سعید بینای مطلق

سعید بینای مطلق

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴ مورد.
۱.

آشتی لوگوس و موتوس بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، بویژه همر، در پرتو گفتگوی پارمنید

کلید واژه ها: لوگوس یک یک یک هستنده شمار بی نهایت هستندگان موتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
موضع افلاطون در نسبت با شاعران دوگانه است: گاه به ستایش از ایشان یاد می کند، گاه به نکوهش. هدف این مقاله بازاندیشی این دوگانگی است با نظر به گفتگوی پارمنید . پرسش نخست این است: از چه روی افلاطون نگاه دوگانه ای به شاعران دارد؟ افلاطون، به هنگام نقد شاعران، در اینجا هُمر، دست ِکم، میان دو مرتبه (لایه) از واقعیّت در اشعار وی تمیز می نهد: نخست اشعاری را برمی گزیند که متناسب برای تربیت کودکان، و سازگار با قانون است. دسته ی دیگر، اشعار سروده به استعاره و رمز، را فرومی نهد، زیرا فهم این اشعار برای عموم دشوار است. برای همین می توانند انگیزه ای برای بزهکاری، پایمال کردن قانون، و درنتیجه فروپاشی دولت شهر فراهم آورند. شاعران بدرستی نمی دانند چه چیز مناسب جامعه و سازگار با قانون ست، و چه چیز چنین نیست. برای مثال، زئوس، بگفته همر، علت هر آن چیزیست که برای انسان ها روی می دهد، چه نیک و چه بد: در آستانه زئوس دو خمره قرار دارند، یکی لبالب از سرنوشت های نیک، دیگری لبریز از سرنوشت های شوم. زئوس به یک اندازه از این و از آن بر می دارد. اشعاری از این دست، استعاری و آمیخته به ابهام، می توانند، اگر در جامعه پراکنده شوند، بنیاد قانون را براندازند. خدا، از نظر افلاطون، به عکس، علت چیز های کمی ست که جملگی نیک اند، برای بدی علت دیگری باید یافت. لذا، به گفته ی افلاطون، تنها گروه اندکی شایسته ی شنیدن اشعار شبهه بر انگیز و دریافت معانی آنند. پرسش دوم این است: این اشعار، در کدام گفتگو، برای این جمع اندک، بازگو می شوند؟ خواهیم دید، این اشعار، در گفتگوی پارمنید بیانی فلسفی می یابند. ولی چرا در این گفتگو که موجزترین و انتزاعی ترین( هندسی ترین، به لحاظ سبک) گفتگوی افلاطون است؟ موضوع پارمنید توصیف دیالکتیک، یا بازی یک و بسیار است. به بیان دیگر، افلاطون در اینجا به هستی کل نظر دارد، از آن روی که هرچه هست: از نیک و بد، خیر و شر، مرتبه معقول و مرتبه محسوس، (ونه تنها قلمرو محسوس آنگونه که برخی از شارحان این گفتگو می پندارند) در آن پدیدار می شوند. بنابرین موضوع آن دیگر دولت شهر(مدینه)، ضرورت قانون و در نتیجه تمیز میان نیک و بد، درست و نادرست نیست، بلکه آنچه هست، از آن روی که هست. از این روست که در آن، موتوس و لوگوس، به گونه ای، آشتی دارند. بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، در واقع، طرح این دو پرسش و تلاشی است برای پاسخ به آن.
۲.

تأملی بر دوگان نفس- بدن در آیین اورفه و تأثیر آن بر آموزه نفس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین اورفه اسطوره نفس نامیرایی نفس سقراط افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
تمایزانگاری میان نفس و بدن در تاریخ فلسفه بحثی است درازدامن که تا به امروز دستمایه پژوهش های متعدد و پذیرای آرای سلبی و ایجابی در حوزه های مختلف از مباحث الهیاتی تا علوم شناختی بوده است. غالب مفسران بر این باورند که نخستین بارقه های شکل گیری این تمایزانگاری – دست کم در حوزه فلسفه - در تأملات متفکران اورفه ای و آن بخش از مناسک آنان یافت می شود که ناظر به مراقبت و پرورش پاره الهی و نامیرای وجود انسان است. در این پژوهش، پس از نظر به آموزه نفس در آیین اورفه و بررسی خاستگاه اسطوره ای آن، به پاره هایی از محاورات افلاطون ناظر به آموزه نفس اشاره می کنیم که معتقدیم بر اساس مضامین اورفه ای صورت بندی شده و به استناد آن ها می توان افلاطون را حکیمی اورفه ای دانست و روش فلسفی او، دیالکتیک را در کنار آموزه های نظری، سلوکی عملی در راستای تعالی و رهایی آن پاره الهی تفسیر کرد.
۳.

گونه شناسی ویژگی محوری خدا در کتب مقدس ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
در کتب مقدس ادیان ابراهیمی، یعنی عهدین و قرآن، ویژگی هایی محوری به خدا نسبت داده شده است. این ویژگی ها خدا را برای مخاطب قابل شناسایی می کند و تصویری از او در ذهن پدید می آورد. هر یک از این کتب مقدس، به خدای دین خود ویژگی هایی نسبت داده اند که با دیگر ادیان، وجوه اشتراک و افتراقی دارد. این ویژگی ها در همه ابعاد دین نفوذ می کنند و از این رو، بسیار مهم و اساسی تلقی می شوند و فضای دیانت را شکل می دهند. به طور معمول، یک ویژگی خدا در هر دین از بین سایر ویژگی ها دارای اهمیت محوری است و هر ویژگی دیگری مکمل یا پرتویی از آن محسوب می شود. در این مقاله تلاش می شود ویژگی های محوری خدای متشخص در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از خلال آیات عهدین و قرآن به دست آید. دانستن این ویژگی های محوری، ما را در فهم بهتر راه خاص هر دین به سوی مقصد متعالی خویش یاری می کند و گفتگو بین پیروان آنها را تسهیل می کند. سه ویژگی روح، کلمه و نور در این سه دین اهمیتی اساسی دارند؛ اما هر یک از این سه، در هر دین نقشی مرکزی ایفا می کنند.
۴.

بررسی تطبیقی جایگاه خدا نزد ابن سینا و سوآرز با توجه به موضوع مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موضوع مابعدالطبیعه سوآرز ارسطو الهیات خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۳۳۹
یکی از مسائل مهم پیش روی فلاسفه و الهیات دان های قرون وسطایی، اعم از اسلامی و مسیحی، جایگاه خداوند با توجه به موضوع مابعدالطبیعه مطرح شده ارسطو است. ارسطو موضوع مابعدالطبیعه را «موجود بما هو موجود» می داند و بیشتر فلاسفه یونانی مآب معتقدند موجود بما هو موجود همان خداوند است. این درحالی است که ابن سینا و سوآرز با تفسیرشان از موضوع مابعدالطبیعه، بیان می دارند خداوند نمی تواند موضوع مابعدالطبیعه باشد؛ اما در عین حال از مابعدالطبیعه نیز جدا نمی شود. ابن سینا مانند ارسطو، موضوع مابعدالطبیعه را موجود بما هو موجود می داند؛ اما برخلاف ارسطو و یونایی ها موجود را به نحو عام در نظر می گیرند که شامل همه موجودات ازجمله مبادی و علل نخستین می شود؛ بنابراین، بحث درباره خدا بخشی از این علم محسوب می شود. سوآرز نیز موضوع مابعدالطبیعه را موجود بما هو موجود واقعی از حیث اسمی می داند و با بیان این موضوع، اولاً هستی های خیالی را از دایره بحث مابعدالطبیعه جدا می سازد و دوم، با آوردن قید اسمی، آن را مخصوص هستی بالامکان می کند. با این بیان، موضوع مابعدالطبیعه صرفاً شامل خداوند تنها نمی شود؛ بلکه جوهرهای غیرمادی (مجرد) و اعراض واقعی جواهر مجرد را نیز در بر می گیرد که این نشان دهنده هستی شناسی جدید است. در این نوشتار، سعی شده است در ابتدا موضوع مابعدالطبیعه بین این دو فیلسوف بررسی شود، سپس به روش تحلیلی تطبیقی، جایگاه خداوند در مابعدالطبیعه مشخص شود.
۵.

پرتوی بر فیلسوف تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۴۹۶
هراکلیت افسوسی (550-480 پ م) از دیرباز فیلسوف تاریک نامیده می شود. نخستین بار تیمون اهل فیلیونت [i] ، طنزنویس قرن سوم پیش از میلاد، سبک بیان هراکلیت را «معمّاوش» [ii] نامید. صفت سبک، سپس، به صاحب سبک داده شد. سرانجام هراکلیت فیلسوف «تاریک» [iii] نام گرفت. بنابرین عنوان کتاب پیشینه ای دیرینه دارد. درباره پیش سقراطیان، به فارسی، منابع دیگری در اختیار نداریم، مگر نخستین فیلسوفان یونان ، از مرحوم شرف الدین خراسانی، یا جهان شناسی هراکلیتوس افسسی هم راه با متن و ترجمه پاره نوشته های برجای مانده از او ، از مهدی کهندانی؛ ازاین رو باید به فیلسوف تاریک خوشامد گفت. کتاب، نوشته داریوش درویشی، چاپ نشر پرسش، 1391، و پژوهشی است در آرای هراکلیت، فیلسوف پیش سقراطی، و برگردان سخنان وی به زبان فارسی. در این مقاله نظری به مباحث کتاب می افکنیم و به یادآوری نکته هایی درباره اندیشه های هراکلیت و داوری های نویسنده درباره آن ها بسنده می کنیم. حاصل بررسی نشان می دهد که این کتاب برای خواننده فارسی زبان ارزشی دوگانه دارد: یکی گردآوری برگردان های رایج کنونی، ازجمله برگردان های فارسی، از سخنان هراکلیت به هم راه اصل یونانی هریک؛ دوم بررسی پاره ای از مباحث اساسی اندیشه او.
۶.

از آن خودسازی و فلسفه ژیل دلوز: جستاری درباره ارتباط تفکر و ضد افلاطون گراییِ دلوزی با هنر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلوز هنر مدرن ضد افلاطون گرایی بدیو سیمولاکروم بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۰ تعداد دانلود : ۸۳۵
جستار حاضر تلاشی است برای نشان دادن چند پیوند احتمالی میان نحوه تفکر دلوز و شیوه کار هنرمندان مدرن و پست مدرن. این قیاس در بستر ضد افلاطونگرایی دلوزی تعریف و تبیین می شود تا ببینیم که آیا می توان نسبتی برقرار کرد میان تلاش دلوز برای ضدیت با افلاطون گرایی، خواست او مبنی بر ایجاد یک شیوه تفکر جدید، و آنچه هنرمندان مدرن در عمل انجام داده اند یا خیر؟ در این مسیر پس از تعریف بعضی مفاهیم و نشان دادن اهمیت و کارکرد آنها در هنر مدرن، سعی خواهیم کرد رد پای همان مفاهیم را در اندیشه دلوزی نیز بیابیم. سپس ضدیت دلوز با افلاطون گرایی را با تکیه بر مفهوم وانموده یا سیمولاکروم تبیین خواهیم کرد و به انتقاد بدیو به افلاطون گرایی دلوز نیز به طور مختصر جواب خواهیم داد. در نهایت نیز نشان خواهیم داد که دلوز با تکیه بر این ضدیت و در واقع با استفاده از فرایند هایی فکری که متأثر از نوع مواجهه هنرمندان پست مدرن با موضوع کار خویش است، راه سومی را برای اندیشیدن به دنیای پر از تصویر معرفی می کند؛ راهی که نه رأی به بازگشت و ارتجاع می دهد و نه همچون بودریار آدمی را یکسر در جهانی آخرالزمانی که از تصاویر آگنده است به حال خود وامی نهد.
۷.

معرفت حضوری به احد نزد افلوطین و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل استدلالی (دیانویا/جزئی) عقل مشاهده گر (نوس/کلی) فراوجودی احد معرفت حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۴۱۵
معرفت حضوری در باب خداشناسی از جانب اندیشمندان بسیاری مورد واکاوی قرار گرفته است. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که در منظر افلوطین و مولوی معرفت حضوری به احد چگونه و از چه طریقی حاصل می شود؟ فرضیه مقاله این است که: امکان معرفت حضوری برای شناخت احد از طریق نوس/عقل کلی به روش شهودی وجود دارد اما در مرحله نهایی این ادراک حضوری حتی با فرارفتن از نوس/عقل کلی به دست می آید. روش مقاله در فهم و تحلیل سخنان این دو، تطبیقی با رویکرد تفسیری است. اهمیت جستار به ویژه در زمینه مطالعات بین فرهنگی از این رو است که با وجود آن که برخلاف مولوی، عرفانِ افلوطینی ملتزم به وحی نیست و این عرفان ارتباط چندانی با دین عصر خود (مسیحیت) برقرار نمی کرد و فارغ از تفاوت در منطق و بیان، در خصوص امکان معرفت حضوری به احد و چگونگی آن، اشتراکات نسبی یافت می شود.
۸.

نظریه شناخت سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت گرایان نظریه شناخت عقل کلی عقل جزوی گنون شوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۶۷
نظریه شناخت سنت گرایان، به لحاظ فلسفی، ریشه در شناخت شناسی و هستی شناسی افلاطون دارد. بر این مبنا، و هماهنگ با عوالم معقول و محسوس، عقل انسان در دو سطحیا مرتبه، کار شناخت را انجام می-دهد. عقل کلی در بالاترین مرتبه شناختی قرار دارد و قادر به ادراک حقایق کلی است. در مرتبه پایین تر، عقل جزوی است که خودیکی از وجوه جزئی عقل کلی به شمار می رود. متناظر با این دو نوع عقل، دو گونه شناخت وجود دارد،یکی شناخت مابعدالطبیعی و دیگری شناخت استدلالی. عقل کلی، حقایق مابعدالطبیعی را به نحو شهودی و بی واسطه و بهیکباره درک می کند اما ادراک عقل جزوی، تدریجی و باواسطه و به کمک فرایند استدلال صورت می گیرد. شناخت حاصل از عقل کلی، حقیقی و کامل است و شناخت حاصل از عقل جزوی، محدود و ناقص است. عقل جزوی با مفاهیم سروکار دارد اما در عقل کلی، فاعل شناسایی و موضوع شناسایی بایکدیگر اتحاد دارند. شناختهای حسی و ادرکات عقل جزوی، به شرط آمادگی فاعل شناسایی، می توانند علت مُعدّه بیداری عقل کلی و بهیادآوردن حقایق کلی باشند.
۹.

پرسش از امکانِ تشکیلِ جامعه اصیل بر مبنای خوانشِ پدیدارشناسانه هایدگر از «اخلاق نیکوماخوس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو هایدگر اخلاق نیکوماخوس وجود و زمان جامعه اصیل عمل نظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۵۰۸
در این مقاله امکان تشکیل جامعه اصیلِ انسانی بر اساس «وجود و زمان» تبیین می شود؛ همچنین نشان داده می شود، فهم هایدگر از چنین جامعه ای مبتنی است بر خوانش پدیدارشناسانه او از برخی مفاهیم اخلاقی ارسطویی – مفاهیمی همچون دوستی و شجاعت- در کتاب اخلاق نیکوماخوس. انسان هم در اندیشه ارسطو و هم در تفکر هایدگر، پیشاپیش – یعنی قبل از هر فکر، تصمیم یا کنشی – نسبتی وجودی با عالم پیرامونی خود دارد. در اینجا مراد از امکان تشکیل جامعه، در واقع، امکان فرارفتن از «خود» و ربط یافتنِ «وجودی» با «دیگری» است. برای تبیین این نظر، می کوشیم قرائت پدیدارشناسانه هایدگر از «اخلاق نیکوماخوس» و تاثیری را که این قرائت بر شکل گیری «وجود و زمان» داشته، به نحوی مقتضی بیان کنیم.
۱۰.

بررسی تطبیقی لوگوس در مسیحیت و کلمه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لوگوس کلمه قرآن مسیح روح القدس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۳۱
در اسلام و مسیحیت، مفاهیم و اصطلاحات کتاب مقدسی و الهیاتی مشابهی وجود دارد که انطباق معنایی آنها نیازمند بررسی است. اصطلاح لوگوس در مسیحیت و تعبیر کلمه در قرآن، از جمله اصطلاحاتی اند که با توجه به پیشینه فلسفی و کاربرد الهیاتی لوگوس، در ابتدا به نظر می رسد معنای مشترکی ندارند؛ در حالی که با رجوع به متون اولیه هر دو دین می توان نشان داد قرابت معنایی دارند؛ هرچند ممکن است دقیقاً بر هم منطبق نباشند. این بررسی تطبیقی به ما کمک خواهد کرد به فهم بیشتری از متون مقدس هر دو دین دست پیدا کنیم. هم در قرآن و هم در عهد جدید، ارتباط وثیقی بین «الکلمه» و «روح القدس» یا «الروح» وجود دارد. «روح القدس» رابطه ای دوسویه بین عالم امر الهی و عالم خلق برقرار می کند. کلیه مقدرات خلقت، در عالم امر الهی مدوّن می شوند که همگی در قالب «الکلمه» هستند و «الروح» قادر است که از یک حوزه کیهانی گذر کند و در حوزه کیهانی دیگر به واسطه کارگزاران (فرشتگان و سایر وسایط) عمل نماید.
۱۱.

سمبولیسم از منظر سنت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت گرایی سمبولیسم زبان متافیزیک گنون شوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۸۰
سنت گرایی، اعتقاد به حقیقتی ازلی و ابدی است که از امر مطلق و لایتناهی سرچشمه می گیرد و در قالب سنت برای انسان نمودار می گردد. اصطلاح سمبول و مشتقات آن از واژگان کلیدی سنت گرایان است. بیان فلسفی سمبولیسم را می توان در نظریه مثل افلاطون مشاهده کرد. در فلسفه افلاطون، اساس سمبولیسم، به «علت نمونه ای» برمی گردد. علت نمونه ای ایده یا صورت مثالی شیء است که آفرینش بر طبق آن نمونه صورت می پذیرد. بنابر این، هر سمبولی نماینده یک حقیقت اعلی است. مبنای حقیقی سمبولیسم آن است که همه موجودات، در مراتب گوناگون هستی، با یکدیگر پیوند دارند و در یک هماهنگی کلی در تناظر با یکدیگر قرار می گیرند. از این رو، سمبولیسم دارای اصلی فوق انسانی است و امری قراردادی و دلخواهانه نیست و حقیقت شیء، به نحوی در سمبول حضور دارد. سمبولیسم زبان متافیزیک است و شناخت معنی سمبولیکی نیاز به حکمت دارد.
۱۲.

سینما از نگاه زیباشناسی افلاطون و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوئسیس تخیل زیباشناسی سینما میمسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
نزد فیلسوفان یونان باستان، آنچه امروزه بدان هنرهای زیبا یا هنرهای نمایشی می گوییم دارای فرایندی تقلیدی یا محاکاتی است؛ کنش تقلید و داوری درباره آثار هنری تابع قوانین و معیارهایی بوده است. سینما را نیز می توان در زمره هنرهای تقلیدی به شمار آورد. در این جستار به بررسی دیدگاه های دو فیلسوف دنیای قدیم، یعنی افلاطون و ارسطو، می پردازیم. بنابراین، نخست امکان اخذ نظریه یا فلسفه ای در خصوص سینما را در اندیشه ایشان بررسی می کنیم. سپس، به بررسی سینمای مطلوب از نظر ایشان در صورت امکان می پردازیم. افلاطون در دفتر دهمجمهوری از معیارهایی برای پذیرش یا نپذیرفتنِ هنرهای محاکاتی در زیباشهر خود سخن می راند. مرجع اصلی برای درک آرای ارسطو در خصوص هنرهای تقلیدی رساله بوطیقا است. روش بررسی در مطالعه حاضر تحلیلی- توصیفی است. از جمله نتایج این پژوهش عبارت اند از: بررسی و نقد نظر افلاطون درباره هنر، به ویژه در نسبت آن با ساختار سینما. اساساً به واسطه ناآشنایی با مبانی اندیشه وی انجام پذیرفته است. همچنین امکان اخذ ملاک هایی برای ارزش گذاریِ آثار سینمایی در اندیشه افلاطون و ارسطو وجود دارد و می توان ویژگی های سینمای مطلوب از نظر ایشان را نیز ترسیم کرد. در این مطالعه تا حدی به این مهم پرداخته ایم.
۱۳.

ضرورت توجه به جنبه های فطری در آموزش صنایع دستی معاصر

کلید واژه ها: آموزش صنایع دستی سنت گرایی کاربرد فطرت کمال و زیبایی معنویت در هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۱
پیدایش رشته صنایع دستی در دانشگاه های کشور نقطه عطف آموزش هنرهای صناعی به شیوه علمی و زیر نظارت متخصصان این عرصه بوده که موجب گردیده است طیف مطلعی از هنرمندان و صاحب نظران به عالم هنر اضافه شوند. این امر با توجه به موضوعاتی هم چون فضای کارگاهی و تجهیزات، در کنار استادکاران سنتی و اساتید دانشگاهی صورت گرفته اما در این بین هنوز هم افرادی وجود دارند که شیوه های تاریخی استاد و شاگردی را سرلوحه یادگیری قرار داده و عمری را به شاگردی نزد اوستادی سپری می کنند. اما در سال های اخیر به نظر می رسد تقابل فرهنگ ایرانی اسلامی با نافرهنگ وارداتی و همچنین تقابل شیوه های سنتی با روش های مدرن تولید، چالش هایی را در آموزش و تولید صنایع دستی به وجود آورده است. اینجاست که تخصص صرف، کفایت نمی کند و اهمیت لزوم تعهد و اخلاق گرایی هنرمند قوت می گیرد. اما دستیابی به این مهم، بدون توجه به ملزومات بنیادی در درک ماهیت و روش عملکرد صنایع دستی ناممکن به نظر می رسد. در این پژوهش، هدف بر آن بود تا ضمن معرفی و توضیح برخی از این ملزومات، ارتباط بین این مفاهیم و صنایع دستی مورد ارزیابی قرار گیرند تا لزوم جهت گیری آموزشی در این راستا، مشخص گردد. لذا این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش بوده است: جدا از آموزش مباحث فنی و هنری، چه مواردی باید به دانشجویان رشته صنایع دستی آموزش داده شود تا آثار تولید شده در این شاخه از غنا و اصالت فرهنگی و دینی برخوردار گردند؟ به نظر می رسد که آشنا نمودن دانشجویان با بحث فطرت و کمال و جایگاه آن در هنر (حتی به صورت اجمالی) می تواند تاثیرات قابل ملاحظه ای بر درک صحیح دانشجویان از نحوه عملکرد آثار صنایع دستی در برقراری ارتباط با مخاطب خود داشته باشد. لذا در این پژوهش کیفی، از روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوهکتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه آماری آن، غیر احتمالی و بر مبنای عینیت هماهنگی با اهداف و فرضیه های پژوهش انتخاب شده است. نتایج حاصل از پژوهش، مشخص کرد که آشنایی دانشجویان با مبحث فطرت و کمال و کاربرد آن در هنر، می تواند تاثیرات مثبت و عمیقی بر صورت آثار تولید شده در حیطه صنایع دستی بگذارد.
۱۴.

«یک» و «خدا» از نظر هراکلیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هراکلیت زیوس یک برهمه ایشوارا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۴۸۴
به روایت کتاب های تاریخ فلسفه ، هراکلیت فیلسوف ناپایداری و گذرایی، پارمنید فیلسوف ثبات و پایداری است. یکی به گذرایی هستی، دیگری به یگانگی و ایستایی آن باور دارد. چنین نگرش فروکاهنده ای به ثبات لوگوس و خدا نزد هراکلیت  و به زایش چیزها، پس پذیرش حرکت و کثرت، نزد پارمنید اعتنا ندارد. این مقاله تنها به دیدگاه هراکلیت درباره «خدا»و«یک» آن هم بر مبنای این سخن از وی می پردازد: «یک، تنها خردمند، هم دوست ندارد و هم دوست دارد به نام زئوس نامیده شود». (32)پس از بررسی پاره ای از تفاسیر، تفسیر دیگری از این سخن پیشنهاد میکنیم.
۱۵.

تمایز معنای فلسفی بلاغی دو اصطلاح انارگیا و انرگیا و اهمیت آن برای فهم اکفراسیس در مطالعات کلمه-تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعات کلمه تصویر اکفراسیس انارگیا انرگیا افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۵۵۵
مطالعات کلمه-تصویر یکی حوزه های نوین مطالعاتی است که توجه دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. از جمله اصطلاحات رایج در این حوزه مطالعاتی اصطلاح اکفراسیس است. این اصطلاح را عمدتاً به معنای توصیف کلامی یک امر دیداری درک می کنند. اما چنین درکی چندان با معانی کلاسیک این اصطلاح همسو نیست. برای رسیدن به درکی بهتر از معنای اکفراسیس بررسی سوابق بلاغی فلسفی آن با تکیه بر مفهومی به نام انارگیا اهمیت فراوان دارد. انارگیا در واقع توصیف رسا و جاندار امور است به نحوی که احساس کنیم پیش چشم ما جان گرفته اند. در این مقاله ضمن بررسی سوابق بلاغی اصطلاح انارگیا و مقایسه آن با مفهومی متفاوت اما هم آوا با آن به نام انرگیا، بر بحث افلاطون در این حوزه متمرکز می شویم تا اهمیت فلسفی این اصطلاح را نیز نشان دهیم و سوابق کلاسیک آن را استخراج کنیم. در نتیجه خواهیم دید که چنانکه استلزامات فلسفی بلاغی تعابیری را که در حوزه های نوین پژوهش همچون حوزه مطالعات کلمه - تصویر به کار بسته می شوند در نظر نگیریم چه بسا با کج فهمی های عمده در این زمینه روبرو شویم و لذا نتوانیم مطالعات این حوزه را به نحو مقتضی به پیش ببریم.
۱۶.

بررسی نسبت شناخت و شهرزیستی از رهگذر بازخوانی پیوند فوسیس و لوگوس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت ارسطو لوگوس فوسیس شهرزیستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
«فوسیس» یکی از مهم ترین واژگان فلسفی ارسطو است، تا جایی که می توان آن را پایه و موضوع شناخت، از دیدِ وی دانست. این واژه را می توان در فلسفه او از دو دریچه شناختِ انسانی و شناخت راستین  نگریست، و بسته به این که موضوع کدام یک از این دو باشد، مفهومش متفاوت خواهد بود. بررسی فوسیس در نسبت با دانش انسانی، به پیوند آن با یکی دیگر از واژگان مهم فلسفه ارسطو؛ یعنی لوگوس، و در پی آن، به پیوند شناخت و شهرزیستی در زندگی انسانی ره می برد، و از رهگذر این پیوندها دانسته می شود. اما بررسی آن در نسبت با شناخت راستین، فراتر از پیوندهای یادشده، به حقیقتِ راستین چیزها ره می برد. با نگاه آموزه هایی از فلسفه ارسطو، می توان گفت که نه تنها انسان می تواند با گذر از زیستِ انسانی به زیستِ خدایی، حقیقت راستین چیزها را دریابد، [بل]که داشتن چنین دریافتی، پیش شرط هرگونه رویارویی و پژوهش درباره چیزها است. به همین رو، می توان گفت انسان، از پیش، با حقیقت آشنا است.
۱۷.

«افلاطون الاهی»؛ تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت وگوهای افلاطون×(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون الهیات پروکلوس فلسفه ی اولی گفتمان الهیاتی گفت وگوی پارمنیدس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۸۸۹
هدف از این مقاله تحلیل و بررسی تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت وگوهای افلاطون است. رویکرد الهیاتی به افلاطون ویژگیِ شاخص مرحله ی نهایی مکتب نوافلاطونی است. نظام یافته ترین و کامل ترین صورت بندی این رویکرد را در اثر سترگ پروکلوس، یعنی الهیات افلاطونی می توان یافت. پروکلوس در این اثر، دیدگاه الهیاتی خود درباره ی افلاطون را طی سه گام تبیین می کند. وی در گام نخست، ادعا می کند که افلاطون تنها کسی است که موضوع راستین الهیات به مثابه ی فلسفه ی اولی را مشخص و روش معرفت شناسی مطابق با آن را معین ساخته است. در گام دوم، پروکلوس با طرح ایده ی انواع مختلف گفتمان های الهیاتی، می کوشد اثبات کند که اهتمام اصلی افلاطون در سراسر آثارش، الهیات بوده و تعالیم الهیاتی او با تعالیم الهیات دانان سنت دینی یونان باستان کاملاً هماهنگ است. پروکلوس در گام سوم، ادعا می کند که بخش دوم گفت وگوی پارمنیدس افلاطون، حاوی کل نظام الهیاتی وی است و گفت وگوهای دیگر افلاطون را باید با ارجاع به این رساله، که در واقع نوعی الهیات سیستماتیک است، تفسیر کرد.
۱۸.

افلاطون و راولز: عدالت در فرد یا در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت برابری آزادی جامعه فرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
تعداد بازدید : ۲۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۸
مفهوم عدالت، آن گونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدة ذهن است که سقراط با استفاده از روش مامایی اش می کوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز می کند، امّا غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیت های جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریه ای دربارة عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار می دهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبة روان شناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه می کنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه می توان از نظریة او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
۱۹.

مطالعه تأثیر عملی عرفان شیعی در هنر سنّتی مطالعه موردی شکل گیری هنر خاتم مربع از قرن هشتم ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاتم مربع هنر شیعی هنر صفوی هنر عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
نفوذ عرفان شیعی در جامعه ایران در سده های هفتم تا یازدهم ق به شکلی است که بر ذهن و رفتار مردم تأثیر گذاشته و در حوزه های مختلف، از جمله هنر، نتایج عملی به همراه داشته است. چگونگی ظهور هنر خاتم مربع می تواند نشانه ای از حصول نتایج عملی مبانی فکری عرفان شیعی باشد. در این پژوهش سعی شده، با شیوه مطالعه کتابخانه ای و تاریخی و بهره گیری از مشاهدات عینی و استدلالی، صحت فرضیه مطروحه ارزیابی شود؛ فرضیه ای که بلوغ و شیوع شیوه ای از عرفان شیعی را با شکل گیری و ظهور هنر خاتم مربع مرتبط می داند. به نظر می رسد تأثیر یکی از این روش های اخلاقی با عنوان عرفان «لا» یا عرفان «نفی» بر تزئینات چوبی می تواند موجب پیدایش شیوه خاتم مربع شده باشد. درباره خاتم مربع و پیدایش نقشی تا این حد مقدس نشانه های تاریخی از وجود این امکان حمایت می کند و نتایج پژوهش را درخور تأمل می سازد.
۲۰.

ساحت وحیانی دین از منظر سنت گرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت گرایی نواندیشی دینی دین وحیانی تجربه ی دینی ذاتی و عرضی دین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۷۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
منظور از ساحت وحیانی دین، مجموعه ویژگی هایی است که دین در بدو شکل گیری کسب می کند. این ساحت به طور معمول، شامل اموری همچون مبانی ایمانی، متون مقدس، سنت بنیان گذار، تعالیم و مناسکاولیه می شود. اندیشمندان روزگار ما مبتنی بر خاستگاه های فکری خود، طیف وسیعی از دیدگاه ها را نسبت به این امور دارند، به گونه ای که در یک سر طیف، دین وحیانیْکامل، معصوم، خدشه ناپذیر و ابدی انگاشته می شود و در سر دیگر، به عکس، انسانی، زمانی و قبض وبسط پذیر در نظر گرفته می شود. ساحت وحیانی دینْ شالوده و نظام یک دین را پایه ریزی می کند؛ در نظر سنت گرایان، این ساحت از دین، الاهی، مقدس و مقدّر است و ریشه در عالم جبروت، یعنی در مبدأ و رجعت گاه آخرت شناسانه ی دین دارد. اما نواندیشان دینی اکثراً ویژگی های بشری را به این ساحت نسبت می دهند و آن را به منزله ی نهال دین تلقی می کنند که نگرش بنیان گذار دین به جهان را می نمایاند و پس از او رشد و تکامل می یابد. در ادامه، به تطبیق مؤلفه های مهم این دیدگاه ها پرداخته، اختلاف ها و شباهت های آن ها را فهرست می کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان