مصطفی گرجی

مصطفی گرجی

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۰۳ مورد.
۸۱.

نگاهی انتقادی به کتاب مبانی و اصول پژوهش در زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
یکی از آثاری که با هدف آموزشِ پژوهش در رشته زبان و ادبیات فارسی منتشر شد مبانی و اصول پژوهش در زبان و ادبیات فارسی اثر قدرت الله طاهری است. بررسی جایگاه کتاب درمیان مجموعه آثار مشابه نشان می دهد که مؤلف با نگاه انتقادی فلسفی، سعی می کند به مبادی و مبانی ای فراتر از زبان و ادبیات فارسی توجه کند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند درکنار بیان اعتبار و ارزش اثر، مهم ترین کاستی های آن را با ارائه پیش نهادهای لازم تبیین کند. مهم ترین این نکات در حوزه ساختار و روش، عدم دقت در نقل قول ها و تکیه بر حافظه، ذکرنشدن برخی از منابع در پایان کتاب، شتاب زدگی در فهرست اعلام، درازنویسی، فقدان تناسب برخی از عنوان های فصول با مطالب ذیل و نقل شواهد غیرضرور، عدم روشن بودگی حد و مرز حضور مؤلف و نقل قول ها، و ... است. در گستره نقد محتوایی نیز می توان به رعایت نکردن بلاغت مخاطب، فقدان رعایت برخی از نکاتی که مؤلف درصدد آموزش آن است، و ازهمه مهم تر گزاره های ادعایی و ورود به مباحثی فراتر از عنوان و هدف کتاب اشاره کرد. بررسی نهایی اثر نشان می دهد کتاب حاضر برخلاف عنوان و هدف تألیف (به دلیل پایه ها و اصول مشترک) فراتر از رشته زبان و ادبیات است و از این منظر نیازمند بازنگری است.
۸۲.

بررسی و تحلیل زمان روایی در رمان «مدار صفر درجه» براساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدار صفر درجه احمد محمود روایت زمان ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۵۶۴
یکی از مؤلفه های بنیادی روایت، زمان است که خط سیر روایت براساس آن به پیش می رود. ژنت از جمله نظریه پردازانی است که با تأکید بر اهمیت زمان -در چارچوب عناصر زمانی- روایت را بررسی می کند. از آنجا که با توجه به تجسم زمان در روایت (برحسب مفاهیم نظم، تداوم و بسامد) می توان به چگونگی ساختار زمان و اهمیت آن در روایت های داستانی پی برد، برآن شدیم تا با بررسی رمان مدار صفر درجه اثر احمد محمود به این هدف دست یابیم .شیوه این پژوهش تحلیلی– استنباطی است و اساس تحقیق برمبنای مؤلفه های الگوی روایت شناسی ژنت بنا نهاده شده است. این جستار، ضمن تحلیلی توصیفی از زمان در «مدار صفر درجه» که از کانون دید دانای کل محدود روایت می شود به این نتیجه می رسد که در فصول یکم تا چهارم رمان، نمونه هایی از زمان پریشی از نوع بازگشت زمانی و پیشواز زمانی مشاهده می شود که هر یک در نوع خود کارکردهای متفاوت دارد. تداوم داستان در این رمان به طور تقریبی هفت سال است و با توجه به شتاب معیار، داستان در پاره ای موارد ضرباهنگی تند و گاه کند را نشان می دهد. گفت وگوها حجم وسیعی از متن را به خود اختصاص داده اند و نویسنده با حذف بسیاری از زمان های تقویمی و حوادث با ذکر صحنه های نمایشی، وقایع مهم را به تصویر می کشد. کارکرد انواع بسامد نیز در این رمان جریان دارد.
۸۳.

مناسبات بینامتنی تلمیحات قرآنی مثنوی و غزلیات شمس با تأکید بر قصّه ابراهیم علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت قرآن مثنوی غزلیات شمس مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
در عصر حاضر مثنوی مولانا با ترجمه های انجام شده، یکی از شاخص ترین متن های زبان وادبیات فارسی است که بیشترین نظریه های ادبی جدید را در خود پذیرا می باشد. یکی از این نظریه ها، موضوع بینامتنیت است. این اثر گرانسنگ فارسی همچنان که با آثاری چون کلیله و دمنه، اسرارنامه، منطق الطیر، معارف، مقالات شمس و...ارتباط و پیوستگی متنی دارد، با دیگر آثار مولانا از جمله فیه مافیه و غ زلیات شمس نی ز دارای پیوند های بینامتنی می باشد مولوی با توجّه به انس عمیقش با قرآن و نیز به سبب سابقه اشتغال خانوادگی اش به حرفه وعظ در آثار خود از قرآن کریم و قصه های مربوط به پیامبران بسیار بهره برده است لذا مقاله حاضر به بررسی مناسبات بینامتنی شخصیت های قرآنی مشترک دیوان شمس و مثنوی به ویژه قصّه ابراهیم (ع) از منظر بیش متنیت ژنت می پ ردازد و منظور از ای ن رابطه بیش متنی، هرگونه ارتباطی است که متن ب (بیش متن/مثنوی) را به متن الف(پیش متن/غزلیات شمس)متّصل می کند. در این مقاله ضمن بیان تفاوت های ساختاری دو اثر غزلیات شمس و مثنوی، قصّه ابراهیم علیه السلام در این دو اثر از منظر بینامتنیت با روش تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار می گیرد تا با نشان دادن شباهت ها و تفاوت های بینامتنی ، به خوانشهای نو و متفاوت مولوی از آن قصّه دست یابیم و از این رهگذر به تبیین تدبّر عمیق مولوی در قرآن و سازوکار ذهن و زبان خلّاق او در بیان مفاهیم پویای عرفانی توجّه نماییم
۸۴.

بررسی و تحلیل «دنیای مطلوب» از منظر عین القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریه انتخاب «ویلیام گلاسر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دنیای مطلوب عین القضات همدانی روزبهان بقلی ویلیام گلاسر نظریه انتخاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۲۵
«دنیای مطلوب» در نظریه انتخاب ویلیام گلاسر، مجموعه ای از ایماژهای هستی است که انسان برای بهتر زیستن در ذهن دارد؛ این ایماژها نشان دهنده جهانی است که انسان آرزو دارد در آن زندگی کند. این مدل ایماژها از دنیای مطلوب، همان نوعی است که عرفای پیشین ما با برداشت از کتب مقدس و کشف و شهود شخصی به تصویر کشیده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی «دنیای مطلوب» از دیدگاه عین القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریه انتخاب ویلیام گلاسر پرداخته است. «دنیای مطلوب» در گفتمان ادبی عرفانی از این نظر و در پاسخ به این مسأله حائز اهمیت است که عرفا با ترسیم دنیای آرمانی خود، پیروانشان را به سمت دنیایی قابل دسترس هدایت کرده اند؛ گاه نیز دنیای مطلوب آنان، دنیایی انتزاعی و غیرقابل دسترس است. عین القضات و روزبهان با زبانی استعاری تجربیات زیسته خود را تصویرگری کرده و با متونی واقع گرایانه، دنیایی فرا واقع گرایانه را تفسیر کرده اند و کیفیت دنیای مطلوبی را که در آن وصال حقّ تعالی و فنای فی الله محقق می شود را در مقام تشبیه به «کبریاء الله»، «وجه الله»، «صحرای جبروت»، «ازل»، «گلستان ازل» و «جهان سرمد» تعبیر کرده اند. این دو عارف با استفاده از انواع روش های توصیفی، تصاویر ذهنی افراد را تغییر داده و آنان را به دنیایی مطلوب ولو انتزاعی که در آن مطلوب های ذاتی و روان شناختی مانند آرامش و معنایافتگی حاکم است، رهنمون ساخته اند.
۸۵.

بررسی و تحلیل رمان «رهش» با توجه به دیدگاه آلن دوباتن (اضطراب موقعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اضطراب اضطراب موقعیت رمان معاصر رهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۶۹
ادبیات داستانی و رمان با توجه به اقتضائات زندگی در عصر جدید سعی می کند همپای نظریه های فلسفی، روان شناسی و جامعه شناسی تصویری روشن از دنیای مدرن عرضه و مسائل حاصل تجربه زیسته انسانی را با همه لوازم و لواحق آن تصویرسازی و تبیین کند. در این میان برخی از رمان ها به دلیل قرابت نویسندگان با نظریه های جامعه شناختی و فلسفی و میدان تولید متن در دوره ای خاص، نُماینده و تصویرگر علل و عوامل رنج های بشری و اضطراب های وجودی و موقعیتی هستند. رضا امیرخانی یکی از این نویسندگان معاصر است که تقریباً در تمام آثار داستانی اش (از ارمیا تا ره ش) از وضعیت و موقعیت ناهنجار انسان مدرن سخن می گوید. او در مجموعه داستان ها به ویژه «ره ش» یکی از مهم ترین عواطف بشری یعنی اضطراب آن هم نوع خاصی از آن به نام «اضطراب موقعیت» را در چهره شخصیت هایی همچون علا، فرازنده و... به صورت روشن و پررنگ بازنمایی کرده است. با عنایت به اهمیت مسأله «اضطراب موقعیت» به عنوان یکی از مضامین پررنگ آخرین رمان امیرخانی و مسأله شهر و شهرسازی به مثابه بستر و مجرای این نوع از اضطراب، خوانش و نقد این رمان از این منظر اهمیت دارد. در این مقاله، نویسنده با روش تحلیلی- انتقادی و با توجه به مبانی و چارچوب «اضطراب موقعیت» از دید «آلن دو باتن» و مجموعه اضطراب های بشری از دید «پل تیلیش»، رمان «ره ش» را به عنوان یکی از رمان های پرمخاطب ایرانی تحلیل و نقد می کند. تحلیل حاضر نشان می دهد این رمان نمود و نماد کامل اضطرابِ موقعیت انسان ایرانی معاصر است و با توجه به علل و عواملی که «دوباتن» به عنوان علت العلل اضطراب های بشری یاد می کند؛ قابل تأمل و تحلیل است.
۸۶.

بازتاب و عملکرد تلمیحات شاهنامه و منابع پیرامون آن در دیوان صحبت لارى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان صحبت لاری عملکرد تلمیحات شاهنامه منابع حماسی و تاریخی تلمیحات نادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۸۶
پس از فردوسی، اغلب شاعران، فارغ از محتوای آثارشان، در سطوح گوناگون، از شاهنامه تأثیر پذیرفته اند. محمد باقر صحبت لاری یکی از برجسته ترین شاعران دوره بازگشت ادبی است که در دیوان خویش به میزان چشم گیری از شاهنامه فردوسی تأثیر پذیرفته است. صحبت لاری با شاهنامه فردوسی آشنایی عمیقی داشته و تلمیحات نادر وی به نام ها و داستان های کمتر شناخته شده شاهنامه و دیگر شخصیت های حماسی و منابع غیر از شاهنامه، گواه درک عمیق وی از اثر سترگ فردوسی است. پژوهش حاضر با روش سندکاوی و تحلیل محتوا نشان می دهد که صحبت لاری برای پیشبرد مقاصد شعری خویش از قبیل مدح و بیان برتری ممدوح، تصویرسازی، ترکیب سازی، رعایت جادوی مجاورت و ذکر احوال شخصی (مفاخره)، در زمینه تلمیحات از شاهنامه تأثیر پذیرفته و این صنعت را با صنایع شعری دیگر همراه کرده است. علاوه بر این با اشارات نادری که به شاهنامه ، منابع تاریخی، منظومه های حماسی، طومارهای نقّالی و داستان های شفاهی و عامیانه انجام داده، به حل برخی مشکلات شاهنامه پژوهی از قبیل معمّای ببرِ بیان کمک کرده است
۸۷.

زندگی بر مدار مرگ (پیامدهای اخلاقی مرگ پویایی و زندگی خواهی در اسرارنامه عطار نیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ پویایی پیامدهای اخلاقی عطار اسرارنامه ایماژهای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۸
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.  
۸۸.

بررسی و تحلیل غزلی از دیوان شمس با رویکرد به یکی از آموزه های رواقی در ربط و نسبت با مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی غزلیات شمس فلسفه رواقی حکمت به من چه سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
ارتباط بینامتنی به مثابه یکی از روش های تحلیل متون در گستره پژوهش های ادبی، می تواند به کشف و فهم ناگفته ها و نانوشته های متن/ متون منجر شود. در این میان، بررسی و تحلیل ربط و نسبت مثنوی معنوی و غزلیات شمس در تعامل با یکدیگر و کمک به فهم بهتر نانوشته های هم، در گستره پژوهش های مولوی شناسی می تواند گامی در راستای فهم بهتر تأملات مولوی از یک سو و مولوی پژوهی از سویی دیگر باشد؛ همچنین با توجه به اینکه مفهوم «سبک زندگی» به ویژه در حوزه اخلاق عملی، از پربسامدترین موضوعاتی است که در سال های اخیر مطمح نظر پژوهندگان قرار گرفته، آثار مولوی غنی ترین منابع مورد مداقه این حوزه بوده و به ارائه الگوی مناسب از طرز تلقی خاص از نحوه مواجهه با امور جهان (درون و بیرون) پرداخته است. در این میان، یکی از طرز تلقی ها و ایماژهای بزرگ و مهم در نگاه به خود (درون) و جهان (بیرون) با رویکرد به اندیشه رواقی (ترجیح تغییر جهان درون نسبت به جهان بیرون)، اصلِ «حکمت به من چه» است که البته شناخت ساحت ها و لایه های پنهان وجودی انسان، پیش شرط مهم درک اهمیت و ورود به این اصل می باشد. با این چهارچوب نظری که به تشابه یا همانندی اندیشه مولوی و فلاسفه رواقی اشاره دارد، هدف این مقاله واکاوی مفهوم اصل «به من چه» با روش مقایسه ای و تحلیلی با توجه به یکی از غزلیات شمس و مثنوی معنوی است. دقت در این طرز تلقی نشان می دهد مولوی لازمه این طرز تلقی رواقی و حرکت استکمالی انسان را با اصل «ترجمه خلق مکن حالت و گفتار تو کو» (غزل 2144) و رهایی از هرآنچه ربط و نسبتی با رشد و تعالی او ندارد، دانسته و پرهیز از گفتار، کردار و افکار بیهوده را از مهم ترین آموزه های «معنای زندگی» خویش معرفی می کند.
۸۹.

کمان ماه؛ بازکاوی یکی از ابیات مثنوی مولوی

کلید واژه ها: مثنوی مولانا قوس قزح قزح کمان ماه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
«قوس قزح» از زبان و فرهنگ عرب جایگزین آزفنداک و تیراژه در زبان فارسی شد و در معنای رنگین کمان به کار رفت، این ترکیب در طول زمان با اسطوره ها و باورهای عامیانه و مذهبی پیوند خورد و نویسندگان و شاعران عرب زبان و ایرانی آن را در آثارشان به کار بردند. یکی از این نویسندگان مولانای رومی است که در مثنوی معنوی از آن بهره برده است. مثنوی معنوی متنی است عمیق که مولانا با وسعت دید و علم فراگیر آن را خلق کرده است؛ ابیاتی در مثنوی آورده شده اند که هرچند به ظاهر، دریافتی ساده دارند؛ اما برای درک درست معنای مورد نظر و به بیراهه نرفتن، همچنین دست یافتن به شیوه تصویرسازی و ایجاد شگردهای هنری آن نیاز به بررسی جامع به همراه اطلاع از مناسبات علمی و تجربی زمان نویسنده ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی پیشینه لغوی و باورهای اساطیری، تاریخی و مذهبی منسوب به «قوس قزح»، یکی از ابیات مثنوی مولوی « از قزح در پیش مه بستی کمر زآن همی رنجی ز انشق القمر» را بازخوانی کند و ابهاماتی را که در این بیت در این زمینه مطرح است؛ با دیدگاه انتقادی و نقد شرح شارحان مثنوی بررسی و تحلیل نموده و معنای صحیح بیت مورد نظر به همراه ساختارهای زیبایی شناسانه آن را ارائه نماید.
۹۰.

بررسی مفهوم انسان و انسان شناسی در داستان های مصطفی مستور بر مبنای ارتباطات چهارگانه

کلید واژه ها: خدا انسان طبیعت ادبیات داستانی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۷۸
انسان شناسی و مفهوم انسان در کنار مفهوم خدا و جهان، یکی از مفاهیم بنیادی اندیشه ی بشری است. خدا، انسان، جهان، سه محور اساسی اندیشه بشری است که در طول تاریخ و در همه جوامع، پرسش های مهم درباره آنها مطرح شده و تمام تلاش فکری بشر، متوجه این سه کانون و یافتن پاسخ های مناسب برای پرسش های مربوط به آن است. مساله ارتباطات چهارگانه (رابطه انسان با خدا، خود، دیگری و طبیعت) در ادبیات داستانی به دلیل نوع، وضع و حال انسان معاصر به گونه ای بازتاب یافته که در ادبیات گذشته ما وجود نداشته و اگر هم بوده از جنس دیگری بوده است. در این پژوهش نویسنده ضمن اذعان به دامنه و گستردگی بحث حاضر در ادبیات داستانی معاصر، سعی کرده؛ این موضوع را در مجموع آثار یکی از نویسندگان پرمخاطب (مصطفی مستور) بررسی و تحلیل کند. او نویسنده ای است که در اغلب داستان هایش انسان هایی گرفتار در یک برزخ تمدنی را توصیف می کند و خدامحوری و تلاش برای کشف خویش، معنا و خداوند دغدغه ایی است که مبنای اصلی داستان های او را در بر می گیرد و کشف این رابطه است که مبنای زیستن و درک «معنای زندگی» در آثار او را جهت می دهد. در این پژوهش سعی شده مسائل چیستی انسان و روابطش با خدا، خود، دیگران و طبیعت، در مجموعه آثار مصطفی مستور بررسی و تحلیل شود.
۹۲.

تأمّلی بر انواع تأثّرات تلمیحیِ شاعرانِ دوره بازگشت از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردوسی شاهنامه بازگشت ادبی تأثیرپذیری تلمیحات شاهنامه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
به دلیل اهمیت شاهنامه، اقبال به آن در دوره بازگشت ادبی زیاد شد. شاعران این دوره می کوشیدند تا از لحاظ سبکی، مضمونی، بلاغی، زبانی و... شعر خود را به شعر شاعران بزرگ، به ویژه فردوسی شبیه کنند. هدف مقاله حاضر، بررسی پنج دیوان از پنج شاعر برجسته این دوره/مکتب، یعنی صحبت لاری، فتحعلی خان صبا، قاآنی شیرازی، سروش اصفهانی و داوری شیرازی، از منظر انواع تأثیرپذیری از تلمیحات شاهنامه ای است که شامل صور خیال متأثّر یا ساخته شده با اشارات و داستان های شاهنامه ای، مدح و برتری ممدوح بر شاهان و پهلوانان، جادوی مجاورت، عبرت و تنبّه دادن خواننده از داستان های عبرت برانگیز شاهنامه ، ذکر احوال شخصیِ شاعر با بهره گیری از داستان های شاهنامه ای، بهره گیری از اشارات شاهنامه ای در مثَل و استفاده از ظرفیت های داستانی شاهنامه در دعای شریطه قصیده می باشد. مقایسه بسامد تلمیحات شاهنامه ای در دیوان پنج شاعر مذکور در پایان مقاله و در قالب جدول آماری آمده است. در این مقایسه قاآنی بیش از همه و داوری کمتر از دیگران از این نوع تلمیحات بهره برده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی با رویکرد توصیفی انجام شده و نتیجه کاوش در دیوان پنج شاعر، نشان می دهد که شاعران مذکور تلمیحات شاهنامه ای را با هدف و در قالب بهره گیری های گوناگون به کار برده اند.
۹۳.

ساختمان واژه عطف و تشخیص آن از گروه نحوی همپایه با تکیه بر چند متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی مرکب عطفی گروه همپایه ساختمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقاله حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمه مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژه های دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانه های مرکب به ویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونه هایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان داده ها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نام آوای مرکب، زیرعنوان واژه عطف ترسیم شد و نمونه هایی از دشوارترین شواهدی که در آن ها واژه عطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحوی اش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانه های چندگانه مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی به ویژه در صورت های همسان، کاراتر است؛ واژه عطف در متن ادبی به تمامی از قاعده بازگشت ناپذیری مرکب پیروی نمی کند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهره مند است
۹۴.

تحلیل بینامتنیِ تراژدی فرزندکشی در دو متن روایی و اجتماعی (رمان و خانواده)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیامک گلشیری ژانر وحشت تراژدی فرزندکشی روابط بینامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
از آنجایی که رویداد روایت شده در رمان و متن بزرگی به نام کلانشهر می تواند از منظرهای مختلف تحلیل شود؛ جواز و روایی برخی از رمان ها نیز در نگاه منتقدان محل تامل است که در این جستار به بررسی یک واقعه در زمان و مکان مشترک و تاثر و تاثیر آن بر هم در قالب دو متن بزرگ (رمان و خانواده) پرداختیم. یکی از رویدادهای تاریخی در متنی به نام شهر واقعه فرزندکشی بود که ذهن و ضمیر آسیب شناسان اجتماعی را به خود معطوف ساخت. راوی ِاین داستان تراژیک، پدری به نام اکبر خرمدین است که در چند فقره، عزیزانش را با دست خویش سلاخی و خرم دینانه و با رضایت کامل از کنش هایش دفاع کرد. در کنار این روایت تاریخی، «تصویر دختری در آخرین لحظه» قرار دارد؛ رمانی با روایت و کنش های مشترک و با تاکید بر همان مضمون پیشین. در این پژوهش نویسنده سعی می کند با رویکرد به چارچوب های روایی و با تاکید بر یکی از اصطلاحات ژرار ژنت یعنی «بسامد و تکرار» واقعه فرزندکشیِ از سرِ ایدئولوژی کورکورانه را به مثابه امریِ تراژیک تحلیل کند. بازخوانی این دو متن نشان داد؛ «پدرهراسی» در قالب شخصیت اکبر و شیرزاد با ایدئولوژی خاص و باورداشت های بنیادگرایانه در تراژیک ترین شکل ممکن روایت می شود و رمان به مثابه یک زیر متن، روایت کننده رویدادهای خاموش در زیر پوست متن بزرگ تری به نام شهر و خانواده است که با کارکردهای آسیب شناسانه، تصویرگر بحران های بشری در عصر جدید است.
۹۵.

بررسی و تحلیل بینامتنیت قرآنی در تمهیدات عین القضات همدانی (بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن بینامتنیت تمهیدات عین القضات ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
بینامتنیت از نظریه های ادبی معاصر است که به بررسی حضور یک متن در متن دیگر می پردازد. براساس این نظریه هیچ متن مستقلی وجود ندارد؛ بلکه تمام متون برگرفته از پیش متن ها و یا متون هم عصر خود هستند، لذا نویسنده، خالق اثر خود نیست و تمام بن مایه های فکری و اعتقادی خود را از متون پیشین اخذ می کند. ژرار ژنت با تبیین و تقسیم بندی بینامتنیت، آن را از یک نظریه صرف ادبی وارد حوزه عملیاتی و نقد متون کرد. با توجه به تاثیر بارزِ متون مقدس بر متون هنری و ادبی، عرفا و متصوفه بسیاری از مایه های فکری خود را از قرآن به عنوان ابرمتن و متن مقدس وام گرفته اند. در این میان عارفانی همچون عین القضات در تمهیدات به کرات از بینامتنیت قرآنی بهره برده اند که بسیاری از سرچشمه های فکری و اعتقادی و حتی ادبی او را می توان در قرآن کریم رصد و پیدا کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه های، بینامتنی قرآنی را در تمهیدات عین القضات می کاود. حاصل این بررسی نشان می دهد که پیوندی محکم و ناگسستنی به صورت بینامتنیت آشکار و ضمنی بین قرآن و تمهیدات وجود دارد و تأثیرات معنوی و لفظی زیادی در ذهن و زبان عین القضات و تمهیدات برجای نهاده است. بینامتنیت قرآنی در تمهیدات به صورت های صریح (آشکار) و ضمنی وجود دارد. آمارهای استخراج شده نشان می دهد که بیشترین استفاده از اقتباس جزئی، واگیری واژگانی و بینامتن ضمنی تلمیح است. توجه به آمار و تفکر حاکم بر تمهیدات که از نوع کتاب های عرفانی و تأویلی است، ایجاب می کند نویسنده پیش متن را به صورت جزئی انتخاب و در متن خود حل و تحلیل کند تا نتیجه دلخواه خود را از بینامتن با توجه به صورت و معنای آیات قرآنی بازنمایی کند.
۹۶.

بررسی ماهیت و مفهوم درد و رنج در اشعار طاهره صفارزاده

کلید واژه ها: درد و رنج طاهره صفارزاده ادبیات پایداری شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
«درد و رنج» یکی از مفاهیم مهم و مسأله اصلی انسان در طول تاریخ بوده و هست؛ شاعران و نویسندگان به عنوان نمایندگان فرهنگ و هنر هر دوره به این مسأله مهم آگاهی داشته و در آثار خویش به آن پرداخته اند تا جایی که می توان گفت یکی از دلایل ماندگاری و راز بقای یک اثر ادبی، توجه عمیق و دقیق صاحب اثر به مسأله درد و رنج بشریت و نحوه بیان هنری آن است. در میان شاعران معاصر، شعر طاهره صفارزاده از این نظر قابل توجه و بررسی است؛پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوی انجام گرفته است، می کوشد تا ضمن آشنایی بیشتر با مفاهیم شعری صفارزاده، موضوع درد و رنج را در اشعار او و در چهار حوزه ماهیت شناسی، وجودشناسی ، غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج بررسی نماید. نتیجه بیانگر آنست که با توجه به اینکه صفارزاده شاعری اجتماعی و رسالت مدار است، روحیه مبارزه طلبی و ظلم ستیزی اش او را بر آن داشته تا نسبت به دردها و آلام بشری واکنش نشان دهد و با همه دردمندان جهان ابراز همدردی نماید؛ بنابراین درد و رنج مطرح شده در شعر او بیشتر از نظر اجتماعی قابل بررسی است.
۹۷.

بررسی و تحلیل نمود زیر طبقات در آثار رسول پرویزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسول پرویزی زیرطبقات قشربندی اجتماعی لومپن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۷
  در جوامع شهری همواره گروه هایی زندگی می کنند که از نظر وضعیت معیشتی در پایین ترین سطح به سر می برند که به «زیرطبقات» (Under Class) شهره اند. زیرطبقات در نظام قشربندی اجتماعی طیفی وسیع از افراد را در بر می گیرد که اعمال و کنش هایشان در جامعه تأثیرگذار و از جهاتی بسیار مخرّب و منفی است و هزینه هایی فراوان برای جامعه در پی دارد. لومپن ها، در کانون این طبقه اجتماعی، حضوری پررنگ در عرصه جامعه و در داستان های رئالیستی و اجتماعی نویسندگان معاصر کشورمان دارند. لومپن ها معمولاً افرادی واخورده و به فساد کشیده شده و بدون هویت اند. این افراد که شغل و درآمد ثابتی ندارند با شغل های کاذب روزگار می گذرانند و در بسیاری از مواقع، با توجه به وضعیت بد اقتصادی و فکری، تن به کارهای ناشایست می دهند. از نویسندگانی که با نگاهی تازه و به دور از کلیشه های رایج به شرح و توصیف زندگی لومپن ها پرداخته رسول پرویزی است. پرویزی که از چهره های مطرح داستان نویسی ایران در دهه چهل شمسی به شمار می رود در دو مجموعه داستان کوتاه خود، شلوارهای وصله دار و لولی سرمست ، تنوعی چشم گیر از لومپن ها را به نمایش می گذارد. او در آثار خود، با نگاهی انتقادی، برخی زوایای پنهان و ناگفته زندگی نابسامان این قشر و دلایل ریشه ای پدیدآورنده این نوع زندگی را بررسی می کند. البته نگاه پرویزی به این قشر بر خلاف نگاه یک جامعه شناس نگاهی است درونی و غالباً جدی و فقط در پاره ای مواقع طنز آمیز. ضمن آنکه پرویزی تقریباً ریشه تمام ناهنجاری های زندگی مادی و معنوی زیرطبقات را در علل اقتصادی خلاصه می کند. این در حالی است که بسیاری از جامعه شناسان (به ویژه پوزیتیویست ها) معتقدند انتساب همه ناهنجاری ها به مسئله اقتصاد به تأمل بیش تری نیاز دارد. پرویزی با نگاهی بی طرفانه، به رغم برجسته کردن جنبه های منفی رفتاری لومپن ها، با تأکید بر نابرابری توزیع درآمد و امکانات اجتماعی، دست کم، گروهی از لومپن ها را قربانیان جامعه و افرادی ستم دیده تصویر می کند که زمینه رشد فکری و روحی از آن ها سلب شده است.  
۹۸.

نگاهی به ایماژهایِ زندگی در نگره مولوی و کازنتزاکیس با تاکید بر ایماژِ «زندگی به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایماژهای زندگی زندگی به مثابه سوءتفاهم کازنتزاکیس مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۹
زندگی به مثابه فرایند تکامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه اندیشمندان به اشکال مختلف بازنموده شده است. در این میان، ایماژهایِ برساخته از زندگی و معنایِ آن در لایه هایِ مختلف، یکی از نکاتِ برجسته در متون است که در قالب تصویرهای هنری و کلان استعاره ها مفصل بندی می شود. از سویی دیگر، در میان مجموعه متفکران، مولوی و کازنتزاکیس دو شخصیت کم نظیری هستند که با وجود تمایزهای معرفتی و گفتمانی از یک سو و تاریخی و جغرافیایی از سویی دیگر، مفهوم زندگی را در قالب استعاره/ ایماژهای هنری تصویرسازی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند این مسئله را با توجه به چهارچوب نظری انواع «ایماژهای زندگی» از منظر رابرت سالامون در مهم ترین آثار این دو متفکر بررسی کند. سالامون در این مبحث شانزده ایماژ از مهم ترین ایماژهای زندگی را شناسایی کرده که مهم ترین این موارد زندگی به مثابه بازی، داستان، غمنامه، کمدی، ماجرا و مأموریت است. این نوع طرز تلقی به زندگی، در آثار این دو تصویرسازی شده است که از بنیان هایِ معرفتی مشترک با وجود همه افتراق ها حکایت دارد. یکی از نکات مهم در تحلیل یافته ها اِشعار هردو به ایماژ ویژه ای است که در دستگاه فکری این دو به صورت برجسته مفصل بندی شده و آن «زندگی به مثابه سوءتفاهم» است. نویسنده ضمن بررسی مجموعه ایماژهای مشترک با تأکید بر ایماژ اخیر، اندیشه این دو متفکر را از منظر ارزش و کارکرد زندگی تحلیل کرده است.
۹۹.

شیوه های کاربرد سازه دستوری "واژه عطف" در متون ادبی

کلید واژه ها: ساخت دستوری سازه مرکب گروه نحوی همپایگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۹
در زبان فارسی کلمه های مرکبی که با الگوی ساختاری «واژه + و + واژه = واژه» ساخته می شوند، واژه عطف می خوانند. این نام گذاری بر کلمه و مرکب بودن این نوع سازه ها در تقابل با ترکیب و گروه نحویِ همپایه تأکید می کند. با توجه به مطالعات زبانی و دستوری که پیشینه پژوهش حاضر بوده و از جنبه های گوناگون به ویژگی های ساختاری و معنایی این سازه مرکب و تبیین روابط میان پایه های آن پرداخته اند، واژه عطف متناسب با ساختار غالباً معنای ترکیبی و تصویر روشنی دارد که در راستای اهداف نوواژگانی و مقوله سازی در زبان فارسی کاربرد می یابد. مقاله حاضر ضمن توجه به این ویژگی ها، به توصیف و تحلیل کیفیِ کاربردهای این ساخت دستوری در پیکره ای متشکل از چند متن ادبی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای این سازه مرکب با توجه به ساخت نحویِ آن هم آییِ واژگانی، و استقلال نمایشی دارند و با این ویژگی ها جابه جایی، تفکیک، و تغییرِ ترتیب آن ها در متون ادبی روایی و رواج یافته است. ازاین رو، خمسه نظامی عرصه کاربردهای بی پروای گونه مرکب عطفی است، کاربرد مرکب اتباعی و اصوات مرکب عطفی در شعر مولانا تشخص دارد، و اصوات مرکب عطفی در شعر نیمایی و غزل معاصر دارای بسامد است. نوعی یکسان انگاری میان سازه واژه عطف با ساخت نحوی همپایه در متون ادبی محسوس است تا آنجا که در متون معتدلی همچون شعر سعدی و غزل حافظ، چیدمان و توزیع نحوی کلام به گونه ای است که تشخیص مرکب عطفی از گروه نحویِ همپایه با دشواری بیشتری همراه است.
۱۰۰.

بررسی عوامل و نشانه های راوی اعتمادناپذیر در رمان نوجوان وقتی مژی گم شد و اثرگذاری آن بر عنصر غالب معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمیدرضا شاه آبادی راوی اعتمادناپذیر مخاطب نوجوان معرفت شناسی وقتی مژی گم شد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۲
بررسی عوامل و نشانه های راوی اعتمادناپذیر در رمان نوجوان وقتی مژی گم شد و اثرگذاری آن بر عنصر غالب معرفت شناسانه مهدیه رحیمی نژاد* ایوب مرادی** مصطفی گرجی*** علی میرزایی**** چکیده وجود تکنیک های روایی و نکات فنی در متن، به ویژه متنی که برای مخاطبان کم سن نگاشته شده است، ضرورت نقد و بررسی متون را بیش ازپیش آشکار می کند. در این میان بررسی راوی اعتمادناپذیر در رمان نوجوان اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا نویسنده قصد دارد با ایجاد تناقض و عدم قطعیت و تعلیق در متن با استفاده از راوی نامعتبر، خواننده ی نوجوان را از مخاطب پذیرای متن به منتقد آگاه تبدیل کند. این پژوهش با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی، به بررسی علل و شواهد اعتمادناپذیری راوی و تأثیرگذاری آن بر وجه معرفت شناسانه در رمان نوجوان وقتی مژی گم شد از حمیدرضا شاه آبادی می پردازد تا بدین وسیله با گره گشایی از تعلیقات و تناقضات موجود در متن، گامی در راستای افزایش توانایی خوانش انتقادی خوانندگان نوجوان بردارد. حاصل پژوهش نشان می دهد که از یک سو عواملی همچون کودک بودن، درگیری شخصی راوی در داستان و فاصله ی نگرشی راوی با شخصیت های داستان با نشانه های محتوایی مانند گزارش ناکافی دادن، تناقض میان واقعیت های داستانی و دیدگاه راوی و اعتراف های راوی به دروغ گویی خویش باعث کاهش اعتماد مخاطب در قبال راوی می شود و از سوی دیگر، این داستان که بیشتر به شناخت و کشف علل و عوامل حوادث داستان می پردازد، در بعد معرفت شناسانه برجسته تر است و راوی اعتمادناپذیر با تناقضاتی که در متن ایجاد می کند، وسیله ای است که این شناخت و معرفت را به چالش می کشد و آن را امری نسبی قلمداد می کند. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور mahdiyehrahiminezhad1361@gmail.com ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران ayoob.moradi@pnu.ac.ir (نویسنده ی مسئول) *** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران gorjim111@yahoo.com **** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران ali.pedrammirzaei@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 5/4/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 3/3/1401

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان