فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه سازمان ها برای بیشینه کردن سود و کمینه کردن هزینه، مشتریان را بخش بندی می کنند، اما برای سرمایه گذاری بر روی توسعه ی کالاها و خدمات نیاز است تا علاوه بر بخش بندی، ترکیب بهینه ی آن ها و یا به عبارت دیگر، تعداد یا درصد مشتریان در هر بخش مشخص شود. بنابراین هدف این مقاله، ارایه ی روشی برای تعیین ترکیب بهینه ی مشتریان بر مبنای الگوی Kano و با استفاده از برنامه ریزی آرمانی بوده است. بنابراین به منظور به دست آوردن ترکیب بهینه ی مشتریان، از معیار حداکثر سازی رضایتمندی مشتریان استفاده شد.
روش بررسی: این مطالعه، از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی، از نظر زمان گردآوری از نوع پیمایشی- مقطعی، از نظر ماهیت داده ها از نوع کمی و همچنین از نظر مسأله پژوهش از نوع توصیفی بود. پس از بررسی مطالعات مربوط به رضایتمندی مشتری، ابعاد کیفیت خدمات، الگوی Kano و برنامه ریزی آرمانی، چارچوبی ارایه شده است که مشخص کننده ی ترکیب بهینه ی مشتریان بر مبنای الگوی Kano و با استفاده از برنامه ریزی آرمانی است. داده های مورد نظر از طریق تکمیل پرسش نامه توسط بیماران در فاصله ی زمانی مرداد تا آذر 1389 در کلینیک تخصصی قلب بیمارستان الزهرای (س) اصفهان جمع آوری شده است. جامعه ی آماری در این مطالعه 196 تن از بیمارانی است که در محدوده ی زمانی بیان شده، به کلینیک تخصصی قلب بیمارستان الزهرای (س) اصفهان مراجعه کردند. جهت تعیین روایی پرسش نامه ها از روایی صوری (به دلیل استاندارد بودن سؤال ها) و جهت محاسبه ی قابلیت پایایی، از ضریب Cronbach's alpha استفاده شد. روش نمونه برداری در این مطالعه از نوع احتمالی و به روش تصادفی ساده است، الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزار WINQSB (Win quantitative system for business) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بعد از حل و تحلیل الگوی پیشنهادی یافته های مطالعه، نشان دهنده ی آن است که روش پیشنهادی قادر به تعیین ترکیب بهینه ی بیماران بیمارستان است؛ به گونه ای که مدیریت در برنامه ریزی امکانات خود باید 34 درصد بیماران را از بیماران مبتلا به بیماری حمله ی قلبی (انفارکتوس عضله ی قلب) و 66 درصد بیماران را از بیماران مبتلا به بیماری دریچه ای قلب انتخاب نماید.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان از نتایج این مطالعه به منظور مؤثر بودن در بخش بندی مشتریان (بیماران)، برنامه ریزی برای فراهم کردن خدمات متناسب با نیازهای مشتریان مختلف و افزایش نتایج مثبت کسب شده از طرف بیمارستان اشاره کرد.
کاربرد پذیری سیستم اطلاعات بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاربردپذیری در موفقیت و پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی و ارتقای کیفیت مراقبت ضروری است. این پژوهش با هدف، ارزیابی کاربردپذیری سیستم اطلاعات بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با استفاده از مقیاس کاربردپذیری انجام شد.
روش بررسی: پژوهش تحلیلی حاضر که از نوع کاربردی می باشد، در سال 1389 انجام شد. جامعه ی آماری شامل کل کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی در یک بیمارستان عمومی و دو بیمارستان تخصصی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به تعداد 110 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ی مقیاس کاربردپذیری سیستم بهاتاچرژی شامل کاربردپذیری، قصد ادامه ی استفاده از سیستم، درک سودمندی و رضایت کاربر بود. در نهایت، داده ها به روش آمار توصیفی و آزمون همبستگی Spearman و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر طبق یافته ها، 8/71 درصد از پاسخ دهندگان از سیستم راضی بودند، 2/64 درصد از کاربران قصد استفاده ی مداوم از سیستم را داشته و 78 درصد فواید سیستم را درک کرده و به سودمندی سیستم معتقد بودند. سیستم تنها انتظارات 8/59 درصد از کاربران را برآورده کرده بود. افزون بر این، بین سودمندی درک شده و قصد استفاده ی مداوم از سیستم (001/0 £ P)، قصد استفاده ی مداوم از سیستم و کارامدی سیستم (001/0 £ P)، برآورده شدن انتظارات کاربر و قصد استفاده ی مداوم از سیستم (001/0 £ P) همبستگی وجود داشت.
نتیجه گیری: رضایت کاربر، سودمندی درک شده، برآورده شدن انتظارات و قصد استفاده ی مداوم از سیستم شاخص موفقیت یا عدم موفقیت سیستم می باشد. بر اساس نتایج، به نظر می رسد سیستم اطلاعات بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تا حدودی موفق و در بهبود بهره وری و بازگشت سرمایه و هزینه ی ایجاد آن مؤثر بوده است، ولی از آن جا که ارزیابی نهایی در چرخه ی حیات و توسعه ی سیستم اطلاعات، با هدف اصلاح طراحی سیستم و ارتقای کارامدی آن انجام می گیرد، تمرکز بر رفع نواقصی که سبب کاهش رضایت از سیستم شده است، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل کارایی و مصرف بهینه منابع در بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با استفاده از مدل تحلیل فراگیر داده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۱۰۲-۹۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیمارستان ها به عنوان پرهزینه ترین و مهمترین اجزای نظام مراقبت پزشکی مطرح هستند، بنابراین بازشناخت اقتصادی این بخش و توجه کامل به کارایی و عوامل مؤثر بر آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. هدف این مطالعه بررسی کارایی بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها می باشد. روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی و گذشته نگر در سال 1388 انجام گرفت. متغیرهای نهاده تعداد تخت فعال، تعداد پزشک و سایر پرسنل و متغیرهای ستانده تخت روز اشغالی و پذیرش سرپایی در بیمارستان های مورد مطالعه بودند . تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط روش تحلیل فراگیر داده ها و نرم افزار Deap2,1 و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس ( VRS ) صورت پذیرفت. در این مطالعه هم انتقال مازادها و هم انتقال شعاعی مورد برآورد قرار گرفت و علاوه بر تعیین کارایی در بیمارستان های منتخب، استفاده بیش از حد مطلوب نهاده ها در سال 1388 محاسبه شد. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل فراگیر داده ها در سال 1388 میانگین کارایی فنی بیمارستان های مورد مطالعه 0.584، متوسط کارآیی فنی خالص (کارآیی مدیریتی) بیمارستان ها 0.782 و متوسط کارآیی مقیاس آنها 0.771 بوده است. به عبارتی، ظرفیت ارتقاء کارایی در این بیمارستان ها بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها و به کارگیری همان میزان از نهاده ها تا حدود 41.5 درصد می باشد. از کل بیمارستان های دانشگاه فقط 4 بیمارستان دارای کارایی فنی یک می باشند. علاوه بر آن در این بیمارستان ها وجود عوامل تولید مازاد آشکار می باشد. بحث: کاهش عوامل تولید مازاد بر اساس نتایج روش تحلیل فراگیر داده ها نقش عمده ای در کاهش هزینه های بیمارستان و بخش بهداشت و درمان خواهد داشت. از طرفی در بیمارستان هایی که دارای کارایی فنی کمتر از یک می باشند مقادیر اولیه و بهینه نهاده آنها باهم متفاوت و دارای مازاد نهاده می باشند. از این رو بیمارستان های مذکور برای رسیدن به حداکثر کارایی باید به تعداد مازادهای خود از مقادیر اولیه نهاده ها کم کنند تا به سطح کارایی مطلوب دست یابند. از نتایج به کارگیری این روش به عنوان معیاری برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع و همچنین کنترل و بهبود عملکرد بیمارستان ها می توان استفاده کرد.
آیا سلامت در کشورهای خاورمیانه کالای لوکس می باشد؟ شواهدی از رویکرد مدل های رگرسیونی انتقال ملایم پانل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله از یک مدل رگرسیونی انتقال ملایم پانل برای ارتباط بین مخارج بهداشتی و درامد استفاده می شود. در این رویکرد، تغییر پارامترها در بین کشورها و همچنین تغییر پارامترها در طول زمان به شیوه ای پیوسته الگوسازی می شود. لذا این رویکرد برای رفع ناهمگنی بین کشورها و تغییرپذیری ارتباط بین تولید ناخالص داخلی (Gross domestic product یا GDP) و مخارج بهداشتی در طول زمان مناسب است. هدف این مقاله این بوده است که آزمون شود آیا مراقبت های بهداشتی کالایی لوکس است یا خیر؟.
روش بررسی: داده ها از مشاهدات سری زمانی و مقطعی شامل 14 کشور خاورمیانه از جمله ایران و برای 17 سال (2006-1990) تشکیل شده است. کل مشاهدات برابر 238 تعیین شد. داده ها از پایگاه سازمان بهداشت جهانی (World health organization یا WHO) و پایگاه شاخص های توسعه ی جهانی (World development indicators یا WDI) (2008) تهیه گردید. همچنین یافته های تحقیق با استفاده از روش برنامه نویسی در نرم افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: کشش درامدی برای اکثر کشورها کم تر از یک است. به علاوه ارتباط بین درامد و مخارج بهداشتی تحت تأثیر پیشرفت های تکنولوژیکی بین کشورها تغییر کرده است. تخمین ها نشان داد که کشش درامدی مخارج بهداشتی بین سال های 2006- 1990 برای تمامی کشورها به طور پایداری افزایش یافته است.
نتیجه گیری: تغییرات تکنیکی یکی ازعوامل اساسی و بسیار مهم می باشد که بر روی رشد مخارج بهداشتی در کشورهای خاورمیانه اثر می گذارد. لذا سیاست گذاران حوزه ی بهداشت باید افزایش نسبت هزینه های بهداشتی به همراه رشد تکنولوژی را در برنامه ریزی های خود لحاظ کنند. همچنین با توجه به این که کشش هزینه های سلامت نسبت به درامد ثابت نبوده و به سطح تکنولوژی یا امید به زندگی در کشورهای خاورمیانه بستگی دارد، لذا این کشورها از جمله ایران که تغییرات سریع تری را در هرم سنی خود تجربه می کنند باید آمادگی لازم برای افزایش سهم این هزینه ها و همچنین توسعه ی کمی و کیفی بیمه های درمانی را داشته باشند.
نقش سیستم های پشتیبان تصمیم گیری بالینی در پیش گیری از خطاهای پزشکی از نظر کادر درمانی شاغل در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های رایانه ای پشتیبان تصمیم در پزشکی می توانند در کاهش انواع خطاهای پزشکی در برخی فرایندهای درمان مؤثر باشند. هدف از این پژوهش، شناسایی دیدگاه های پزشکان و پرستاران در زمینه ی کاربرد عملی این سیستم ها برای پیش گیری یا کاهش بروز خطاها بود.
روش بررسی: مطالعه ی مقطعی حاضر به مدت دو ماه در بیمارستان های آموزشی دانشگاهی کرمان در سال 1389 انجام شد. نمونه گیری به روش آسان و با استفاده از دو پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته ی معتبر و پایا به صورت تحویل حضوری میان 100 پزشک و پرستار توزیع گردید. نظرسنجی در مورد برخی جنبه های مهم درمان و مراقبت های پرستاری قابل پیش گیری توسط سیستم های هشدار دهنده یا یادآورنده صورت گرفت. سپس داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS نسخه ی 17 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: 65 زن و 35 مرد پرسش نامه ها را پاسخ دادند. 86 درصد پزشکان و 90 درصد پرستاران به امکان بروز خطاهای پزشکی در محل کارشان معتقد و 88 درصد کل افراد موافق بودند که نصب سیستم رایانه ای کارامد سبب کاهش خطا خواهد شد. از نظر بیشتر پاسخگویان، تأثیر سیستم های رایانه ای بر کاهش بروز زخم بستر و آمبولی، حذف مشکل دست خط ناخوانای پزشکان، کیفیت بهتر خدمات با دسترسی به اطلاعات روزامد، کاهش احتمال بروز آلرژی یا تداخل دارویی و بهبود کیفیت تجویز با دسترسی به سوابق دارویی بیمار مثبت ارزیابی گردید. مهم ترین اولویت های پزشکان به ترتیب امکان دسترسی به اطلاعات روزامد، هشدار در مورد آلرژی های شدید دارویی و تداخلات دارویی و از دید پرستاران امکان یادآوری برای پیش گیری از زخم بستر، بروز آمبولی و امور مهم در زمان شلوغی بخش بود.
نتیجه گیری: کادر درمانی بیمارستان های آموزشی کرمان نیز به اثربخشی سیستم های رایانه ای پشتیبان تصمیم اعم از هشدار دهنده و یاد آورنده و یا ثبت دستورات به صورت کامپیوتری اعتقاد دارند و توجه به نظرات آنان و پژوهش های مشابه، می تواند در جهت توسعه ی استفاده از این سیستم ها مؤثر باشد.
مطالعه ی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری قرارداد پیمان مدیریت در حوزه ی بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در اغلب کشورها بخش دولتی ارایه دهنده ی خدمات سلامت، دچار چالش ها و کاستی های فراوانی بوده و از کارایی پایینی برخوردار است. یکی از راهکارهای اصلی حل معضلات نظام سلامت، واگذاری خدمات مختلف در قالب پیمان مدیریت می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری پیمان مدیریت بود. همچنین در کنار آن به بیان اشکال مختلف عقد قرارداد، خدمات مورد قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، نحوه ی کنترل و پایش قراردادها و شیوه های پرداخت در پیمان های مدیریت پرداخته شد.
پژوهش حاضر، از نوع مطالعه ی مروری بود که طی آن داده های مربوط به موضوع تحقیق از کشورهای منتخب (انگلستان، هند، نیوزیلند و ایران) با استفاده از پایگاه داده ای دانشگاه علوم پزشکی تهران، بانک جهانی و سازمان جهانی بهداشت جمع آوری شد. متغیرهای مطالعه شامل اشکال عقد قرارداد، خدمات تحت پوشش قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، شیوه های پرداخت در پیمان مدیریت و کنترل و پایش قراردادها بود.
روش عمده ای که در کشورهای مورد مطالعه برای عقد قرارداد وجود دارد، واگذاری مدیریت (پیمان مدیریت) می باشد. در این روش، اختیار و مسؤولیت مدیریت و اداره ی سازمان های بهداشت و درمان از دولت به یک مؤسسه ی خصوصی واگذار می شود تا این نهاد غیر دولتی، مؤسسه ی بهداشتی درمانی را اداره نموده و کلیه ی خدمات مورد نیاز را ارایه دهد.
مشارکت میان بخش خصوصی و دولتی در حوزه ی بهداشت و درمان روز به روز در حال گسترش است. واگذاری مدیریتی یا پیمان مدیریت طی فرایند عقد قرارداد به بخش خصوصی، یکی از مهم ترین راه های کارامد برون سپاری خدمات سلامت است، ولی اثر بخشی آن نیازمند اعمال کنترل، پایش و نظارت دقیق و همچنین توسعه ی مستمر ظرفیت مدیریتی نتیجه بخش در قالب طراحی و تدوین قرارداد دقیق و همه جانبه می باشد تا از کارایی خدماتی که به این شکل ارایه می گردند، اطمینان حاصل شود.
امکان سنجی پیاده سازی جراحی از راه دور در بیمارستان های آموزشی درمانی تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی وضیعت بیمارستان های دارای تکنیک جراحی از راه دور (Telesurgery) در کشور از لحاظ برخورداری از استانداردهای تعیین شده به منظور اجرای صحیح و اصولی این جراحی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو هدف این پژوهش سنجش امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، ارتباطی، استانداردها، روش های حفظ حریم شخصی و محرمانگی و نیروی انسانی لازم جهت پشتیبانی از اجرای برنامه های جراحی از راه دور بود.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی بود. جامعه ی پژوهش متشکل از 23 بیمارستان آموزشی درمانی تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1388بود. انتخاب بیمارستان ها بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و سپس روش های نمونه گیری طبقه بندی شده و تصادفی ساده انجام گردید.گردآوری داده ها به روش مشاهده و مصاحبه و با استفاده از ابزار چک لیست انجام گردید. روایی ابزار پژوهش از طریق روش اعتبار محتوا تعیین گردید. تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی، در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی انجام گردید.
یافته ها: از 23 بیمارستان تحت مطالعه، تنها 10 بیمارستان از تکنیک های جراحی از راه دور بهره می گرفتند. بیشترین تجهیزات به کار رفته در برنامه ی جراحی از راه دور، دوربین فیلمبرداری 100 درصد و میکروفون 80 درصد بود. 70 درصد بیمارستان های تحت بررسی از استاندارد TCP/IP استفاده می کردند. 80 درصد بیمارستان ها به منظور حفظ امنیت اطلاعات، از روش تکمیل و دریافت رضایت نامه ی آگاهانه بهره می گرفتند.
نتیجه گیری: وضعیت بیمارستان های دارای تکنیک Telesurgery در ایران از نظر برخورداری از زیرساخت های استاندارد در زمینه ی برنامه های جراحی از راه دور ضعیف ارزیابی میگردد. در نهایت پیشنهاد می گردد که جهت اجرای موفقیت آمیز برنامه های Telesurgery دسترسی و توزیع زیرساخت ها، تجهیزات، روش های ارتباطی و استاندارهای مناسب فراهم گردد.
مطالعه ی تطبیقی برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت در بیمارستان های اروپایی پایلوت سازمان جهانی بهداشت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد روزافزون بیماران مزمنی که به حمایت دایمی نیاز دارند و کارکنانی که روزانه در معرض فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند، به بیمارستان هایی نیاز دارد که به برنامه ی ارتقای سلامت به عنوان یک خدمت کلیدی و مهم توجه داشته باشند. برنامه ی ارتقای سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت در دهه ی 1990عنوان گردید و تا امروز تعداد زیادی از بیمارستان ها در تمام قاره ها و در بسیاری از کشورها برنامه ی ارتقای سلامت را پیاده نموده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی برنامه های ارتقای سلامت در بیمارستان های پایلوت سازمان جهانی بهداشت صورت گرفت.
روش بررسی: این مقاله حاصل یک مطالعه ی توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعه ی کتابخانه ای (دیجیتال و چاپی) و گزارش سازمان جهانی بهداشت در خصوص برنامه های بیمارستان های اروپایی پایلوت در طرح «برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت» گردآوری گردید. جامعه ی پژوهش شامل 20 بیمارستان اروپایی پایلوت برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت سازمان جهانی بهداشت در بین سال های 97-1993 بود. در نهایت، داده های گردآوری شده، جدول بندی، توصیف و مقایسه شدند.
یافته ها: برنامه های ارتقای سلامت در قالب 4 دسته پروژه ی اصلی (توجه به ارتقای سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه) انجام شد و برای هر یک از این دسته پروژه ها، تعدادی زیر پروژه تعریف گردید. به طور کلی، 149 زیر پروژه در بیمارستان های مورد مطالعه انجام شد. 100 درصد بیمارستان های مورد مطالعه در شبکه ی بیمارستان های متعهد به ارتقای سلامت عضویت داشتند. تمام بیمارستان ها به جز بیمارستان Prague در پروژه ی پایلوت سازمان جهانی بهداشت شرکت نمودند. 31 درصد از بیمارستان ها در اجرای برنامه ی ارتقای سلامت با سایر سازمان ها در ارتباط بودند. 78 درصد بیمارستان ها بیشتر از 10 زیر پروژه داشتند و زیر پروژه های مربوط به پروژه ی ارتقای سلامت بیمار، از همه بیشتر بود. تمام بیمارستان های مورد مطالعه، به اطلاع رسانی برنامه های خود با سایر بیمارستان ها پرداختند. وجود شاخص ارزیابی برای برنامه های ارتقای سلامت در 75 درصد بیمارستان ها لحاظ شده بود. همه ی بیمارستان ها برای اجرای پروژه های مربوط به ارتقای سلامت، یک ساختار پروژه را تعریف نمودند.
نتیجه گیری: سازمان جهانی بهداشت در اجرای برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت، انجام یک سری اقدامات (مانند انجام پروژه های ارتقای سلامت، عضویت در شبکه ی جهانی ارتقای سلامت، تدوین شاخص ارزیابی برای برنامه های ارتقای سلامت و ...) را در بیمارستان ها ضروری دانسته است که در نهایت منجر به بهبود سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه خواهد شد.
میزان آشنایی و استفاده ی پزشکان بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با کتابخانه ی ملی دیجیتال پزشکی ایران (INLM)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افزایش حجم اطلاعات در علوم مختلف از جمله پزشکی، اطلاع رسانان را برآن داشته است تا با ارایه ی راهکارهای مؤثر، راه دستیابی به اطلاعات را برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی فراهم سازند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان آشنایی و استفاده ی پزشکان بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان با کتابخانه ی ملی دیجیتال پزشکی ایران (Iranian national medical digital library یا INMDL) بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- پیمایشی بود که در جامعه ی پزشکان شاغل در 9 بیمارستان آموزشی شهر اصفهان انجام شد. بر اساس جدول تعیین حجم نمونه ی Morgan از بین 500 پزشک شاغل در 9 بیمارستان، 217 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ی محقق ساخته بود که روایی آن مورد تأیید 4 نفر از استادان رشته ی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی قرار گرفت و جهت تأیید پایایی آن پس از پرسش نامه ها بین 10 نفر از اعضای جامعه به صورت آزمایشی توزیع و Cronbach's alpha آن محاسبه شد که برابر با 87/0 بود. تحلیل داده ها بر اساس پاسخ های 127 پرسش نامه ی تکمیل شده و در نرم افزار 18SPSS انجام شد.
یافته ها: آشنایی و استفاده ی پزشکان از پایگاه های مجلات الکترونیک، بانک های الکترونیک جامع و پایگاه کتاب های الکترونیک INMDL بسیار کم بود. ضمن اینکه در میان منابع الکترونیکی در ابتدا مجلات الکترونیکی، سپس بانک های اطلاعاتی و در نهایت کتاب های الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفتند. بین میزان آشنایی و همچنین میزان استفاده ی پزشکان با درجه ی تحصیلی ایشان رابطه ی معنی دار وجود داشت. بین دو متغیر آشنایی و استفاده از منابع الکترونیک INMDL همبستگی زیاد مشاهده شد. در میان پایگاه های مجلات الکترونیکی (Science direct)، پایگاه های کتاب های الکترونیکی (MD consult) و بانک های اطلاعاتی
(MD consult) بیشترین استفاده را داشتند. مهم ترین شیوه ی آشنایی پزشکان با INMDL راهنمایی کتابداران بود.
نتیجه گیری: با توجه به لزوم اطلاع رسانی و آموزش به پزشکان، باید کتابداران کتابخانه های بیمارستانی و دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی نقش فعال تری در اطلاع رسانی و آموزش شیوه های جست وجوی اطلاعات به جامعه ی پزشکان ایفا کنند. در این راستا و با توجه به مشکل کمبود وقت برای پزشکان متخصص، آموزش استفاده از امکانات خدمات آگاهی رسانی (Alert) و RSS برای ایشان ضروری به نظر می رسد. همچنین پیشنهاد می شود در صورت لزوم با به کارگیری نیروهای متخصص در کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، امکان آموزش فردی برای پزشکان فراهم شود.
نظام آراستگی در بهداشت و درمان: دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تفکر ناب برای رشد خود به به ابزارها و روش هایی برای حمایت فرایند ناب و رخنه در سازمان نیاز دارد که بر انجام درست ترین کار، در درست ترین مکان و در اولین فرصت با ایجاد زمینه ی کاهش اتلافات و بهینه کردن فرایندها در راستای نیاز مشتری تأکید دارد. نظام آراستگی، ترسیم جریان فرایندهای ارزش در نظام و Kanban از مشهورترین و مهم ترین ابزارهای ناب هستند. نظام آراستگی در واقع روشی است که اتلافات را در محیط کار کاهش می دهد و از این طریق، موجب ایجاد محل کار بهتر، ارتباط بهتر و آراستگی عمومی در سازمان می شود.
نظام آراستگی در غرب پایه گذاری شد و در ژاپن تکامل یافت و سپس به اقصی نقاط جهان راه یافت. گسترش و پذیرش نظام آراستگی در کشورهای مختلف، با داشتن فرهنگ های متفاوت، نشان می دهد که مفاهیم نظام آراستگی با فرهنگ های گوناگون سازگار است. در فرهنگ دینی و ملی ما ایرانیان آموزه هایی وجود دارد که نظام آراستگی با آن عناصر سازگار است و پذیرش آن را ساده می سازد. ناب بر انجام درست ترین کار، در درست ترین مکان و در اولین فرصت با ایجاد زمینه ی کاهش اتلافات و بهینه کردن فرایندها در راستای نیاز مشتری تأکید دارد. در طول سال های زیادی، جوامع صنعتی از مدیریت ناب جهت بهبود فرایندهایشان بهره می گرفتند.
علاوه بر این، مدیریت ناب در عرصه ی بهداشت و درمان، تأثیرات شگرفی در ساختار مدیریت و ارایه ی خدمت به بیماران گذاشته است. سیستم بهداشت و درمان می تواند از طریق اجرای سیستم مدیریت ناب، عملکرد خود را به طور چشمگیری بهبود بخشد و خدمات را در سطح عالی و به موقع به مشتری عرضه نماید. این سیستم، نگرشی جدید برای دورنما، فرهنگ و راهبرد است که ارایه ی خدمت با کیفیت، قیمت پایین، با کوتاه ترین زمان ارایه به مشتری را برای بیمارستان فراهم می سازد و نظام آراستگی یک ابزار، یک سیستم مدیریتی و یک فلسفه است که می تواند مسیر بیمارستان ها را به صورت مدیریت شده و سازمان دهی شده تغییر دهد. نظام آراستگی یک متدولوژی است که اجازه می دهد بیمارستان ها کیفیت مراقبت بیماران را با کاهش خطاها و زمان انتظار، افزایش دهند. نظام آراستگی، رویکردی است که می تواند از کارکنان بیمارستان و پزشکان حمایت و موانع جاری در مسیر فعالیت ها را حذف و به آنان کمک کند که تنها بر ارایه ی مراقبت از بیمار متمرکز شوند. بنابراین هدف از این مقاله، معرفی و استقرار نظام آراستگی -که یکی از مهم ترین ابزارهای ناب است- در نظام سلامت و معرفی دیدگاه اسلام در خصوص اصول آن بود.
مطالعه ی حاضر از دسته ی مطالعات مروری- نقلی (Unsystematic) است که با جستجو در موتور جستجوی Google، سایت مجلات، قرآن کریم، نهج البلاغه، میزان الحکمه، بحارالأنوار، الکافی، کنزالعمال، وسایل الشیعه و الخصال با واژه های کلیدی آراستگی، ناب، نظام سلامت، بهداشت و درمان، نظم، تزکیه، نظافت، بهداشت، پاکی، استمرار در متن و چکیده در سال 1391 انجام شد. حدود 100 مقاله، آیه، حدیث و خلاصه ی مقاله در کنفرانس به دست آمد که از بین آن ها 45 مورد بر اساس ارتباط با این مقاله انتخاب شدند.
اجرای منظم مراحل نظام آراستگی، محیطی پاکیزه و بهداشتی را فراهم می آورد و از همه مهم تر تلاش برای ایجاد عادت های صحیح در کارکنان، مهم ترین عامل در تحقق محیط های آراسته است و این مهم در اجرای بند پنجم؛ خود انضباطی؛ (عادت به انجام کارهای صحیح به کمک آموزش و فرهنگ سازی) حاصل خواهد شد. ارایه ی خدمات باکیفیت در محیطی سامان یافته تحقق می یابد.
وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراقبت سرپایی یک قسمت تفکیک ناپذیر از سیستم مراقبت بهداشتی و درمانی است که اغلب درگاه ورود بیمار به سیستم مراقبت بهداشتی می باشد. مراقبت سرپایی با کیفیت بالا، نقش مهمی در کاهش میزان مرگ و میر و ناخوشی دارد. کیفیت اطلاعات نیز نقش اساسی را در ایمنی و کیفیت مراقبت سرپایی ایفا می کند، بنابراین مدیریت صحیح اطلاعات در این حیطه امری ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف، شناسایی وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی حاضر، سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی (درمانگاه و اورژانس) بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهید بهشتی و تهران را در سال 1389 مورد بررسی قرار داد. داده ها به روش پرسش و با ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه، تعداد 42 بیمارستان بود.
روایی ابزار بر اساس اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آزمون مجدد تعیین گردید و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: هیچ کدام از سیستم های مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی از تحلیل کیفی برای ارتقای کیفیت داده های جمع آوری شده استفاده نکرده بودند، همچنین 62 درصد مراکز اورژانس و 6/78 درصد درمانگاه های تحت مطالعه، هیچ اقدامی برای سازماندهی درون پرونده ای انجام ندادند.
نتیجه گیری: وجود سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی پویا و کارامد امری ضروری و حیاتی می باشد، بنابراین باید فرایندها و قوانین مربوط به جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و توزیع اطلاعات در سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی اصلاح و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تأثیر خطاهای تکمیل گواهی فوت بر کدگذاری علت زمینه ای مرگ در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۸۴-۷۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات مرگ در تدوین برنامه های سلامت نقشی اساسی دارد و کدگذاری علل مرگ به سازماندهی این اطلاعات می انجامد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر خطاهای تکمیل گواهی فوت بر کدگذاری علت زمینه ای مرگ در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس است. روش کار: این پژوهش توصیفی مقطعی در شش ماهه دوم سال 1390 و با مطالعه گواهی فوت همه متوفیان انجام شد. ابتدا اطلاعات گواهی فوت بر روی فرم های جداگانه ای ثبت شد و رزیدنت های هر بخش نس ب ت به تعیین توالی های گواهی فوت اقدام نمودند. سپس پژوهشگر نسبت به کدگذاری مجدد گواهی ها و مقایسه آن ها با کدهای کدگذار ان اصلی اقدام نمود. نهایتاً برای استخراج اطلاعات مربوط به خطاهای مستندسازی، پژوهشگر به خود گواهی فوت مراجعه نمود. داده ها وارد نرم افزار SPSS شد و از طریق آمار توصیفی و آزمون کای دو و با محاسبه فاصله اطمینان 95 درصد تحل یل شد. یافته ها: صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ برابر با 51.7 درصد بود. صحت کدگذاری رابطه معنی داری با خطاهای ماژورداشت ( 001. P= ) اما با خطاهای مینور رابطه معنی داری نداشت. از بین خطاهای ماژور «درج علل مرگ دارای با شدت یکسان» بیشترین تأثیر (82.1 درصد خطا در کدگذاری) را داشت. بین زبان تکمیل گواهی فوت و وقوع خطاهای ماژور و مینور رابطه معنی داری (به ترتیب 227. و 006. درصد) وجود داشت. بین تعداد خطوط و وقوع هر دوی این خطاها نیز رابطه معنی داری (000. درصد) دیده شد. بحث: تأثیر خطاهای ماژور بر صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ ثابت شد ، که برای رفع آن باید پزشکان را درباره نحوه تکمیل گواهی آموزش داد و ساختار گواهی نیز نیاز مند اصلاح می باشد.
ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه کاربران و کتابداران: با بهره گیری از مقیاس لایب کوال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۵۸-۴۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه لایب کوآل به عنوان یک ابزار سنجش نوین که انتظارات را فراتر از ابزارهای سنتی می سنجد، شناخته شده است. پژوهش حاضر، با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان و کتابداران دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره تعیین کیفیت خدمات کتابخانه های این دانشگاه با پیاده سازی مدل لایب کوال انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر به روش پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن پرسشنامه لایب کوال می باشد. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به ترتیب از 231 کاربر بالفعل و 30 کتابدار در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل شده است. در زمینه سنجش پایایی ابزار گردآوری اطلاعات از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار بین دیدگاه کاربران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران و کتابداران درباره کیفیت خدمات این کتابخانه ها، از آزمون مان- ویتنی استفاده شد. آزمون ویلکاکسون برای تعیین تفاوت معنادار بین خدمات ارائه شده در کتابخانه ها با خدمات مورد انتظار کاربران مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد کاربران کیفیت خدمات موجود را پایین تر از کتابداران ارزیابی می کنند که این تفاوت در زیرمقیاس کنترل اطلاعات عمیق تر می باشد. شکاف برتری خدمات در مورد کل خدمات کتابخانه های مورد مطالعه در این پژوهش میزان 2.8 ارزیابی شد و کتابخانه های مورد مطالعه، فاصله زیادی با تأمین انتظارات کاربران در ارتباط با مطلوب ترین سطح خدمات آن ها دارند. کتابداران درک و برداشت صحیحی از انتظارات کابران خود دارند و شکاف میان انتظارات کاربران و ادراک کتابداران از نیازها و انتظارات آن ها بسیار ناچیز است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد لایب کوال بعنوان یک مدل در بررسی کیفیت خدمات می تواند در ارائه اطلاعات برای تسهیل بهبود خدمات هدف گذاری شده در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران کمک نماید و نیاز به راه حل عملیاتی درباره چگونگی بهبود بخشی کیفیت خدمات در کتابخانه های این دانشگاه را برآورده کرده است.
مقاله کوتاه: علل کسورات اعمال شده از سوی بیمه ی تأمین اجتماعی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کسورات بخشی از درآمد بیمارستانی است که در عمل دریافت نمیشود. از آنجایی که مقادیر قابل ملاحظه ای از کسورات به دلیل نقص در مستندسازی به وجود می آید، در این پژوهش سعی شده است علل و میزان کسورات اعمال شده از سوی بیمه ی تأمین اجتماعی در پرونده های پزشکی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان از دیدگاه مستندسازی مورد شناسایی قرار داده شود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در نیمه ی اول سال 1387 در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر روی 7907 فقره پرونده ی تحت پوشش تأمین اجتماعی انجام گردید. داده ها توسط چک لیستی استاندارد از سوی سازمان تأمین اجتماعی جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی توسط نرم افزار Excel ارایه گردید.
یافته ها: از دیدگاه مستندسازی، علل عمده ی کسورات به شرح زیر میباشد: در فرم های دارو: نداشتن دستور پزشک 427 مورد؛ در فرم های آزمایش: نداشتن جواب آزمایش 2195 مورد، در فرم های رادیولوژی: نداشتن جواب رادیولوژی 1086 مورد، در فرم های شرح عمل: نقص در گزارش عمل 429 مورد، در فرم های بیهوشی: مهر و امضای متخصص بیهوشی 322 مورد و در برگه ی مشاوره: نداشتن دستور مشاوره 226 مورد. به طور کلی فرم های دارو در بین برگه های بررسی شده، بیشترین درصد کسورات را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه بیشترین علل کسورات پرونده های بستری، نقص اصول مستندسازی است و اینکه پرداخت هزینه ها توسط سازمان های بیمه گر بر اساس داده های ثبت شده در پرونده صورت می گیرد، رعایت اصول صحیح مستندسازی جهت کاهش کسورات، ضروری و کمک کننده است.
ترسیم شبکه های هم تألیفی حوزه طب اورژانس ایران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۸۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار شبکه های هم تألیفی ( co-authorship ) از گرهها/نویسندگان و روابط بین گرهها تشکیل شده است. فنون تحلیل شبکه اجتماعی برای کشف الگوهای این روابط به کار می رود. هدف از این پژوهش، ترسیم شبکه علمی حوزه طب اورژانس ایران طی سالهای 2001 تا 2011 است. روش کار : پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. گردآوری داده ها به دو صورت جستجوی موضوعی و جستجو با نام تک تک متخصصین صورت گرفت. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار های Histcite ، Bibexcel و Pajek صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه طب اورژانس، در سه سال اخیر بوده است. بیشترین همکاری بین المللی در سال 2011 با هفت مقاله مشاهده شد. بیشترین تعداد مقالات در سال2011 با 37 مقاله و بیشتیرین میزان استناد در سال 2007 با 84 استناد بود. ترسیم شبکه حوزه طب اورژانس از هفت خوشه و شبکه متخصصین طب اورژانس از 11 خوشه تشکیل شده است. بحث: به علت بین رشته ای بودن حوزه طب اورژانس، همکاری و اشتراک دانش متخصصین طب اورژانس با متخصصین سایر رشته ها در پیشرفت این حوزه می تواند موثر واقع شود
میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رعایت استانداردهای چکیده نویسی، نقش بسیار مهمی در بازیابی اطلاعات دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه ی وارسی محقق ساخته بود. جامعه ی مورد مطالعه، شامل 227 طرح پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 89-1380 بود. برای سنجش روایی سیاهه ی وارسی از روایی صوری و محتوایی استفاده شد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت مشاهده ی مستقیم بود و جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون Chi-Square) و نرم افزار 16SPSS استفاده شد.
یافته ها: بیشترین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 مربوط به بیان ضمایر در قالب سوم شخص معادل 100 درصد و کمترین میزان، مربوط به استفاده از افعال معلوم معادل 4/34 درصد است. بیشترین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 مربوط به بیان ضمایر در قالب سوم شخص، شروع چکیده با جمله ای مبین موضوع پژوهش، جایگاه چکیده، وجود کلیدواژه هر کدام معادل 100 درصد در سال 1388 و کمترین میزان مربوط به بیان یافته های پژوهش معادل 7/16 درصد بین سال های 82-1380 بود. بین میزان رعایت هدف، بیان یافته های پژوهش، پرهیز از کاربرد اختصارات، علایم و سرواژه ها بر حسب گروه آموزشی، تفاوت معنی داری وجود داشت، در حالی که بین میزان رعایت سایر موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب گروه آموزشی، تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین میزان رعایت برگرفته شدن کلیدواژه از متن بر حسب درجه ی تحصیلی مجری اصلی، تفاوت معنی داری مشاهده شد، اما بین میزان رعایت سایر موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب درجه ی تحصیلی مجری اصلی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به طور کلی، میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214 در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بیشتر موارد استاندارد ایزو 214 رعایت گردیده است. میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 در سال های مختلف یکسان نیست و بین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب گروه آموزشی و درجه ی تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی عوامل بازدارنده در شیوه دستیابی به منابع اطلاعات سلامت در مراقبت پرستاری از دیدگاه پرستاران و دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۳۸-۲۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دسترسی به اطلاعات سلامت قابل اعتماد مهمترین عامل در ارایه مراقبت پرستاری است. برای دسترسی به اطلاعات سلامت قابل اعتماد، لازم است تا پرستاران از اهمیت و کیفیت منابع اطلاعاتی اطمینان حاصل کنند. این مطالعه به منظور بررسی شیوه های دستیابی به منابع اطلاعاتی توسط پرستاران و دانشجویان پرستاری و بررسی عوامل بازدارنده در آن انجام شده است. روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر روی 412 نفر از پرستاران و دانشجویان پرستاری در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی سمنان در سال 1390 انجام شد. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که پس از انجام روایی و پایایی آن، پرسشنامه توزیع گردید. داده ها با استفاده توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون های من ویتنی، کروسکال والیس و مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که پرستاران تمایل بیشتری برای استفاده از اطلاعات سایر همکاران و بیماران نسبت به دانشجویان پرستاری داشتند. آن ها به استفاده از کتب چاپی در تصمیمات بالینی تمایل کمی داشتند. بین مشخصات دموگرافیک جامعه آماری و استفاده از برخی از منابع اطلاعاتی تفاوت معنی داری وجود داشت(0.01p<). همچنین بین دانشجویان و پرستاران در استفاده از برخی منابع اطلاعاتی و برخی موانع گزارش شده اختلاف معنی داری وجود داشت (0.01p<). بحث: پرستاران و دانشجویان به دلایل متعدد از جمله عدم مهارت در استفاده از کتابخانه های بیمارستانی، برای مراقبت از بیماران تمایل زیادی به استفاده از منابع اطلاعاتی سنتی از قبیل بیمار یا همراهان وی و یا کارکنان داشتند. به نظر می رسد موضوع سواد اطلاعات سلامت از معضلات مهم جامعه پرستاری ما است. بی شک متخصصان اطلاعاتی می توانند استفاده از اطلاعات با کیفیت را در مراقبت پرستاری تسهیل نمایند.
وضعیت سیستم اطلاعات و ارتباطات فوریت ها و حوادث در نظام سلامت کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات به هنگام و ارتباطات صحیح نقش مهمی در آمادگی سازمان های بهداشتی درمانی در حوادث و بلایا دارد. مطالعه ی حاضر به شناسایی وضعیت ارتباطات و جریان اطلاعات فوریت ها و حوادث در نظام سلامت ایران پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر با رویکرد ترکیبی کمی و کیفی در سال 1388 انجام گرفت. مدیران سلامت کشور در سه سطح ملی، استانی و شهرستانی جامعه ی آماری مطالعه را تشکیل دادند. نمونه گیری در بخش کمی به صورت تصادفی ساده و در بخش کیفی به روش هدفمند بود. داده ها در بخش کمی از طریق توزیع پرسش نامه ی محقق ساخته، که روایی و پایایی آن تأیید شده بود، در یک نمونه ی 214 نفری و در بخش کیفی با انجام 65 مصاحبه ی نیمه ساختاری جمع آوری و به ترتیب با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش تحلیل چارچوبی تحلیل گردید. بیشترین میانگین امتیاز 5 بود.
یافته ها: میانگین وضعیت اشتراک اطلاعات مربوط به حوادث، ثبت خطرات داخلی و خارجی، ایجاد پایگاه های داده ای مدیریت فوریت ها و راه اندازی سیستمی جهت ثبت وقایع به ترتیب 06/3، 66/2، 61/2 و 87/2 به دست آمد. عدم یکپارچگی اطلاعات، فقدان پایگاه های داده ای در سطح شهرستان، نداشتن استراتژی روشن اطلاعاتی و نبود سیستم رسمی ثبت اطلاعات حوادث در سطح محلی و استانی از مشکلات اصلی برقراری ارتباطات اثربخش و نظام های اطلاعات فوریت های کشور شناسایی شد.
نتیجه گیری: ایجاد پایگاه داده ای اطلاعات مربوط به حوادث، تدوین استانداردها و پروتکل های مناسب، تدوین استراتژی اطلاعات، آموزش کارکنان و راه اندازی مرکز اطلاعات حوادث و بلایا می تواند به ارتقای ارتباطات و نظام های اطلاعات کنونی کشور کمک نماید.
استاندارد تبادل پیام پرونده ی الکترونیک سلامت در سازمان های منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای پر از دانش و پیچیدگی روز افزون امروز نیاز به تبادل داده، اطلاعات و دانش غیر قابل انکار است. پرونده ی الکترونیک سلامت از فن آوری های کلیدی عرصه ی مراقبت بهداشتی است که با ایجاد قابلیت تعامل، سرعت ارایه ی خدمات را افزایش، خطاها را کاهش و کیفیت ارایه ی خدمات را بهبود می بخشد. برای توزیع و تبادل اطلاعات؛ توسعه و استفاده از استانداردهای تبادل پیام در پرونده ی الکترونیکی سلامت مورد نیاز می باشد. در این مقاله به شناسایی استانداردهای این سازمان ها پرداخته و نقاط ضعف و مزیت های آن ها با هم مقایسه شده اند.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه ی توصیفی- تطبیقی بود که در سال 1389 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست بود که روایی آن از نظر تعدادی صاحب نظران دانشگاهی در زمینه ی پرونده ی الکترونیک سلامت مورد تأیید قرار گرفت. داده های مورد نیاز این پژوهش از کتاب ها، نشریات و وب سایت های سازمان های معتبر مرتبط تهیه شد. جامعه ی پژوهش را سازمان های 7HL (Health level seven)، (International organization for standardization) ISO، CEN (Committee of european standards) تشکیل می داد که در زمینه ی پرونده ی الکترونیک سلامت استانداردهای کامل تر و جامع تری نسبت به سایر سازمان ها ارایه می کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از جدول تطبیقی و روش های کیفی تحلیل شد.
یافته ها: در سطح جهانی چندین سازمان و مؤسسه در زمینه ی ایجاد استانداردهای مربوط به پرونده ی الکترونیک سلامت فعالیت میکنند که عبارت از سلامت سطح هفتم (7HL) و سازمان بین المللی استاندارد (ISO) و هیأت فنی کمیته ی اروپایی تعیین کننده ی استاندارد (CEN) می باشد. سازمان 7HL دارای استاندارد تبادل پیام است و هیأت فنی کمیته ی اروپایی تعیین کننده ی استاندارد و دارای استاندارد تبادل با نام 13606EN است که سازمان بین المللی استاندارد، آن را به استانداردی بین المللی تبدیل و مسؤولیت روزامدی آن را بر عهده دارد.
نتیجه گیری: بیش ترین فعالیت در مورد استانداردسازی تبادلات پرونده ی الکترونیک سلامت در سازمان بین المللی استاندارد و سازمان سلامت سطح هفتم صورت گرفته است. استانداردهای تبادل پیام این دو سازمان برخلاف شباهت در بعضی موارد، تفاوت های منحصر به فردی با یکدیگر دارند. مقایسه ی این دو استاندارد در مطالعات مختلف نشان می دهد که اگر چه این دو استاندارد به شیوه هایی متفاوت در جهت تبادل پیام گام برمی دارند، ولی استاندارد تبادل پیام 7HL در ایجاد قابلیت تعامل متقابل به طور کافی موفق نبوده است و ناهماهنگی هایی در کلاس های مدل اصلی آن به چشم می آید. استاندارد 13606ISO با استفاده از بعضی ویژگی های خود گام ارزشمندی در راستای تعاریف مفاهیم بالینی و ایجاد قابلیت تعامل متقابل برداشته است.