فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مرور پژوهش های صورت گرفته مرتبط با فراغت زنان و تحلیل ثانویه یافته های میدانی آنان در قالب تحقیقات کوچک مقیاس و نیز تحقیقات پهن دامنه از یک سو و ارائه آمارهای جهانی فراغت بر حسب داده های در دسترس سازمان ها و مؤسسات بین المللی، به مطالعه تطبیقی فراغت زنان پرداخته و تصویری از وضعیت چگونگی پرداختن به فعالیت های فراغتی و نیز موانع فراغت زنان در ایران به دست می دهد. داده ها بر حسب دوره زندگی زنان ارائه شده و فراغت زنان جوان، میانسال و سالمند را از یکدیگر بازمی شناسد. یافته ها نشان می دهد: فراغت مانند سایر اُبژه های اجتماعی تحت تأثیر متغیرهای ساختاری چون طبقه و جنسیت است. رواج برخی الگوهای فراغتی، امتداد انتظارات از نقش سنتی زن را منعکس می سازد. در مجموع ضعف های اطلاعاتی موجود و نیز فقدان سیاست ها و امکانات فراغتی مخاطب محور، ضرورت انجام مطالعات جامع نگر با توجه به ورود فناوری های نوین ارتباطی و نیز فعالیت های فراغتی جدید به منظور برنامه ریزی های استراتژیک را ایجاب می کند.
مطالعة جامعه شناختی انتظارات زنان جوان از همسرانشان: ارائة نظریه ای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف درک انتظارات زنان جوان از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا با کاربست روش نظریة زمینه ای و تکنیک مصاحبة عمیق به مطالعة انتظارات زنان پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد که انتظارات زنان جوان بر اساس گرایش های فکری برابرخواهانه، ازدواج با زمینه های مدرن، اشتغال و ... شکل گرفته است. هم چنین زنان جوان از راه بردهای متفاوتی استفاده می کنند؛ از جمله بازگویی شفاف انتظارات، به چالش کشیدن نابرابری جنسیتی، مادری محدودشده و تأکید بر من فاعلی. بر اساس این راه بردها پیامدهایی حاصل می شود؛ از جمله نزدیکی فعال، بازتولید ارتباط دوسویه و حفظ حوزة خصوصی. یافته ها نشان می دهند زنان جوان در خلال انتظاراتشان در جست وجوی گذار از پای گاه اجتماعی فروتر به پای گاه اجتماعی برترند و در این راستا با کاربست منابعی که برایشان قدرت تولید می کند، به سطوح بالاتر برای زندگی شان می اندیشند و برای گذار منزلتی تلاش می کنند.
بررسی میزان احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر در آن (مطالعه ی موردی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش نیاز هرگونه توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس امنیت است. آگاهی از احساس امنیت ساکنان یک جامعه نقش مؤثری در شناخت چالش ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ای در آن جامعه دارد. یکی از مهم ترین مواردی که توسعه یافتگی را تحت تأثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به احساس امنیت است. این امر برای زنان سرپرست خانوار در جامعه محسوس تر است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی عوامل اقتصادی- اجتماعی با احساس امنیت (در هشت بعد امنیت جانی، مالی، فرهنگی، حقوقی، نوامیس، اخلاقی، احساسی و عاطفی) در میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز به انجام رسید. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زنان تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز بودند که با فرمول کوکران 224 زن سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش بین میزان تحصیلات، نگرش به پوشش، میزان درآمد، حمایت اجتماعی، علت سرپرستی و احساس امنیت رابطه نشان می دهد. سه متغیر میزان تحصیلات، درآمد و حمایت اجتماعی 14% واریانس متغیر وابسته احساس امنیت زنان را تبیین نمودند. با پذیرش نقش این سه متغیر در توانمندی زنان سرپرست خانوار، به دست می آید که توانمندسازى زنان، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل، بهبود وضعیت اجتماعى آنها و در نهایت احساس امنیت بیشتر در ایشان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
بررسی میزان برخورداری دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه از مهارت های شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان برخورداری دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه نظری ناحیه 4 شهر شیراز از مهارت های شهروندی انجام گرفته است. دراین پژوهش ازروش توصیفی از نوع مقطعی استفاده شده است . جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه نظری بوده اند ،روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای(با توجه به رشته های تحصیلی) بوده است با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه ای برابر با 360 نفر از دانش آموزان انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها ،آزمون سنجش مهارت های شهروندی بود که پس از مطالعه مبانی نظری تهیه و تدوین شد و روایی محتوایی آن به وسیله متخصصان علوم تربیتی دانشگاه تعیین گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج بیانگر آن بود که دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه نظری از مهارت های شهروندی در سطحی بالاتر از متوسط برخوردار بوده اند و بین مهارت های شهروندی دانش آموزان دختر پایه سوم رشته های تجربی، علوم انسانی و ریاضی تفاوت معنادار وجود دارد.
بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیری به بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می پردازد. در پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی بر اصالت ذهنیت، معنا و تعریف شخصی از واقعیت تأکید می شود، واقعیت اجتماعی به وسیله مردم در زندگی روزمره تعریف و ساخته می شود. روش شناسی پژوهش کیفی است. گردآوری داده ها با روش مصاحبه عمیق انجام گرفته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری با سی و هفت نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق انجام گرفته است و برای تحلیل داده ها از روش نظریه مبنایی استفاده شده است. هدف از تحلیل نتایج تهیه یک مدل معنایی برای مدیریت چهره است. یافته های بدست آمده شامل10 مقوله عمده ( برداشت و ارزیابی از خود، تصویر ذهنی از چهره و بدن، فشار و الگوی هنجاری، پذیرش اجتماعی، مدیریت چهره، بسترهای فرهنگی و اجتماعی، فرهنگ مصرفی، خود نمایی، پاداش ها و هزینه های فردی و اجتماعی) و مقوله هسته ای ( تمایل و عمل به ظاهر گرایی منفعتی در متن اجتماعی فرهنگی دانشگاه) می باشد.
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.
سرمایه اجتماعی و هم زیستی اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تبریز۱۳۹۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هم زیستی اجتماعی و برخی از عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ می باشد. هم زیستی محصول زندگی اجتماعی است و کارآیی یک جامعه را به شدت بالا می برد. هم زیستی حالتی ذهنی و رفتاری است و شامل به رسمیت شناختن موجودیت گروه دیگر با وجود تفاوت هایشان در ابعاد، هدف ها، ارزش ها، ایدئولوژی ها و حوزه های دیگر با به رسمیت شناختن و ارزش گذاردن به دیگران، شخصیت دادن به اعضای گروه دیگر، عدم برتری انگاری گروه خود و آمادگی برای همکاری، مراوده و رقابت با دیگران است. متغیرهای مختلفی بر هم زیستی اجتماعی اثر می گذارند و در این پژوهش متغیرهای حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و روابط خانوادگی متغیرهای مستقل مورد مطالعه هستند. مطالعه از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه، پیش دانشگاهی شهر تبریز (۵۸۶۶ نفر) می باشد که از میان آن ها یک نمونه ۳۶۰ نفری از طریق فرمول کوکران و به شیوه خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد میانگین هم زیستی اجتماعی (۷/۶۷) بوده که بالاتر از متوسط است. همچنین، رابطه متغیر هم زیستی اجتماعی با سرمایه اجتماعی (۳۰۵/۰)، حمایت اجتماعی (۳۵۹/۰) و رابطه خانوادگی (۱۳۴/۰) مستقیم، معنادار و مثبت بوده است؛ اما تفاوت میانگین هم زیستی اجتماعی مشاهده شده دانش آموزان براساس خاستگاه زندگی والدینشان معنادار نبوده است.
رابطه نقش تجددگرایی و محرومیت نسبی بر میزان استفاده از لوازم آرایش دختران از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه تجددگرایی و محرومیت نسبی بر گرایش دختران در استفاده از لوازم آرایش. است. امروزه در میان طیف وسیعی از دختران جوان استفاده مفرط از وسایل آرایشی مشاهده می شود. و این نیاز توانسته این صنعت را پایدارتر کند منابع نظری موجود و تحقیقات پیشین مدعی تأثیرپذیری وسایل مدرن به عنوان الگوی اجتماعی که جوانان را تحت تأثیر قرار داده. می باشد. این پژوهش با روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده، و تحلیل آن از طریق نرم افزار معادلات ساختاری صورت گرفته. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران پزشکی شهر تهران بوده. تعداد جامعه آماری برابر (800) نفر و از این تعداد، 400 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین متغیر محرومیت نسبی با میزان استفاده از لوازم آرایشی و میزان تجددگرایی با میزان استفاده از لوازم آرایشی دارای رابطه معنادار وجود دارد.. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که شاخص ریشه میانگین برابر 58%، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 31/2، مقدار نسبی واریانس و کواریانس برابر 90% و شاخص برازش تطبیقی برابر %82 نشان می دهد. هم چنین شاخص برازش مقتصد نیز در این مطالعه برابر 67% می باشد که نشان می دهد مقدار قابل قبول است.
مقایسة سبک های هویتی در میان زنان متعهد و غیرمتعهد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که تعهد زنان به زندگی زناشویی تأثیر به سزایی در تداوم خانواده دارد، پژوهش حاضر به مقایسة سبک های هویتی در دو گروه از زنان متعهد و غیرمتعهد پرداخته است. بدین منظور ده نفر از زنان غیرمتعهد بازداشت شده در ندامت گاه فردیس و ده نفر از زنان متعهد مراجعه کننده به مرکز مشاورة آوین به صورت هدف مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبة نیمه ساختاریافته و در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای مطالب یادداشت شده استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش دربارة شاخص های تعیین کنندة سبک هویت، یعنی نگرش های مذهبی، سیاسی، شغلی و نیز توصیف خود، روش تصمیم گیری، هدف و برنامه و نگاه به آینده، احساس در تصمیم گیری های مهم، انتخاب دوستان و نگاه به جنسیت، میان دو گروه زنان متعهد و غیرمتعهد تفاوت هایی مشاهده شد. با توجه به خصوصیات مذکور و فراوانی آن ها نتیجه گرفته می شود که سبک هویت غالب در زنان غیرمتعهد در این پژوهش، سبک اجتنابی/ سردرگم و در زنان متعهد، سبک هویتی اطلاعاتی است.
بررسی جامعه شناختی نگرش به مهریه در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
خانواده کوچک ترین نهاد و گروه اجتماعی است که زیربنای جامعه را تشکیل می دهد. اساس خانواده، برقراری پیوند زناشویی بین زوجین، و پذیرش حقوق و تکالیف مترتب بر آن است. در رابطه با حقوق زن بعد از ازدواج، به دو نوع حق تأکید شده است؛ حقوق مالی و غیرمالی. مهریه و نفقه از حقوق مالی مختص به زوجه هستند. مسئله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر عوامل مختلفی مانند جنس، سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، اعتماد اجتماعی، عرف، پایبندی به ارزش های دینی، همسالان و رسانه های جمعی بر نگرش افراد درخصوص کارکرد مهریه و عوامل تعیین میزان مهریه است. نمونه مورد مطالعه شامل 261 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند. روش مطالعه اسنادی و پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای اعتماد اجتماعی، عرف، تحصیلات، پایبندی به ارزش های دینی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، رسانه های جمعی، جنسیّت، همسالان و سن 65% از نگرش افراد درخصوص کارکردهای مهریه را تبیین می کنند که از بین آن ها، متغیر اعتماد اجتماعی بیش ترین سهم را داشته است. همچنین متغیرهای ذکر شده 63% از نگرش افراد درخصوص عوامل تعیین میزان مهریه را تبیین می کنند که بین آن ها، متغیر عرف بیش ترین سهم را دارا است.
معرفی و نقد کتابِ زنان و مسائل اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر، شهرداری تهران رویکرد خود را در حوزه اجتماعی تغییر داده و با تعریف طرح های اجتماعی و فرهنگی گوناگون درصدد است تا بر زندگی شهروندان به ویژه زنان تأثیربگذارد و با هدف توانمندسازی زنان برخی مسائل پرشمار آنها را حل کند و به بخشی از نیازهای آنها پاسخ دهد. یکی از برنامه های پژوهشی این حوزه، مجموعه کتاب های زنان و زندگی شهری[1] است که ستاد توانمندسازی زنان شهرداری تهران با همکاری استادان دانشگاه در حوزه زنان و مطالعات شهری بین سال های ۹۰ تا ۹۲ منتشر کرد. هدف این مجموعه، بررسی سهم و نقش زنان در کلان شهر تهران در ابعاد مفهومی، نظری و سیاستی بود تا تغییرات فزاینده زندگی شهری را در پرتو رویکردها و گفتمان های تازه تری در حوزه مطالعات شهری هدف مداقه قرار دهد و سیاست ها و فعالیت های انجام شده در این حوزه را بازنگری کند. مطالعات انجام شده در هفت حوزه به این شرح انتشار یافت: زنان و حقوق شهروندی و مدیریت شهری، زنان و اقتصاد شهری، زنان و فضاهای عمومی شهری، زنان و مسائل اجتماعی، زنان و سرمایه اجتماعی، زنان و فرهنگ شهری، زنان و سلامت و محیط زیست شهری. این مجموعه در ششمین جشنواره بین المللی برترین های پژوهش و نوآوری مدیریت شهری با رویکرد اجرایی شدن طرح های دانش محور اثر برتر شناخته شد.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر موفقیت زنان کارآفرین قالی باف استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر بر موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی و ابزار تحقیق پرسشنامه بود. جامعه آماری تحقیق شامل دویست نفر از زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی استان مازندران بود که 127 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در نهایت، 120 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که اکثر پاسخ گویان میزان موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی را در سطح متوسط ارزیابی کردند. همچنین، نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده مثبت و معنی دار بودن رابطه درآمد سالانه، سابقه فعالیت قالی بافی ، عوامل شخصیتی، مشارکت اجتماعی، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی، مدت زمان آموزش بازاریابی و سن با موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی بود؛ همچنین، میزان تأثیر تسهیلات بانکی در کارآفرینی، میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت مالی، میزان ساعات دوره آموزشی کسب وکار و میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت راهبردی با موفقیت زنان کارآفرین رابطه منفی و معنی دار داشتند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مشارکت اجتماعی، عوامل شخصیتی، درآمد سالانه، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی و ساعات دوره آموزشی کسب وکار 90/98 درصد از تغییرات میزان موفقیت زنان کارآفرین قالی باف را تبیین می کنند.
کلمه زن توام بدبختی است
حوزه های تخصصی:
مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان است. این مطالعه به روش کمی (پیمایش) و با استفاده از پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر شیراز می باشد. حجم نمونه، با استفاده از جدول لین، با سطح اطمینان 95درصد و خطای پنج درصد، 382 نفر برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی(همبستگی، تحلیل واریانس، رگرسیون ساده و چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که درصد زیادی از پاسخگویان میزان مدیریت بالایی در مورد چهره خود اعمال می کردند. هم چنین، بین متغیرهایی مانند پذیرش اجتماعی و ابعاد آن، نگرش نسبت به تبلیغات، دینداری و مصرف رسانه ای با میزان مدیریت چهره رابطه معنی داری وجود داشته و تفاوت های معنی داری بین احساس طبقاتی پاسخگویان و میزان مدیریت چهره مشاهده نشد.