آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش دهی مهارت های فرزند پروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری در مادران دارای کودکان دبستانی انجام شده و ازنوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. برای به دست آوردن داده ها نَوَد مادر به صورت مجازی و در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 45نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. درنهایت، با توجه به ریزش آزمودنی ها مطالعه با سی نفر در گروه گواه و سی نفر در گروه آزمایش پایان یافت. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه های رابطه والد- کودک پیانتا (1994)، بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (2002) و خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روزا (1996) بود. یافته های به دست آمده ازطریق تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد برنامه فرزندپروری اسلامی در تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رابطه والد- کودک (وابستگی، تعارض و رابطه مثبت کلی) غیراز حوزه نزدیکی و در تمام زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی (استقلال، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود) غیراز حوزه تسلط بر محیط، دارای تأثیر مثبت معنادار است (p<0/001)؛ همچنین درحوزه خودکارآمدی والدگری، تأثیر مثبت معناداری مشاهده می شود (p<0/001). با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش فرزندپروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر و کودک دبستانی و نیز ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران، دارای تأثیر مثبت معنادار است و بنابراین می توان از مداخله فرزندپروری با رویکرد اسلامی برای بهبود کیفیت ارتباط مادران با فرزندان و همچنین ارتقایافتن سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران استفاده کرد.

The effect of teaching Islamic parenting skills on the quality of mother-child relationship, psychological well-being and maternal self-efficacy of mothers

The aim of this study is to investigate effectiveness of the Islamic parenting skills approach on improving the quality of mother-child relationship and psychological well-being and maternal self-efficacy of mothers who have primary school children . This was an applied quasi-experimental research with pre-test and post-test. The Intended sample was selected by the availability sampling among the mothers. These 90 subjects were virtual and available selection assigned to two groups of 45 controls and experiments. Due to the drop in subjects, the study ended with 30 people in the control group and 30 people in the experimental group. Research tools consisted of the Child-Parent Relationship Scale (Pianta, 1994), Psychological Well-Being Questionnaire (Riff's, 2002) and Parenting Self-Agency Measure (Dumka et. al, 1996). Covariance analysis was applied for data analysis. The results of the study indicated that Islamic parenting program had a significant positive effect (p≤0.001), in all subscales of the parent-child relationship questionnaire (dependency, conflict and overall positive relationship) except for the proximity subscale also in all subscales of psychological well-being (independence, personal growth, positive communication with others, purposefulness and self-acceptance) except for dominating the environment and this program significantly increased parental self-efficacy (p≤0.001). Thus, the main research question that was the effectiveness of the Islamic parenting program on improving the quality of the mother and primary school child relationship and improving the levels of maternal mental health and parental self-efficacy, was confirmed. it is suggested applying this intervention attempt to help mothers to improve their quality of communication with their children, psychological well-being and parental self-efficacy.

تبلیغات