فرهاد عزیزپور

فرهاد عزیزپور

مدرک تحصیلی: دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۶ مورد.
۴۱.

تحلیل اثرگذاری مزیت های جغرافیایی در توسعه پایدار روستایی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزیت جغرافیایی توسعه پایدار شبکه عصبی خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۲۶
شناخت دقیق از مزیت های جغرافیایی نواحی، عامل کلیدی و یکی از پیش شرط های ضروری برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است؛ زیرا از این طریق بسترها و زمینه های لازم برای توسعه متوازن و متعادل در مناطق روستایی فراهم می شود. در این راستا، این مقاله با هدف تحلیل اثرات مزیت های جغرافیایی در پیش بینی توسعه پایدار در روستاهای شهرستان خرم آباد تهیه شده است. روش تحقیق کمّی مبتنی بر منطق قیاس است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای-تصادفی تعداد 150 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای (در قالب داده های ثانویه) و پرسشنامه محقق ساخته (توزیع پرسشنامه در بین دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل گام به گام و شبکه عصبی استفاده شده است. مبتنی بر یافته ها، این پژوهش به این نتیجه رسید که در بین متغیرهای تعریف کننده مزیت جغرافیایی به ترتیب متغیرهای جمعیت فعال، سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری خصوصی، جمعیت ماهر و متخصص، اراضی زراعی، حجم و میزان آب، دسترسی به نقاط شهری و گردشگر وارده شده از مؤثرترین متغیرهای پیش بینی کننده توسعه پایدار روستایی در شهرستان خرم آباد هستند. البته، توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی، اگرچه می تواند متأثر از متغیرهای مختلف (مزیت های جغرافیایی) باشد، ولی برخی از آن ها با توجه به جهت گیری های توسعه ای خاصی که در سطح ناحیه در حال تحقق است، از اثرگذاری بیشتری برخوردار شده اند. با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر و اهمیت مزیت های جغرافیایی در توسعه و به خصوص توسعه پایدار روستایی، پیشنهاد می شود که با انجام مطالعات دقیق و برنامه ریزی شده به شناسایی مزیت های خاص نواحی مختلف روستایی پرداخته شود تا از این طریق سیاست گذاری ها در مناطق کشور بر تصمیمات مکانی درستی متکی شود و تدوین برنامه های توسعه، منطبق با توان ها و مزیت های جغرافیایی هر ناحیه باشد.
۴۲.

Spatial Analysis of Rural Settlements Development Using Sustainable Development Approach (Case Study: Villages of Khorramabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Spatial Analysis Rural settlement development Sustainable development approach Khorramabad County

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۴۸
Purpose - Spatial equilibrium at different stages, especially at the district level, is the most significant purpose of spatial development planning that is the focus of attention in Iran's policy and planning system. In this regard, spatial recognition and analysis of the components and the criteria of eligibility are significant in the context of the existing development concept. By identifying the eligibility components of rural settlements, it is possible to identify low eligibility of spatial areas affected by adverse socio-economic and spatial processes. Accordingly, the research team attempted to examine this criterion in the district of Khorramabad. Design/methodology/approach - The research method was descriptive-analytical. The statistical population was the villages of Khorramabad county (Given the frequency of a statistical population, 150 villages out of 647 were selected as the sample using stratified- random sampling. The required data (35 indices) were collected by the library method (using population and housing census and statistical yearbook of 2016). Data analysis was done using FANP model (for summarizing the indices and determining their weight), VIKOR technique (for ranking the villages), and finally, path analysis test for determining the influence degree of the factors on the level of development. According to the research findings, the following results were obtained; Finding - The process of development in Khorramabad county, is in relatively in good condition. In this process, Integrated development has not been considered. Some components (access to services, economic participation and, economic welfare) are in good conditions while some other components (agricultural production, education and population growth) are not. These conditions resulted in a decline in some villages. The level of development in Khorramabad county has been confronted with spatial inequality not just in terms of topic-specific but an area-specific aspect. This inequality resulted in the formation of the center-periphery spatial pattern that causes the marginalization (and deterioration) of disadvantaged villages.
۴۳.

تحلیل عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارهای کارآفرینی کارآفرینی روستایی توسعه روستایی اقتصاد روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۳۴
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین کننده است . در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه بندی – تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آماری داده ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیت های موجود هم به صورت یکپارچه شکل نگرفته اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگی های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.
۴۴.

تحلیل پایداری بستر کالبدی- فضایی (عرصه فعالیت و روابط فضایی) با تاکید بر جریان های حاکم بین شهر و سکونتگاه های روستایی در ناحیه ابهر (زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری بستر کالبدی - فضایی جریان ها ناحیه ابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۵۵۳
بین سکونتگاه های شهری وروستایی همواره جریان های متعددی (جمعیت، کالا، سرمایه و...) برقرار می باشد. بر حسب ساختارهای کالبدی و اجتماعی- اقتصادی شکل دهنده به بستر کالبدی- فضایی هر نظام سکونتگاهی (منطقه، ناحیه، شهر و..) این جریان ها می تواند یک سویه و بالعکس باشد. در همین چارچوب پژوهش حاضر ابتداء وضعیت پایداری بستر کالبدی- فضایی ناحیه ابهر به عنوان بستر جریان ها را در سطح دهستان های نمونه از طریق معیارهای کالبدی- محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و با استفاده از مدل TOPSIS تعیین کرده، سپس نوع ودامنه جریان ها بین روستاها و شهرهای ناحیه را در سطح روستاهای نمونه با تحلیل فضایی در GIS مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه گرداوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی (شامل مصاحبه و 21 پرسشنامه روستا و 300 خانوار) بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تحت تأثیر ناپایداری بستر کالبدی- فضایی یک توسعه کریدوری (خطی در کنار محور های ارتباطی اصلی) درناحیه ابهر اتفاق افتاده که موجب تمرکز امکانات، خدمات و جمعیت و فعالیت درچهار شهر ناحیه و تعدادی از روستاهای بزرگ شده است، به نحوی که تمامی جریان های از سمت روستاها به سمت این کریدور و درمرحله اول متوجه شهر ابهرسپس به سمت شهر خرمدره، هیدج، صائین قلعه و روستاهای بزرگ (مستقردرکنار کریدور توسعه یافته ناحیه) معطوف می شود. با توجه آنچه گفته شد مهمترین اولویت راهبردی ناحیه باز بخش مراکز جمعیت، فعالیت وخدمات در ناحیه با توجه به پتانسیل های کالبدی- محیطی، اجتماعی- نهادی، و اقتصادی درچارچوب سلسله مراتبی اندییشده شده می باشد.
۴۵.

تحلیل شبکه کنشگران کلیدی تغییر کاربری زمین در مناطق روستایی، مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرکاربری اراضی تحلیل کنشگران کلیدی حکمروایی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۰
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به عنوان یکی از چالش های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از ابزار تحلیل شبکه های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش های کیفی، از نرم افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عوامل برخی سازمان های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی نفعان بوده اند. همچنین مهم ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت پذیری در قالب خانه های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی ربط رخ داده است. واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار. [1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
۴۶.

سیاست مقاوم سازی مسکن و توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: دهستان شور دشت در استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی مقاوم سازی مسکن توسعه پایدار روستایی دهستان شوردشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
طی چند دهه ی اخیر، اجرای برنامه ها و اقدامات متنوع توسط نهادهای مختلف از یک سو و روندهای نوگرایی در عرصه های اجتماعی- اقتصادی از دیگر سو، زمینه ساز دگرگونی هایی در محیط های روستایی شده است. اثر این دگرگونی ها در زیر نظام های مختلف روستا از جمله مساکن روستایی خود را متجلی ساخته است. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقداماتی از سوی ارگان-های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی (طرح های نوسازی و بهسازی) طی چند دهه پس از انقلاب شده است. این طرح ها، اثرات گسترده ای در ابعاد مختلف مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیامد این طرح ها و برنامه ها بر زندگی روستاییان و ساختارها و کارکردهای خاص سکونتگاه های روستایی است. جامعه آماری تحقیق را 17 روستای دهستان شوردشت واقع در استان همدان تشکیل می-دهد، که در آن 6 روستای مسلم آباد، راهجرد، قشلاق علیا، کوزره، خماجین و خیرآباد به عنوان نمونه انتخاب گردید. حجم نمونه پرسشگری نیز با استفاده از فرمول کوکران، 93 سرپرست خانوار تعیین گردید که در طی 3 سال اخیر از وام مقاوم سازی مسکن بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استفاده نموده اند. برای جمع آوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و انجام مطالعات پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر سیاست مقاوم سازی بر ابعاد کالبدی و اجتماعی با میانگین 54/3 و 45/3 بوده است.
۴۷.

موانع تحقق نگرش برنامه ریزی فضایی در برنامه پنجم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی فضایی برنامه پنجم توسعه تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۴۵۸
امروزه، نگاه فضایی به توسعه در سطوح ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی از چنان اهمیتی برخوردار است که غالب کشورها در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی خود به آن توجه ویژه ای دارند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای مجموعه برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران از منظر برنامه ریزی فضایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش سند برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران1390-1394 است. برای تدوین معیارها و شاخص های پژوهش علاوه بر تحقیقات مختلف پیشین و اسناد معتبر ازنظر اساتید نیز استفاده گردید. به منظور رسیدن به هدف، داده ها و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل محتوا و روش آنتروپی شانون استفاده شده است. یافته های پژوهش این نتیجه را حاصل نموده است که؛ سه مقوله تمرکزگرایی، ضعف مشارکت و مزیت نسبی، موانع تحقق نگرش برنامه ریزی فضایی در سند برنامه توسعه پنجم هستند. در بین این عوامل، تأکید بر مزیت نسبی مهم ترین عاملی است که سبب شده تا نگرش فضایی چندان موردتوجه نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی کشور در تدوین برنامه توسعه قرار نگیرد. این نتیجه بر این نکته تأکید دارد که: 1-مناطقی که دارای پتانسیل برای توسعه هستند در اولویت برنامه بود؛ و 2-با توجه به تسلط بخش های دولتی بر تدوین و اجرای طرح ها و برنامه و توجه ویژه به مناطق دارای پتانسیل مشارکت مردم در حد پایین قرار دارد.
۴۸.

تزاحم فضایی در نواحی روستایی پیرامون کلان شهر تهران نمونه پژوهش: بخش رودبار قصران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزاحم فضایی تغییر کاربری زمین تصاویر ماهواره ای بخش رودبار قصران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۳۱۱
طرح مسئله: کلان شهرها به دلیل تمرکز بیش از حد جمعیت و سرمایه، برای رشد و گسترش خود به سوی نواحی پیرامونی کشیده و با خورندگی روستاها و زمین های پیرامون، تحولات مختلفی ازجمله تغییر کاربری زمین ها را سبب می شوند. این تحولات به پیدایش مخاطرات محیط زیستی منجر و ناپایداری فضایی را موجب می شود که بدون توجه به روندها نمی توان برای حل مسائل و چالش های پیش رو به ویژه درزمینه کاربری اراضی پیرامون کلان شهرها آماده بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل تزاحم فضایی نواحی روستایی، در پی آن است با استفاده از تصاویر ماهواره ای، زمین های تغییر کاربری یافته طی سال های 1986 (1365)، 2001 (1380) و 2016 (1395) را در بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات شناسایی کند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و براساس روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، کتابخانه ای و به صورت بازدید میدانی و مبتنی بر استفاده از روش های سنجش از دور برای تحلیل تغییر کاربری زمین های نواحی روستایی در بازه زمانی 30ساله در بخش رودبار قصران است. تصاویر ماهواره ای با بهره گیری از نرم افزارهای ENVI 5.3 و  ARC MAP 10.2تحلیل شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد مساحت پوشش زمین های کوهستانی و بایر (%13.06) کاهش یافته و درمقابل بر پوشش زمین های باغی (%2.12)، مرتع (%7.55) و زمین های ساخته شده (%3.39) افزوده شده است؛ همچنین یافته های حاصل از تحلیل زنجیره مارکوف – CA نشان می دهد با ادامه روند فعلی در افق 2031، از پوشش سبز (باغ و مراتع) و پوشش بایر و کوهستانی کاسته و به زمین های ساخته شده افزوده خواهد شد.نتایج پژوهش حاکی است تغییرات پوشش زمین در منطقه پژوهش در پی ایجاد تقاضای شهرنشینان، خزش شهری، ضعف نظارت و قوانین و برای دستیابی به سود بیشتر به سمت کاربری های ناسازگار با محیط بوده است. این تغییر پوشش و کاربری زمین، علاوه بر آثار اقتصادی و اجتماعی به شکل گیری تزاحم فضایی در بخش رودبار قصران انجامیده است. نوآوری: در این پژوهش ضمن بررسی و تبیین تغییر کاربری زمین ها در محدوده پژوهش، تزاحم فضایی تغییرات ایجادشده در کاربری زمین ها نیز در مرکز توجه بوده است؛ افزون بر این تلاش شده است چشم اندازی از وضعیت آینده منطقه در قالب پیش بینی تغییر پوشش و کاربری زمین ترسیم شود.
۴۹.

عوامل مؤثر بر تهیه برنامه چشم انداز توسعه در ناحیه روستایی هزارجریب (شرق مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناحیه روستایی برنامه چشم انداز توسعه شرق مازندران ناحیه هزارجریب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۳۶
حقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر تهیه برنامه چشم انداز توسعه در ناحیه روستایی هزارجریب می پردازد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، خبرگان ناحیه روستایی هزارجریب و خبرگان دستگاه های اجرایی مرتبط با امور روستایی هستند. خبرگان محلی(دهیاران و شوراها) 152 روستا به تعداد 152 نفر و خبرگان دستگاه های اجرایی 35 نفر هستند که با روش تعیین حجم نمونه با جامعه نامعلوم تعیین شده اند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها واطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی، از فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های دوربین واتسون(بررسی استقلال خطاها از یکدیگر)، رگرسیون، تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شده است که عوامل مؤثر در تهیه برنامه چشم انداز توسعه روستایی در دو گروه ظرفیت ها و موانع شناسایی شدند که ظرفیت ها شامل جاذبه های گردشگری روستایی، توانمندی های بخش کشاورزی و سرمایه انسانی و موانع شامل محدودیت های ساختاری و برنامه ریزی، ناکارآمدی نهادی، ضعف مدیریت محلی و سازمانی، ضعف قوانین، غفلت از بخش کشاورزی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی می باشند. با تعمق در ماهیت این عوامل و روابط مستقیم و غیر مستقیم، این نکته کلیدی مشخص شده است که محدودیت های ساختاری برنامه ریزی، ناکارآمدی نهادی، ضعف مدیریت محلی سازمانی و ضعف قوانین، موانع کلیدی تهیه برنامه چشم انداز توسعه در ناحیه روستایی هزار جریب می باشند.
۵۰.

سنجش پایداری سکونتگاهی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه روستایی باروق، آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری سکونتگاهی توسعه پایدار سنجش پایداری ناحیه باروق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف می تواند نقش مؤثری در توسعه منطقه ای و ملی داشته باش د. پژوهش حاضر می کوشد تا قابلیت ها و تنگناهای فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه باروق را در چارچوب توسعه پایدار شناسایی و تبیین نماید. این پژوهش از لحاظ هدف، ترکیبی از پژوهش های بنیادی و کاربردی بوده و بر مبنای روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 70 روستای دارای سکنه واقع در بخش باروق بوده که 32 روستا با روش لایه بندی و با استفاده از چهار معیار مربوط به توسعه پایدار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که روستاهای ناحیه باروق در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار گرفته و از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین، بررسی ابعاد چهارگانه پایداری نیز نشان داده است که هر یک از ابعاد محیطی- اکولوژیک، کالبدی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی نیز در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار دارند. در این میان، بیشترین میزان ناپایداری  مربوط به بعد اقتصادی بوده است. میزان پایداری در سطح روستاهای ناحیه نشان می دهد که حدود 43 درصد از سکونتگاه ها در وضعیت ناپایداری قوی، 25 درصد ناپایداری ضعیف، 25 درصد پایداری ضعیف و فقط 6 درصد پایداری قوی قرار گرفته اند. وضعیت پایداری روستاها در سطح ناحیه از جنبه فضایی بدین صورت است که از سمت غرب به سمت شرق پایداری روستاها کاهش می یابد. به عبارتی دیگر، روستاهای استقرار یافته در بخش کوهستانی نسبت به روستاهای پایکوهی و دشتی ناپایدارتر هستند. روستاهای پایدار و نسبتاً پایدار  نیز در بخش غربی و دشتی ناحیه استقرار دارند. این وضعیت نشان می دهد که الگوی فضایی پایداری، خوشه ای است. بر پایه یافته ها، عوامل اجتماعی با میزان 392/0 بیشترین تأثیر و عوامل محیطی- اکولوژیک با میزان 186/0 کمترین تأثیر را بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی- ناحیه داشته اند. همچنین، عوامل اقتصادی و کالبدی- فضایی هر کدام به ترتیب 338/0 و 324/0 بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی اثرگذار بوده اند.
۵۱.

ارزشیابی طرح های جابجایی روستایی با تأکید بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی (مطالعه موردی: روستاهای لرنی علیا و سفلی- شهرستان سیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی راهبرد اسکان مجدد عمران روستایی لرنی علیا و سفلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
در حال حاضر یکی از مهم ترین چالش های فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرح ها و پروژه های توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان مجدد بر روستاهای لرینی علیا و سفلی است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل شامل 129 سرپرست خانوار بودند که با استفاده از روش کوکران، 84 خانوار  به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده آزمون t به وسیله نرم افزار spss  مورد تحلیل قرار گرفته است. سؤالات تحقیق این است که نگرش روستاییان نسبت به اجرای سیاست اسکان مجدد سکونتگاه های روستاهای مورد مطالعه (میزان ضرورت جابجایی و میزان رضایت از جابجایی) چیست و چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ نتایج نشان می دهد که روستاییان میزان ضرورت جابجایی را با میانگین 27/4 (خیلی زیاد) و میزان رضایت از جابجایی را با میانگین 88/3 (زیاد) ارزشیابی نمودند. همچنین، بیشترین اثرات اسکان مجدد بر روستاها در مؤلفههای کالبدی- فضایی با میانگین 08/4 (در حد زیاد)، زیست محیطی با میانگین 70/3 (زیاد)، اجتماعی با میانگین 43/3 (زیاد) و اقتصادی با میانگین 93/2 (متوسط) بوده است که چارچوب نظری تحقیق را تشکیل می دهند.
۵۲.

تاثیر سیاست مقاوم سازی بر پایداری مسکن روستایی، مورد: شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی مسکن پایدار مقاوم سازی مسکن روستایی توسعه روستایی ساوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
در دو دهه اخیر سیاست به سازی و مقاوم سازی مسکن روستایی برای بهبود کیفیت آن در سطح کشور به اجرا درآمده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر اجرای این سیاست بر پایداری مسکن از جنبه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی در نواحی روستایی بوده است. داده های لازم با رویکرد کمی و با روش های اسنادی و پیمایشی گرد آوری شد. ابزار اصلی گردآوری داده پرسش نامه محقق ساخته بود. جامعه آماری این پژوهش 528 خانوار دریافت کننده اعتبارات در دوره زمانی 1395-1384 در 23 روستای دهستان های طرازناهید و کوهپایه شهرستان ساوه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 196 خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای) انجام شد. وزن دهی به مولفه های پایداری مسکن با روش آنتروپی شانون و سطح بندی روستاها با مدل ویکور انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد سیاست مقاوم سازی مسکن روستایی بیش ترین تاثیر را بر جنبه کالبدی مسکن (با میانگین 91/2) داشته و سپس بر جنبه های محیط زیستی (با میانگین 65/2) و اجتماعی (با میانگین 53/2) داشته است. کم ترین تاثیر این سیاست بر جنبه های اقتصادی (با میانگین 24/2) بوده است. نتایج به دست آمده از مدل ویکور، نشان داد 11 روستا در گروه پایدار، 7 روستا نسبتاً پایدار، 2 روستا با پایداری پایین و 3 روستا در گروه ناپایدار قرار می گیرند. هم چنین، تاثیرگذاری این سیاست بر روستاها یکسان نبوده و در روستاهای بزرگ تر و نزدیک به شهر اثرات بیش تری داشته است. 
۵۳.

تحلیل الگوی تعاملات فضایی در نواحی مرزی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعاملات فضایی الگوی فضایی تعاملات تحلیل شبکه ای نواحی مرزی کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
وجود تعاملات فضایی نواحی مرزی در همه کشورها، این مناطق را به کانون های حساس مبدل ساخته است. نواحی مرزی استان کردستان، توانسته اند در سایه مزیت های نسبی و رقابتی، ارتباطات گسترده ای را با مناطق مرزی عراق برقرار نمایند. در این راستا، بررسی کنش متقابل بین نقاط سکونتگاهی، الگوی فضایی تعاملات و اثرات توسعه ای آن در سطح این نواحی، می تواند چارچوب لازم را برای برنامه ریزی توسعه فضایی پایدار فراهم آورد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل الگوی حاکم بر تعاملات فضایی در نواحی مرزی استان کردستان است. این تحقیق بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف، بنیادی است. جامعه آماری آن را خانوارهای 207 روستا و 8 شهر مرزی تشکیل می دهند. تعیین حجم نمونه برای سکونتگاه های روستایی با استفاده از فرمول کوکران، 135 روستا به دست آمد که در ادامه بنا به دلایلی همچون (صعب العبور بودن برخی روستاها، مسائل و محدودیت های امنیتی در نواحی مرزی)، حجم نمونه نهایی برابر با 46 روستا به دست آمده است. روستاهای منتخب با استفاده از دو روش تصادفی طبقه ای و سهمیه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در ارتباط به نقاط شهری در این پژوهش تمامی نقاط شهری در نواحی مرزی استان کردستان به روش تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته است.  نتایج در محدوده مورد بررسی از نابرابری در توزیع امکانات و خدمات حکایت دارد. این وضعیت نشان دهنده عدم شکل گیری الگوی شبکه ای و جریانات دوسویه در ناحیه است. نتایج نشان می دهد که  جریان کالا و سرمایه به شکل فرا ناحیه ای و در ارتباط با نقاط پیشکرانه ملی غرب کشور (مانند سلیمانیه و اربیل) و نقاط پسکرانه فراملی (مانند تهران)، بیشترین اثرات را در شکل گیری الگوی فضایی تعاملات مرزی محدوده مورد بررسی داشته که می توان آن را به الگوی لوزی شکل (مرکز- پیرامون- مرکز) تشبیه نمود. همچنین جریانات خدمات و اطلاعات نیز به صورت درون ناحیه ای، بیشترین تأثیر را در شکل گیری الگوی قطبی یا مرکز- پیرامونی در محدوده مورد مطالعه داشته اند.
۵۴.

پیش ران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستای هدف گردشگری دیزباد علیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۷۵
اهداف: هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی پیش ران های مؤثر در توسعه گردشگری نواحی روستایی به طورکلی و میزان اثرگذاری پیش ران های کلیدی بر توسعه گردشگری روستای دیزباد علیا واقع در بخش زبرخان شرقی نیشابور به صورت خاص است. روش: روش تحقیق به کاربرده شده توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، مشاهده های میدانی، پرسش نامه در چارچوب مدل دلفی و ماتریس تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک و سناریو ویزارد است. به این منظور، پس از برگزاری جلسه های اولیه بحث با 20 نخبه دانشگاهی و صاحب نظران در حوزه گردشگری روستایی به عنوان جامعه آماری تحقیق، 20 متغیر در قالب چهار طبقه بندی کلی به عنوان متغیرهای اولیه پژوهش شناسایی شد. سپس، تحلیل های مرتبط برای سنجش میزان اثر-وابستگی متغیرها بر یکدیگر انجام شد. یافته ها/نتایج: تحلیل ها نشان داد که شاخص L5 در دو وضعیت اثر-وابستگی مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب با امتیازهای سطری 50 و 95082، دارای بیشترین اثرگذاری در توسعه گردشگری روستای دیزباد علیا بودند. همچنین، با محاسبه میزان احتمال جابه جایی متغیرها در سیستم توسعه گردشگری روستای هدف، شاخص های L5، L3، L4، C4 و C5 در پنج اولویت نخست میزان اثرگذاری مستقیم، در وضعیت جابه جایی قرار گرفتند. نتیجه گیری: سیستم گردشگری محدوده وضعیت پایداری ندارد و توزیع پارامترها رویکرد مناسبی ندارد.
۵۵.

اثربخشی ارتقاء واحدهای سیاسی سرزمین بر توسعه سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: تبدیل بخش سیروان به شهرستان در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقسیمات کشوری ارتقاء بخش به شهرستان توسعه روستایی سیروان ایلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۹۱
مقدمه: یکی از بسترهای توسعه در نواحی روستایی توجه به موضوع تقسیمات سیاسی فضا و ارتقای واحدهای  سیاسی سرزمین است؛ چراکه تمامی امکانات و خدمات نواحی روستایی زیر تاثیر تقسیمات سیاسی فضا قرار دارند. هدف : هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی ارتقاء واحد سیاسی بخش به شهرستان بر توسعه سکونتگاه های روستایی است که با نمونه موردی شهرستان سیروان در استان ایلام انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، تحلیلی- همبستگی است. جامعه آماری، 53 روستای شهرستان سیروان است. سطح تحلیل، روستاها و واحد تحلیل خانوارها هستند. تعداد نمونه با فرمول کوکران، 384 خانوار تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (850/0) تایید شد. پرسشنامه ها متناسب با سهم جمعیت روستاها و به روش تصادفی توزیع و تکمیل شد. همچنین، با 24 نفر دهیار و 11 نفر کارشناس مرتبط مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شد. تحلیل داده های پرسشنامه با آزمون های آماری T وابسته، رگرسیون و ظریب همبستگی انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی مورد مطالعه، شهرستان سیروان در استان ایلام است که از نظر تقسیمات سیاسی دارای دو بخش (کارزان و مرکزی)، چهار دهستان (کارزان، زنگوان، لومار و رودبار)، یک نقطه شهری به عنوان مرکز شهرستان (شهر لومار) و تعداد 60 روستا است. در سال 1395، این شهرستان 14404 تن جمعیت داشته است. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ارتقاء واحد سیاسی بخش به شهرستان بر توسعه سکونتگاه های روستایی منطقه در حد متوسط اثربخش بوده است. شاخص های بُعد اقتصادی بر ابعاد اجتماعی- فرهنگی، کالبدی – محیط زیستی و همچنین سیاسی- اداری تاثیر معنادار داشته و باعث بهبودی وضعیت در این ابعاد (شاخص ها) شده است. همچنین، با بهبود هر بُعد، بُعد دیگر نیز بهبود می یابد و بالعکس. نتیجه گیری: عوامل موثر بر این تغییر و تحول ها را می توان در سه دسته عوامل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی- اداری خلاصه کرد. برای اثربخش تر نمودن ارتقاء سطوح سیاسی- اداری، تقویت عوامل اشاره شده و رفع و تضعیف موانع موجود پیشنهاد می شود.
۵۶.

تحول کاربری اراضی در نواحی روستایی پیرامون شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پویش ساختاری-کارکردی نیروهای درونی و بیرونی تحولات کاربری اراضی روستاهای پیرامونی کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
در بستر زمان، عوامل و نیروهای درونی و بیرونی، هر یک به شکلی در روند تحولات سکونتگاه های روستایی تأثیرگذارند. به عبارتی کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی و شهری به عنوان یک نظام مکانی- فضایی دائم در حال تحول اند این تحولات از یکسو تحت تأثیر نیروها و روندهای درونی این نظام اند، و از طرفی از عوامل و نیروهای بیرونی که خود از سایر واقعیت های مکانی- فضایی و یا غیر فضایی نشأت می گیرند، تأثیر می پذیرند. بخش مرکزی کاشان نیز در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از 300 هزار نفر جمعیت، از مشکلاتی همچون، عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکز شدید رنج می برد. پیامد منطقی این تمرکز را می توان در رشد کالبدی شهر کاشان، خالی شدن سکنه روستاها، پدیدار شدن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریب اراضی کشاورزی، بورس بازی زمین و رانت خواری، آسیب های اکولوژیکی و... مشاهده نمود. ازاین رو، تحلیل کاربری اراضی در این محدوده ضرورت دارد. برای این منظور نخست با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 و با تکیه بر بعد ریخت شناسی ساختار فضایی، تغییرات کاربری اراضی استخراج، تحلیل و برای سال 1410 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، نظام کاربری اراضی منطقه به طور شدیدی متأثر از پدیده خزش شهری است، که این امر زمینه تحول کاربری های اراضی روستاها به ویژه اراضی کشاورزی را فراهم کرده است. همچنین، عوامل و نیروهای درونی و بیرونی مختلف با منشاء محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در تغییر کاربری اراضی اثرگذار بوده اند، که در این میان نقش منابع آب و جریان جمعیت از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر عوامل برخوردار است. درواقع، روستاها به منزله عرصه تکمیلی برای کارکردهای شهر کاشان شده اند.
۵۷.

چارچوب مفهومی توسعه مسکن روستایی پایدارمبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی

کلید واژه ها: مسکن مسکن پایدار فرانوگرایی سکونتگاه های روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
مسکن پدیده ای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مکانی- کالبدی است که با هدف فراهم کردن شرایط مناسب زیست و زندگی بر پا می شود. یکی از مسائلی که به شدت توجه همگان را به خود معطوف داشته، مسکن پایدار همگام با توسعه انسانی است. پژوهش حاضر با هدف ارایه چارچوب مفهومی مسکن روستایی پایدار در ایران مبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی تهیه شده است. بدین منظور محتوای تعداد 47 مقاله علمی مرتبط با موضوع توسعه مسکن روستایی در ایران که در بازه زمانی1399- 1386 در نشریات و کنفرانس های داخلی به چاپ رسیده بودند، با بهره گیری از روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر روش فرا ترکیب، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته های، پژوهش نشان می دهد که چارچوب مفهومی توسعه یکپارچه مسکن روستای، مناسب ترین چارچوب برای بهره برداری در برنامه ریزی توسعه مسکن روستایی است که اغلب ویژگی هایی  کلیدی مورد تاکید در مقالات مورد بررسی را در بر می گیرد. چارچوب پیشنهادی مؤلفه های انطباق پذیری با محیط زیست، بهینه گی در مصرف انرژی، داشتن احساس سرزندگی، خاطره معنا، وحدت انسانی و واقع بودگی، مناسبت با موقعیت اجتماعی روستاییان، مشارکت جامعه روستایی، استطاعت مالی در ساخت، هزینه نگهداری مسکن، اشتغالزایی در بازار مسکن، دسترسی به خدمات، داشتن روح و هویت مکانی، دوام و ماندگاری مصالح ساخت را، در قالب پنج بعد محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، روان شاختی و کالبدی– فضایی مورد توجه قرار می دهد.
۵۸.

چشم انداز مطلوب نظام اسکان سکونتگاههای روستایی مستقر در دریاچه سد سیمره؛ مورد: دهستان زیرتنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام اسکان سکونتگاههای روستایی سد سیمره دهستان زیرتنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
یکی از مهمترین عواملی که از بعد سیاسی (برنامه ریزی) بر ساختار و کارکرد سکونتگاه های روستایی اثر می گذارد، پروژه های عمرانی به ویژه احداث سدها است. سد سیمره که بر روی رودخانه سیمره بین استانهای لرستان و ایلام قرار گرفته است، یکی از این سدهاست. این سد، به علت ویژگی ساختاری و کارکردی اش شدیدا نظام اسکان را در محدوده اجرایش تحت تاثیر قرار داده است. این تحقیق با هدف تبیین اثرات احداث سد سیمره بر نظام اسکان محدوده مورد مطالعه و ترسیم چشم انداز مطلوب مداخله در این نظام انجام شده است. روش انجام این تحقیق، توصیفی، تحلیلی وترکیبی است. روش جمع آوری اطلاعات، روش جمع آوری کتابخانه ای– پیمایشی می باشد. محدوده جغرافیایی این تحقیق 14روستای دهستان زیرتنگ است. تعداد نمونه مورد مطالعه در محدوده جغرافیایی شامل 10روستا و 184خانوار می باشد. برای تعیین حجم نمونه روستاها و خانوارها، از فرمول کوکران استفاده گردیده است. روش نمونه گیری با توجه به تعداد نمونه ها روشهای طبقه ایی و تصادفی انتخاب گردید. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (A.H.P) و مدل سوات (SOWT) استفاده گردید. بررسی انجام گرفته، نشان داده است که ایجاد سد سیمره در محدوده دهستان زیرتنگ به عنوان عامل بیرونی، اگرچه از نگاه سیاستگذاران امری اجتناب ناپذیر بود، ولی سیاست مداخله ( خرید داراییها) برای سامان دادن به نظام اسکان متناسب با ویژگیهای ساختاری-کارکردی آن نبود.
۵۹.

تحلیل توزیع فضایی اعتبارات عمران روستایی، جهت اجرای طرح هادی روستاها در شهرستان بردسیر

کلید واژه ها: توزیع فضایی اعتبارات روستایی طرح هادی روش تاپسیس شهرستان بردسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
ایجاد عدالت اجتماعی در روستاها یکی از عواملی است که زندگی در روستاها را پررونق تر کرده و نه تنها می تواند مانع دفع جمعیت باشد، جاذب جمعیت نیز می تواند باشد. در این میان توزیع متعادل توزیع و اعتبارات روستایی از جمله مهمترین عوامل ایجاد کننده عدالت اجتماعی در محیط روستایی است. بنابراین برای این منظور، با استفاده از روش دلفی هفت عامل خصایص جمعیت، خصایص فضایی، خصایص کالبدی، خصایص اقتصادی، جاذبه گردشگری، خصایص محیط طبیعی، خصایص مدیریتی نهادی جهت تحلیل توزیع فضایی اعتبارات عمران روستایی در رابطه با اجرای طرح هادی روستاها در شهرستان بردسیر مشخص شدند که به 23 زیرعامل تقسیم می گردند. سپس با استفاده از روش AHP اقدام به اولویت بندی معیارها و زیرمعیار شد، نتایج این بخش مشخص کرد که عوامل اقتصادی با 0.261 و ابعاد خانوار با 0.145 مهمترین معیار و زیرمعیار بودند. برخی از معیارها از جمله فاصله از جاده از قبل وجود نداشته اند و با استفاده از این ابزار تهیه شدند، همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه هر زیرمعیار براساس اهمیت آنها طبقه بندی مجدد شد. در نهایت رتبه بندی روستاها با استفاده از روش تاپسیس انجام گرفته ونتایج گویای این بود که از بین 32 روستایی که در گذشته ،طرح هادی در آنها اجرا وتخصیص اعتبار گردیده است، فقط 12 روستا در اولویت های بالای برنامه تاپسیس قرار دارندو 5 روستانیز در پایین ترین سطح اولویت قرار دارند، که طرح هادی در آنها اجرا شده است. در واقع می توان نتیجه گرفت که تا قبل از این به معیارهای جغرافیایی در توزیع اعتبارات روستایی توجه چندانی نشده است.
۶۰.

سنجش ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستایی پیرامون دریاچه ارومیه (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت سازگاری خشکسالی دریاچه ارومیه شهرستان میاندوآب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن I در نرم افزار GIS بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازه کند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 67/6 درصد در سطح سازگاری متوسط، 33/13 درصد در سطح سازگاری پایین و 67/66 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن I از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد. امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن I در نرم افزار GIS بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازه کند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 67/6 درصد در سطح سازگاری متوسط، 33/13 درصد در سطح سازگاری پایین و 67/66 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن I از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان