تحلیل عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین کننده است . در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه بندی – تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آماری داده ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیت های موجود هم به صورت یکپارچه شکل نگرفته اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگی های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.