سجاد رضایی

سجاد رضایی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۷ مورد.
۴۱.

تاثیر روان درمانی یکپارچه توحیدی بر سازگاری و پرخاشگری مردان ساکن در ندامتگاه

کلید واژه ها: روان درمانی یکپارچه توحیدی سازگاری پرخاشگری زندانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
زمینه و هدف: مدیریت خشم و افزایش سازگاری در مددجویان ساکن در ندامتگاه، اهمیت بالایی در جامعه پذیری افراد محبوس دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر روان درمانی یکپارچه توحیدی بر میزان سازگاری و پرخاشگری در مردان ساکن در ندامتگاه است. روش شناسی: روش مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل 80 مرد زندانی 20 تا ساله است که به دلیل درگیری در شهرستان لاهیجان زندانی شده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 40 نفر) تقسیم شده و گروه آزمایش تحت روان درمانی یکپارچه توحیدی قرار گرفت، درحالی که گروه کنترل چنین مداخله ای را دریافت نکرد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر، 1379) و سازگاری (بل، 1961) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد روان درمانی یکپارچه توحیدی بر نمرات متغیرهای وابسته مؤثر است؛ به عبارت دیگر پس از اجرای مداخله در زندانیان، نمرات پس آزمون سازگاری افزایش (0001/0, P< 282/39F1,77=) و نمرات پرخاشگری، کاهش (0001/0P<، 608/194F 1,77 =) یافت. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشانگر اهمیت تأثیر رویکرد یکپارچه توحیدی بر میزان سازگاری و پرخاشگری در میان زندانیان است. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان با اجرای این طرح در زندان ها و در سطح گسترده تری شاهد کاهش شاخص های منفی نظیر (درگیری، خودزنی، پرخاشگری) و افزایش شاخص های مثبت همچون (آرامش، همکاری، سازگاری) باشیم.
۴۲.

بررسی رابطه ی ارشادگری و رضایت شغلی با توجه به نقش واسطه ای عدالت و تعهد سازمانی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارشادگری رضایت شغلی عدالت سازمانی تعهد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۳۲۸
رضایت شغلی پرستاران به عنوان اعضای مهم تیم سلامت و بزرگترین بخش کارکنان سیستم های مراقبت بهداشتی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی رابطه ارشادگری و رضایت شغلی پرستاران با توجه به نقش واسطه ای عدالت و تعهد سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 205 نفر از پرستاران بیمارستان پورسینای رشت در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه کارکردهای ارشادگری (کاسترو، اسکاندرا و ویلیام)، شاخص توصیف شغل (اسمیت، کندال و هالین)، پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن) و پرسشنامه تعهد سازمانی (آلن و مایر) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و بوت استراپ تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثر مستقیم ارشادگری روی رضایت شغلی معنی دار است؛ همچنین تعهد و عدالت سازمانی نقش واسطه گرانه ای در رابطه ی میان ارشادگری و رضایت شغلی دارند. با توجه به یافته ها می توان انتظار داشت با بهبود ارشادگری در سازمان های درمانی، رضایت شغلی پرستاران افزایش یابد. علاوه برآن سرپرستان بخش های پرستاری می توانند با بهبود رفتارهای عادلانه و متعهدانه شغلی، نقش خود را به عنوان یک ارشادگر سازمانی در جهت تقویت رضایت شغلی پرستاران تحت نظارت خود مستحکم تر نمایند. دلالت های ضمنی این نتایج با محوریت بهبود رضایت شغلی مورد بحث قرار گرفته است.
۴۳.

مقایسه واکنش های پرخاشگرانه، افسرده وار و مکانیسم دفاعی واپس روی در کودکان دارای خواهر یا برادر با و بدون اختلال طیف اوتیسم و نشانگان داون بر اساس آزمون ترسیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترسیم خانواده اختلال طیف اوتیسم نشانگان داون خواهر و برادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه و هدف: زندگی با فرد دارای نیازهای ویژه ممکن است آثار عاطفی بلندمدتی بر خواهران و برادرانش برجای بگذارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه واکنش های افسرده وار، پرخاشگرانه و مکانیسم دفاعی واپس روی در کودکان دارای خواهر یا برادر مبتلا و غیرمبتلا به اختلال طیف اوتیسم و نشانگان داون بر اساس آزمون ترسیم خانواده انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه این پژوهش تمامی کودکان 6 تا 12 ساله دارای خواهر یا برادر با و بدون اختلال طیف اوتیسم و یا نشانگان داون در شهر رشت در سال ۱۳۹۹ بودند. حجم نمونه ۵۵ کودک از جامعه آماری ذکر شده بود (۱۵ کودک در هر یک از گروه های دارای خواهر و برادر مبتلا به اوتیسم یا نشانگان داون و ۲۵ کودک در گروه گواه). گروه های مبتلا به اوتیسم و نشانگان داون به روش هدفمند و گروه فاقد اختلال، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از هر کودک به روش انفرادی آزمون ترسیم خانواده به شیوه کرمن گرفته شد. داده ها با استفاده از روش آماری مجذور خی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سه گروه از نظر متغیر واکنش افسرده وار، پرخاشگرانه، و واپس روی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ امایافته های فرعی پژوهش نشان داد تفاوت بین گروه ها از نظر یکی از مؤلفه های واکنش افسرده وار، یعنی ترسیم در پایین صفحه، معنادار بود (0/03=p). نتیجه گیری: زندگی با فرد با اختلال تحولی ممکن است بر سلامت روان خواهر و برادر فرد تأثیر بگذارد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد آزمون ترسیم خانواده در تفکیک شرایط این کودکان از هم تا حدی نارسا بوده است؛ بنابراین لازم است که شناسایی مبتنی بر آزمون ترسیم خانواده با احتیاط انجام شود و از یافته های بالینی و آزمون های عینی نیز برای اطمینان بیشتر استفاده شود.
۴۴.

اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی

کلید واژه ها: واقعیت درمانی صمیمیت زناشویی بی ثباتی ازدواج طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی در زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زوج های متأهل مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده آموزش وپرورش شهر مشهد بودند که از بین آن ها 24 زوج انتخاب شدند و پس از پاسخ به مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (2000) و شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث (1980) در دو گروه کنترل (12n=) و آزمایش (12n=) به طورتصادفی گمارش شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزشی شرکت داده شد. داده های به دست آمده از طریق کوواریانس تک متغیره، با نرم افزار SPSS پردازش شدند. نتایج نشان داد آموزش گروهی واقعیت درمانی میزان صمیمیت زوجین را افزایش (0/0001P<) و از میزان بی ثباتی ازدواج (تمایل به طلاق) در آن ها کاسته (0/0001P<) است. لذا با توجه به این یافته ها می توان انتظار داشت با اجرای این مداخله در مراکز مشاوره زوجین و دادگاه های خانواده شاهد افزایش صمیمت زناشویی و کاهش میل به طلاق و درنتیجه تحکیم و انسجام بیشتر ساختار خانواده باشیم.
۴۵.

روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عود اعتیاد خطرجویی نظم بخشی هیجان تحمل آشفتگی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون با توجه به نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی از توع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون شهر رشت درسال 1398 بودند. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون های انعطاف پذیری شناختی، تحمل آشفتگی، دشواری در نظم بخشی هیجانی، خطرجویی و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد انجام شد. یافته ها : الگوی نهایی پس از اصلاح (یعنی حذف مسیر دشواری در نظم بخشی هیجان به سمت گرایش به عود اعتیاد) و آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین خطرپذیری با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار و با گرایش به عود اعتیاد، مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم بین دشواری در نظم بخشی هیجان با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار بود. رابطه متغیرهای میانجی، یعنی انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به عود اعتیاد، منفی و معنی دار بود. مسیرهای غیرمستقیم خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان به سوی گرایش به عود اعتیاد از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی معنی دار بودند. نتیجه گیری: رفتارهای خطرجویانه و توانایی اندک در تنظیم هیجانات شدید، ماشه چکان عوداعتیاد هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی معتادان تحت درمان مهارت های تقویت کننده کنترل رفتاری و تنظیم هیجان گنجانده شده و مداخلاتی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و افزایش تحمل آشفتگی طرح ریزی گردد.
۴۶.

تبیین حسرت های بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسرت بازماندگان درجه اول سرطان مرگ زودهنگام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۸۸
مقدمه: تشخیص سرطان، نه تنها شخص درگیر با سرطان، بلکه خانواده او را هم در طول زمان تحت تأثیر قرار می دهد. مراقبان بیماران سرطانی، نقشی اساسی در سیر مراقبت از بیمار، از زمان تشخیص تا هنگام مرگ به عهده دارند . این پژوهش با هدف تبیین حسرت های بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی انجام شد. روش: در مطالعه حاضر از روش پژوهش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. اطلاعات از طریق مصاحبه فردی، عمیق و نیمه ساختارمند با هشت نفر جمع آوری و ضبط شده است. داده های حاصل شده به روش کلایزی تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: مضمون های به دست آمده در زیرمجموعه سه سوال اصلی پژوهش، در چهار مضمون اصلی طبقه بندی شدند که شامل: «عدم رضایت کامل از خود و احساس کوتاهی کردن»، «تلاش برای اجابت آرزو و آرامش بیمار»، «عدم ابراز احساسات کافی» و «تأثیرگذاری کادر درمان» است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، با توجه به کمبودهایی که در زمینه حمایت از خانواده های درگیر با سرطان وجود دارد، لزوم حمایت های پس از سوگ، جهت کاهش خودسرزنشی و افزایش آرامش و اطمینان خاطر افراد داغدار اهمیت یافته و مداخله های مؤثر روانشناسی سلامت برای کاهش آثار آزاردهنده افسوس و حسرت، برای خانواده های درگیر با بیمار سرطانی، در طی بیمار و بعد از فقدان و تجربه سوگ ضروری است.
۴۷.

مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیّه و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدّر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیزم های دفاعی طرحواره های ناسازگار اولیه خودپنداشت اعتیاد مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. تعداد 80 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی و غیر وابسته به مواد در شهر رشت به روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، سبک های دفاعی، و خودپنداشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که افراد وابسته به مواد مخدر به طور معناداری نمرات بالاتری در زیرمقیاس های توانایی ذهنی، جذابیت جسمانی، و مهارت های اجتماعی و نمرات پایین تری در زیرمقیاس های کارآمدی شغلی و عیب ها و حسن ها نسبت به افراد غیر وابسته به مواد مخدر داشتند. همچنین، گروه وابسته به مواد تنها در مکانیسم های دفاعی روان آزرده به طور معناداری نمرات بیشتری نسبت به گروه بهنجار کسب کرد و در مکانیسم های رشد نایافته و رشدیافته تفاوت معنی داری بین آنها یافت نشد. در نهایت، گروه وابسته به مواد به طور معناداری نمرات بیشتری در زیرمقیاس های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نسبت به گروه بهنجار کسب کردند اما در زیرمقیاس دیگرجهت مندی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: ابعاد ضعیف خودپنداشت، استفاده از مکانیزم های دفاعی روان آزرده و سطوح بالاتر طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند عوامل احتمالی پرخطر زمینه ساز گرایش افراد به مصرف مواد باشند.
۴۸.

نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در رابطه بین سرسختی روانی و احساس انسجام با کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستان های شهر قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سرسختی روان شناختی احساس انسجام حمایت اجتماعی کارکنان بیمارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در رابطه میان سرسختی روانی و احساس انسجام با کیفیت زندگی در سال 1396 انجام شد. روش: در پژوهشی با طرح همبستگی، 116 نفر از کارکنان بیمارستان موسی ابن جعفر (ع) و ارتش شهر قوچان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، مقیاس تجدیدنظر شده احساس انسجام آنتونوسکی(1987)، پرسشنامه سرسخت روانی کوباسا (1979) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(1988) پاسخ دادند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی واسطه ای به شیوه ی بارون و کنی (1986) با استفاده از نسخه ی 20 نرم افزار SPSS پردازش شدند. یافته ها: نتایج مشخص ساخت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام هر یک به طور مجزّا با کیفیت زندگی همبسته هستند (01/0p <) و آن را پیش بینی می کنند؛ اما با به میان آمدن حمایت اجتماعی، رابطه بین سرسختی روان شناختی و احساس انجام با کیفیت زندگی بیشتر می شود. نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در تعامل با متغیرهای سرسختی روان شناختی (0001/0p <، 12/39F=) و احساس انسجام (0001/0p <، 85/14F=) باعث افزایش معنی دار واریانس متغیر کیفیت زندگی شد. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی به نیرومندیِ اثرات مثبت سرسختی روانی و احساس انسجام بر کیفیت زندگی می افزاید. بنابراین اجرای مداخلات مدیریتی در محیط بیمارستانی به منظور افزایش حمایت اجتماعی از کارکنان توصیه می شود. نتایج برای مدیران بیمارستانی مورد بحث قرار گرفته است.
۴۹.

اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آسیب مغزی تروماتیک اضطراب شدت درد معنویت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
بروز بیماری های مزمن جسمی، همچون آسیب مغزی تروماتیک سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک انجام گرفت. روش پژوهش حاضر «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران دارای آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان «آیت الله کاشانی» اصفهان در سه ماهه پاییز 1398 بودند. در این پژوهش تعداد سی بیمار دارای آسیب تروماتیک مغزی با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 بیمار). گروه آزمایش معنویت درمانی را طی یک ماه در هشت جلسه دریافت نمودند. پس از شروع مداخله سه بیمار در گروه آزمایش و دو بیمار در گروه گواه از پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه «اضطراب» (بک و همکاران، 1988) و «ادراک درد» (ملزاک، 1997) بودند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه «تحلیل واریانس» با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج نشان دادند معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک دارای تأثیری معنادار است (p<0/001). بدین روی این روش توانست منجر به کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک شود. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که معنویت درمانی می تواند به مثابه یک روش کارآمد برای کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک مورد استفاده گیرد.
۵۰.

مقایسه ی نیمرخ روان شناختی کودکان دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و نشانگان دان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اتیسم نشانگان دان همشیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
زمینه و هدف: زندگی در کنار کودک با نیازهای ویژه، چالش های منحصربه فردی دارد و ممکن است بر سلامت روان همشیر کودک تأثیر بگذارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی نیمرخ روان شناختی کودکان دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و نشانگان دان بود. روش: طرح پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی کودکان 6 تا 12 ساله دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان در شهر رشت در سال 1399 بود. حجم نمونه در کل معادل 55 نفر به دست آمد ) 15 نفر در هر یک از گروه های دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان و 25 نفر در گروه غیر دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان(. گروه های اول و دوم به روش هدفمند و گروه سوم به روش در دسترس انتخاب شدند. فهرست وارسی اختلالات رفتاری کودکان )آخنبا خ و ایلدبروک، 1983 ( توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین 3 گروه از نظر متغیرهای گوشه گیری / افسردگی، اضطراب / افسردگی و رفتار پرخاشگرانه معنادار است ) 05 / p>0 (. یافته ها در رابطه با هر 3 زیرمقیاس چنین بود که کودکان دارای همشیر با نشانگان دان نمرات بالاتری نسبت به کودکان دارای همشیر بهنجار به دست آوردند ) 05 / p>0 (. همچنین کودکان دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم در زیرمقیاس اضطراب / افسردگی نمرات بالاتری نسبت به کودکان دارای همشیر بهنجار به دست آوردند ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: همشیرهای افراد با اختلالات عصبی-تحولی در معرض آسیب های روانی قرار دارند.
۵۱.

ترکیب آتریوم و حیاط مرکزی در هندسه های مختلف و میزان تاثیرات آن بر کاهش مصرف انرژی در ساختمان های آموزشی

کلید واژه ها: معماری پایدار توسعه پایدار کاهش مصرف انرژی آتریوم حیاط مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
طراحی ساختمان هایی که ویژگی صرفه جویی در انرژی و همچنین حفاظت منابع طبیعی را در خود داشته باشند، در زمره اصلی ترین مسئولیت های معماران قرار می گیرد. آتریوم به عنوان یک میانجی اتلاف گرما از فضاهای مجاور را کاهش میدهد و همچنین برای فضاهای مجاور گرما تولید میکند. حیاط مرکزی عنصری است که در بهبود شرایط آسایش در مناطق گرم و خشک نقش موثری را ایفا کرده است. فضای باز حیاط مرکزی با محوریت خود، ابعاد معین جهت گیری و مکان یابی هدفمند عنصری تعیین کننده در بهره مندی انرژی های اقلیمی بوده است، اما امروزه با توجه به محدودیت های موجود در شهرهای بزرگ شاهد کاهش سهم فضای باز جهت ایجاد آسایش حرارتی در معماری معاصر هستیم. لذا با تاکید به نقش سنتی حضور حیاط در زندگی ایرانی، در این مقاله به امکان احیای این عنصر با در نظر گرفتن هندسه های مختلف و همچنین عملکرد آن به عنوان آتریوم در ساختمانهای آموزشی پرداخته می شود لذا در این راستا یک ساختمان آموزشی در برنامه شبیه سازی انرژی پلاس شبیه سازی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که ترکیب حیاط مرکزی و آتریوم تاثیر بسزایی در کاهش مصرف انرژی بویژه در ماه های گرم سال دارد. همچنین مشخص شد که اگر در معماری حیاط مرکزی و آتریوم از هندسه مستطیل استفاده شود کاهش مصرف انرژی بمراتب بیشتری نسبت به سایر فرم ها بهمراه دارد.
۵۲.

پیش بینی خودگویی مثبت و منفی بر اساسی تیپ های شخصیتی انیاگرام در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودگویی مثبت و منفی انیاگرام دانشجویان شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودگویی مثبت و منفی براساس تیپ های شخصیتی انیاگرام در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 215 نفر از دانشجویان که طی دوران قرنطینه ناشی از همه گیری کووید-19 درسال 1399 به صورت مجازی تحصیل می کردند، به روش نمونه گیری دردسترس از بین رشته های تحصیلی مختلف انتخاب و به پرسشنامه خودگویی کالوت (STI، 2005) و شاخص تیپ انیاگرام ریزو-هادسون (RHETI، 2003) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری، پس از کنترل متغیر سن، استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که تیپ جستجوگر به طور مستقیم و معنی دار نمرات خودگویی مثبت را (049/0p= ، 35/0 β=) و تیپ فردگرا به طور مستقیم و معنی دار خودگویی منفی را پیش بینی می کند (023/0p= ، 47/0 β=). سایر ابعاد شخصیت انیاگرام تعیین کننده معنی دار نمرات خودگویی نبودند (05/0p>). در مجموع متغیرهای پیش بین به ترتیب 13 و 22 درصد از واریانس متغیرهای ملاک خودگویی مثبت و منفی را تبیین کردند. اشتیاق برای کشف رازهای جهان، تفکر و تحقیق و عدم انتظار از دیگران برای خودکفایی زمینه ساز خودگویی مثبت در "تیپ جستجوگر" است. علاوه برآن تراژدی عشق گمشده و عاشق پیشگی های شاعرانه، انزوا طلبی، حساسیت عاطفی و نارضایتی از وضع موجود، افراد دارای "تیپ فردگرا" را مستعد افسردگی می کند و با خودگویی منفی همایند است. یافته های این پژوهش دریچه ای به روی فهم روابط ابعاد شخصیت و گفتگوی انسان با خود باز می کند.
۵۳.

رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسال با پیروی از درمان در بیماران مزمن: نقش میانجی تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
یکی از چالش های اصلی درمان بیماری مزمن، تبعیت بیماران از دستورات درمانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجیگرانه تاب آوری در رابطه بین در رابطه بین سبک های دلبستگی و تبعیّت از درمان در مبتلایان به بیماری مزمن بود. طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت و فشار خون استان گیلان درسال 1399 بود. تعداد 399 نفربه روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس دلبستگی کالینز و رید(RAAS)، مقیاس تاب آوری کونر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو انجام شد. پردازش داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار AMOS-24 و تحلیل بوت استراپ در برنامه Macro پریچر و هایز (2008) انجام شد. بین تبعیّت از درمان با تاب آوری و سبک دلستگی ایمن و اجتنابی رابطه مستقیم معنی دار یافت شد (01/0p<). اما بین تبعیّت از درمان با دلسبستگی دوسوگرا رابطه ای مشاهده نشد (05/0p>). برازش مدل میانجی پس از حذف دو مسیر غیرمعنادار بهبود یافت و با آزاد کردن خطای کوواریانس بین دلبستگی دوسوگرا با دلبستگی ایمن و اجتنابی برازش مطلوبی حاصل شد (00/1CFI=،086/0RMSEA=). تحلیل بوت استراپ آشکار ساخت تاب آوری در رابطه بین متغیرهای درونزا و برونزا به طورمعنی داری میانجیگری می کنند. ضریب تعیین مدل نهایی نشان داد تمامی متغیرهای برونزا و میانجی، 21 درصد از تغییرات تبعیت از درمان را پیش بینی می کنند. تاب آوری و الگوی دلبستگی در تبعیت بیماران از پروسیجر درمان دارای اهمیت هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی مبتلایان به بیماری مزمن مهارت ها و راهبردهای مقاومت در برابر استرس بیماری و افزایش ظرفیت مقابله سازگارانه با شرایط تهدید کننده زندگی گنجانده شود. شماره ی مقاله: ۲
۵۴.

واکاوی علل عدم تزریق واکسن COVID-19 در جامعه ایرانی: یک پژوهش پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کووید- 19 واکسن گریزی تزریق واکسن جامعه ایرانی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
اگرچه انجام واکسیناسیون یکی از راه های پایان پاندمی بیماری کووید-19 قلمداد می شود، با وجود این بسیاری از افرادی که دسترسی به واکسن دارند از دریافت آن خودداری می کنند. هدف پژوهش حاضر واکاوی دلایل افرادی بود که علی رغم در دسترس بودن واکسن کووید-19 از دریافت آن خودداری می کردند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی است و در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه ایرانیان 18 تا 55 ساله ساکن ایران تشکیل دادند که تا زمان شروع پژوهش هیچ نوع واکسنی برای بیماری کووید-19 دریافت نکرده بودند. از میان آن ها 35 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تحلیل داده ها روش هفت مرحله ای کلایزی بود. یافته ها شامل 26 کد اولیه، 12 خوشه و سرانجام 6 مضمون اصلی بودند که مضامین اصلی شامل «ابهام»، «ناکارایی»، «بی اعتمادی»، «تبلیغات»، «ترس» و «بی نیازی» می باشند. ممکن است بتوان نتیجه گیری کرد که سیاست گذاری بهداشتی حول این مضامین در رسانه های جمعی و آموزش مداوم مردم با تکیه بر ابهام زدایی، اعتمادزایی و ایجاد اطمینان خاطر برای اجتناب کنندگان از تزریق واکسن، می تواند منجر به کاهش فرار و اجتناب از دریافت واکسن و بهبود ایمنی جمعی شود.
۵۵.

تبیین مفهوم تنهایی در نوجوانان کم توان ذهنی براساس رویکرد پدیدارشناسی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم توانی ذهنی نوجوانی تنهایی پدیدارشناسی وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
کم توانی ذهنی شاخه ای از اختلالات عصبی- تحولی است که نقایص شناختی و ارتباطی موجود در این افراد موجب شبکه اجتماعی محدودتر در مقایسه با جمعیت عمومی می شود، از سوی دیگر تغییرات رشدی که در طول سال های نوجوانی اتفاق می افتد آسیب پذیری در برابر تنهایی را در نوجوانان کم توان ذهنی افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین تجارب زیستهتنهایی در نوجوانان کم توان ذهنی بر اساس رویکرد پدیدارشناسی وجودی بود. طرح این پژوهش از نوع کیفی و به روش هرمنوتیک بوده و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از نوجوانان کم توان ذهنی خفیف (هوشبر 50 تا 70) و مرزی (هوشبهر 70 تا 85) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرانزلی به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از روش دیکلمن انجام شد. در تحلیل داده ها چهار مضمون اصلی «تنهایی به عنوان تجربهجدایی»، «پیامدهای تنهایی»، «چیستی تنهایی» و «تنهایی به عنوان تجربهاساسی زندگی» استخراج شد که هر یک از این مضامین اصلی، از طریق تحلیل چندین زیر مضمون پدیدار گشت. نتایج پژوهش حاضر همسو با مبنای نظری و پژوهش های پدیدارشناسی وجودی، دلالت بر درک تنهایی به عنوان یک سازهوجودی در نوجوانان کم توان ذهنی دارد. این یافته ها در کنار سایر شواهد پژوهشی مربوط به موضوع تنهایی وجودی، بینشی عمیق برای متخصصان آموزشی و درمانی فراهم می کند که در طرح ریزی برنامه های آموزشی، خدماتی و درمانی برای نوجوانان کم توان ذهنی، درک این افراد نسبت تنهایی وجودی را لحاظ نمایند.
۵۶.

تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی بر اساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم توانی ذهنی عملکرد ذهنی مرزی نوجوانی مرگ پدیدارشناسی وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه و هدف: سوگ و فقدان رویدادی مهم در زندگی افراد با کم توانی ذهنی است. تفکر درباره مرگ و دغدغه ذهنی با سؤالات مربوطه در سنین نوجوانی بسیار رایج است، اما نوجوانان با کم توانی ذهنی معمولاً اطلاعات اندکی درباره مرگ و به ویژه مرگ اطرافیان خود دریافت می کنند. هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی و عملکرد ذهنی مرزی براساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسی وجودی بوده است و جامعه پژوهش شامل نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرانزلی در سال 1401 بود. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از نوجوانان کم توان ذهنی خفیف (هوشبهر50 تا70) و عملکرد ذهنی مرزی (هوشبهر 70 تا 85) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از روش دیکلمن (1992) انجام شد. یافته ها: در تحلیل داده ها سه مضمون اصلی «تجربیات مرتبط با مرگ»، «پیوستگی مرگ در متن زندگی» و «زندگی در برابر مرگ» استخراج شد که هر یک از این مضامین اصلی، از طریق تحلیل چندین زیرمضمون پدیدار شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با مبنای نظری و پژوهش های پدیدارشناسی وجودی، دلالت بر درک مرگ به عنوان یک سازه وجودی در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی دارد و افراد با کم توانی ذهنی از آگاهی بیشتر در مسائل مربوط به مرگ استقبال می کنند. نوجوانان با کم توانی ذهنی بیان کردند درحالی که برای معنا دادن به زندگی تلاش می کنند، معمولاً اطرافیان نیاز های تحولی آنها را نادیده می گیرند. این یافته ها در کنار سایر شواهد پژوهشی مربوط، به موضوع مرگ وجودی که به آگاهی آنها از محدودیت هستی خود در چارچوب یک زندگی محدود به زمان اشاره دارد، بینشی عمیق برای متخصصان آموزشی و درمانی فراهم می کند که در طرح ریزی برنامه های آموزشی و توانبخشی برای نوجوانان با کم توانی ذهنی دارای اهمیت است.
۵۷.

تبیین بدکارکردی سیاست داخلی و خارجی قذافی، بر اساس منطق رویکرد سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۴۹
سیر نظریه پردازی در روابط بین الملل از سطوح خرد به سطوح کلان در حرکت بوده است. درنهایت سازه انگاری به عنوان رویکرد میان برد با تأکید بر عوامل ساختاری و فرد انسانی به عنوان کارگزار برای مطالعه پدیده های سیاسی و اجتماعی مطرح شد. اهمیت این موضوع ناشی از افزایش نقش دولت ها و افراد در کنار نقش محدودساز و امکان سازِ ساختارها در شکل دادن به نظام بین الملل، رفتار سیاست خارجی و منافع ملی است. این مقاله با روش توصیفی تبیینی به بررسی دلایل بدکارکردی سیاست خارجی قذافی بر اساس مفروضات نظریه سازه انگاری که رویکردی میان برد است، می پردازد. هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که علت بدکارکردی سیاست خارجی قذافی در دوران حکومتش چه بود؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است، تضاد سیاست خارجی و داخلی برآمده از افکار قذافی با معانی بیناذهنی داخلی، منطقه ای و بین المللی عامل اصلی بدکارکردی سیاست خارجی وی در دوران حکومتش بوده است.
۵۸.

نقش میانجی توجه متمرکز بر خود و دیگری در رابطه بین سامانه های بازداری فعال سازی رفتاری و نشانه های افسردگی در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه های افسردگی سامانه فعال سازی/ بازداری رفتاری توجه متمرکز بر خود مدل میانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: توجه به عوامل شناختی موثر و تدوام بخش افسردگی، از اولویت های پژوهشی و درمانی است. هدف از پژوهش حاضر آزمون مدل میانجی توجه متمرکز بر خود و دیگری در رابطه بین سامانه های بازداری_فعال سازی رفتاری و نشانه های افسردگی در بیماران افسرده بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی_مقطعی در قالب یک طرح همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری از بین افراد افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره قم در نیمه اول سال 1400 انجام شد که به روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سامانه های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS)، پرسشنامه افسردگی Beck و پرسشنامه کانون توجه (FAQ) استفاده شد. داده ها در محیط نرم افزارهای SPSS-26و AMOS-24 از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. به منظور آزمون معنا داری مسیرهای غیرمستقیم از تحلیل بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: الگوی نهایی پس از اصلاح، از طریق حذف مسیر سامانه بازداری رفتاری به نشانه های افسردگی و توجه متمرکز بر دیگری، با آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت (968/0CFI=،090/0RMSEA=). سایر مسیرهای مستقیم، معنا دار بودند (05/0P<). تحلیل بوت استراپ آشکار ساخت توجه متمرکز بر خود در رابطه بین سامانه فعال سازی رفتاری و نیز سامانه بازداری رفتاری با نشانه های افسردگی نقش میانجیگرانه دارد (0001/0>P). نتیجه گیری: توجه متمرکز برخود به عنوان یک میانجیگر کلیدی می تواند اثرات محافظتی فعالیت سامانه فعال ساز رفتاری را بر نشانه های افسردگی بکاهد و از سوی دیگر اثرات مخرب فعالیت سامانه بازداری رفتاری را بر نشانه های افسردگی تشدید نماید.
۵۹.

Self-Compassion in Diabetic Patients: Relationships of Type-D Personality with Psychological Well-Being and Self-Care(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Self-compassion Diabetes Mellitus-Type 2 Self-care Type D Personality Psychological well-being

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۵
Objective: This research investigated the mediating role of self-compassion in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors in patients suffering from type 2 diabetes. Research Method: The statistical population of this research included all patients with type 2 diabetes in the cities of Rasht and Rezvanshahr in 2020-2021. In this descriptive cross-sectional study, 368 patients were selected through purposive consecutive sampling. The participants completed the questionnaire of the summary of diabetes self-care activities (SDSCA), type D personality scale (DS-14), Ryff's scale of psychological well-being (RSPWB), and self-compassion scale – short form (SCS-SF). The data were processed through structural equation modeling (SEM) in AMOS-24. Bootstrapping was carried out by Preacher and Hayes’ (2008) macro to analyze the mediating relationships. Results: According to the bootstrapping analysis, self-compassion plays a significantly mediating role in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors (in all cases p<0.0001). The coefficient of determination of the final model demonstrated that all exogenous and medicating variables can predict 89% of the psychological well-being changes and 87% of self-care behaviors. Conclusions: Self-compassion can serve as a buffer and reduce the destructive effects of the type D personality on the psychological well-being and self-care behaviors in diabetic patients. Thus, taking measures to train and strengthen self-compassion is essential in the psychological treatment of diabetic patients.
۶۰.

نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه بین روان بنه های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانان اضطراب اجتماعی روان بنه های ناسازگار اولیه منبع کنترل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۰
پژوهش حاضر درصدد است به تعیین نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه بین روان بنه های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی نوجوانان بپردازد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر شاغل به تحصیل مدارس دولتی و غیردولتی مقطع متوسطه ناحیه 1 شهر رشت در سال تحصیلی 92- 93 بودند. لذا نمونه ای به حجم 400 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و به مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان (SAS-A)، پرسشنامه روان بنه های ناسازگار یانگ و مقیاس منبع کنترل راتر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی واسطه ای به روش بارون و کنی تحلیل شدند. تحلیل های همبستگی پیرسون نشانگر رابطه مثبت و معنی دار بین روان بنه حوزه بریدگی و طرد، حوزه خودگردانی- عملکرد مختل، حوزه محدودیتهای مختل، حوزه دیگر جهت مندی، حوزه بازداری و اضطراب اجتماعی به ترتیب با مقادیر 60/0، 55/0، 39/0، 54/0، 50/0 بود. همچنین یافته ها نشان داد در این رابطه منبع کنترل قادر به تعدیل رابطه اضطراب اجتماعی و روان بنه های ناسازگار اولیه (در هیچیک از حوزه ها) نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان