اساس معیارهای تعیین شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. چک لیست اولیه بر اساس نوشته جات و کاتالوگ/بروشور شرکت های عرضه کننده ی نرم افزار HIS تهیه شد و طبق دیدگاه کاربران و متخصصین، مورد ویرایش قرار گرفت. جهت تأمین پایایی چک لیست، مطالعه ی پایلوتی انجام شد تا نرم افزارهای HIS را مورد ارزیابی قرار دهد. جهت تعیین روایی چک لیست نیز از شیوه ی آزمون- بازآزمون استفاده شد. داده ها از طریق مشاهده ی مستقیم، مصاحبه با کاربر و مسؤول واحد IT بیمارستان جمع آوری شد و به وسیله ی آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نرم افزار شرکت طراحان بوعلی با 67 درصد، بیشترین نیاز کاربران را برآورده نموده است. هر چند همین شرکت انتظارات کاربران را به صورت متناسب تأمین نمیکرد؛ مدارک پزشکی (5/74 درصد)، داروخانه (6/58 درصد)، آزمایشگاه (5/74 درصد)، پرستاری (3/23 درصد) و مالی (4/65 درصد). حداقل نیاز کاربران (29 درصد) توسط شرکت نرم افزار میکرو افزار قشم برآورده شده است. اگر چه بیشترین نیاز کاربران در بخش های داروخانه (6/58 درصد)، آزمایشگاه (69 درصد) و پرستاری (60 درصد) توسط همین شرکت تأمین شده است.
نتیجه گیری: هیچ یک از نرم افزارهای مورد ارزیابی، نیاز کاربران را به طور کامل در کلیه ی بخش ها برآورده نمیکنند. شکست در برآوردن انتظارات کاربران در این سیستم ها را میتوان به مشارکت ضعیف کاربران در طراحی این سیستم ها نسبت داد؛ شاید بتوان اذعان داشت که طراحی سیستم های اطلاعاتی در کشورمان هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. از این رو با توجه به اهمیت نقش کاربر در موفقیت سیستم اطلاعاتی، به کارگیری رویکرد های جامع جهت طراحی این سیستم ها بر اساس اهداف و فرایندهای سازمان و نیاز کاربر ضرورری به نظر میرسد.
قانون باروری پدیدآور در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس پایگاهWeb of science(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقالات نمایه شده در پایگاه های استنادی معتبر، نشانگر سهم دانشمندان در پیشبرد دانش و توسعه ی پایدار در هر کشور می باشد. از این رو می توان براساس استنادات انجام شده به مقالات افراد، میزان مقبولیت آنان را در جامعه ی علمی ارزیابی کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قانون باروری لوتکا (Lotka) و برادفورد (Bradford) در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 2008-1992 در پایگاه علوم (WOS) بود.
روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی بود و برای انجام آن از شاخص های علم سنجی استفاده شده است. داده ها در دو مرحله مرتب و تحلیل شدند. ابتدا داده ها با کمک پایگاه WOS (Web of science) در قالب فایل های Plain text استخراج و در رایانه ی شخصی ذخیره شدند. در مرحله ی دوم، داده ها با استفاده از نرم افزار ISI.exe شناسایی، تحلیل و وارد برنامه ی صفحه ی گسترده (Excel) شدند. جامعه ی پژوهش 802 مقاله ی تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 1992 تا 2008 بود که تمامی مقالات مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در این پژوهش از قاعده ی لوتکا، برادفورد و فرمول ضریب همکاری گروهی نویسندگان استفاده شد.
یافته ها: توزیع مقالات تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از قانون لوتکا تبعیت میکند، یعنی تعداد اندکی از نویسندگان، بخش اعظمی از تولیدات علمی را منتشر می کنند. همچنین توزیع پراکندگی مجلات منتشر کننده ی انتشارات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، از قانون برادفورد پیروی میکند، یعنی تعداد اندکی از مجلات، بیشترین تعداد مدارک علمی را منتشر میکنند. در کل 22026 استناد در خود مجموعه بازیابی شده به 3256 مجله وجود داشت. در گروه بندی مجلات بر اساس قاعده ی برادفورد، تعداد مجلات در هر گروه باید از نصف مجلاتی که هر کدام یک بار مورد استناد واقع شده اند، بیشتر باشد. بر این اساس، مجلات به 5 گروه تقسیم شدند و ضریب برادفورد برابر با 69/1 محاسبه گردید. در رابطه ی همکاری با سایر نویسندگان کشورها هم محققان این دانشگاه بیشترین همکاری را با نویسندگان کشورهای آمریکا (با 33 مقاله)، کانادا و انگلستان (با 24 مقاله) داشته اند. همچنین ضریب مشارکت محققان 967/0 میباشد.
نتیجه گیری: دانشمندان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در نگارش آثار خود از همکاری گروهی بالایی برخوردارند؛ همچنین آن ها علاوه بر محققان ایرانی با محققان سایر کشورها هم همکاری علمی دارند. بررسیها نشان میدهد که اغلب مدارک متعلق به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، توسط تعداد اندکی از دانشمندان این دانشگاه تولید شده است.
وضعیت تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در پایگاه های اطلاعاتی Web of science و Scopus(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در ارزیابیهای علم سنجی، اصلیترین معیار برای تعیین جایگاه علمی و رتبه بندی کشورها، مراکز علمی و به ویژه دانشگاه ها، میزان مشارکت در تولید علم، نوآوری، فن آوری و به طور کلی مشارکت در روند توسعه ی علم جهانی عنوان شده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های علم سنجی، به مطالعه ی میزان تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در طی 11 سال پرداخته شده است.
روش بررسی: این مطالعه، پیمایشی- مقطعی و از نوع کاربردی بود. کلیه ی تولیدات علمی نمایه شده ی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در پایگاه های استنادی Scopus و Web of science (WOS) در فاصله ی زمانی 2008-1998 (472 رکورد)، جامعه ی این پژوهش را تشکیل داد. برای گردآوری اطلاعات، از جست وجوی پیشرفته ی هر دو پایگاه با محدودیت زمانی 11 ساله استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل گر ISI و Scopus.exe و آمار توصیفی استفاده شد.
یافته ها: بیشترین تعداد تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان مربوط به سال 2008 (61 مدرک در WOS و 79 مدرک در Scopus) بود. فعال ترین نویسنده ی این دانشگاه، آقای مهرداد حاجیلویی (با 17 مقاله در WOS و 17 مقاله در Scopus) بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشترین همکاری (23 مدرک در WOS و 51 مدرک در Scopus) را با دانشگاه علوم پزشکی همدان در تولید علم داشته است. مجله ی Saudi medical journal با 9 مدرک در WOS و مجله ی Iranian biomedical journal با 13 مدرک در Scopus، انتشار بیشترین تعداد تولیدات علمی این دانشگاه را به خود اختصاص داده اند. حوزه های موضوعی علوم اعصاب (با 26 مقاله در WOS) و پزشکی عمومی (با 196 مقاله در Scopus) فعال ترین حوزه های پژوهشی در تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان بوده اند.
نتیجه گیری: هر چند تولید علم دانشگاه علوم پزشکی همدان نسبت به دانشگاه های تیپ یک علوم پزشکی کشور کمتر است، اما در کل با روند به نسبت مطلوبی در حال افزایش است که ادامه ی این روند، وابسته به عوامل مختلفی همچون تعامل پژوهشگران دانشگاه با دانشمندان و دانشگاه های داخلی و خارجی، افزایش بودجه ی پژوهشی دانشگاه، برگزاری دوره های آموزشی شیوه های نگارش مقالات علمی به زبان انگلیسی و ... میباشد.
ارزیابی عملکرد مربیان کارآموزی از نظر دانشجویان مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف فعالیت های آموزشی رشد آگاهی و توانایی های بالقوه انسان است. ارزیابی خدمات آموزشی نقش موثری در حصول کیفیت فعالیت های آموزشی و افزایش مهارت های فراگیران دارد. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد مربیان کارآموزی از نظر دانشجویان مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 85-1384 انجام پذیرفت.روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای توصیفی بود که بر روی کلیه دانشجویان مقاطع کاردانی و کارشناسی رشته مدارک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان نیم سال دوم 85-1384 که شامل 21 دانشجوی کاردانی و 20 دانشجوی کارشناسی ترم آخر بودند، انجام گرفت. در این مطالعه، از پرسش نامه ای مشتمل بر ده سوال با پاسخ های بسته از بسیار خوب تا ضعیف که روایی و پایایی آن تایید شده بود، استفاده شد. در مجموع 328 پرسش نامه برای ارزیابی تمام مربیان کارآموزی (8 نفر) توزیع گردید، که از این تعداد 205 پرسش نامه عودت داده شد. تحلیل داده ها از طریق تعیین فراوانی مطلق و نسبی انجام گرفت.یافته ها: از نظر اکثر دانشجویان (71.2 درصد)، کنترل حضور و غیاب دانشجو در محل کارآموزی توسط مربیان کارآموزی در حیطه بسیار خوب قرار داشت.رعایت موازین اخلاقی و اسلامی (69.7 درصد) و حضور به موقع مربی (67.8 درصد)، در مراتب بعدی قرار داشتند.نتیجه گیری: دانشجویان عملکرد مربیان کارآموزی را در حد بسیار خوب (61 درصد) ارزیابی نمودند. به نظر می رسد توجه به عواملی مانند پیگیری مشکلات کارآموزان، توضیح شرح وظایف کارآموز قبل از شروع دوره و نظارت بر یادگیری مهارت های عملی ایشان می تواند باعث ارتقای هر چه بیشترکیفیت آموزش گردد.
تأثیر استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر دانش، محور بهره گیری از پتانسیل های بالقوه و توانمند نمودن افراد جهت ایجاد خلاقیت و نوآوری ضروری است. مدیریت بر خود مجموعه ای از استراتژی هایی است که یک شخص جهت نفوذ و بهبود رفتارش به کار می گیرد و به عنوان سرمایه ای پنهان، نقش به سزایی در ایجاد نوآوری ایفا می کند. هدف از این مقاله، شناسایی نقش استراتژی های مدیریت بر خود برسطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان بوده است.
روش بررسی: مقاله ی حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود و برای سنجش اطلاعات از پرسش نامه ی محقق ساخته با روایی صوری و ضریب پایایی 91/0 استفاده شده است. جامعه ی آماری، دانشجویان رشته ی مدیریت دانشگاه اصفهان در سال 89- 1388 بودند و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 196 نفر تخمین زده شد. در این راستا، بر اساس ادبیات پژوهش، مدلی جهت بررسی نقش استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان رشته ی مدیریت طراحی و با استفاده از نرم افزار lisrel مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: استراتژی های مدیریت بر خود بر سطح نوآوری دانشجویان تاثیر به سزایی داشت که در این بین، نقش استراتژی های رفتاری پررنگ تر بود. همچنین کانون تمرکز درونی دانشجویان به عنوان متغیر پنهان اثر تعیین کننده بر نوآوری آنان داشت، که نمی توان آن را نادیده پنداشت. علاوه بر آن، مقطع تحصیلی دانشجویان بر نوآوری شان تأثیرگذار است، چرا که دانشجویان مقطع دکتری نسبت به سایر دانشجویان، به دلیل کسب مهارت و تجربه در طی دوران دانشجویی، نوآورتر بودند. در مدل مورد بررسی، مقدار شاخص های برازش نشان دهنده ی مناسب بودن مدل بود.
نتیجه گیری: التزام عملی دانشجویان نسبت به سیستم مدیریت بر خود باعث تسهیل خلاقیت و نوآوری آنان می گردد، چرا که درک بالا از این کارراهه، نگرشی متفاوت را از طریق روش های حرفه ای و خود هدایتی به سمت ارزش های فرد منعکس می کند.
مرور سیستماتیک بررسی های انجام شده در زمینه ی صنعت گردشگری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صنعت گردشگری پزشکی حیطه ی پیچیده ای برای مطالعه می باشد. این پژوهش در راستای گردآوری سیستماتیک مقالات موجود و توصیف و تحلیل موارد انجام شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در سطح جهانی انجام شد.
روش بررسی: با بهره گیری از مقالات کامل موجود در پایگاه های ISI، Science Direct، Emerald، Oxford، Magiran و SID به بررسی سیستماتیک مقاله های منتشر شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در بازه ی زمانی 11-2000 پرداخته شد. مقالات به دست آمده به روش آمار توصیفی و تحلیل محتوا دسته بندی و تحلیل شد.
یافته ها: از میان 28 مقاله ی مورد بررسی، 11 مورد از نوع مقالات پژوهشی، 3 مورد به صورت مطالعات موردی در کشورهای مکزیک، هند، مجارستان، آلمان و ایران و 14 مورد به صورت مطالعات مروری، بررسی اسناد و داده های گذشته بود. محورهای اصلی مطالعات شامل تعریف گردشگری پزشکی، انگیزه های گردشگران پزشکی و عوامل توسعه ی گردشگری پزشکی، مسایل اخلاقی در گردشگری پزشکی و تأثیر گردشگری پزشکی بر نظام سلامت و بازاریابی در گردشگری پزشکی بود.
نتیجه گیری: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی تعریف یکسان گردشگری پزشکی در مقالات و انگیزه های متنوع گردشگران پزشکی می باشد. با این وجود، طیف وسیعی از مبانی مربوط به گردشگری پزشکی در زمینه ی منافع و عواقب آن در مطالعات وجود دارد، به طوری که بیشتر مطالعات کشورهای در حال توسعه، نشان دهنده ی منافع گردشگری پزشکی و بیشتر مطالعات کشورهای پیشرفته نشان دهنده ی عواقب گردشگری پزشکی می باشد. در نهایت، می توان گفت موضوع گردشگری پزشکی با توجه به سیاست ها و برنامه های هر کشور متفاوت است و انجام پژوهش های دقیق و جامع در داخل کشور به منظور روشن شدن واقعیت مسأله لازم و ضروری می باشد.
گزارش موردی: تأثیر نظام آراستگی سازمانی (5S) بر خدمات بیمارستانی در مرکز آموزشی درمانی 515 تخت خوابی امام رضا(ع) کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها از جمله بیمارستان ها دریافته اند که به کارگیری مدل ها و سیستم های مدیریت کیفیت بهترین راه رقابت، بقا و توسعه ی آن ها است. در این راستا، در بیمارستان 515 تخت خوابی امام رضا(ع) با اجرای نظام آراستگی در سه بخش مدارک پزشکی، تغذیه و بخش بستری جراحی، تأثیر مدل 5S بر خدمات واحدهای مختلف ارایه ی خدمات بیمارستانی مورد سنجش قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش به روش نیمه تجربی و به صورت بررسی قبل و بعد، در مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه در سال 1389 صورت گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کارکنان سه بخش تغذیه، جراحی و مدارک پزشکی (در مجموع 81 نفر) بودند. ابتدا با استفاده از چک لیست ارزیابی نظام آراستگی و همچنین پرسش نامه ی رضایت سنجی بیماران، کارکنان بخش های مورد مطالعه و کارکنان سایر بخش ها از عملکرد واحدهای پیش گفت، که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن از طریق تکرار آزمون (Test retest)تأیید شده بود، اقدام به انجام پیش آزمون گردید. سپس با آموزش کارکنان و اجرای 5S و استقرار آن در این واحدها، تغییرات لازم طی دو ماه اعمال گردید و پس از آن به کمک ابزارهای ذکر شده جهت جمع آوری اطلاعات، پس آزمون انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه قبل و بعد از اجرای نظام آراستگی به کمک جداول و نمودارهای توصیفی ارایه گردید و تغییرات ناشی از اجرای 5S با استفاده از آمار تحلیلی (t مزدوج و Wilcoxon) به وسیله ی نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: استقرار نظام آراستگی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات و عملکرد سه واحد تغذیه، مدارک پزشکی و بخش بستری جراحی داشت؛ به طوری که میزان رضایت مندی کارکنان و بیماران در قبل و بعد از اجرای 5S در هر سه بخش تفاوت معنی داری را نشان داد (برای هر سه بخش 00/0 = P). همچنین تفاوت قبل و بعد از وضعیت آراستگی سازمانی (شامل سامان دهی، نظم و ترتیب و پاکیزه سازی محیط)، از نظر آماری برای بخش تغذیه با مقادیر 000/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 011/0 = P برای S3؛ و در بخش مدارک پزشکی 001/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 009/0 = P برای S3 و همچنین برای جراحی نیز به ترتیب مقادیر 001/0 = P برای S1، 003/0 = P برای S2 و 033/0 = P برایS3 معنیدار بود.
نتیجه گیری: نظام آراستگی سازمانی، مدلی مؤثر و پایه ای در ارتقای کیفیت خدمات در بین بخش های مورد مطالعه بود و تأثیر این مدل همانند توفیق آن در بخش های صنعتی، تأیید می شود. بنابراین، پژوهشگران به کارگیری این نظام را در کلیه ی بخش های بیمارستانی و واحدهای ارایه دهنده ی خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد می کنند.
ارتباط بین اجرای طرح مسیر ارتقای شغلی و شاخص های عملکرد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
یافته ها: طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسؤولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.
الگویابی معادله ی ساختاری روابط بین جو اخلاقی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت در بین کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جو اخلاقی بخشی از فرهنگ سازمانی است. ارزش های سازمانی به مسایل اخلاقی سازمان می پردازند و آنچه را که در جو اخلاقی سازمان، اخلاقی محسوب می شود، تعیین می کنند. جو اخلاقی سازمان می تواند پیش بینی کننده ی رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی کارکنان باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علمی و الگویابی معادلات ساختاری بین جو اخلاقی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت در بین کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته ی مطالعات همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش 299 نفر از کارکنان بخش های درمانی، اداری و پیراپزشکی و مسؤولان بخش های بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را شامل می شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چهار پرسش نامه ی استاندارد بود (که پایایی آن ها با Cronbach's alpha و روایی سازه ی آن ها با تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 16SPSS و تحلیل مدل معادله ی ساختاری با استفاده از نرم افزار 5/8lisrel انجام گرفت.
یافته ها: بین جو اخلاقی با رضایت شغلی (325/0 = r) و تعهد سازمانی(334/0 = r)، رابطه ی مثبت و معنی دار و با نیت ترک خدمت (114/0- = r)، رابطه ی منفی و معکوس وجود داشت. همچنین بین رضایت شغلی با تعهد سازمانی (625/0 = r)، رابطه ی مثبت و با نیت ترک خدمت (359/0- = r)، رابطه ی منفی و بین تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت (292/0- = r)، نیز رابطه ی منفی و معکوس مشاهده شد. مدل معادله ی ساختاری، تأثیر مستقیم رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بر روی نیت ترک خدمت نشان داد.
نتیجه گیری: مدل سازی معادله ی ساختاری چهارچوبی را در ارتباط با متغیرها فراهم می کند که به واسطه ی آن جو اخلاقی تعهد و رضایت کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را بهبود می بخشد و این توانمندی، رشد و توسعه و کاهش نیت ترک خدمت آن ها را به دنبال خواهد داشت.
مقاله مروری: مدیریت بررسی، چاپ و انتشار مقالات علمی در حوزه ی سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مجلات علمی محملی را برای بررسی، چاپ و انتشار نتایج اکتشافات و یافته های نوین علمی فراهم می آورند که هیچ محمل دیگری نمی تواند جایگزین آن گردد. با توجه به نقش بسیار مهم نشریات علمی در انتشار دانش، مدیریت آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار می گردد. مدیریت صحیح در مجلات علمی تنها با توجه به مسؤولیت های گوناگون و متعدد افراد از جمله نقش سردبیر، نویسندگان، داوران و خوانندگان مقالات امکان پذیر خواهد بود. هدف مقاله ی حاضر، بحث پیرامون وظایف و نقش های گوناگون افراد فوق در مدیریت مجلات علمی در حوزه ی سلامت بوده است.
رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قابلیت های مربوط به هوش هیجانی در دهه های اخیر، توجه بسیاری از سازمان ها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینه ای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط مؤثر می باشد، تا به وسیله ی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد مهارت های ارتباطی Queendom و هوش هیجانی شرینک (Shrink Emotional Intelligence) بود. جامعه ی آماری شامل 117 نفر کتابدار کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 و روش نمونه گیری سر شماری بود. روایی پرسش نامه ها از روش محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha به ترتیب برابر 86/0 و 92/0 تأیید گردید. روش گردآوری داده ها، به شکل مراجعه ی حضوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، در دو سطح آمار توصیفی (درصد میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson و آزمون t تک متغیره) صورت گرفت.
یافته ها: میانگین هوش هیجانی و مؤلفه های مربوط به آن در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان کمتر از سطح متوسط بود، اما مؤلفه ی خود انگیزی در کتابداران دانشگاه اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. میانگین کلیه ی ابعاد مهارت های ارتباطی در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران در دانشگاه اصفهان (000/0 = sig و 525/0 = r) و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (000/0 = sig و 515/0 = r) ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت؛ یعنی هوش هیجانی بالای کتابداران، منجر به برقراری ارتباط مناسب با مراجعین شده بود. کتابداری، که توانایی های لازم برای هوش هیجانی را در اختیار داشته باشد، خدمات را به گونه ای عرضه می کند که موجب رضایت مندی بیشتر از سوی مراجعین شود. پس می توان نتیجه گرفت که یکی از مؤلفه های اساسی برقراری ارتباط مناسب کتابداران با مراجعین، برخورداری از سطح مطلوب هوش هیجانی می باشد،که میتوان از طریق برگزاری دوره های تخصصی، میزان آن را در کتابداران بهبود بخشید.
تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله علمی پژوهشی «مدیریت اطلاعات سلامت»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با بررسی تولیدات علمی در هر حوزه می توان در انجام سیاست های پژوهشی برنامه ریزی های راه بردی انجام داد، پیشرفت های حاصل را ارزیابی و کنترل نمود و کیفیت فعالیت های پژوهشی را ارتقا داد. این مطالعه با هدف تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله «مدیریت اطلاعات سلامت» انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه توصیفی به تحلیل محتوایی و استنادی تعداد 175 مقاله چاپ شده در مجله علمی پژوهشی مدیریت اطلاعات سلامت طی سال های 1383 لغایت 1389 پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از چک لیست و مراجعه به تک تک عناوین و محتویات و استنادات مقاله ها به جمع آوری اطلاعات و سپس ورود آن در نرم افزار Excel و تحلیل آن ها اقدام شد. روایی چک لیست با استفاده از نظر استادان متخصص تایید گردید. در تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی نظیر دسته بندی داده ها بر حسب توزیع فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و رسم نمودارها استفاده شد.یافته ها: از 531 نویسنده در 175 مقاله، بیشترین نویسندگان (58 درصد) مرد بوده اند. بیشترین افراد در مقطع دکترای تخصصی (263 نفر)، دارای رتبه دانشگاهی استادیار (116 نفر)، با وابستگی به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (156 مورد) بودند. بیشتر مقالات (127 مقاله) از نوع توصیفی، بیشترین ابزار مورد استفاده پرسش نامه (76 مورد) و بیشترین توصیف گرهای موضوعی به کار رفته، بیمارستان ها (30 مورد) بوده است. بیشترین نوع مقالات چاپ شده، تحقیقی (150 مورد) و بیشترین مطالعات (60 عنوان) حاصل طرح تحقیقاتی مصوب بوده است. بیشترین تعداد مقاله (51 عنوان) در سال 89 به چاپ رسیده، بیشترین گرایش موضوعی «مدیریت» (50 عنوان) بود. بیشترین استنادات به مقالات (43 درصد) و از نظر زبان به منابع لاتین (58 درصد) بوده است. 4.45 درصد استنادات مربوط به خوداستنادی نویسنده و 1.05 درصد مربوط به خوداستنادی مجله بوده است.نتیجه گیری: باید الگوی رفتاری نویسندگان به نگارش مقالات تحلیلی و استفاده از روش های بررسی متنوع و جدید در زمینه مدیریت اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان سوق داده شود.سردبیر مجله، حد مشخصی را برای خوداستنادی در مقالات منتشر شده خود در نظر بگیرد.
بررسی جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی و میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی از این موارد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از سیستم های اطلاعاتی کارآمد در ارایه خدمات سلامتی برای تحقق اهداف کارآیی، اثربخشی و کیفیت خدمات ضرورتی انکار ناپذیر به شمار می رود. این مطالعه سعی دارد به صورت سازمان یافته به بررسی جنبه های مختلف سیستم های اطلاعات بالینی و میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی از این موارد در بیمارستان ها بپردازد.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی و در دو مرحله طی سال های 1388 و 89 صورت گرفته است.در بخش اول به صورت مطالعه مروری منظم و با استفاده از منابع اطلاعاتی قابل دسترس در فاصله سال های 1997 تا 2008 جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش دوم به بررسی میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شد. روایی محتوایی سوالات پرسش نامه از طریق پانل نخبگان تأیید شد و پایایی پرسش نامه نیز با ضریب آزمون- بازآزمون 78 درصد تأیید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: سیستم اطلاعات بالینی با ماموریت بهبود کیفی و کمی ارایه مراقبت های سلامتی شامل اجزایی همچون سیستم های مستندسازی بالینی، مدیریت دارو، پاتولوژی و ... می باشد. مطالعات نشان داد موانعی از قبیل مسایل مالی، رفتاری و فنی بر سر راه اجرای این گونه سیستم ها وجود دارد. نتایج حاصل از قسمت دوم مطالعه نشان داد که میانگین آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی مورد مطالعه، از جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی، 53 درصد بوده است.نتیجه گیری: برای اثر بخش بودن یک سیستم اطلاعات بالینی باید قبل از هر اقدامی، به بررسی عوامل موثر در اجرای آن و همچنین ریسک فاکتورهای به کارگیری آن پرداخت تا از تکرار اشتباهات و غفلت از مواردی که اجرای موفق پروژه را تهدید می کنند، جلوگیری شود. توجه به عنصر آموزش می تواند به عنوان یک عامل کلیدی برای ارتقای میزان آگاهی کاربران اصلی سیستم های اطلاعات بالینی از جنبه های مختلف این نوع سیستم ها مورد تاکید قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه (MADM)(مطالعه موردی: مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۶۲-۵۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان بخشهای خدمات؛ بخش بهداشت، دارای جایگاه ویژه ای است، در این بخش حتی اشتباهات کوچک نیز می تواند جبران ناپذیر باشد؛ بنابراین ارائه خدمات، با کیفیت مطلوب و مطابق استانداردهای حرفه ای در این بخش حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف شناخت، و در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی می باشد. تعداد 55 نفر از دریافت کنندگان خدمت به عنوان خبره، که حداقل یکبار از مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد بهره مند شده اند مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که همه ابعاد کیفیت خدمات مطرح شده در پرسشنامه دارای ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 78 درصد تا 86 درصد بودند. یافته ها: در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات شناسایی؛ و سپس با استفاده از تکنیکهای TOPSIS، SAW و ELECTERE رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از اجرای روشهای فوق در مواردی با هم همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند، استفاده نمودیم. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپ لند، نشان داد که عامل دارا بودن کارکنان از دانش و مهارت کافی برای پاسخگویی نسبت به سایر عوامل از اولویت بیشتری برخوردار است. بحث: مدیران مراکز بهداشتی و درمانی، با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه قادر خواهند بود تا به اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی بپردازند و با توجه به اولویت ها، به برنامه ریزی جهت تقویت و اصلاح نابسامانی ها بپردازند.
تحلیل علم سنجی 36 سال تولید علم انستیتو پاستور ایران در پایگاه ISI SCIE(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۱۰-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه پژوهش به عنوان یکی از اساسی ترین زیر ساخت های توسعه و پیشرفت کشور ها محسوب می شود. پژوهش های هدفمند علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جامعه از انجام پژوهش های تکراری و اتلاف وقت، منابع و انرژی جلوگیری می کنند و اگر به تولید اطلاعات علمی منجر شود می تواند به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه یافتگی جوامع تلقی شود.[1] اهمیت تولید اطلاعات علمی و نقش انکار ناپذیر آن در توسعه پایدار تا بدان حد است که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا حجم عظیمی از سرمایه های ملی خود را صرف توسعه پژوهش و مؤسسات پژوهشی می نمایند. علاوه بر این، افزایش گرایش عموم به فعالیت های علمی که منجر به تولید اطلاعات علمی می شوند، نشان از اهمیت اطلاعات علمی در توسعه و پیشرفت کشورها دارد. ایجاد رشته ای به نام "علم سنجی" در دهه هفتاد میلادی نیز مؤید همین نکته است.[2] یکی از رسالت ها و فعالیت های دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی تسهیل و گسترش فرایند تولید اطلاعات و انجام پژوهش مبتنی بر نیازهای اساسی جامعه می باشد.[3،4] ارزشیابی کمّی یافته های علمی حاصل از فعالیت های پژوهشی، مسئولان و برنامه ریزان را یاری می نماید تا بتوانند با هزینه کمتر، بیشترین استفاده را از منابع مالی و انسانی برده و از آن در بهینه سازی ساختار اقتصادی اجتماعی کشور بهره جویند. علم سنجی از جمله راه کارهایی است که می تواند به توازن بودجه و هزینه های اقتصادی کمک کرده و از این طریق، کارایی تحقیقات را افزایش دهد. علاوه بر این، بررسی تولید علم، ابزار مناسبی برای سیاست گزاری و برنامه ریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته فراهم آورده و موجب هدفدار کردن حرکت های علمی و تعیین اولویت های پژوهشی و در کنار آن منجر به شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود در تولید اطلاعات علمی می شود. امروزه بررسی کمی برونداد علمی به ویژه مقالات پژوهشی یکی از مهمترین شاخص های پژوهش و تولید علم شناخته می شود. یکی از کارامد ترین شیوه های بررسی برونداد علمی و بالطبع وضعیت کلی پژوهش، استفاده از مطالعات علم سنجی با بررسی مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است. در این نوع از مطالعات، اندازه گیری کمی تولیدات علمی می تواند تا حدودی مشخص کند که فراوانی پژوهش های هر کشور، هر نهاد، هر رشته علمی و هر فرد و روند آن چگونه است، پژوهشگران چه زمینه ها و سؤالاتی را برای پژوهش خود بر می گزینند و چه زمینه ها و چه سؤالاتی مورد غفلت واقع می شود، پژوهش ها را چه کسانی، چه نهاد هایی و در چه مراکزی انجام می دهند، این پژوهش ها از نظر مالی چقدر حمایت می شوند و اثرگذاری آن ها بر محیط های علمی چگونه است.[5] از آنجا که سالانه سهم گسترده ای از بودجه پژوهشی کشور به مؤسسات و مراکز پژوهشی اختصاص می یابد، بررسی و تحلیل مستمر فعالیت های پژوهشی این مؤسسات می تواند یکی از گام های مهم در شناسایی نیازهای اساسی کشور تلقی شود که در جهت دهی و تعریف پژوهش های آتی نقشی محوری دارد. با توجه به کاربردهای روزافزون علم سنجی در ارزیابی و سنجش تولیدات علمی پژوهشگران، هدف از مطالعه حاضر سنجش تولیدات علم انستیتو پاستور ایران، به عنوان یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین مؤسسات تحقیقاتی مستقل در حوزه علوم پزشکی کشور، با استفاده از روش علم سنجی در طول 36 سال گذشته (1973-2009 میلادی) می باشد. روش کار پژوهش حاضر با استفاده از روش های علم سنجی انجام شده است. منبع گردآوری داده ها پایگاه اطلاعاتیScience Citation Index Expanded (SCIE) است. این پایگاه توسط مؤسسه اطلاعات علمی (ISI) عرضه می شود و یکی از پایگاه های مهم در مطالعات علم سنجی به شمار می آید. جامعه این پ ژوهش عبارت است از کلیه مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی SCIE در حوزه های علوم پزشکی از ابتدا تا پایان سال 2009 میلادی که وابستگی سازمانی نویسندگان آن ها انستیتو پاستور ایران ذکر شده است. برای استخراج مدارک نمایه شده از ایران در حوزه های پزشکی از نام ایران و انستیتو پاستور در فیلد address استفاده شد. بعد از محدود کردن زمان، با استفاده از بخش subject area، هر حوزه پزشکی انتخاب و رکورد های مربوط به هر حوزه در فایل شخصی ذخیره گردید. جمع آوری اطلاعات در محیط اینترنت و از طریق رابط وب آو ساینس(Web Of Science(WOS)) انجام گرفت. داده های تحقیق پس از استخراج از پایگاه SCIE وارد نرم افزارHistcite گردید. در انتها برای عملیات آمار توصیفی و تحلیلی از نرم افزار های2007 Excel و SPSS 17 استفاده شد.
بررسی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) بر اساس تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طول مدت اقامت یکی از مهم ترین و کاربردی ترین شاخص های بیمارستانی است که امروزه، به طور گسترده ای در بیمارستان ها به کار گرفته می شود و بیانگر میزان کارایی و عملکرد فعالیت های بیمارستانی می باشد. از طرفی تکنیک تحلیل سلسله مراتبی یکی از فنون تصمیم گیری گروهی است که جهت تعیین الویت ها به کار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) انجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی– مقطعی است. جامعه ی پژوهش شامل مدیریت، ریاست، سوپر وایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان الزهرا (س) (25نفر) در سال 1388 بودند که تمامی آن ها به صورت سرشماری، به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی مقایسه های زوجی بود که روایی آن با نظر استادان فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice صورت گرفت.
یافته ها: به طور کلی بیماری های زمینه ای بیمار (245/0)، آماده بودن تخت بیمار (203/0)، ترخیص در روزهای قبل از ایام تعطیل (657/0)، هماهنگی واحد های پاراکلینیکی با بخش های درمانی (294/0)، آگاهی کارکنان درمانی (241/0)، انجام دادن گرافی های مختلف در بیمارستان (286/0) و برقراری ارتباط روحی پرستار با بیمار (517/0)، بیشترین تأثیر را در طول مدت اقامت بیمار در بیمارستان الزهرا (س) داشتند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل تأثیرگذار بر کاهش طول مدت اقامت بیمار، از وظایف اصلی مدیران در بیمارستان است. در این میان عوامل مرتبط با ویزیت بیمار، هماهنگی بخش های دیگر و ویژگی های بیمار دارای اهمیت بیشتری است و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیشتری از طرف مسؤولین بیمارستان ها دارد.