فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳٬۱۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تولید یکی از عوامل مؤثر بر مصرف انرژی و تغییرات آب و هوایی است. این مطالعه، در دو مرحله به بررسی تأثیر تولید ناخالص داخلی بر مصرف انرژی کشورهای اوپک می پردازد. در مرحله اول، براساس آزمون علیت پانل گرنجری رابطه علی بین تولید و مصرف انرژی بررسی شد که نتایج حاکی از رابطه علی یکطرفه از تولید به مصرف انرژی است. در مرحله دوم، با استفاده از مدل رگرسیون «پانل پویای آستانه ای» تأثیر تولید بر مصرف انرژی با در نظر گرفتن شدت انرژی (معیاری از کارایی انرژی) به عنوان متغیر آستانه ای برآورد شد. نتایج نشان داد در مقادیر بالاتر از سطح آستانه ای شدت انرژی (27/7) تولید مصرف انرژی را به طور معنی داری افزایش می دهد، در حالی که در مقادیر پایین تر از این سطح، تولید تأثیر مثبت و بی معنی بر مصرف انرژی دارد. بدون در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی، در مقادیر بالاتر از سطح آستانه ای شدت انرژی (91/6) تولید مصرف انرژی را به طور معنی داری افزایش می دهد، در حالی که در مقادیر پایین تر از این سطح، تولید تأثیر منفی و بی معنی بر مصرف انرژی دارد. در سیاستگزاری انرژی و محیط زیست توجه به شدت انرژی می تواند منجر به حصول رشد اقتصادی پایدار شود. همچنین نتایج این مطالعه با فرضیه زیست محیطی کوزنتس مرتبط است، در سطوح پایین شدت انرژی افزایش تولید الزاماً منجر به آسیب های زیست محیطی نمی گردد.
ارزیابی و تحلیل تجارت آب مجازی در بخش نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به منابع و مصارف آب در بخش صنایع ایران به دلیل وجود تنش های شدید در منابع آب کشور حائز اهمیت است. به همین منظور هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تجارت آب مجازی در بخش صنعت نفت ایران می باشد. برای این امر رهیافت فنی پایه برای اندازه گیری آب مجازی مورد استفاده قرار گرفته است و تقاضای آب ویژه و تجارت آب مجازی بخش نفت ایران طی سال های 1357تا 1398 محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد به دلیل حجم بالای صادرات نفت، ایران صادرکننده خالص آب مجازی است. مقدار آب مصرف شده در صنعت نفت و فرآیند استخراج و تولید نفت خام در سال های مورد بررسی به طور متوسط برابر با 594 میلیون متر مکعب در سال و مقدار آب مجازی که در پی صادرات نفت خام در این سال ها از کشور خارج شده است به طور میانگین سالانه 356 میلیون متر مکعب می باشد. همچنین ارزش صادراتی آب مجازی در بخش نفت به ازای هر متر مکعب ارزشی برابر با 1838 هزار ریال دارد. لذا برای مدیریت منابع آبی کشور و بحران های پیش رو در این بخش، می توان با اصلاح فرآیندهای تولید و بروزرسانی تجهیزات، تأسیسات و روش های مورد استفاده، بهره وری آب را بسیار بالا برد تا مصرف آب به صورت بهینه در این بخش صورت گیرد.
مقایسه الگوی تولید بهینه قراردادهای بیع متقابل و مشارکت در تولید: مطالعه موردی میدان نفتی فروزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه الگوی تولید بهینه نفت از میدان نفتی فروزان با استفاده از روش کنترل بهینه گرادیان کاهشی تعمیم یافته (GRG) در چارچوب قرارداد بیع متقابل در قالب یک سناریو و در چارچوب قرارداد مشارکت در تولید برحسب مقادیر مختلف نسبت مالی نفت فایده در قالب سه سناریو استخراج و با یکدیگر مقایسه می شوند. از مقایسه مسیر بهینه تولید نفت از میدان مذکور در چارچوب این دو قرارداد نتیجه گرفته می شود با افزایش نسبت نفت فایده و متعاقباً افزایش سهم پیمانکار (یا شرکت نفت خارجی) به عنوان طرف بهره بردار قرارداد مشارکت در تولید، سطح تولید سالانه و تولید انباشتی بهینه از میدان فروزان افزایش می یابد و با افزایش نسبت نامبرده از یک مقدار آستانهای، حتی بالاتر از سطح تولید سالانه و انباشتی بهینه قرارداد بیع متقابل قرار می گیرد.
Development of Oil Approaches Influenced by Effective Factors for Success of Economy-Based Entrepreneurship: A Case Study of the Oil Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study aimed to develop Oil approaches affected by effective factors for the success of economy-based entrepreneurship in the Oil Industry. In other words, efforts were made to identify and prioritize the factors affecting the development of Oil approaches under the impact of effective factors for the success of economy-based entrepreneurship in the Oil Industry. A review of the previous studies in this field revealed that the factors affecting the development of Oil approaches affected by factors involved in the success of economy-based entrepreneurship in the Oil Industry were institutional, organizational, environmental, economic, technological and opportunity recognition criteria. The present research was applied in terms of goal and survey, cross-sectional regarding data collection method and time frame. The statistical population consisted of experts in the country’s oil industry system. In total, 16 individuals were selected from the central bank managers by purpose sampling. Data were collected using an expert questionnaire, and the fuzzy Delphi method was applied to ensure the validity of the identified indicators. In addition, the reliability of paired comparisons was assessed by calculating the incompatibility rates via the Gogus and Butcher method. In this regard, reliability was acceptable in all cases of less than 0.1. The ranking of key criteria showed that economic factors had of the highest importance, followed by institutional, environmental, organizational, opportunity recognition process, and technological factors.
گذار از رانت های نفت و گاز دولتی به درآمد پایه همگانی و رشد اقتصادی (یک رویکرد بین رشته ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از وقتی که در پنجم خردادماه 1287، مته حفاری در چاه شماره یک مسجد سلیمان به نفت رسید، بیش از 113 سال از شکل گیری تدریجی «ایران نفتی گازی» می گذرد. واقعیت این است که طی این مدت، از یک سو ثروت و درآمد منابع طبیعی نفت و گاز، لزوماً به نحو «عادلانه ای» بین همه ایرانیان که مالکان اصلی این منابع هستند توزیع نشده اند بلکه در بسیاری موارد به صورت انواع رانت های دولتی ناعادلانه، بین گروه های ذی نفوذ، توزیع شده اند و از سوی دیگر این منابع چنان که باید در خدمت رشد اقتصادی کشور قرار نگرفته اند. با توجه به این دو واقعیت، دو مسئله اساسی این پژوهش عبارتند از: 1) بر مبنای کدام نظریه ارزشی می توان ثروت و درآمد منابع نفت و گاز را به نحو عادلانه تری بین همه ایرانیان توزیع کرد؟ 2) چگونه می توان چنین توزیع عادلانه تری را در خدمت تحقق رشد اقتصادی بالا و پایدار قرار داد؟ روش انجام پژوهش به این صورت است که با بررسی ویژگی های اساسی طرح های حمایتی رایج و مروری بر مبانی ارزشی چنین طرح هایی در قالب چند نظریه عدالت و با آسیب شناسی آن طرح ها، از اجرای یک طرح درآمد پایه همگانی (UBI) که عمدتاً از طریق ثروت و درآمد منابع نفت و گاز قابل تأمین مالی است، به منزله طرحی عادلانه تر و کاراتر از طرح های حمایتی رایج دفاع می شود. در ادامه روش های مختلف تأمین مالی این طرح و سازوکارهای اثرگذاری این طرح بر رشد اقتصادی بررسی می شوند. سرانجام استدلال می شود که چگونه طی یک چرخه سعد، از یک سو، یک «نهاد درآمد پایه همگانی» علاوه بر ریشه کنی فقر، می تواند به رشد اقتصادی بالا و پایدار منجر شود و از سوی دیگر، چگونه این رشد اقتصادی می تواند افزایش مستمر مبلغ UBI برای نسل فعلی و نسل های آتی را به دنبال داشته باشد.
Selecting the Effectiveness Strategic Capability for Sustainable Development under Risk and Uncertainty in the Oil Industry: Rough Set Theory?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this research is selecting the Most Effective Strategic Capability for Sustainable Development under Risk and Uncertainty in the Oil Industry by Rough Set Theory. The research methodology is qualitative and quantitative. The target population in the qualitative section included 14 industrial management specialists at the university level and in the quantitative section 32 senior managers in companies active in the Oil Industry. In this research, were used Meta-synthesis and Delphi analysis methods were used to identify the components and propositions of the research and in a small part, the analytical approaches of Ruff collection. The results showed that among the 15 final statements of risk and uncertainty in the Oil Industry, the risk of change in domestic law relative to political / economic diplomacy in the development of infrastructure for the Oil Industry X5 as the most important risk statement and uncertainty in the field. Political and legal risks that have been identified as a measure of the strategic viability of sustainable development. Finally, it was found that, despite the most probable risks selected in this study, namely the risk of changes in domestic law to political / economic diplomacy in the development of infrastructure of the Oil Industry "X5" Existence of sanctions of the world powers "X1" Strategic capabilities of sustainable economic development is the most important feature that should be considered in the country's inflationary conditions.
تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر انتشار گازهای گلخانه ای در کشورهای منتخب صادرکننده نفت: رویکرد مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش انتشار گازهای گلخانه ای یکی از اهداف مهم سیاست های انرژی و زیست محیطی جهان است. به رغم اینکه انرژی های فسیلی از عوامل مهم ایجاد آلودگی به شمار می روند لیکن نمی توان نقش آنها را در ساختار تولید و رشد اقتصادی نادیده گرفت. امروزه اقتصاددانان برای سنجش رشد اقتصادی، صرفاً میزان تولید کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمی دهند بلکه ساختار تولید کالاها و خدمات به لحاظ دانش فنی (سطح فناوری) به کاررفته در آنها را نیز در نظر می گیرند. بر این اساس، شاخص پیچیدگی اقتصادی در دهه های اخیر مطرح شده است که با محاسبه آن امکان آگاهی از سطح توسعه یافتگی کشورها فراهم می شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر میزان انتشار گازهای گلخانه ای در برخی از کشورهای صادرکننده نفت در بازه زمانی 1995 تا 2019 با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR) است. نتایج آزمون خطی بودن، وجود رابطه غیرخطی بین متغیرها را تأیید می کند. همچنین، در نظر گرفتن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانه ای که بیانگر یک مدل دو رژیمی است برای تصریح رابطه غیرخطی بین متغیرهای الگو کافی می باشد. پارامتر شیب (سرعت انتقال) برابر 1964/3 است. نتایج آزمون ها حاکی از آن است که در هر دو رژیم (اول و دوم) شاخص پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی بر میزان انتشار گازهای گلخانه ای دارد.
Interaction of Intellectual Property Rights and Competition Law and the Question of Technology Transfer in the Iranian Oil Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Understanding of the interplay between IP rights and competition law in the context of technology transfer in the Iranian oil industry is a point that is discussed in this article. While intellectual property rights enjoy a historic record and appropriate rules in this regard, the competition rights in Iran are taking their initial steps. This imbalance stems from the root of the formation of the legal system of oil in Iran based on contractual frameworks over time. The point to be made in this article is that technology transfer can be expected to take place when the type and purpose of technology transfer have already been defined by legal organizations in relation to the relevant industries. Also, the general targeting in the upstream laws alone cannot meet the legal requirements for the transfer of appropriate technology. Therefore, when even one of the mentioned factors does not exist, one cannot expect constructive interaction in the above-mentioned legal systems.
Indirect Expropriation in the Petroleum Industry: The Response of International Arbitrations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present article aims to argue indirect expropriation in international petroleum agreements and to analyse the response of international arbitrations. In particular, international arbitral awards by the Iran-US Claims Tribunal, the Yukos case as an Energy Charter Treaty Arbitration and certain North American Free Trade Agreement cases have been examined. The recent trend shows that taking of foreign investors’ property may take place not only through legislation or nationalisation but also by indirect methods that can have the same effect as direct expropriation. Indirect expropriation does not necessarily require transfer of legal title from the international oil company to the host state. Hence, it is difficult to make a distinction between legitimate regulation and measures, which are tantamount to expropriation with the payment of compensation. The identification of an indirect expropriation is complex and depends upon the examination of the legitimate expectations of the investor concerning enjoyment of its investment. Host governments may employ different methods to achieve what amounts to direct taking, but without acknowledging it as such, to avoid legal consequences of expropriation and then payment of compensation.
Designing an Inter-Organizational Cooperation Management Model in Oil Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The validity of the questionnaire was confirmed using CVR index, as well as exploratory and confirmatory factor analysis while its reliability was evaluated using Cronbach's alpha. Data analysis was performed using Delphi technique, one-sample t-test, and structural equation modeling in SPSS and Lisrel statistical software. Based on the obtained results, four dimensions, 17 components, and 63 indicators were identified for the inter-organizational cooperation management model in oil companies in the Pars Energy Special Economic Zone. Environmental, cultural, organizational, and leadership style dimensions are known as the dimensions of inter-organizational cooperation management in oil companies in the Pars Energy Special Economic Zone. Such factors had the most significance among the identified dimensions of environmental dimension with load factor of 0.99, cultural dimension with load factor of 0.82, organizational dimension with load factor of 0.79 and leadership style dimension load factor of 0.89, respectively, than other dimensions to the concept of inter-organizational cooperation management model in oil companies in the Pars Energy Special Economic Zone. The results indicated that the designing the inter-organizational cooperation management model is divided into four dimensions of environmental, leadership, cultural and organizational dimensions. Environmental dimension includes political, business process, economic, developmental, legal, and technology. Cultural dimension includes the components of conflict management, information sharing, participation, and commitment. Organizational dimension includes the components of philosophy, processes, coordination, and strategy. Leadership style dimension encompasses the components of collaborative leadership, multidisciplinary decision making, and adaptation to management style.
ارتباط متقابل انرژی های پاک، توسعه سرمایه های داخلی و خارجی، رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست در منتخبی از کشورهای در حال توسعه با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط متقابل انرژی های پاک، توسعه سرمایه های داخلی و خارجی، رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست در گروهی از کشورهای در حال توسعه طی سال های 2018-1995 با کمک سیستم معادلات هم زمان و روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی می پردازد. به منظور برآورد تأثیر توسعه سرمایه های داخلی و خارجی از سه شاخص مختلف سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بازارهای سهام و اعتبارات تخصیصی به بخش خصوصی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد افزایش انرژی های پاک یک تا دو درصد، انتشار دی اکسیدکربن چهاردرصد و افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی یک درصد موجب افزایش رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی شده است. از سوی دیگر رشد اقتصادی ضمن اینکه مصرف انرژی های پاک را به طور متوسط 11درصد افزایش داده، هم زمان موجب افزایش انتشار دی اکسیدکربن گردیده است. پروژه های انرژی های پاک نسبت به سایر پروژه های تأمین انرژی، دارای بازدهی پایین و تأمین مالی بالا می باشند. لذا در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم توسعه یافتگی نهادهای مالی و ضعف آنها در دسترسی به سرمایه های مورد نیاز برای تأمین مالی پروژه های انرژی های پاک، استقبال چندانی برای سرمایه گذاری در این پروژه ها صورت نگرفته تا بتواند موجبات کاهش انتشار دی اکسیدکربن را فراهم آورد.
اثر نوآوری فین تک بر رشد سبز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سبز مفهومی است که در دهه های اخیر مطرح شده و به عنوان چارچوبی به منظور بهبود رفاه و عدالت اجتماعی از طریق کاهش خطرات زیست محیطی تعریف شده است؛ به طوری که رشد سبز به استراتژی توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. در این میان، فین تک می تواند بر ارتقای رشد سبز مؤثر باشد. نظر به توسعه فین تک در ایران، این مقاله تلاش می کند اثر توسعه نوآوری فین تک را بر رشد سبز در ایران مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق به صورت فصلی طی دوره زمانی 1400-1392 با استفاده از الگوی ARDL انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با گسترش یک درصدی توسعه خدمات فین تک، رشد سبز به میزان 44/0 درصد بهبود می یابد. نوآوری فین تک ضمن کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات مالی، از طریق اعتبار سبز و سرمایه گذاری سبز موجب بهبود رشد اقتصادی سبز می گردد. بنابراین اقداماتی در جهت نظام مندی، یکپارچگی و هم افزایی توسعه خدمات فین تک از طریق گسترش سرمایه گذاری سبز و بهبود محیط زیست، می تواند به بهبود رشد سبز کمک نماید.
Providing a model for optimal capital structure in gas refining companies and determining parameters using the AHP method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Companies have access to a variety of financial resources to implement available profitable investment projects, to settle overdue debts, to increase working capital, and to pay dividends to shareholders Correct decision making and the ability of companies to determine the appropriate financial resources are the main factors of company success. The effects of financing on the company's return and risk are the most important goals that management should pay attention to when choosing a financing method, and select resources that minimize financing costs. In this research, first, to identify financing methods and also the criteria for selecting the appropriate financing method, the fuzzy Delphi method has been used. Then, the AHP method was used to prioritize the parameters. The results of this study showed that the factors of efficiency, cost, sustainability, operationality, fairness, and transparency are the most important criteria for selecting financing methods in gas companies and also forming subsidiary consortia, receiving facilities, issuing participation bonds, creating an investing companies, presence in the stock market, creating a plan as a shareholder, have been identified as financing methods.
Assessing the Effect of Abnormal Stock Returns on the Content of the Autopoietic Restructuring Theory: Case Study of Petrochemical Industry Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
With the increasing competitiveness of the capital market, one of the topics that has attracted the attention of many financial researchers in recent years is the reasons for the formation of abnormal stock returns as a stimulus for restructuring companies due to the difference between real returns and Expected (normal) returns can motivate investment in the capital market. The purpose of this study is to evaluate the impact of the reasons for the formation of abnormal stock returns on the content of the autopoietic restructuring theory of companies operating in the petrochemical industry in the capital market. In this study, in order to identify the components (reasons for the formation of abnormal stock returns) and research propositions (content themes of corporate autopoietic restructuring theory), a combined analysis was used with the participation of 15 accounting experts at the university level. In the quantitative part, the components and propositions identified in the form of matrix questionnaires were evaluated by interpretive ranking process (IRP) by 20 financial managers of capital market petrochemical companies. The results showed that the most effective reason for the formation of abnormal stock returns is the institutional and regulatory causes of the stock market, which has the greatest impact on the dimension of autopoietic restructuring strategy of petrochemical companies. In other words, institutional and regulatory changes in the stock market by upstream institutions will be able to influence the restructuring process with the aim of matching the content with the structural process (the autopoietic approach).
واکنش اقتصاد کلان جهانی در پاسخ به تکانه های نفتی و مقایسه آسیب پذیری کشورهای منتخب: رهیافت خودبازگشت برداری جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
155 - 194
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تأثیرات اقتصادی جهانی شوک عرضه نفت، پاسخ تولید ناخالص داخلی ایران به تکانه های عرضه نفت مختص کشورهای اصلی صادرکننده نفت و مقایسه آسیب پذیری کشورها در پاسخ به تکانه نفتی پرداخته شده است. پژوهش حاضر یک رهیافت خودبازگشت برداری جهانی نفتی (GVAR - Oil) برای بازه فصل دوم 1979 تا فصل چهارم 2019 برآورد می کند که 27 کشور یا منطقه را شامل می شود. نتایج حاصل از شوک مثبت عرضه نفت آمریکا، افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی در اقتصادهای واردکننده نفت در هر دو بازار پیشرفته و نوظهور، کاهش تورم در بیشتر کشورها و افزایش قیمت سهام در سراسر جهان می باشد. به طور خاص شوک عرضه نفت مختص ایران تأثیر ناچیزی بر اقتصاد جهانی داشته است که این امر عمدتاً به دلیل افزایش در تولید نفت عربستان سعودی می باشد. در مقابل، شوک منفی عرضه نفت در عربستان سعودی منجر به افزایش فوری و دائمی در قیمت های نفت شده است. نتایج بررسی آسیب پذیری کشورها بیانگر این است که آسیب پذیری اقتصاد نسبت به تکانه عرضه نفتی منفی در عربستان سعودی و ایران بیشتر از اندونزی و نروژ می باشد. مطالعه نشان می دهد که شوک منفی عرضه نفت مختص عربستان برتولید ناخالص داخلی ایران تأثیری متفاوت از سایر صادرکنندگان عمده نفت را به دنبال داشته است.
ماندگاری شوک ها بر تخریب محیط زیست در کشورهای صادرکننده نفت: دلالت هایی برای سیاستگذاری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
127 - 158
حوزه های تخصصی:
شناسایی آثار دائمی یا موقتی شوک های وارد بر محیط زیست یکی از ملاحظات مهم در بحث سیاست گذاری است. هدف این پژوهش بررسی ماندگاری شوک ها بر تخریب محیط زیست در 33 کشور صادرکننده نفت با استفاده از آزمون ریشه واحد پانل است. برای این منظور از آزمون پانل بهمنی اسکویی و همکاران (2014) با شکست های تیز و هموار و آزمون مانایی تک متغیره پانل کاریون سیلوستر و همکاران (2005) با شکست های تیز و هموار برای دوره زمانی 2017-1961 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شوک های وارد بر ردپای بوم شناختی به عنوان شاخص تخریب محیط زیست در کشورهای منتخب صادرکننده نفت آثار موقتی دارند. به عبارت دیگر، ردپای بوم شناختی تحت دو فرض واریانس بلندمدت همگن و واریانس بلندمدت ناهمگن رفتار بازگشت به میانگین دارد. نتایج آزمون تک متغیره نیز نشان داد مانایی ردپای بوم شناختی در سطح معنی داری 10 درصد برای همه کشورهای صادرکننده نفت به جز کشورهای کانادا، جمهوری کنگو، مصر، ایران و اندونزی تأیید می شود. درنتیجه سیاست های مربوط به کاهش اندازه ردپای بوم شناختی در بلندمدت در کشورهای کانادا، جمهوری کنگو، مصر، ایران و اندونزی تأثیر دائمی خواهند داشت، به عبارت دیگر، مداخله دولت در جهت وضع سیاست هایی که منجر به کاهش ردپای بوم شناختی می شوند، مؤثر خواهد بود.
Identifying the Main and Secondary components Affecting Organizational Agility in the Petroleum University of Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This applied research carried out to identify the main and secondary components affecting organizational agility in the University of Petroleum Industry in Iran. In the qualitative section, by reviewing the researches and using a designed questionnaire, 13 hypotheses affecting the organizational agility of the University of Petroleum Industry have been evaluated. The statistical population includes 229 experts working in Ahvaz, Abadan, Tehran and Mahmoudabad colleges. According to the recommended results, out of 42 identified sub-components, 39 components have been confirmed as well as all 13 main hypotheses. The results show that the main effective components with organizational agility followed as organizational agility, human resource value creation, organizational leadership, strategic agility of managers, ICT management, training and empowerment of faculty and staff, establishing knowledge management, strengthening university infrastructure and university culture. It should be noted that SMART PLS software and partial squares technique were used to evaluate the hypotheses verification and recommended solutions.
Strategic Management Environmental Pattern in National Iranian Oil Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose and necessity of research: The main issue of this research emerged when we looked a huge amount of strategy formulation in various petroleum companies in Iran, in which, those documents followed the classical patterns (such as David model) of strategy formulation, on the prescriptive-consecutive paradigm, with no face of the environmental approaches to conduct the planning process of strategy formulation. In this article, we suggest the pattern of Reeves, Hannes and Sinha (2015), in order to choose and execute the right approach for National Iranian Oil Company (NIOC)’s strategy formulation. Research Methodology: This research is developmental, explanatory and quantifiable research. The research strategy was survey and by its application, the information needed to determine the degree of NIOC environmental strategic dimensions and prioritization of different patterns of strategy formulation in NIOC, were achieved. Research Findings: The shared value strategy, shaped NIOC as the leader of oil and gas industry in the various domestic industry and above all into the international market as the OPEC joint partner. It seems that NIOC organizational culture adapt with the shared value strategy according to creation, lead, and membership in the share of crude export with OPEC and non-OPEC collaboration during the ages. Therefore, NIOC should craft the shared value strategy for the niches of oil and gas markets.
How Has Coronavirus outbreak affected Regional Energy Integration? Lessons and Recommendations for Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Making an agreement between Iran and an integrated countries bloc like Shanghai Cooperation Organization or Eurasian Economic Union to boost energy trade is considered as an efficient factor to improve multilateralism and regionalism of Iranian economy. However, the outbreak of COVID-19 has had caused serious and unprecedented consequences on globalization and regionalization. This research seeks to find out the relationship between COVID19 and regional energy integration for two cases of South Asia and the Eurasian Economic Union (EEU). To estimate the coefficients of variables, the panel data framework based on quarterly data over 2010Q1-2020Q2 is employed. The major results reveal that the COVID19 pandemic is found to be a serious challenge for regional energy integration in these two unions, particularly the integration of larger economies which are more developed and have a higher level of trade liberalization are disturbed by this pandemic. A policy implication based on the conclusions is that Iran may try to make regional energy integration with its neighbors and trading partners. However, to reduce the long-run negative impacts of pandemic, Iran and its energy trade partners should make a plan to determine types and magnitudes of negative impacts of pandemic, regulating monetary and fiscal policies to encounter with the negative influences. To the best of author’s knowledge, despite some earlier researches, there is not any existing literature focusing on how the Corona affects the economic integration. Therefore, this paper tries to fill in this literature gap.
Effectiveness Function of Entrepreneurial Outsourcing Regarding Bureaucratic Culture Themes in Golestan Gas Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this research is choosing the effectiveness function of entrepreneurial outsourcing under themes of bureaucratic culture in Golestan Gas Company by Analysis CARD and Developed Theory of Rough (ERST). The statistical population of the study included two qualitative and quantitative sections, in which 14 experts in the fields of management and entrepreneurship participated in the form of panel members and in the quantitative section, 25 managers and deputies in different layers of the gas company in Golestan province also participated. The basis of the analysis in this study was content analysis in order to identify the functional components of entrepreneurial outsourcing and propositions of bureaucratic culture themes. Raff's analysis set was also used for matrix analysis to identify the most important stimulus for promoting entrepreneurial outsourcing in the first section, and in the second section to select the most effective entrepreneurial outsourcing function under the theme of bureaucratic culture. The results showed that the most important proposition of bureaucratic culture is the proposition of codified systems and the most effective function of entrepreneurial outsourcing in Golestan Gas Company was strategic.