مقالات
حوزه های تخصصی:
کارکرد سیاسی واحدهای مختلف درون کشوری به نوع حکومت و سیستم سیاسی کشور بستگی دارد. مدیریت سیاسی فضا، بیشتر تسهیل حاکمیت تا پایین ترین سطح سیاسی است. بیشتر پژوهشگران صرفاً به توصیف کارکردی و ساختاری مدیریت سیاسی فضا و تشریح چگونگی تقسیمات کشوری اکتفا کرده و از توجه به تأثیر عوامل مختلف بر شیوه مدیریت سیاسی فضا غافل بوده اند. ماهیت پژوهش اکتشافی بوده و محتوا توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش تحلیل گفتمان است و از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. گفتمان طبق یک تعریف مسلط، منطق فکری و عملی حاکم بر یک دوره زمانی و مکانی خاص است، ایدئولوژی یک حکومت را می توان یک گفتمان هژمونیک محسوب کرد. ایدئولوژی حکومت در کوبا تاثیر خاصی بر مدیریت سیاسی فضای آن گذاشته است. ویژگی های کوبا در قالب تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، تشریح و سپس تاثیر گفتمان حاکم بر کوبا در مدیریت سیاسی این کشور بعد از انقلاب 1959 تحلیل و بررسی شد. بعد از انقلاب 1959 ایدئولوژی مارکسیسم، ضرورت توجه به همه آحاد ملت کوبا را مورد توجه قرار داده و در همه مسائل این کشور نمود پیدا کرد. از نتایج پژوهش چنین بر می آید که مدیریت سیاسی فضا در کوبا تمرکزگرا با تکیه بر تفکیک قوا بوده و قانون اساسی آزادی های مدنی و مذهبی را به رسمیت می شناسد. انسداد گفتمان انقلابی کوبا بعد از فروپاشی شوروی موجب بازنگری در قانون اساسی شد، که این اصلاح و بازنگری استیلای گفتمان انقلابی کوبا را تا امروز تضمین کرده است.
عوامل اثرگذار بر شکل گیری خزش روستایی در ناحیه چمستان مطالعه موردی: شهرستان نور، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خزش، یکی از ویژگی های شناخته شده در بیشتر سکونتگاه های روستایی است که موجب تخریب اراضی طبیعی و کشاورزی و در نتیجه تغییر کاربری اراضی می شود. با توجه به اهمیت موضوع، نوشتار حاضر در پاسخ به این پرسش اساسی تحقیق که چه عواملی در شکل گیری پدیده خزش در اراضی سکونتگاه های ناحیه چمستان شهرستان نور مؤثرند، تدوین شده است. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، پژوهشی توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی 87 سکونتگاه ها روستایی ناحیه چمستان بوده که بر اساس تخصیص متناسب، تعداد 17 روستا انتخاب شد. سپس با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، برحسب جمعیت و خانوار هر روستا، 250 سرپرست خانوار، به عنوان نمونه انتخاب شده و پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده میان آن ها توزیع شد. همچنین، از مدیران محلی (شوراها و دهیاران) نیز به دلیل داشتن مسئولیت نظارت و کنترل تغییر کاربری اراضی در مناطق روستایی به صورت تمام شماری پرسشگری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که شکل گیری خزش در سکونتگاه های روستایی چمستان تحت تأثیر شرایط توپوگرافی و اقلیمی متنوع، کاهش درآمد خانوارهای روستایی از محل کشاورزی و افزایش قیمت و بورس بازی زمین پس از تغییر کاربری، پایین بودن قیمت محصولات کشاورزی، پایین بودن بهره وری سرمایه در بخش کشاورزی، افزایش و رشد جمعیت روستایی، مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها، گسترش خانه های دوم، بهبود حمل و نقل و ارتباطات، ضعف در تدوین دستورالعمل آیین نامه مربوط به قانون کاربری اراضی، ضعف در کنترل و نظارت بر ساخت و ساز و سیاست های حمایتی ضعیف از کشاورزان، بوده است.
تحلیل سیستمی تقسیم سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری به عنوان یکی از ابزارهای سازماندهی با دو هدف بهینه کردن مکان ها و بهینه کردن کارکردها و فعالیت ها صورت می پذیرید که نهایتاً سبب بارورسازی ظرفیت های درون مکانی و دستیابی به توسعه محلی، ملی و منطقه ای خواهد شد. حال از آنجا که تصمیمات نادرست مرتبط با فضای جغرافیایی کشور می تواند با توجه به وجود شرایط طبیعی نامتوازن، عدم توزیع یکنواخت منابع حیاتی و وجود یک سیستم حکومتی متمرکز که منجر به عدم توزیع بهینه جمعیت و امکانات در کشور ایران شده است؛ می تواند موجب بروز و ظهور عوامل چالش زای گوناگون، ناهمگونی هایی همچون توسعه نامتوازن استان ها و بطور کلی ایجاد آثار منفی بر منافع کشور شود. در این میان شناخت چگونگی اثرگذاری عناصر و عوامل مؤثر بر تقسیم سیاسی فضای ایران با هدف کسب دید واقع بینانه و همه جانبه در این زمینه، جهت رفع و حل چالش های موجود و کاهش و کنترل آثار منفی عوامل و عناصر نامبرده جهت تحقق اهداف تقسیم سیاسی فضا ضروری می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای- میدانی و بکارگیری آزمون استنباطی فریدمن جهت شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تقسیم سیاسی فضای ایران در قالب تفکر سیستمی انجام شد. سپس از طریق تحلیل سیستمی همراه با ارائه مدل در بستر نرم افزار vensim به ارزیابی میزان و چگونگی نقش آفرینی عناصر مؤثر در تقسیم سیاسی فضای ایران پرداخته شد. در نهایت دریافتیم از میان عوامل مؤثر شناسایی شده، سه عامل شکل حکومت، عوامل غیررسمی و جمعیت غالباً بیشترین تأثیر منفی را بر تقسیم سیاسی فضای ایران دارند.
میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر از بعد کالبدی- اجتماعی در شهر جدید سهند مطالعه موردی: مجتمع آفتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن مهر یکی از راه حل های کمبود مسکن برای تأمین مسکن افراد کم درآمد جامعه می باشد. اما به لحاظ معماری از همه ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و رضایت مندی ساکنین دچار مشکلات بی شماری است. هدف پژوهش حاضر تحلیل میزان رضایت مندی ساکنان مسکن مهرشهر سهند از بعد عوامل کالبدی و اجتماعی می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت ساکن مجتمع مسکونی آفتاب در شهر سهند که برابر 945 نفر می باشد. حجم نمونه با فرمول کوکران برابر 278 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است. جهت بررسی پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون سؤالات تحقیق، ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف موردبررسی قرار گرفت. پس از تأیید نرمال بودن داده ها، از همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. محاسبات در نرم افزار SPSS و Amos انجام گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی مرتبه دوم بارهای عاملی تمام عوامل کالبدی و اجتماعی بر روی میزان رضایت ساکنین مسکن مهر بزرگ تر از 4/0 بوده و در سطح احتمال 99 درصد معنی دار هستند. آسایش و امنیت با بار عاملی 85/0 بیشترین تأثیر را در رضایتمندی ساکنین از مسکن مهرشهر جدید سهند دارد. پس ازآن به ترتیب زیبایی منظر (با بار عاملی 84/0)، استحکام (با بار عاملی 82/0)، حریم (با بار عاملی 80/0)، تأسیسات و تجهیزات (با بار عاملی 75/0)، مکان یابی بهینه (با بار عاملی 68/0)، سازگاری (با بار عاملی 61/0)، دسترسی (با بار عاملی 53/0) و فرهنگ (با بار عاملی 13/0) قرار دارند. با توجه، به نتایج به دست آمده نتیجه گرفته می شود که در رضایتمندی ساکنین از مسکن مهرشهر جدید سهند عوامل کالبدی و اجتماعی تأثیرگذار بوده و رابطه مستقیمی بین آن ها وجود دارد.
تحول کاربری اراضی در نواحی روستایی پیرامون شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بستر زمان، عوامل و نیروهای درونی و بیرونی، هر یک به شکلی در روند تحولات سکونتگاه های روستایی تأثیرگذارند. به عبارتی کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی و شهری به عنوان یک نظام مکانی- فضایی دائم در حال تحول اند این تحولات از یکسو تحت تأثیر نیروها و روندهای درونی این نظام اند، و از طرفی از عوامل و نیروهای بیرونی که خود از سایر واقعیت های مکانی- فضایی و یا غیر فضایی نشأت می گیرند، تأثیر می پذیرند. بخش مرکزی کاشان نیز در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از 300 هزار نفر جمعیت، از مشکلاتی همچون، عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکز شدید رنج می برد. پیامد منطقی این تمرکز را می توان در رشد کالبدی شهر کاشان، خالی شدن سکنه روستاها، پدیدار شدن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریب اراضی کشاورزی، بورس بازی زمین و رانت خواری، آسیب های اکولوژیکی و... مشاهده نمود. ازاین رو، تحلیل کاربری اراضی در این محدوده ضرورت دارد. برای این منظور نخست با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 و با تکیه بر بعد ریخت شناسی ساختار فضایی، تغییرات کاربری اراضی استخراج، تحلیل و برای سال 1410 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، نظام کاربری اراضی منطقه به طور شدیدی متأثر از پدیده خزش شهری است، که این امر زمینه تحول کاربری های اراضی روستاها به ویژه اراضی کشاورزی را فراهم کرده است. همچنین، عوامل و نیروهای درونی و بیرونی مختلف با منشاء محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در تغییر کاربری اراضی اثرگذار بوده اند، که در این میان نقش منابع آب و جریان جمعیت از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر عوامل برخوردار است. درواقع، روستاها به منزله عرصه تکمیلی برای کارکردهای شهر کاشان شده اند.
تنگناها و چالش های راهبردی و ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل و چالش های اساسی جهان به خصوص در منطقه غرب آسیا موضوع اسرائیل و آینده رژیم صهیونیستی است. به نظر می رسد که این مسئله را باید فراتر از یک مناقشه عادی بین اعراب و رژیم اشغالگر قدس دانست؛ چراکه کل مسائل جهان اسلام را تحت تأثیر قرار داده است. درواقع، برای بسیاری از مسلمانان، نابودی رژیم صهیونیستی به صورت یک آرمان درآمده است. قضاوت درباره اینکه آیا این آرمان محقق می شود یا خیر امر ساده ای نیست که بتوان بدون تکیه بر پژوهش های دانشگاهی بدان پرداخت. بنابراین لازم است تا جوانب مسئله موردبررسی های بیشتری قرار گیرد. در این راستا این مقاله درصدد است تا مهم ترین تنگناها و چالش های راهبردی و ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی را مورد ارزیابی قرار دهد. داده های موردنیاز این پژوهش به روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است و روش شناسی حاکم بر تحقیق نیز ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان می دهد بااینکه رژیم صهیونیستی برخی فرصت ها را در اختیار دارد که از نقاط قوت آن به شمار می رود، درعین حال، با تنگناها و چالش های بزرگی نیز روبرو است. ازجمله مهم ترین این چالش ها می توان به شکاف و دودستگی های سیاسی، اجتماعی و قومی، وابستگی جدی به مهاجرت و پدیده مهاجرت معکوس، بحران هیدروپلیتیک و انرژی، وضعیت دشوار جغرافیایی و نداشتن عمق استراتژیک و نقش آفرینی محور مقاومت اشاره کرد.
تحلیل پیشران های اقتصادی شهر زنجان و اثرات آن بر کیفیت زیست پذیری روستاهای پیرا شهری مطالعه موردی: روستاهای دواسب و پایین کوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم پیوندی بین شهر و روستاهای پیرا شهری، از عوامل اصلی و تعیین کننده توسعه روستایی به ویژه در بُعد اقتصادی است. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل اثرات پیشران های اقتصادی شهر زنجان بر کیفیت زیست پذیری روستاهای پیرا شهری دو اسب و پایین کوه شهر زنجان است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است، برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه و مقالات استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. برای تجزیه وتحلیل از تکنیک تحلیل عاملی و روش تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. در مرحله اول با روش تحلیل عاملی از 27 مؤلفه، 25 مؤلفه بالاتر از 6/0 به دست آمده است که در ادامه موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد متغیرهای مستقل پژوهش حاضر جریان ارتباطی مربوط به بازاریابی و فروش محصولات، جریان خدماتی، جریان مبادله پول، جریان نیروی کار، جریان سرمایه گذاری شهرنشینان در فعالیت های اقتصادی روستاها، جریان ارتباطی جهت خرید و تأمین مایحتاج به ترتیب با ضرایب 044/14، 208/6، 296/4، 565/2، 227/2 و 045/2 در سطح معنی داری p</05 بر متغیر مستقل پژوهش (تاب آوری)، تأثیر مثبت و معناداری داشته است، ازاین رو می توان پذیرفت که بین پیشران های اقتصادی شهر زنجان به عنوان متغیر مستقل و کیفیت زیست روستاهای پیرا شهری به عنوان متغیر وابسته، همبستگی مناسب و قوی وجود دارد. لذا یافته ها نشان از آن دارد که پیشران های اقتصادی شهر زنجان تأثیر زیادی بر کیفیت زیست روستاهای پیرا شهری داشته است.
تحلیل جغرافیایی قطبش اجتماعی در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قطبش و دوگانگی اجتماعی پدیده ای پیچیده ای است که شهرهای بزرگ و کلانشهرهای معاصر را تحت تأثیر خود قرار داده است. این پدیده تحت تأثیر نظام سرمایه داری و سیاست های تمرکزگرایانه دولت ها نمایان شده است. شهرهای ایران نیز به علت سیاست های شبه سرمایه داری پیرامونی و رانتی از این پدیده تأثیر گرفته اند. به طوری که در کلانشهرهای کشور به خصوص اصفهان، نوعی دوگانگی و افتراق اجتماعی و فضایی شکل گرفته است. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر، پهنه بندی و تحلیل فضایی قطبش اجتماعی در سطح بلوک های آماری کلانشهر اصفهان است. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های پژوهش از بلوک های آماری1395مرکز آمار ایران تهیه شده اند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تدوین شاخص ها و استخراج شاخص نهایی قطبش اجتماعی، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspotاست. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های سواد(با ضریب 0/299)، خانوار در واحد مسکونی(0/254)، وضع زناشویی(0/166)، اشتغال زنان (0/147) و محل تولد (0/134) بیشترین تأثیر را بر قطبش اجتماعی در کلانشهر اصفهان دارند. همچنین، 24 محله(12/5 درصد) دارای کیفیت مناسب، 57 محله (29/69 درصد) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، تعداد 46 محله (23/96 درصد) در وضعیت متوسط، 40 محله (20/8 درصد) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 25 محله معادل 13 درصد در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در واقع، بیش از 33 درصد محله های این شهر از لحاظ اجتماعی در سطح غیرقابل قبولی قرار دارند. بنابراین، بیشتر محله های کلانشهر اصفهان در حالت متوسط و نامطلوب قرار دارند(مجموعاً بیش از 55 درصد) و نوعی افتراق اجتماعی در این شهر از لحاظ فضایی رخساره نموده است. در نتیجه، قطبش اجتماعی در کلانشهر بعد جغرافیایی یا مکانی پیدا کرده است. چنانچه محله های دارای ارزش های بالاتر از میانگین در مرکز و تا حدودی در شمال شهر و محله های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق کلانشهر اصفهان قرار گرفته اند.
اثرات گسترش فیزیکی بر تاب آوری زیست محیطی، مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم قرن 21 توجه به گسترش فیزیکی شهر است که اگر بدون برنامه باشد همواره مشکلات متنوعی ازجمله مشکل زیست محیطی را به همراه دارد که نتیجه آن ایجاد مسائلی جبران ناپذیر برای منابع طبیعی خواهد بود. در این تحقیق محدوده بررسی، شهر بابل است که در تماس مستقیم با طبیعت و زمین های کشاورزی قرار دارد. روش تحقیق کمی است و در راستای رسیدن به اهداف، با روش توصیفی و تحلیلی صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده از آمار جمعیتی نشان می دهد جمعیت شهری بابل و امیرکلا از سال 1335 تا 1395، 7/75 برابر شده و به 280695 نفر در سال 1395 رسیده است. نتایج رشد مساحت شهر نشان می دهد مساحت ساخته شده شهری از 226.44 هکتار سال 1336 به 2861.82 هکتار سال 1397 رسیده، یعنی 12/63 برابر شده که نشان می دهد رشد شهر از رشد جمعیت پیشی گرفته است. نتایج حاصل از مدل هلدرن در مورد شهر بابل نشان می دهد که در فاصله سال های 1336 تا 1365 حدود 66 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به رشد جمعیت و 34 درصد رشد شهر مربوط به پراکنش افقی شهر بوده است. ولی اطلاعات به دست آمده مربوط به سال های 1365 تا 1397 نشان از رشد فیزیکی منفی شهر بعد از سال 1365 است که نشان دهنده افزایش تاب آوری زیست محیطی شهر در دهه های اخیر است. نتایج بررسی الگوی سیمای سرزمین نشان دهنده گسترش هسته اصلی شهر و ادغام لکه ها با لکه های اطراف و هسته اصلی شهر و در برگرفته شدن آن هاست. بررسی لکه های حاشیه ای و تراکم آن ها نشان می دهد در طی این سال ها رشد یافته اند و به هسته اصلی شهر پیوستند.