فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقوله جنسیت و محیط زیست در نقدهای ادبی دهه های اخیر افزون بر مسئله نژاد، قومیت، طبقه، زبان و... از چالش های جدید در حوزه های متفاوت علوم انسانی است. رویکرد اکوفمنیستی که پای در جنبش سیاسی، اجتماعی فمنیسم دارد بر ارتباط خاص زن با طبیعت بنا شده است. اکوفمنیست ها از این ارتباط برای مراقبت بیشتر زنان و طبیعت بهره می گیرند. بررسی آسیب زنان و محیط زیست در بحران های اجتماعی سیاسی همچون جنگ ها که تراژدی عمیق انسانی و طبیعی را رقم زده است نشانه هایی از ظلم همزمان و همسان بر هر دو را نشان می دهد. «اندوه جنگ» روایتی از زبان کیئن- سرباز ویتنامی- از جنگ ویرانگر آمریکا با ویتنام است . خوانش مجدد رمان که شخصیتهای متعدد زن در آن حضور دارند با رویکردی اکوفمینیستی و روش تحلیلی توصیفی هدف اصلی مقاله است و ضمن بررسی رابطه همزمان ظلم بر زنان و طبیعت در زمان جنگ به تحلیل داستان بر اساس اکوفمنیسم فرهنگی یا نمادین پرداخته می شود. این شاخه به نقش هنجارهای فرهنگی و رفتار اجتماعی در نوع رفتار مردان با زنان و طبیعت می پردازد
تأملی بر نسبت فمینیسم با انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران معاصر، زنان برای تغییر وضعیت خود بارها به اقدامات جمعی دست زده اند، اما فقط در جریان انقلاب سال 1357 بود که مشارکت آنها سیمایی متفاوت یافت، تاآنجاکه به منزلة شاخصه انقلاب مطرح شد. ازآنجاکه خواسته های زنان، به مثابة یکی از متغیرهای اصلی، توجه پژوهشگران و نظریه پردازان نسل چهارم انقلاب را به خود معطوف کرده است، شناسایی نسبت این مشارکت گسترده با گفتمان فمینیستی در آستانة انقلاب اسلامی ضروری می نماید. ازاین رو، نوشتار حاضر بر آن است تا نشان دهد در جریان منازعات گفتمانی، کدام گفتمان توانست در جایگاه گفتمان مسلط، مشارکت گستردة زنان در مبارزه های انقلابی را رقم زند. به بیان دیگر، واکاوی نقش گفتمان فمینیستی در حضور متفاوت زنان، که نه با سیمای زن سنتی نسبتی داشت و نه با آرمان های گفتمان مدرنیزاسیون پهلوی، هدفی است که مقالة حاضر، در امتداد آن، به مطالعة گفتمان های سنتی، مدرنیزاسیون و مقاومت (مارکسیست، ملی گرا و انقلاب اسلامی) می پردازد. مبتنی بر امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ازیک سو، خواسته های زنانه در نسبت با معنای مرکزی گفتمان های مقاومت، یعنی ضرورت واژگونگی روابط قدرت سیاسی، اساساً مسئله ای انحرافی تعریف شده و ازسوی دیگر، ناسازگی های مندرج در گفتمان مدرنیزاسیون، مخاطبان گفتمان فمینسیتی را دچار نوعی بی اعتمادی و سردرگمی درباب ارادة حکومت در رفع تبعیض واقعی علیه زنان و پاسخ به خواسته های فمینیستی آنها کرد و درنهایت، آنها را با معنای کانونی گفتمان مقاومت پیوند داد و از این رهگذر، وضعیتی را رقم زد که طیف وسیعی از زنان، بی هیچ دغدغة زنانه ای، به جریان مبارزات انقلابی بپیوندند.
دلالت های جمعیت شناختی نظریه فمینیستی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرایند نوسازی با دگرگونی های ژرفی در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی انسان ها همراه بوده و خانواده را به عنوان ساحتی مهم حوزه زندگی بشر، دچار دگرگونی نموده است. یکی از پیامدهای این تغییرات، تحولاتی جمعیتی بود که جوامع بشری را با چالشی جدی مواجه ساخت. نوسازی در نیم قرن اخیر، از طریق عوامل گوناگون بر کاهش باروری جوامع انسانی تأثیر گذاشته است. یکی از این عوامل، اشاعه اندیشه های فمینیستی است. این نوشتار، با روش اسنادی و کتابخانه ای، به واکاوی دلالت های جمعیت شناختی نظریه فمینیستی می پردازد. یافته ها حاکی از این است که نظریه فمینیستی، با اشاعه اندیشه هایی چون فردگرایی، نگرش منفی به ازدواج، تولید مثل و نقش مادری و تجویز سقط جنین و آزادی های کامل جنسی، و تحقیر کارخانگی و تشویق زنان به کسب تحصیلات عالیه و اشتغال خارج از خانه و نیز تشویق زنان به بازتعریف هویت زنانه، بر تحولات جمعیتی و کاهش باروری تأثیر گذاشته است. به نظر می رسد، دلالت های فمینیستی، موجب مسائل نوینی برای جوامع شده و به دلیل ناسازگاری با آموزه های دینی و الگوی اسلامی – ایرانی خانواده، نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرند.
بررسی انتقادی فمینیسمِ لیبرال – رادیکال و مارکسی – سوسیالیستی با الگوی فطرت گرایانه در مطالعات زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های فمینیسم لیبرال و فمینیسم مارکسیتی- سوسیالیستی، علیرغم تفاوت های بنیادی که با یکدیگر دارند اما از این لحاظ که رهایی «زن» را در گرو شبیه گردانیدن او به مرد می دانند با یکدیگر متشابهند. این دسته از نظریات فمینیستی با نادیده گرفتن استعدادهای متفاوت زنان و مردان، خواهان تشابه وضعیتی این دو جنس، در همه عرصه ها هستند. این تشابه وضعیتی، نه تنها رهایی زنان از بند محدودیت های اجتماعی را در پی ندارد بلکه موجب تحقیر جنس زن خواهد شد. فمینیست های رادیکال نیز نه تنها تفاوت های «جنسیتی» میان زن و مرد را به رسمیت نمی شناسند بلکه نافی تفاوت های «جنسی» نیز هستند. کرامت و شأن «زن» به عنوان مخلوقی الهی که بهره مند از امکانات فطری است در نظریات فمینیستی جایگاهی ندارد. الگوی فطرت محور با بهره گیری از نصّ صریح قرآن، در صدد به دست دادن تعریفی از «زن» بر می آید که از «مرد» منتزع نیست. در این الگو رابطه مکمل و اعتلای زن و مرد از استلزامات وجودی هر یک از دو جنس به شمار می آید. همچنین در الگوی فطرت محور، پویایی رابطه میان زن و مرد، بر بستر نهاد خانواده است، نهادی که مبانی وجودی اش به واسطه اشاعه ی نظریات فمینیستی به مخاطره افتاده است
کاوشی بر رمان ""بدایة و نهایة""نجیب محفوظ بر اساس نقد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن در طول تاریخ مورد ستم ها قرار گرفته، دین مبین اسلام به زن و حقوق آن توجه ویژه ای نمود و در اوایل قرن بیستم روشنفکران در تلاش بودند تا ندای مظلومیت زن را به گوش همگان برسانند از بین این روشنفکران نجیب محفوظ می باشد، وی در آثارش و به ویژه در رمان های واقع گرایانه اش از مظلومیت زن و اجحاف حقوق وی سخن گفت. پژوهشگر در این مقاله درتلاش است تا با استفاده از نقد فمینیستی و در چهارچوب عناصر فمینیستی، نگاه نجیب محفوظ بر زن در رمان بدایه و نهایه که یکی از رمان های مرحله ی واقعگرایانه ی خود می باشد را مورد بررسی قرار دهد همچنین بر اساس نقد فمینیستی ارتباط بین شخصیت های اصلی رمان و عنوان رمان""بدایة ونهایة"" مورد بررسی قرار گرفته شد.
تفاسیر فمینیستی از فصل شانزدهم سِفر پیدایش از کتاب مقدس و نقد آن (داستان ازدواج حضرت ابراهیم (ع) با هاجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الهیات فمینیستی یکی از مباحث مهم فمینیسم است. الهیات فمینیستی به دنبال طرح سؤالات مربوط به حقوق زنان از دین و کلیساست. کتاب مقدس به عنوان سنت مکتوب یهودی مسیحی توجه الهی دانان فمینیست را جلب کرده است. آنان سعی می کنند تا متن کتاب مقدس را با سؤالات جدی مربوط به حقوق زنان مواجه کنند. بخشی از الهی دانان فمینیست، با پیش فرض نگارش کتاب مقدس در فرهنگی مردسالارانه، به دنبال بازخوانی و تفسیر مجددِ متن بوده اند. رویکرد آنان، به جای اعتماد، انتقادی و هم راه با سوء ظن است.
این مقاله می کوشد فصل شانزدهم از سِفر پیدایش از کتاب مقدس را بازخوانی کند که در آن داستان ازدواج هاجر، همسر دوم حضرت ابراهیم (ع)، نقل شده است. در تفسیر این فراز از کتاب مقدس الهی دانان فمینیست می کوشند، با رویکرد انتقادی خود، تفسیری جدید به جای تفسیر کهن ارائه دهند. آنان متن مقدس را در برابر سؤالات برگرفته از رویکرد جنسیتی قرار می دهند، اما به نقش اجتماعی ابراهیم (ع) در مقام پیامبر و مربی جامعه و نقش مکمل ساره و هاجر در یاری به او توجه نکرده اند. ساره و هاجر هم چون همه زنان فداکار تاریخ نقشی اساسی در انجام مأموریت الهی ابراهیم (ع) ایفا کردند.
نقض حقوق زنان در غرب؛ تحلیلی از جایگاه ز در کشورهای اروپایی و آمریکا
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقض حقوق زنان از گذشته تا به امروز این پژوهش قصد دارد تاریخچه و موارد نقض حقوق زنان مانند نگاه جنسی به زن، ممنوعیت حجاب و خشونت علیه زنان و... را در کشورهای غربی بررسی کند و در این راستا تحلیلی از جایگاه زن در کشورهای اروپایی و آمریکا ارائه دهد.
رؤیارویی ایرانیان با فمینیسم از فمینیسم ایرانی تا فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمغان مهم رؤیارویی ایرانیان با تجدد، چالش بین سنت های دینی و تجدد بود. حوزه مسائل زنان و خانواده نیز در چنبره این چالش گرفتار آمد. این نوشتار می کوشد با رویکردی جامعه شناختی تاریخی و با روش اسنادی و کتابخانه ای به این پرسش ها پاسخ دهد که تفکر فمینیستی از چه زمانی وارد فضای فکری جامعه ایرانی شد و با تکیه بر چه بسترهایی به اشاعه خود پرداخت و در این مسیر چه مراحلی را پشت سرگذاشت؟ یافته ها حکایت از این دارد که حوادث پیش و پس از انقلاب مشروطه، زمینه آشنایی برخی زنان ایرانی را با جنبش زنان در غرب، فراهم آورد. در این میان، ساختاری شبه جنبش در ایران شکل گرفت که بر زیست بهتر زنان و احقاق حقوق زنان تأکید می کرد. اما با ظهور دوره پهلوی ها، جنبش شکل دولتی به خود گرفته و به موجی آسوده بدل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، موج سومی از جنبش شکل گرفت که همگرایی بیشتری با مبانی فمینیسم غربی داشت. این موج را طیف های متفاوت و گاه متناقضی تشکیل می دهند که علی رغم تفاوت های بسیار، در این نکته مشترکند که مسائل عصر مدرن را نباید با دین توضیح داد. این رویکردها از یک سو، از فقدان نگرش علمی رنج می برند و از سوی دیگر، نوعی الگوبرداری صرف از مسائل زنان در غرب و بی توجه به ظرفیت های فرهنگی و ملی در حل مسائل زنان هستند. افزون بر این، رویکردهای آنان نوعا سیاسی است که می توانند از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار گرفته و خطری بزرگ برای امنیت ملی باشند.
مردسالاری اسطوره های یونان باستان و تأثیر آن در عصر روشنگری اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش فمینیستی غرب در اعتراض به فرهنگ مردسالارانة دوره روشنگری شکل گرفت. نگارنده مقاله حاضر با توجه به مستندات علمی معتقد است باورهای مردسالارانه مدرنیته تحت تأثیر اسطوره پردازی های یونان باستان بوده است؛ زیرا نظریه پردازی های دوره روشنگری مسبوق به رنسانس اروپاست و شعار رنسانس بازگشت به عصر طلایی یونان باستان بوده است. بر این اساس، رویکرد مردسالارانه اسطوره پردازان یونانی؛ یعنی هومر و هزیود در نظریه های فلسفی اجتماعی دوره روشنگری تأثیر گذاشت و درنتیجه، زنان را موجوداتی فرعی و تبعی معرفی کرد که حضورشان منحصر به حوزة خصوصی است و از حضور در عرصه های عمومی و اجتماعی محروم اند.
تحلیل فرهنگی فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان انگلیسی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های گسترش رویکرد فمینیسم لیبرال در جهان، استفاده از آموزش زبان انگلیسی است که فرهنگ انگلیسی به وسیله آن در میان زبان آموزان رواج می یابد. این تحقیق با هدف کشف نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان، با رویکردی فرهنگی، ابتدا ابعاد و مؤلفه های فمینیسم لیبرال را مشخص کرد. پس از آن، سه منبع از پرکاربرترین منابع آموزش زبان انگلیسی در ایران انتخاب شد و بخش هایی که نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در آنها آشکار بود، تحلیل محتوا شد. تحلیل ها براساس مؤلفه های فمینیسم لیبرال و فرهنگ ایرانی اسلامی رایج انجام شد. این تحلیل ها برای تأیید در اختیار بیست خبره قرار گرفت و پس از اصلاحات نتیجه گیری شد. نتایج حاکی از این بود که دو بعد برابری (5/35 درصد) و توانمندی (5/30 درصد) در این منابع از بیشترین فراوانی برخوردار بودند. ابعاد آزادی (5/17 درصد) و حمایت قانونی (5/13 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار داشتند. آمار سایر مؤلفه ها کمتر از 5 درصد و قابل چشم پوشی بود.
فمینیسم اسلامی، مفاهیم و امکان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج سوم فمینیسم با طرح الگوهای بومی و با ظاهری اسلامی به دفاع از فمینیسم پرداخته و با تفسیرهای جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم قرار دادند. در مقابل، مخالفان فمینیسم اسلامی نیز این مفهوم را مفهومی متناقضدانسته و با تمرکز بر دو مفهوم «اسلام» و «فمینیسم»، امکان مفهومی این ترکیب را به چالش می کشند. در این مقاله اندیشه های فمینیسم اسلامی و نظرات موافقان و مخالفان این دیدگاه فمینیستی بررسی و رویکردهای مطرح شده در این حوزه طبقه بندی شد. در بخش موافقان، سه گروه با استراتژی های تحدید مفهوم اسلام، اسلام محور و مساوات مدرن محور و در بخش مخالفان، سه گروه با تأکید بر مفهوم فمینیسم، با تأکید بر موفق نبودن فمینیسم اسلامی و با تأکید بر منطق کلامی فمینیسم اسلامی شناسایی شدند. پس از بررسی نظرات موافقان و مخالفان یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به گستردگی حیطه ی مفهومی دو مفهوم اصلی فمینیسم اسلامی یعنی «فمینیسم» و «اسلام» نمی توان مدعی امکان یا عدم امکان قطعی این مفهوم شد. بدیهی است در مبحث امکان مفهومی فمینیسم اسلامی توجه به زمینه های مفهومی مانند فمینیسم و اسلام در زمینه ی اجتماعی مطرح شده ضروری است. از این رو بسته به زمینه ی اجتماعی و گستره ی تعریف دو مفهوم م یتوان به امکان یا عدم امکان فمینیسم اسلامی رأی داد.
تفسیر فمنیستی نظریة نفس اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة نفس اسپینوزا اینهمانی نفس و بدن را در مقابل سنت دوگانه انگار دکارتی قرار می دهد. این دوگانه انگاری و اینهمان انگاری نفس و بدن موجب واکنش هایی در فلسفه های اخیر شده است. فیلسوفان فمنیست ضمن اعتراض و انتقاد از دوگانه انگاری هایی که سنت دکارتی پیش روی تاریخ تفکر غربی نهاده است، به فلسفه اسپینوزا به عنوان برونشدی از برخی از این دوگانه انگاری ها نگریسته اند. این مقاله نشان می دهد که چگونه فمنیست ها نظریة نفس اسپینوزا را به عنوان برونشدی از معضلات حاصل از سنت دوگانه انگارانه دکارت در باب نفس و بدن دیده اند و نیز چالش پیش روی این تفسیر را مطرح می نماید.
تحلیل جامعه شناختی تنوع جنبش زنان در کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل بینکشوری به گونهشناسی اندیشههای مطرح در مورد بهرسمیت شناسی هویت زنان در کشورهای اسلامی پرداخته است. در این کشورها علیرغم تسلط فرهنگ اسلامی رویکردهای نظری متنوع و متناقضی درباب زنان شکل گرفته است. با توجه به نظریه هونت، اندیشه بهرسمیتشناسی در کشورهایی ارزش مطالعه دارد که از یکسو توسعه جنسیتی و توانمندسازی جنسیتی آنها بالاست و از سوی دیگر تحت تأثیر ساختار سیاسی، گروهی از زنان از جانب حکومت، با تحقیر، انکار یا اختلال در بهرسمیتشناسی مواجهند. نظر به آنچه گفته شد، دو موضع نظری: 1) اندیشه بهرسمیتشناسی هویت زنان اسلامگرا در کشورهای اقتدارگرا- سکولار 2) اندیشه بهرسمیتشناسی هویت زنان تجددگرا در کشورهای اقتدارگرا- شریعتگرا قابل شناسایی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد در شرایطی که کشورهای مصر، مراکش و تونس بستر مناسبی برای شکلگیری فمینیسم اسلامی است، کشورهای ایران، لبنان، بحرین، الجزایر و امارات بستر مناسبی برای شکلگیری فمینیسم مدرن و پسامدرن است. همچنین در کشورهایی نظیر قطر، کویت و عربستان به دلیل شکاف میان توسعه انسانی و توسعه جنسیتی امکان شکلگیری جنبش زنان برای بهرسمیتشناسی وجود ندارد.
بررسی انتقادی روش شناسی فمینیستی از منظر رئالیسم صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک فهم دقیق و درست درون مایة نظریه های اجتماعی، بدون شناخت مبانی فکری و فلسفی آنها ناممکن یا دست کم بسیار دشوار است. نظریة فمینیسم به مثابة یک جریان ـ نظریة اجتماعی، اندیشه های خود را وام دار مبانی فکری و فلسفی خویش است. هدف این پژوهش تحلیل روش شناسی فمینیستی ـ با تأکید بر فمینیست های رادیکال و پست مدرن و چالش های پیش روی آن است. که با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به پرسش های ذیل پاسخ داده ایم: روش شناسی فمینیستی چیست؟ مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناسی آن کدام است؟ از منظر رئالیسم حکمت صدرایی کاستی های روش شناسی فمینیستی کدامند. یافته های تحقیق حکایت دارد که خرد و عقلانیت شاخصه ای انسانی است و جنسیت فاعل شناسا دخالتی در معرفت بشری ندارد. غفلت فمینیست ها از هویت عقلانی انسان موجب شده است که معرفت را جنسیت بردار تصور کنند و در دام نسبیت گرایی گرفتار آیند که سر از شکاکیت درمی آورد.
هنر و زیباشناسی فمینیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فمینیسم جنبشی است که با داعیه دفاع از حقوق زنان در حوزة تمدنی غرب و با بهره گیری از اصول و مبانی آن، پای به عرصة اندیشه های سیاسی و اجتماعی نهاد و کوشید تا در ساحت های گوناگون زندگی اجتماعی، غبار غربت از چهرة زنان بشوید و با واکاوی عوامل فرودستی آنان، به مبارزه با این عوامل بپردازد و با همین هدف، به نقد و بررسی تاریخ هنر و زیباشناسی همت گماشت. نکته محوری فمینیست ها شناخت تحلیل زندگی فرهنگی با توجه به تمایز جنسی مرد و زن است. پرسش عمدة آنان این است که چرا زنان در تاریخ هنر جایگاهی ندارند؟ از نظر آنها، تاریخ هنر و زیباشناسی، هیچ گاه هنر زنان را به رسمیت نشناخته و با ترویج اندیشه ها و اتخاذ سیاست های خاص، بر نادیده گرفتن خلاقیت هنری زنان، تأکید کرده است و به جای آن، با موضوع قرار دادن بدن زنان برای آفرینش های هنری، به فرودستی زنان دامن زده است. فمینیست ها برای مقابله با تاریخ هنر مردمحور، از راهکارهای مختلفی در خلق آثار هنری استفاده کرده و با نقد فلسفه و تاریخ هنر سنتی زمینة حضور بیشتر زنان را در عرصه های گوناگون هنری فراهم ساخته اند، اما هنر فمینیستی به دلیل بی توجهی به شخصیت حقیقی زن و عدم واقع گرایی و نیز افراطی گری در ارائه راهکارها، نه تنها به کاهش ستم به زنان در عرصه هنر کمک نکرده، بلکه زمینه ساز ظهورگونه های دیگر از ستم بر زنان شده است.
واژه نامه :""فلسفه سیاسی فمینیستی
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی: