مقاله حاضر در یک نگاه اجمالى به موضوع فلسفه فقه، در مقام نقد و بررسى دیدگاهى است که علم فقه را ناقص، محدود و براى اداره و تدبیر زندگى اجتماعى، ناتوان دانسته و بر این باور است که این علم، حیلتآموز، ظاهربین، مصرفکننده از دیگر علوم، تابع و متاثر از تحولات اجتماعى و سیاسى، تکلیفمدار و نه حقمدار است و جامعه فقهى را نیز لزوما یک جامعه دینى ندانسته و فقه را در پیشبرد جامعه مدرن، ناکارامد معرفى کرده است.
این مقاله در فضایى صمیمى به نقد و تحلیل دیدگاه یادشده پرداخته است. (2)
روح انسان توانایی آن را دارد که از طریق یک سلسله ریاضتها، دست به اعمال خارقالعادهای بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول توجیه و تفسیر نمود. به چنین توانایی، ولایت تکوینی گویند. ریاضتها از نظر اسلام به دو دسته قابل تقسیماند: ریاضتهای غیرمشروع مرتاضان و دراویش، و ریاضتهای مشروع اولیاءالله؛ اولیاء الهی از طریق عبودیت و بندگی خدا به تکامل روحی و معنوی نایل میشوند که نتیجه آن تسلط بر جهان طبیعت است. چنین ولایتی ولایت تکوینی است که راه کسب آن بر روی همگان باز است. بندگی خدا موجب مهار نفس و کسب بینش خاص و نیز سیطره بر جهان طبیعت میگردد. قرآن نمونههایی از ولایت تکوینی انبیاء و اولیای الهی را گزارش میکند که بر اثر عبودیت خالصانه برای آنان حاصل شده است. البته یادآوری میشود که ولایت تکوینی، منافاتی با توحید افعالی ندارد زیرا چنین اموری به اذن و قوه الهی صورت میگیرد.
آنچه در پیش روی دارید متن سخنرانی استاد محقق آیت الله سبحانی ، پیرامون توحید و شرک در عبادت در دانشکده الهیات تهران است. که پس از استخراج از نوار ، و ویراستاری مختصر منتشر می گردد.