فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
۴۸۲.

گواهی(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲۵
در این‌ مقاله‌ ابتدا میان‌ منابع‌ فردی‌ شناخت‌ و توجیه‌ (مانند ادراک‌ حسی‌ و حافظه) و منابع‌ اجتماعی‌ آن‌ (مانند گواهی) فرق‌ گذاشته‌ می‌شود و سپس‌ بیان‌ می‌شود که‌ بخش‌ اعظم‌ دانسته‌های‌ ما به‌ مطالبی‌ که‌ دیگران‌ به‌ ما انتقال‌ می‌دهند و بنابراین‌ به‌ گواهی‌ آنها، وابسته‌ است. در ادامه‌ برخی‌ مسائل‌ درخصوص‌ گواهی‌ بررسی‌ می‌شود و دربارة‌ هر یک‌ توضیحی‌ مناسب‌ ارائه‌ می‌گردد. آن‌ مسائل‌ عبارت‌اند از: (الف) بررسی‌ تفاوت‌ گواهی‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ و نحوة‌ دخالت‌ هر کدام‌ در شناخت‌ و توجیه؛ (ب) چگونگی‌ پیدایش‌ باور مبتنی‌ بر گواهی‌ (روان‌شناسی‌ گواهی) و شرح‌ آرای‌ استنتاج‌گرایان‌ و غیراستنتاج‌گرایان؛ (ج) تعیین‌ نوع‌ و ماهیت‌ شناخت‌ و توجیه‌ که‌ محصول‌ گواهی‌ است‌ و تذکر این‌ مطلب‌ که‌ گواهی‌ نمی‌تواند منبع‌ اساسی‌ برای‌ شناخت‌ و توجیه‌ باشد ولی‌ می‌تواند در انتقال‌ آن‌ تاثیرگذار باشد؛ (د) تعیین‌ شرایطی‌ که‌ تحت‌ تاثیر آنها گواهی‌ می‌تواند در مخاطب‌ خود شناخت‌ و توجیه‌ را پایه‌ریزی‌ نماید؛ (ه') نحوة‌ وابستگی‌ گواهی‌ به‌ باور و ادراک‌ حسی؛ (و) روش‌ توجیه‌ مجموعه‌ باورهای‌ مبتنی‌ بر گواهی.
۴۸۳.

‌چیستی‌ باور موجه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳۷
موضوع‌ این‌ مقاله‌ تبیین‌ ماهیت‌ باور موجه‌ است. از جمله‌ قدیمی‌ترین‌ و شاید پرطرفدارترین‌ نظریه‌ در این‌ باب‌ نظریه‌ مبناگروی‌ است‌ که‌ بخش‌ اول‌ مقاله‌ گلدمن‌ به‌ وارد آوردن‌ ایراداتی‌ به‌گونه‌ای‌ خاص‌ از این‌ نظریه‌ اختصاص‌ دارد و استدلالهای‌ گلدمن‌ برای‌ نظریه‌ توجیه‌ خود از دل‌ همین‌ ایرادات‌ برمی‌خیزد. از نظر گلدمن‌ باور موجه‌ باوری‌ است‌ که‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ قابل‌ اعتماد باشد. اما حالتی‌ را می‌توان‌ تصور کرد که‌ فردی‌ دلایل‌ محکمی‌ دارد که‌ بنابر آنها مجموعه‌ای‌ از باورهایش‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ غیرقابل‌ اعتماد است‌ درحالیکه‌ فرآیند مذکور واقعاً‌ قابل‌ اعتماد است. در این‌ حالت‌ این‌گونه‌ باورها را به‌طور شهودی‌ موجه‌ نمی‌دانیم‌ ولی‌ بنابر شکل‌ ساده‌ نظریه‌ گلدمن‌ باید آنها را موجه‌ بدانیم؟ صورتبندی‌ نهایی‌ نظریه‌ گلدمن‌ در این‌ مقاله‌ شامل‌ اصلاحیه‌ای‌ برای‌ رفع‌ این‌ معضل‌ است. نظریه‌ توجیه‌ گلدمن‌ دارای‌ دو ایراد اساسی‌ است‌ و خود وی‌ نیز متذکر آنها می‌شود و سعی‌ می‌کند پاسخی‌ برای‌ آنها فراهم‌ آورد. ایراد اول‌ نظریه‌ گلدمن‌ مسئله‌ کلیت‌ نام‌ دارد؛ مسئله‌ کلیت‌ درخصوص‌ ارائه‌ معیاری‌ برای‌ انتخاب‌ نوع‌ فرآیند مربوط‌ در مورد باور مورد بحث‌ است. و ایراد دوم‌ به‌نام‌ مسئله‌ دامنه‌ به‌ این‌ سؤ‌ال‌ می‌پردازد که‌ آیا قابل‌ اعتماد بودن‌ یک‌ فرآیند تابعی‌ از نسبت‌ صدق‌ - نرخ‌ تولید باورهای‌ صادق‌ - در جهان‌ واقعی‌ است‌ یا به‌ عملکرد آن‌ در جهانهای‌ ممکن‌ دیگر نیز وابسته‌ است.
۴۸۴.

نظام بخشی و قوام بخشی تصورات عقل در نظام فلسفی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل محض قوام بخشى تصورات عقل نظام بخشى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۵۴۱۸
بدون تردید یکى از نظامهاى فلسفى بسیار مهّم مغرب زمین که شاید بتوان گفت نقطه عطفى در سیر تحوّل اندیشه غربى است، نظام فلسفى فیلسوف شهیر آلمانى، ایمانوئل کانت است. کانت در بخش اول کتاب نقد عقل محض به تجزیه و تحلیل قواى سه گانه انسان، یعنى حس، فاهمه و عقل پرداخته است. کانت در «جدل استعلایى» که به اعتقاد بعضى، مهمترین قسمت کتاب نقد عقل محض است، به تبیین و توضیح عقل، تصورات عقل و ربط و نسبت آن با حس و فاهمه پرداخته است. به اعتقاد کانت عقل دو کاربرد متمایز دارد؛ کاربرد منطقى و کاربرد محض(استعلایى). عقل داراى اصولى است که به وسیله آنها قواعد فاهمه را وحدت مى‏بخشد. این اصول، معرفتهاى کلّى پیشینى هستند که از مفاهیم محض عقل ناشى شده‏اند، عقل به کمک اصول خود، احکام فاهمه را وحدت مى‏بخشد. کانت، عقل را به لحاظ کارکرد منطقى‏اش «قوه استنتاج» مى‏نامد. به اعتقاد کانت قوه عقل، کارکرد دیگرى نیز دارد که براساس آن عقل، اصلى بنیادین دارد که استعلایى است. این اصل بنیادین، عبارت است از این فرض که زنجیره مقدمات منطقى که عقل در کاربرد منطقى خود بدانها دست یافته بود، واقعا داراى یک حدّ نهایى نا مشروط است. به اعتقاد کانت عقل در سیر قهقرایى خود که بدنبال امر مطلق و نامشروط است، به مفاهیمى دست مى‏یابد که ما بازایى در تجربه ندارند. این مفاهیم را کانت «مفاهیم عقل محض» مى‏نامد. این مفاهیم کارکردى مثبت دارند که «نظام بخشى» است و کارکردى منفى دارند که «قوام بخشى» است، در طول این مقاله این دو کارکرد، توضیح داده شده است.
۴۸۶.

عقل(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱۶
بحث‌ و پژوهش‌ پیرامون‌ معرفت‌شناسی‌ و به‌طور خاص‌ توجیه‌ معرفتی‌ بستگی‌ تام‌ به‌ منابع‌ معرفت‌ همچون‌ عقل‌ و تجربه‌ و نیز اقسام‌ گزاره‌ها و تحلیل‌ آنها دارد. و از این‌رو مباحث‌ مذکور، جایگاه‌ ویژه‌ و درخوری‌ در این‌ دانش‌ دارند. در این‌ نوشتار، مولف‌ نامور، سعی‌ کرده‌ است‌ تا دیدگاههای‌ برجسته‌ و مطرح‌ معرفت‌شناسان‌ متأخر غربی‌ را در این‌ زمینه‌ تشریح‌ و تبیین‌ کند. وی‌ ضمن‌ بررسی‌ گزاره‌های‌ تحلیلی‌ - ترکیبی‌ و نسبت‌ آنها با گزاره‌های‌ پیشینی‌ و پسینی‌ از منظر کلاسیک‌ - که‌ از سوی‌ کانت‌ ابراز شده‌ است‌ - به‌ بیان‌ دو رهیافت‌ تجربه‌گرایانه‌ و قراردادگرایانه‌ در این‌ باب‌ می‌پردازد و نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ هر یک‌ را نشان‌ می‌دهد.
۴۸۷.

‌عیار نقد ‌ارزیابی‌ "نقدی‌ بر مقاله‌ توجیه‌ ترکیبی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۷
در مجله‌ ذهن‌ شماره‌ 5 مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ "توجیه‌ ترکیبی‌ در حکمت‌ سینوی‌ و صدرایی" به‌ چاپ‌ رسید. این‌ جستار حاوی‌ سخن‌ تازه‌ای‌ بود و آن‌ این‌ که‌ اگر به‌ میراث‌ عظیم‌ حکمت‌ اسلامی‌ نگاه‌ متدیک‌ و روش‌ شناسانه‌ داشته‌ باشیم‌ خواهیم‌ دید که‌ حکمت‌ اسلامی‌ در مساله‌ توجیه‌ از دو روش‌ مبناگروی‌ و انسجام‌ گروی‌ بهره‌ برده‌ است. این‌ نوشتار سعی‌ داشت‌ بر این‌ ادعا شواهدی‌ عرضه‌ کند و آن‌ را امری‌ پذیرفتنی‌ تلقی‌ نماید. اما در همان‌ مجله‌ شماره‌ 6 و 7 با نقدی‌ مواجه‌ شد. ناقد محترم‌ تلاش‌ کرده‌ است‌ تا چنین‌ بنمایاند که‌ حکمت‌اسلامی‌ تک‌ شیوه‌ای‌ است‌ و تنها از روش‌ مبناگروانه‌ تبعیت‌ می‌کند. این‌ مقاله‌ انتقادی، نقد خود را در دو بند گنجانده‌ است‌ که‌ در این‌ جا نخست‌ نقدهای‌ این‌ دو بند ارزیابی‌ می‌شود و سپس‌ نکاتی‌ چند به‌ منظور نقدِنقد یا تحکیم‌ اصل‌ مدعا بیان‌ خواهد شد.
۴۸۸.

‌معرفی‌ اصطلاحات‌ معرفت‌شناسی‌(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۹
تلاش‌ ذهن‌ بر این‌ است‌ که‌ با یاری‌ خداوند از این‌ شماره‌ به‌ بعد بخشی‌ از حجم‌ نشریه‌ به‌ معرفی‌ برخی‌ از اصطلاحات‌ معرفت‌شناسی، اختصاص‌ یابد بی‌آنکه‌ دربارة‌ آنها داوری‌ و قضاوت‌ شود. در این‌ میان‌ ممکن‌ است‌ به‌ تناسب‌ بحث، در مواردی‌ آثار و چکیدة‌ آرای‌ بعضی‌ از معرفت‌شناسان‌ نیز معرفی‌ شود.
۴۸۹.

‌دو گونه‌ مبناگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۶
تعریف‌ رایج‌ معرفت‌ نزد فیلسوفان‌ غربی، باور صادق‌ موجه‌ است. تحلیل‌ هریک‌ از عناصر سه‌گانه‌ این‌ تعریف، بخشی‌ از مباحث‌ معرفت‌شناسی‌ معاصر را تشکیل‌ می‌دهد. در این‌ میان‌ مبحث‌ «توجیه» در کانون‌ توجه‌ معرفت‌شناسان‌ قرار دارد و مبناگرایی‌ و انسجام‌گرایی، دو گرایش‌ عمده‌ در این‌ مبحث‌ به‌شمار می‌آیند. مبناگرایان‌ معتقدند برخی‌ از باورها - که‌ آنها را باورهای‌ پایه‌ یا بنیانی‌ می‌نامند - در توجیه‌ خود بر سایر باورها مبتنی‌ نیستند و سایر باورها به‌واسطة‌ نسبتی‌ که‌ با این‌ باورها دارند، موجه‌ می‌شوند. ویلیام‌ آلستون، معرفت‌شناس‌ و فیلسوف‌ دین‌ معاصر در زمرة‌ مبناگرایان‌ قرار دارد. وی‌ در مقاله‌ حاضر، دوگونه‌ مبناگرایی‌ را از یکدیگر متمایز می‌کند: مبناگرایی‌ ساده‌ و مبناگرایی‌ مضاعف. براساس‌ مبناگرایی‌ ساده، باورهای‌ پایه‌ به‌هیچ‌ وجه‌ تردیدناپذیر، اصلاح‌ناپذیر و خطاناپذیر نیستند. آلستون‌ اینگونه‌ مبناگرایی‌ را تنها شکل‌ قابل‌ دفاع‌ این‌ نظریه‌ می‌داند و در این‌ مقاله‌ به‌ اثبات‌ ادعای‌ خویش‌ می‌پردازد.
۴۹۰.

علامه طباطبایی- کانت: نکاتی در معرفت شناسی مقایسه ای

۴۹۲.

نشانه شناسی پرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پرس معرفت‏شناسى نشانه‏شناسى زبان‏شناسى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۹۴۵
اهتمام نوشتار حاضر بررسى نشانه‏شناسى (Semiotics) از دیدگاه پرس است. نشانه‏شناسى پرس نظریه‏اى چند بعدى است که در زمینه مسائل معرفت‏شناسى، فلسفه ذهن، فلسفه زبان و متافیزیک کارآمد است. در نظر پرس اندیشه، خود، نشانه محسوب مى‏شود و با تفسیرى که از اندیشه و یا تصور دیگر به دست مى‏آید، معنادار مى‏شود. از نظر پرس هر نشانه داراى نسبتى سه گانه است که شامل خود نشانه (sign) مدلولش (opject) و تفسیر کننده (interprtant) است. بر همین اساس، پرس، سه تقسیم بندى از نشانه ارائه داد که نظام پایه‏اى سه مقوله‏اى هستى شناختى او را نشان مى‏دهد. او به ترتیب این سه مقوله را اولیت (firstness)، ثانویت (Secondness) و ثالثیت (Thirdness) نامید.
۴۹۳.

ملاک عقلانیت باور نزد آنتونی کنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: باورهای پایه عقلانیّت باور بنیادگرایی سنتی قضایایی بدیهی باورهای بنیانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۷۸۵
این مسأله که کدامیک از باورهای ما موجه است، یکی از مسائل مهم و مورد بحث در معرفت شناسی است. این مسأله پیشینه ای دیرینه دارد اما در عصر حاضر بیش از هر زمانی مورد توجه فیلسوفان معرفت شناس قرار گرفته است. تلاش این فیلسوفان معطوف به ارائه ملاک برای مقبولیت باورهاست. پلنتینجا و آنتونی کنّی آرای جدیدی در این زمینه دارند. اعتقاد به وجود خدا یکی از باورهای مورد بحث این دو فیلسوف بزرگ است. پلنتینجا این باور را پایه می داند و التزام به آن را برای معتقدان به خدا کاملاً معقول می شمارد. اما کنّی که دربارة وجود خدا فیلسوفی شکاک است، چنین باوری را پایه نمی داند. بنابراین از نظر او معتقدان به وجود خدا باید برای غیر معتقدان دلیل اقامه کنند. این مقاله به بررسی چالش میان این دو رأی می پردازد.
۴۹۶.

«محتوای‌ نفسانی»(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۲
ما دارای‌ احوال‌ نفسانی‌ متنو‌عی‌ از قبیلِ‌ «امید»، «باور» و «شک» هستیم. گاهی‌ این‌ احوال‌ متنو‌ع‌ که‌ از رهیافت‌های‌ مختلفی‌ حکایت‌ می‌کنند، دارای‌ محتوای‌ نفسانی‌ (mentalcontent) یکسانی‌ هستند که‌ از وضعِ‌ امور به‌گونه‌ای‌ خاص‌ حکایت‌ می‌کند. ولی‌ چه‌ چیزی‌ سبب‌ شده‌ است‌ تا این‌ احوال‌ التفاتی‌ تنها واجد این‌ محتوای‌ نفسانی‌ خاص‌ گردیده‌ و مشتمل‌ بر محتوای‌ نفسانی‌ دیگری‌ نباشند. مؤ‌لف‌ ابتدا نظریه‌ تفسیر اساسی‌ را مطرح‌ نموده‌ و از طریق‌ آن‌ سعی‌ در کشف‌ دنیای‌ نفسانی‌ و معنایی‌ بومیان‌ براساس‌ مشاهدة‌ رفتارشان‌ می‌کند و در ادامه‌ از «رهیافت‌ ناواقعگرایی‌ محتوایی» نام‌ برده‌ و به‌ نقد و بررسی‌ آن‌ می‌پردازد. در مقابل‌ این‌ رهیافت‌ «نسبیت‌گرایی‌ محتوایی» قرار دارد که‌ به‌ جای‌ قبول‌ عدم‌ قطعیت‌ در وجود باور، وجود یا عدم‌ یک‌ باور را وابستة‌ به‌ یک‌ نظام‌ تفسیری‌ می‌داند. پس‌ از نقد و بررسی‌ این‌ دیدگاه، نویسنده‌ به‌ دفاع‌ از یک‌ رهیافت‌ واقعگرایانه‌ در باب‌ احوال‌ نفسانی‌ پرداخته‌ و آن‌ را نوعی‌ «واقعگرایی‌ محتوایی» می‌نامد. ادامة‌ بحث، اختصاص‌ به‌ بررسی‌ «رهیافتِ‌ علی‌ - تلازمی» دارد که‌ براساس‌ آن‌ ریشة‌ تفاوتِ‌ در محتویات‌ متفاوتی‌ که‌ به‌ احوال‌ نفسانی‌ نسبت‌ داده‌ می‌شوند، در بیرون‌ از سیستم‌های‌ ادراکی‌ فاعلهای‌ شناسایی‌ دانسته‌ شده‌ و تفاوت‌ در متعلَق‌ عینی‌ ادراک‌ به‌عنوان‌ علتِ‌ تفاوت‌ در محتویات‌ نفسانی‌ معرفی‌ می‌گردد. باورهایی‌ که‌ محتوایشان‌ به‌ دلیل‌ ارتباط‌ با خارج‌ متعین‌ شده‌ باشند، باورهای‌ دارای‌ «محتوای‌ باز یا گسترده» هستند که‌ در مقابل‌ باورهایی‌ قرار دارند که‌ محتوایشان‌ صرفاً‌ براساس‌ امور درونی‌ تعین‌ یافته‌اند. این‌ باورها دارای‌ محتوای‌ «بسته‌ یا محدود» هستند. برای‌ اثبات‌ این‌ عقیده‌ که‌ اکثر باورهای‌ ما دارای‌ «محتوای‌ باز» هستند نویسنده‌ به‌ بررسی‌ دو آزمایش‌ فکری‌ می‌پردازد و در پایان‌ نتیجه‌ می‌گیرد که‌ بسیاری‌ از باورها و دیگر احوال‌ التفاتی‌ ما، اگر نگوئیم‌ همة‌ آنها، دارای‌ محتوای‌ باز هستند که‌ بوسیلة‌ عواملی‌ در بیرون‌ از فاعل‌ شناسایی‌ متعین‌ می‌گردند.
۴۹۸.

نگاهى به مسئله درون‏گرایى و برون‏گرایى در معرفت‏شناسى معاصر

کلید واژه ها: معرفت توجیه درون‏گرایى و برون‏گرایى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۳۴۲
چکیده منازعه بر سر ماهیت معرفت و تعیین شرایط لازم و کافى حالات مثبت معرفتى فاعل شناسا به دو گونه نظریه‏پردازى درون‏گرایانه و برون‏گرایانه انجامیده است . نظریه‏پردازان درون‏گرا بر درونى‏بودن شرایط لازم و نظریه‏پردازان برون‏گرا بر بیرونى‏بودن آن پاى مى‏فشارند . ابهام در مفهوم درونى وبیرونى و چگونگى ارزیابى اهمیت و جایگاه مؤلفه‏هاى درونى و بیرونى تحلیل معرفت قلب تپنده بحث درون‏گرایى و برون‏گرایى در دو دهه اخیر تاریخ معرفت‏شناسى معاصر است
۴۹۹.

جنبه‌ای‌ تجربی‌ از علم‌ حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۹۴
در این‌ نوشتار، ابتدا دریافت‌های‌ حسی‌ و احساسات‌ انسانی‌ همچون‌ درد و لذت‌ به‌عنوان‌ برخی‌ از مصادیق‌ علم‌ حضوری‌ برمبنای‌ فلسفة‌ اشراقی‌ تبیین‌ می‌شود و سپس‌ جهات‌ تمایز و اشتراک‌ آنها با «معرفت‌ از راه‌ آشنایی» راسل‌ و «شهود» برگسون‌ مورد بررسی‌ قرار می‌گیرند و ادامة‌ بحث، اختصاص‌ دارد به‌ بررسی‌ تطبیقی‌ این‌ نحوه‌ از علم‌ حضوری‌ با برخی‌ دیدگاههای‌ ویتگنشتاین‌ و جمع‌بندی‌ نهایی‌ و تاکید نویسنده‌ بر رویکرد اشراقی‌ مذکور.
۵۰۰.

‌نفس‌الامر و مناط‌ صدق‌(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق قضایا و احکام آن
تعداد بازدید : ۴۸۴۷
تفکیک‌ ذهن‌ از عین‌ و اندیشه‌ از واقعیت، هنگامی‌ برای‌ انسان‌ مطرح‌ می‌شود که‌ وی‌ در می‌یابد که‌ برخی‌ اندیشه‌ها کاذب‌ و برخی‌ صادقند و تشخیص‌ این‌ مطلب‌ کار چندان‌ دشوار و سختی‌ نیست. لیکن‌ موضوع‌ مهم‌تر این‌ است‌ که‌ معیار و ملاک‌ حقیقت‌ و خطا یا صدق‌ و کذب‌ چیست. این‌ مساله‌ به‌ لحاظ‌ معرفت‌شناختی‌ از گذشته‌های‌ دور تاکنون‌ همواره‌ محل‌ بحث‌ و بررسی‌ گستردة‌ اندیشمندان‌ بوده‌ است. دیدگاه‌ حکیمان‌ اسلامی‌ از آغاز تاکنون‌ عموماً‌ این‌ بوده‌ است‌ که‌ تعریف‌ حقیقت‌ و صدق‌ مطابقت‌ با نفس‌الامر است‌ و اما اینکه‌ نفس‌الامر چیست‌ و آیا فلاسفة‌ مسلمان‌ بر روی‌ یک‌ مفهوم‌ اتفاق‌ نظر دارند یا نه، بحثی‌ است‌ که‌ این‌ مقاله‌ بدان‌ می‌پردازد. افزون‌ بر این‌ بیان‌ سیر تاریخی‌ این‌ مفهوم‌ و طرح‌ نظریات‌ مختلف‌ و گزیدن‌ دیدگاهی‌ ویژه‌ دربارة‌ آن‌ از ویژگیهای‌ دیگر این‌ مقاله‌ است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان