در این مقاله، با استفاده از چهار مدل از نوع مدلهای GARCH ارزش در معرض خطر (VaR) برای 5 شاخص عمده بورس اوراق بهادار تهران که واریانس ناهمسانی شرطی در آنها مشاهده میشود، براورد میگردد. با توجه به اینکه پهن بوده دنباله توزیع احتمال دادهها (که یک ویژگی آشکارشده دادههای مالی بهشمار میرود) در مورد شاخصهای مورد بررسی تأیید میشود، مدلها فرض توزیعt نیز براورد میشوند. نتایج حاکی از آن است که این گروه مدلها رفتار میانگین و واریانس دادهها را به نحوه مطلوبی توضیح میدهند، و فرض توزیع t بهبودی در نتایج براوردها ایجاد نمیکند. در براورد ارزش در معرض خطر، نتایج بهدست آمده بیانگر اهمیت توجه به پهن بودن دنباله توزیع دادههاست؛ ضمن اینکه مدل ریسکسنجی حساسیت کمتری نسبت به نوع تابع توزیع احتمال دارد. در مجموع شاخصهای قیمت و بازده نقدی، صنعت و50 شرکت فعالتر، نسبت به شاخصهای دیگر ارزش در معرض خطر کمتری دارند.
یکی از مفیدترین روش ها برای تشخیص زمان ورود و خروج به بازارهای بورس، روش تحلیل تکنیکی است. تحلیل تکنیکی به مجموعه ای از قوانین معاملاتی اطلاق می شود که با بررسی روند گذشته قیمت ها، سعی در پیشبینی روند آینده آن ها دارند. با توجه به گستردگی و تعدد روش های تحلیل تکنیکی و این نکته که تمامیروش های تحلیل تکنیکی در تمامی بازارها قابل استفاده نیستند، در این مقاله سعی شده است سودآوری برخی شاخص های تحلیل تکنیکی پرکاربرد در بازار بورس تهران مورد مقایسه قرارگیرد. به این منظور، سودآوری 46 قاعده معاملاتی، شامل انواع میانگین های متحرک بلندمدت و کوتاه مدت، حدود محافظ و مقاوم، باندهای بولینگر، نوسانگر های استوکاستیک، شاخص قدرت نسبی و میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی بر روی 22 شرکت پرمعامله بورس تهران، مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام آزمون های آماری، بهدلیل عدم وجود شرایط آزمون های نرمال، از تکنیک "بوت استرپ" استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در بین شاخص های آزمون شده، میانگین های متحرک کوتاهمدت و نوسانگر ها از بیشترین سودآوری و حدود محافظ و مقاوم از کمترین سودآوری برخوردارند. میانگین های متحرک بلندمدت نیز با اینکه از سودآوری بیشتری نسبت به استراتژی خرید و نگهداری برخوردار بوده اند، سود کمتری را در مقایسه با نوسانگر ها و میانگین های متحرک کوتاهمدت ایجاد میکنند