مجید کافی

مجید کافی

مدرک تحصیلی: دانش آموخته حوزه علمیه، استادیار و مدیر گروه جامعه شناسی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
پست الکترونیکی: mkafi@rihu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۹ مورد از کل ۴۹ مورد.
۴۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و ماکس وبر در مسئله شرور با تأکید بر شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرونا شهید مطهری مکس وبر شرور روش مقایسه ای سکولاریسم رویکرد اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
دین اسلام آخرین و کامل ترین دین آسمانی است و در مواجهه با مسائل نسبت به رویکردهای سکولار مواجه های متفاوتی دارد. به عنوان نمونه برخورد اسلام با مسئله شرور با مواجهه سکولار آن تفاوت هایی دارد، هرچند در برخی از ابعاد نیز شباهت هایی موجود است. نویسنده به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که وجه تمایز و تشابه خوانش شهید مطهری (به عنوان رویکرد اسلامی) از مسئله کرونا به عنوان شر، از خوانش ماکس وبر (به عنوان دیدگاهی سکولار) چیست؟ در این پژوهش داده های موردنیاز از طریق بررسی کتابخانه ای به دست آمده و داده ها به روش مقایسه ای مورد تحلیل قرارگرفته اند تا به شباهت ها و تفاوت های موجود در رویکرد شهید مطهری و ماکس وبر از شرور با تأکید بر کرونا دست یابد. نتایج پژوهش حاضر به این شرح است: شهید مطهری معتقد است شرور فاعلی ندارند اما از دید ماکس وبر، شر مانند خیر فاعل دارد و با طرح نظریه عقلانیت خود درصدد معنا بخشی به زندگی و توجیه درد و رنج از طریق دین است. از دیدگاه شهید مطهری شرور بخشی از نظام یکپارچه عالم هستند، درحالی که از دیدگاه ماکس وبر درد و رنج باعث اختلال در معناست؛ در رویکرد شهید مطهری شرور دارای فوایدی نیز هست اما در رویکرد وبری شرور فاقد معناست. مسئله عدمی بودن و نسبی بودن شرور و اندام وارگی جهان و فواید شرور در رویکرد شهید مطهری، حاکی از برتری خوانش اسلامی بر نوع سکولار آن است. با توجه به شواهد موجود در شرایط شیوع کرونا و نیز با توجه به منابع موجود، نظریه شهید مطهری در توجیه شرور از توفیق بیشتری برخوردار است.
۴۲.

سرمایه فرهنگی زنان و ساختار توزیع قدرت در خانواده (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سرمایه فرهنگی تجسم یافته سرمایه فرهنگی عینیت یافته سرمایه فرهنگی نهادینه شده قدرت در خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هر چه بیشتر زنان از سرمایه فرهنگی می تواند موقعیت آن ها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آن ها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه و با انتخاب نمونه ای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز به دست آمد. روش نمونه گیری، تصادفی چند مرحله ای و تصادفی ساده بود و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها روش های آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دهنده وجود رابطه معنا دار بین انواع سرمایه فرهنگی (نهادینه، تجسم یافته و عینیت یافته) با قدرت زنان در خانواده است؛ بدین معنا که با افزایش انواع سرمایه فرهنگی در زنان، قدرت آن ها نیز افزایش می یابد. همچنین از بین متغیرهای زمینه ای تحصیلات مرد، اشتغال زن و بعد خانواده با قدرت زنان ارتباط معناداری را نشان داده است. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که 3 متغیر اشتغال، تعداد اعضای خانواده و سرمایه فرهنگی به ترتیبِ میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند وارد معادله شده و در مجموع 40 درصد از واریانس متغیر وابسته را توضیح داده اند (40 / 0R2= ).
۴۳.

معرفی و نقد کتاب بازاندیشی دین و امور جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۷۰
روابط بین الملل که دهه ها تحت سلطه ی نظریه ی واقع گرایی قرار داشت، اخیراً شاهد رویکردهای متنوع به نظریه پردازی بوده و به ویژه اقبال گسترده ای نسبت به نظریه چرخش » سازه انگاری نشان داده است. این نظریه بخشی از آن چبزی است که به عنوان 1 در رشته ی روابط بین الملل شناخته می شود. این رویکرد جدید بر نیروها و « فرهنگی عواملی به جز ایستارهای رایج در مورد قدرت و امنیت تمرکز می کند. اما حتی در این نادیده « دین » ، قالب فکری جدید که با فرهنگ، هنجار و ارزشها سازگاری بیشتری دارد هم گرفته شده است. همانطور که تیموتی شا 2 می نویسد، تا زمان حملات 11 سپتامبر نظریه پردازان به نقش دین در روابط بین الملل کاملاً بی توجه بودند. اما این روند طی سالهای اخیر دستخوش دگرگونی شده، پژوهشگران زیادی بررسی این موضوع را در دستور کار خور قرار داده اند. 3 بود که 2 سال پیش « دین و نظریه روابط بین الملل » یک نمونه از این استقبال، کتاب به ویراستاری جک اسنایدر 4 منتشر شد. کتاب در پی یافتن پاسخ این پرسش بود که چرا در نظریه های روابط بین الملل، نشانی از دین به چشم نمی خورد. نویسندگان این کتاب دین را به عنوان یک عنصر متمایز که چارچوب بندی های خاص خود را برای نظریه های روابط بین الملل در پی دارد، تعریف کرده و خواستار ارایه ی تفسیری نوین از نظریه های روابط بین الملل به ویژه سه نظریه اصلی آن یعنی واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری شدند؛ به نحوی که قابلیت تحلیل آثار دین در عرصه ی سیاست را به دست آورد. کتاب شا و همکارانش اگرچه از آموزه های کار اسنایدر بهره برده، اما در این مسیر گامی به جلو برداشته است؛ چرا که اولاً، بحث را منحصر و محدود به نظریه پردازی ننموده و ثانیاً، رویکردی تاریخی را برای ریشه یابی بسترها و عوامل حذف دین از عرصه ی روابط بین الملل در پیش گرفته است. تیموتی شا استاد دانشگاه جرج تاون و مدیر پروژه ی آزادی مذهبی در مرکز برکلی برای دین، صلح، و امور جهانی است و آلفرد اسپان و مونیکا تافت دیگر ویراستاران کتاب نیز اساتید دانشکاه کلمبیا و هاروارد هستند. هر سه این افراد سابقه ی طولانی ای در پژوهش های مرتبط با دین داشته و در اثر جدیدشان به این سؤال می پردازند که آیا ساختار 1 است؟ « چرخش دینی » نظریه های روابط بین الملل و تاریخ روابط بین الملل در شرف یک به اعتقاد ویراستاران کتاب جواب مثبت است. همانطور که در مقدمه ی کتاب آمده است، تأثیر دین در امور جهانی یکی از مسایل اختلاف برانگیز بین دانشوران روابط بین الملل و فعالان عرصه ی سیاست خارجی است. برخی معتقدند که دین یک نیروی مخرب و مناقشه برانگیز است که باید از عرصه ی روابط بین الملل کنار گذاشته شود. بعضی دیگر نیز آن را بی ارتباط و عاری از هرگونه اثربخشی علی و معلولی بر سیاست بین المللی می دانند. اما گروهی هم هستند که دانش روابط بین الملل را بدون پرداختن به نقش مذهب، ناقص و ناکارآمد می بینند و به دنبال ایجاد یک چرخش مذهبی در این رشته هستند. کتاب از 18 مقاله تشکیل شده است که در 6 فصل سامان یافته اند. فصل یک، با مقالاتی از برایان هییر 2، ژوزه کازانوا 3 و الیزابت شاکمن هارد 4 ، به بررسی موضوع سکولاریزه کردن نظریه و عمل می پردازد. فصل دوم، با مقالاتی از آلفرد استپان 5، راجیو بارگاوا 6، رابرت هفنر 7، جان وایت 8 و کریستین گرین 9 بر رابطه ی دین با دموکراسی و ، حقوق بشر متمرکز است. فصل سوم، با استفاده از مقالات مونیکا تافت 10 و دانیل فیلپات به جستجوی نقش دین در صلح و جنگ در سطح جهان می پردازد. فصل چهارم، با مقالاتی از مایکل بارنت 2، کاترین مارشال 3، و تامس بنچاف 4، تأثیر مذهب بر انسان دوستی را بررسی می کند. فصل پنجم، که به مذهب و رسانه اختصاص دارد و احتمالاً بهترین فصل کتاب است، مقالاتی از مهرزاد بروجردی، نیکول عالم 5 و دایان وینستون 6 را در بر دارد. فصل پایانی هم از مقالات والتر راسل مید 7، تامس فار 8، فردریک بارتون 9، شانون هایدن 10 و کارن فون هیپل 11 ، تشکیل شده و به نقش دین در سیاست خارجی ایالات متحده می پردازد. یک مجموعه ی فشرده از نظرگاه های « بازاندیشی دین و امور جهانی » کتاب نویسندگان معتبر در عرصه ی روابط بین الملل و احتمالاً کاملترین اثری است که تا کنون به پیوند دین و روابط بین الملل پرداخته است. مقالات این کتاب به دنبال بررسی این موضوع هستند که معظلات ناشی از نادیده گرفتن مذهب در رشته ی روابط بین الملل کدامند و چگونه می توان راه حل هایی برای بازگرداندن دین به کانون مطالعات بین المللی ارائه کرد. را محصول فراموشی تدریجی دین در نتیجه ی « ایده سکولاریزاسیون » ، نویسندگان مقالات فرایند مدیرنیته می دانند و آن را به طور جدی مورد نقد قرار می دهند. کتاب در حقیقت تلاشی است برای باز گرداندن دین به روابط بین الملل از طریق زیر سؤال بردن محدودیتهای تجربی و اخلاقی ای که این دو را از هم دور کرده اند. برای مدتی طولانی این اجماع نانوشته اما مستحکم وجود داشت که با قوت گرفتن جریان دین رو به زوال خواهد رفت. بعد هنجاری یا اخلاقی این مفرضه از ،« توسعه » نوسازی یا این قرار بود که با نوسازی سیاسی و دموکراتیزه شدن جوامع، دین تنها به حوزه ی خصوصی محدود می شود. اما این مفروضه اکنون و به ویژه پس از حادثه ی 11 سپتامبر « سکولار » کاملاً زیر سوال رفته است. همانطور که استپان می نویسد، دوگانه انگاری جهان خصوصی که توسط نظریه پردازان سکولاریزاسیون تبلیغ « معنوی » عمومی در برابر جهان می شود، منجر به غفلت از دین و عوامل مذهبی در جهان سیاست و روابط بین الملل شده است. این وضعیت منجر به شکل گیری یک پارادوکس شده است: دین در طی دهه های اخیر به یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر امور جهانی تبدیل شده است؛ اما نقش آن هم در عرصه ی مطالعات نظری و هم رویه های عملی همچنان نامکشوف مانده است. در چنین بستری است که ضرورت کارهایی نظیر آنچه تیموتی شا و همکارانش برای پر کردن این خلاء انجام داده اند، بیشتر به چشم می آید. یکی از جالبترین مباحث کتاب که در چندین مقاله ی آن پیگیری شده است، نقد دیدگاه ساموئل هانتینگتون نسبت به مذهب به عنوان یک عامل ریشه ای درگیری و جنگ در جهان پس از جنگ سرد است. اکثر نویسندگان مقالات کتاب بر این باورند که دین اغلب منبعی برای پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر بوده است. از این منظر هانتینگتون متهم است که تنها یک طرف داستان را تعریف کرده و در نشان دادن نتایج خشونت بار باورهای مذهبی اغراق نموده است. هرچند بعضی از نویسندگان مقالات کتاب در مورد پررنگ تر شدن نقش دیدن در سیاست بین المللی چندان خوشبین نیستند و بر نقش آن در برانگیختن تنش بین دولتها و تروریسم انگشت می گذارند، اما ارزش این کتاب به خاطر تلاشی است که برای روشن کردن فواید یا دست کم بی ضرر بودن دین برای بشر در سطح ساختارهای جهانی انجام می دهد. نشان دادن اینکه چگونه دین می تواند فرایندهای صلح سازی و حل منازعات را تسهیل کند، یکی از همین رویه هاست. برای مثال وایت و گرین به بررسی این نکته پرداخته اند که چگونه از دهه ی 1970 به بعد دین نقش عمده ای در گسترش حقوق بشر داشته است. در مجموع اثری جالب، غنی، و روشنگر است که « بازاندیشی دین و امور جهانی » خواندن آن برای هر علاقمند به دین و روابط بین الملل ضروری است. البته کتاب ضعف هایی هم دارد؛ مثلاً مانند بسیاری از مجموعه مقالات، این کتاب هم دچار مسأله عدم یکدستی کیفیت فصول و مقالات است. افزون بر این عدم توافق نظری نویسندگان مقالات در مورد تعریف دین و کارکردهای آن یکی از موانعی است که خواندن کتاب را دشوار کرده و بعضاً مخاطب را سرگردان می کند. به نظر می رسد که خواننده برای درک و همراهی با هر مقاله وتصدیق نتایج آن هر بار نیاز به باز تعریف تصویری دارد که از دین در ذهن او نقش بسته است. علاوه بر این فقدان مقاله یا مقالاتی در مورد ماهیت و ذات دین و به ویژه پیچیدگی ها و پویای های آن به نحوی که مبین همه ی کارکردها و نتایجی باشد که در کتاب در مورد آن بحث شده است، هم شدیداً به چشم می آید. با این وجود از آنجا که این حوزه ی مطالعاتی هنوز بسیار جوان است، تلاش ویراستاران برای جمع آوری این مجموعه ی کامل و منسجم قابل قدردانی است و این ضعف ها چیزی از ارزش کتاب کم نمی کند.
۴۴.

بررسی تحلیلی تعامل ائمه (ع): با دو رویکرد عقل گرا و نص گرا؛ مطالعه تطبیقی گونه های مواجهه صادقین (ع) با سران معتزله و اصحاب اثر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: امام باقر امام صادق عقل گرایی نص گرایی معتزله اصحاب اثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
عقل گرایی و نص گرایی از چالش برانگیزترین موضوعات تاریخ تفکر اسلامی بوده و نخستین نشانه ها و ثمرات خود را در تفکر و عمل اصحاب اثر و معتزله نشان داده است. در نوشته حاضر پس از طرح مهم ترین گونه های مواجهه صادقین8با این دو گروه، تطبیق گونه ها در دستور کار قرار گرفته تا راه برای تحلیل اشتراکات و اختلافات مواجهه گشوده شود. فرضیه تحقیق این بود که رویکرد مشترک صادقین8در ارتباط با سران اصحاب اثر، مبتنی بر مراجعه به سنت نبوی برای فهم دینی بود؛ در کنار مواجهه ای سنجیده با معتزله به دلیل ضرورت اصلاح چگونگی بهره گیری از عقل در فهم دینی. یافته های پژوهش نمایانگر تعدد گونه های همگرایی با اصحاب اثر در برابر تعدد گونه های واگرایی با معتزله است. البته جز رویکردهای حدیثی و عقلی، متغیرهای دیگری هم در نوع مواجهه با این دو فرقه مؤثر بوده است.
۴۵.

ماهیت پیوستاری علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش علم پیوستار علم سواد علمی علم دینی ماهیت علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۵۳
در سطوح مختلف آموزش علم به درهم تنیدگی و پیوستاری بودن معنا و ماهیت علم، به وسعت دامنه علم در فلسفه و تاریخ علم، و به شرایط اجتماعی و فرهنگی شکل گیری آن توجه نشده است. همچنین در موضوع ماهیت علم منطقا می توان از ماهیت یا ویژگیهای علوم غیرتجربی نیز پرسش کرد. این جستار با روش تحلیلی به بررسی رویکردهای ماهیت علم پرداخته و از آنجا به رویکرد پیوستاری علم منتج می-شود. با باور داشتن به ماهیت پیوستاری علم سه مسأله حل خواهد شد: نخست این که بحث ماهیت علم منحصر به علوم تجربی نیست، دوم این که نشان می دهد که منظور از این که گفته می شود به طور مثال تاریخ یا روان شناسی علم نیستند، به کدامین معنا بر روی پیوستار، علم نیستند، اگر چه ممکن است به معنایی دیگر روی پیوستار، علم باشند؛ سوم معنای علم در نزاع امکان و عدم امکان علم دینی را نشان می دهد، بدین معنا که علم دینی به چه معنایی ممکن و به چه معنا یا معناهایی غیرممکن است. سرانجام این که برای آموزش ماهیت علم باید سیاستگذاریهای درستی انجام شود. در آموزش ماهیت علم باید برای تقدس زدایی از علم به فراگیران راستی آزمایی علم آموزش داده شود. راستی آزمایی علم از راه توسعه تفکر انتقادی در فراگیران به دست می آید.
۴۶.

چالش های دولت ملت سازی و منافع ملی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولت ملت منافع ملی هویت دولت ثبات سیاسی توسعه اقتصادی نظام سلطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۰
منافع ملی در جمهوری اسلامی ایران چگونه شکل می گیرد؟ چرا با هر تغییر در هیأت دولت ایران، نگرش ها و رویکردها به منافع ملی نیز تغییر می یابد؟ و چرا با گذشت بیش از سی سال از انقلاب، هنوز برنامه و راهبرد مشخصی در راستای تعریف "منافع ملی ایران" تدوین و پیگیری نشده است؟ ایده محوری این مقاله این است که ریشه چنین مشکلاتی تا حد زیادی به وضعیت دولت ملت سازی در جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. بر این اساس، نویسندگان مقاله معتقدند علاوه بر تحریکات و تلاش های خصمانه بازیگران نظام سلطه در سطح بین المللی و منطقه ای که از توسعه گفتمان عدالت محور انقلاب اسلامی نگران هستند، نواقص و نقاط ضعف دولت ملت سازی در ایران که خود نتیجه رویکردهای هویتی و نقشی دولت هستند، در بسیاری موارد سبب جناحی شدن و تضییع منافع ملی ایران گردیده اند.
۴۷.

تحلیل مدل ارتباطی پیامبر اسلام با مخالفان(ضعیف الایمان ها) در مدینه با تأکید بر تفسیر المیزان

کلید واژه ها: مدل ارتباطی مدل منبع معنی ضعیف الایمان ها تفسیر المیزان پیامبر اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۸
توجه به ذومراتبی بودن مفهوم ایمان دلالت اجمالی نسبت به تفاوت ارتباط پیامبر با هریک از سطوح مؤمنان دارد. به این منظور پژوهش حاضر به دنبال تحلیل ارتباطی پیامبر با یکی از سطوح ایمانی مؤمنان یعنی ضعیف الایمان ها است. ضعیف الایمان ها، مؤمنانی هستند از جنگ فراری، همنشین با منافقین و کفار، دارای بینش های جاهلی و... که نزدیک است ایمانشان از بین رفته و کافر شوند. تحقیق حاضر داده های موجود در تفسیر المیزان حول ارتباط پیامبر با ضعیف الایمان ها را گردآوری کرده است. این گردآوری به صورت قیاسی و ناظر به مدل «منبع معنی» محسنیان راد صورت پذیرفت. بعد از گردآوری با استفاده از روش تحلیل مضمون به تحلیل داده های گردآوری پرداخته شد و از تحلیل آن ۵ کد فراگیر «منبع معنی پیامبر»، «منبع معنی ضعیف الایمان ها»، «محتوای پیام پیامبر»، «محتوای پیام ضعیف الایمان ها»، «زمینه غیرمادی» و «پارازیت» استخراج شد. یافته های تحقیق نشان داد که پیامبر با بینش و گرایش خاص خود به دنبال تأثیرگذاری بوده است. به همین منظور برای جلوگیری از پارازیت ها تلاش کرده است. ایشان با محتواهای کلامی و غیرکلامی متفاوتی با ضعیف الایمان ها ارتباط برقرار کرده است. مانند: «یادآوری امداد خدا، معین بودن اجل، عدم تغییر اجل با فرار از جنگ در جواب به فرار ضعیف الایمان ها از جنگ و بهانه آوردن آن ها برای جهاد کردن»، «عدم اجازه برای بدست آوردن غنیمت و تذکر به اندک بودن زندگی دنیا در جواب برای دنیا طلبی ضعیف الایمان ها» و...
۴۸.

تأثیر اعتماد اجتماعی بر رشد اقتصادی با تأکید بر مورد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه اقتصادی سرمایه اجتماعی اعتماد اجتماعی اعتماد عمومی اعتماد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۰
امروزه بیشتر دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی نقش مهم عوامل فرااقتصادی مانند اعتماد اجتماعی در فرایند توسعه اقتصادی جوامع را پذیرفته اند. از نظر آنان اعتماد عمومی نه فقط با ایجاد زمینه های همکاری و هماهنگی میان افراد و گروه ها و کاهش هزینه های تولید، توزیع و مبادله در نظام اقتصادی بلکه از طرق متعدد دیگری بر رشد اقتصادی تأثیرگذار است. این مقاله ضمن بررسی راه های اثرگذاری اعتماد اجتماعی بر توسعه اقتصادی درصدد ارائه چارچوب مفهومی و تعریفی کاربردی از اعتماد اجتماعی و انطباق آن بر شرایط رشد در جامعه امروز ایران است. در این تحقیق از روش تطبیق الگوی اعتماد اجتماعی بر چهار دهه اخیر جامعه ایران و برای الگوی سازوکار تأثیر اعتماد اجتماعی بر رشد اقتصادی از چندین رویکرد استفاده شده است. مقاله نتیجه می گیرد: «مسئولیت پذیری، مدیریت کارآمد، افزایش معاملات تجاری، کاهش خطرهای احتمالی در معاملات، افزایش سرمایه گذاری داخلی و خارجی، کاهش هزینه های سرمایه گذاری، ایجاد دولت های رفاه» ازجمله عوامل میانجی تأثیرگذار در مکانیسم اعتماد اجتماعی و رشد اقتصادی هستند.
۴۹.

ماهیت علم در پارادایم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم در منطق علم در فلسفه علم در قرآن علم در متون روایی پارادایم اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
زندگی انسان و حرکت تکاملی و معنوی او وابسته به این است که با واقعیتی که روبه روی اوست، ارتباط برقرار کند. آنچه این ارتباط را برقرار می کند، علم است که ماهیتش به دلیل تعریف های زیاد و متنوع و دلایل دیگر در بقعه ای از ابهام باقی مانده است. باوجود اتفاق نظر درباره پرسش های اساسی در مورد علم و ضرورت پرداختن به آن، بر سر چیستی و تعریف دقیق آن اختلاف نظر زیادی وجود دارد. افزون براین، یکی از چالش ها در مورد علم، وجود تلقی ها و تفسیرهای متعددی است که از واژه علم در منابع مختلف شده است. همچنین، پیوستاری بودن ماهیت علم (کافی، 1402) این چالش را جدی تر کرده است. مشکل سوم برای فهم معنای علم، از مشترک لفظی بودن واژه علم در زبان فارسی به وجود آمده است.سرانجام عدم دقت در آثار ترجمه ای در ترجمه سه کلمه انگلیسی knowledge، dicepline وscience  بر مشکل های قبلی افزوده است که گاه هر سه واژه به علم ترجمه شده است. این عدم دقت در ترجمه سبب بروز اشتباهات دیگری نیز در بحث چیستی علم شده است. به طورمثال، به این جمله دقت کنید: «تجربه معیار علم بودن علم است». بسیاری این نقد را بر این نظر وارد کرده اند که علوم بسیاری وجود دارد که تجربه معیار علمیت آنها نیست؛ مثل فلسفه، عرفان، فقه و... .؛ ولی به این نکته دقت نشده است که در این جمله کلمه ای که به علم ترجمه شده است، science بوده که ترجمه آن علم تجربی است. ازاین رو، ترجمه درست جمله این می شود که تجربه معیار علمیت علم تجربی است و این درست است. پس باید گفت تجربه معیار علمیت science ها است نه هر علمی.به نظر می رسد نگاه یک سو به علم نمی تواند ما را در فهم ماهیت علم به هدف برساند. به دیگرسخن، ازآنجاکه نگاه تک ساحتی (منطقی، فلسفی، دینی، فلسفه علمی) به چیستی علم کامل و دقیق نیست، باید آن را از منظرها و نگرش های مختلفی نگریست و تعریف کرد. منابع و آموزه های دینی، منطق، فلسفه، فلسفه علم و حتی خود علم از مهم ترین نگرش هایی هستند که امروزه می توان بر اساس آنها علم را تعریف کرد؛ زیرا همه علوم به یک لحاظ، به دو دسته کلی قابل تقسیم اند: اوّل، علومی که خدا از طریق وحی به اشخاصی برگزیده، بر انسان ها مکشوف کرده است که صورت مکتوب آن، در قالب متون مقدس دینی بر جای مانده است و دوم، علومی که خود  انسان ها از راه به کارگیری همه قوای ادراکی خود بدان ها دست یافته اند. طبق این دسته بندی، علی الاصول، دامنه علم بسیار وسیع تر از محدوده علم تجربی است.ابهام در چیستی و ماهیت، تفسیرهای مختلف، پیوستاری بودن، مشترک لطفی بودن، و عدم دقت در ترجمه واژه های متقاربهالمعنی درخصوص واژه علم سبب شده است که معنای علم در متون مختلف دیریاب باشد. ازاین رو، در این جستار درصددیم ضمن بررسی معنای علم در منطق، فلسفه، فلسفه علم و در منابع اسلامی، الگوواره ای از معنای علم براساس منابع و اندیشه اسلامی ارائه دهیم و نسبت و مناسبت آن را با معنای علم در پارادایم های دیگر بکاویم. شاید این تلاش سبب شود تا زمانی که متنی درخصوص علم خوانده و مطالعه می شود، توجه شود که در آن متن از کدام منظر به علم نگریسته شده است تا ابهامات به حداقل برسد. علم در منطقدر منطق، علم در معنای بسیار وسیع مطلق شناخت، معرفت یا آگاهی (Knowledge) به کار رفته است (مطلق بودن علم در منطق نسبت به هر موضوعی، به هر روشی و نسبت به هر هدفی است). علم منطقی به فرایندهای درونی ذهن یا شیوه های پردازش اطلاعات اطلاق می شود؛ روشی که به وسیله آن داده ها را موردتوجه و تشخیص قرار داده، به رمز درآورده، در حافظه ذخیره کرده و در هنگام نیاز آنها را از حافظه بازیابی کرده و از آنها استفاده می شود.علم در فلسفهمعنای علم فلسفی بسیار شبیه علم منطقی است. علم در فلسفه معمولاً نقیض جهل تلقی می شود. فلاسفه گاه علم را مترادف معرفت و معمولاً به معنای اعم از معرفت در نظر می گیرند. گاهی نیز از علم در فلسفه به معرفت شناسی تعبیر می شود. «معرفت شناسی»، تجزیه وتحلیل فرآورده های ذهنی را برعهده دارد که بخشی از آن معرفت علمی است. معرفت شناسی نظریه ای در باب علم منطقی است و به این سؤال پاسخ می دهد که «آنچه انسان می داند چگونه می داند؟» علم در فلسفه علم در فلسفه علوم به ویژه، فلسفه علوم تجربی، واژه علم به معنای نظامی از شناخت های انسان است که موضوع مشخص، روش پژوهشی تعریف شده و هدف از پیش تعیین شده دارد . علم در فلسفه علم مدرن که به عنوان یک سیستم و نظام در نظر گرفته می شود، خود دارای دو معنای مرتبط و درعین حال مستقل است: نظام یا رشته علمی، و علم تجربی. گفتنی است که همه اختلاف ها در فهم و ماهیت علم یا حتی در امکان علم دینی  منحصر در این دو معنای علم است؛ علم در پارادایم اسلامی مهم ترین ویژگی علم در پارادایم اسلامی این است که روش های وصول و کسب آن در پنج منبع یعنی وحی، عقل، حس درونی و بیرونی، و نقل قرار داده شده است. این منابع پنج گانه در کنار یکدیگر قادر خواهند بود به تولید علم اصلاح گرایانه دست پیدا کنند. بنابراین، اختلافات ریشه دار و عمیقی میان فلسفه علم در پارادایم اسلامی با فلسفه علم در پارادایم های سه گانه پیش گفته وجود دارد. معرفت شناسی اسلامی که هماهنگ با چارچوب مابعدالطبیعی الهی است، وحی را منبع اصلی علم به واقعیت و حقیقت نهایی مخلوقات و خالق شان می داند. اما معرفت شناسی پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی به وحی، به عنوان منبع و روش کسب دانش نمی نگرد. شناخت مبتنی بر چهار منبع و روش کسب معرفت (حواس، عقل، شهود و نقل) است که منبع وحی به عنوان یک منبع و به عنوان وسیله ای برای اعتباریابی شناخت ها تلقی می شود. در این نوع شناخت روح، نفس، قلب و عقل آدمی درگیر هستند. منظور از علم در الگوواره اسلامی علم، صرفاً بصیرت یا نورانیتی نیست که در بعضی از گزاره های دینی آمده است. همچنین، منظور از علم صرفاً معنای آن در منطق نیز نیست که تصورات و تصدیقات را شامل می شود؛ بلکه منظور از علم پیوستاری از بصیرت و تک-گزاره تا یک نظام علمی است که به صورت طیفی، از معرفت مطلق شروع و به علم تجربی با تمام اجزاء و شرایطش ختم می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان