هدف از این مطالعه ، تعیین رابطه لاکتات و حذف mtDNA لکوسیت های خون انسان پس از شرکت در یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز است. بدین منظور 40 دانشجوی غیر ورزشکار که همگی سالم و غیر سیگاری بودند ، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند . با توجه به دامنه سنی و شرایط طبیعی آزمودنی ها ، احتمال وجود جهش های mtDNA به صورت حذف معمولی 5 KG در حالت استراحت ضعیف بود. با این وجود ، به منظور اطمینان کامل از عدم وجود چنین جهشی ، قبل از شروع فعالیت وامانده ساز نیز تمامی آزمودنی ها از این نظر مورد بررسی قرار گرفتند تا در صورت وجود جهش احتمالی mtDNA در بعضی از نمونه های خونی قبل از انجام فعالیت وامانده ساز ، آزمودنی های مذکور از تحقیق خارج شوند . سپس فعالیت فزاینده وامانده ساز اجرا شد . بلافاصله بعد از فعالیت مذکور آز آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد تا پس از استخراج DNA میتوکندری لکوسیت های خون ، حذف 5KB ژنوم میتوکندری ها با تکنینک های مولکولی Multiplex PCR مورد بررسی قرار گیرد. همچنین لاکتات خون ، به عنوان یکی از شاخص های استرس اکسایشی ، قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد . پس از بررسی نرمالیته ، مقایسه میانگین های پیش و پس از آزمون لاکتات با آزمون t و متغیرهای غیر پارامتریک ، با آژمون خی دو ، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند . نتایج آزمون خی دو نشان داد که فعالیت شدید هوازی تا حد واماندگی موجب بروز جهش ژنی مذکور در افراد غیر ورزشکار می شود.
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین اعتبار و روایی آزمون های مهارتی پاس دریبل از بین موانع شوت و دریبل کنترلی در دختران دانشجو بود برای این منظور از آزمون های مهارتی بسکتبال ایفرد و جانسون استفاده شد جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر غیر تربیت بدنی دانشگاه گیلان بود نمونه آماری شامل 38 دانشجوی دانشگاه گیلان با میانگین سنی 96/0+76/21 بود که با روش غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند آزمون ها در نیمسال اول سال تحصیلی 82-81 و در دو هفته پایانی کلاسه هایتربیت بدنی عمومی دو به شکل آزمون آزمون مجدد برگزار شد بعد از جمع آوری اطلاعات اعتبار و روایی آزمون ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تعیین شد یافته ها نشان داد آزمون های پاس و دریبل از بین موانع شوت دریبل کنترلی به ترتیب دارای ضریب اعتبار 9/0 و77/0 و 55/0 و 62/0 بود بین نمرات آزمون ها و نمره پایانی نمره ثبت شده در کارنامه دانشجویان بعنوان نمره درس تربیت بدنی عمومی دو همبستگی معنی داری و جود دارد و می توان از این آزمون ها برا ی احتساب نمره دانشجویان در تربیت بدنی عمومی دو استفاده کرد در مجموع می توان از آزمون های تحقیق برای ارزیابی مهارت دانشجویان در دانشگاه ها استفاده کرد
هدف این تحقیق تعیین شیوع اضافه وزن و چاقی در دانش آموزان پسر 12 تا 17 ساله و رابطه آن با سطح فعالیت بدنی است نمونه های تحقیق را 728 دانش اموزان تشکیل می دادند که از مدارس مقطع متوسط انتخاب شدند نمونه گیری در دو مرحله انجام شد اول نمونه گیری خوشه ای تصادفی که چند مدرسه با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند و سپس دانش آموزان کلاس های مختلف به صورت تصادفی به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند که میانگین و انحراف استاندارد سن قد وزن در صد چربی بدن وزن توده چربی بدن و توده بدون چربی بدن آنها به ترتیب 1/2 + 14/52 سال 6/12 + 161 سانتی متر و 14/9 + 52/58 کیلوگرم 8/9 + 16/4 در صد 8+ 9/8 کیلوگرم و 10/5 + 43/4 کیلوگرم بود برای تعیین شیوع اضافه وزن چاقی کم وزنی و وزن مطلوب از صدک های شاخص توده بدنی (CUT OFF ، BMI) استفاده شد و معیار اضافه وزن برابر با صدک 95 MBI صدک 85 چاقی برابر با BM I 95 وزن مطلوب صدک 85 صدک 15 و کم وزنی BMI صدک 15 در نظر گرفته شد به منظور تعیین سطح فعالتی بدنی آزمودنی ها نیز از پرسشنامه فعالتی بدنی بک و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که شیوع اضافه وزن وک چاقی در دانش آموزان پسر 12 تا 17 ساله شهر رشت به ترتیب 10/9 و 6/5 و شیوع وزن مطلوب و کم وزنی هم به ترتیب 52/8 و 29/9 در صد است همچنین بین شیوع اضافه وزن و سطح فعالیت بدنی رابطه معنی داری (R=-0/12) مشاهده شد (P<0/05) بین شیوع چاقی و سطح فعالیت بدنی نیز رابطه معنی داری (R=-0/13) مشاهده شد (P<0/05) .
هدف ازتحقیق حاضر تاثیر برنامه تمرین موضعی عضلات شکم بر تغییرات ترکیب بدن و لیپیدهای سرم است بدین منظور 16 آزمودنی با میانگین سنی 09/1+63/14سال به برنامه تمرین موضعی عضلات شکم در 12 جلسه ( هفته ای سه جلسه )پرداختند در ابتدا و پایان برنامه نیز علاوه برخون گیری ازورید ناحیه ساعد برای تعیین میزان کلسترول تام و تری گلیسیرید چربی زیر پوست نواحی شکم تحت کتفی فوق خاصره سه سربازو و دو سربازو و سینه آزمودنی ها با استفاده از کالیپر ثبت شده مچنین اندازه دور شکم دور کمر ودور باسن آزمودنی ها با متر نواری اندازه گیری شد ودر پایان اطلاعات به دست آمده با استفاد از آزمون t استودنت مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد برنامه تمرین موضعی عضلات شکم بر مقدار کلسترول Chol تام و تری گلیسیرید TG چربی زیرپوست نواحی شکم تحت کتفی فوق خاصره سه سربازو و سینه به همراه میزان دور شکم دور کمر و دور باسن وزن کل بدن توده چربی بدن و در صد چربی آزمودنی ها اثر معنی داری 05/0>P داشته است بنابراین نتیجه می گیریم که برنامه تمرین موضعی عضلات شکم با شرایط ذکر شده تنها موجب کاهش چربی موضعی تمرینی شکم نمی شود و دیگر نواحی بدن نیز کاهش چربی خواهند داشت از طرف دیگر با این نوع تمرینات فقط مقدار دور شکم کم نمی شود بلکه کاهش دور کمر و دور باسن نیز همراه آن اتفاق می افتد
هدف از تحقیق حاضر مقایسه نتیجه بارداری و سلامت نوزاد در بدو تولد در مادران ورزشکار و غیر ورزشکار است جامعه تحقیق را دبیران زن تربیت بدنی و غیر تبیت بدنی شهر مشهد تشکیل می دهند که در زایمان اول خود در سنین 24 تا 32 سال مورد مطالعه قرار گرفتند طی مصاحبه ای که بین 1033 نفر صورت گرفت افرادی که زایمان خود را در بیمارستان خصوصی یا به صورت غیر طبیعی انجام داده بودند و نیز مبتلایان به بیماری های جدی سیستمیک وارثی همچنین مادران چند قلوزا و سیگاری از مطالعه حذف شدند و در نهایت با توجه به شرایط ورزش در هر گروه 50 مادر ورزشکار و 150 مادر غیر ورزشکار مورد بررسی قرار گرفتند روش کار به این صورت بود که ابتدا اطلاعات فردی وشغلی طی مصاحبه و اطلاعات مربوط به زایمان از طریق پرونده های پزشکی زایمانی نمونه ها جمع آوری شد و سپس متغیرهای تحقیق که طول مدت بارداری زمان مرحله دوم زایمان وزن نوزاد و امتیاز آپگار نوزاد در بدو تولید بود در دو گروه مشخص گردید این اطلاعات با استفاده از روش های آماری t استودنت و مجذور کای مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد بین مدت زمان دوران بادراری ومرحله دوم زایمان وامتیاز آپگار دقیقه اول نوزدان تفاومت معنی داری وجود ندارد ولی وزن نوزاد مادر ورزشکار هنگام تولد 41/34+93/160گرم کمتر از گرم دوم بود که از این نظر بین مادر ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0< p )
هدف ازتحقیق حاضر مقایسه اثر حضور تماشاگران مرد و زن بر نتایج پرتاب آزاد بسکتبال و کشش بارفیکس است نمونه آماری ورزشکاران شامل 15 نفر از دانشجویان پسر ورزشکاری بود که دو سال سابقه ورزشی در بسکتبال داشتند و نمونه آماری تماشاگران نیز حدود 40 نفر ازدانشجویان دختر و پسر دانشگاه گیلان بودند که به طور تصادفی گزینش شدند این تماشاگران به صورت غیر فعال بر عملکرد ورزشکاران نظارت می کردند روش کار به این صورت بود که آزمودنی ها در 5 جلسه جداگانه ودر هر جلسه دوبار به اجرای هر یک از آزمون های پرتاب آزاد بسکتبال وکشش بارفیکس پرداختند قابل ذکر است که هر آزمودنی در جلسه اول به تنهایی جلسه دوم در حضور هم کنش جلسه سوم در حضور هم کنش و تماشاگران زن جلسه چهارم در حضور هم کنش و تماشاگران مرد و جلسه 5 در حضور هم کنش و تماشاگران مرد و زن به اجرای مهارت های مورد نظر پرداخت جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آزمون آماری ANOVA استفاده شد و نتایج تحقیق حاکی از این مطلب است که بین میانگین نتایج پرتاب آزاد بسکتبال آزمودنی ها به تنهائی ودر حضور تماشاگران زن تفاوت معنی داری وجود دارد 05/0>P این تفاوت در مورد نتایج کشش بارفیکس به این صورت است که بین میانگین نتایج کشش بارفیکس آزمودنی ها به تنهایی و در حضور تماشارگان زن تفاوت معنی داری وجود دارد 05/0>P البته نتایج به گونه ای بود که حضور تماشاگران بر مهارت کشش بارفیکس همواره اثر مثبت و بر عملکرد ورزشکاران در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال آثار مختلفی داشت
به منظور بررسی تاثیر دو شیوه ی مصرف ویتامین C برمیزان دامنه ی حرکتی وقدرت برونگرای عضلات تاکننده ی آرنج پس از کوفتگی تاخیری ،تعداد 37 نفر به ترتیب با میانگین سن،وزن وقد 02/22، 25/85 و58/159 در چهار گروه در تحقیق شرکت کردند. گروه اول ‹9›= n› با صرف 100 میلی گرم ویتامینC ،گروه دوم‹10=n› با مصرف 200 میلی گرم ویتامین C ،گروه سوم 9=n با مصرف دارو نما وگروه چهارم9=n به عنوان گروه کنترل شرکت کردندمصرف ویتامین C گروه هااز یک ساعت قبل از انجام انقباضات برونگرا تا 47 ساعت پس ازآن انجام شد.به منظور ایجاد کوفتگی از آزمودنی ها خواسته شده تا 70 انقباض برونگرا را با دست غیربرتر برروی صندلی مخصوص انجام دهند. مدت زمان هرانقباض 3 ثانیه وبین هرانقباض ،انقباض بعدی ،10 ثانیه استراحت منظور شد.همچنین مدت یک دقیقه استراحت بین هر10 انقباض لحاظ گردید .متغیرهایی که در چهار نوبت ،قبل1،24،48 ساعت پس از انقباضات برونگرا اندازه گیری شدند عبارتند از:1- میزان دامنه ی حرکتی آرنج 2- حداکثر قدرت برونگرای عضلات تاکننده ی ارنج.اطلاعات به دست آمده با روش آماری تجزیه وتحلیل گردید ونتایج زیر حاصل شد:1- کاهش دامنه ی حرکتی آرنج در کلیه ی گروه ها مشاهده شدوبین تاثیر دوشیوه ی مصرف ویتامین C دارونما برمیزان کاهش دامنه ی حرکتی آرنج قبل 1،24،48 ساعت پس از انقباضات برونگرا تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. 2- حداکثر قدرت برونگرا نیز در کلیه ی گروه ها درطول دوران کوفتگی کاهش نشان دادونیز بین وتاثیر دو شیوه ی مصرف ویتامین قبل،C دارونما برمیزان حداکثر قدرت برونگرای عضلات تا کننده ی آرنج 1،24،48 ساعت پس از انقباضات برونگرا تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
به منظور مقایسه ی تاثیر دو نوع فعالیت هوازی یک جلسه ای بر میزان تغییرات‹LDL-C› ،‹HDL-C› وچربی تحت جلدی ،تعداد 20 نفر از مردان 20-25 سال از دانشجویان غیر ورزشکاردانشگاه گیلان که درسال تحصیلی 77-78 مشغول به تحصیل بودند، بطور غیر تصادفی انتخاب شدند.میانگین سن ،وزن وقد افراد به ترتیب 29/2?8/21 سال، 36/5 ?65/64 کیلوگرم و49/5? 174 سانتی متر برای گروه یک ‹فعالیت دوتناوبی › و 32/ 1?2/23 سال، 29/10? 4/69 کیلوگرم و39/5? 8/172 ساتیمتر برای گروه دو‹فعالیت دایره ای با وزنه›بود.برنامه ی فعالیتی هردوگروه به ترتیب شامل یک جلسه فعالیت دوتناوبی‹هوازی› به مدت 40 دقیقه شامل 10 دقیقه گرم کردن،20 دقیقه دوتناوبی هوازی ‹4 ست:4 دقیقه دونرم وآهسته ،1 دقیقه پیاده روی› با 60-80 درصد ،ضربان قلب بیشینه‹MHR ›و10 دقیقه سرد کردن برای کروه 1ویک جلسه فعالیت دایره ای با وزنه ‹هوازی› به مدت 40 دقیقه ،شامل 10 دقیقه گرم کردن ،20 دقیقه فعالیت دایره ای با وزنه ‹شامل 10 ایستگاه› با 60-80 درصد ضربان قلب بیشینه‹MHR› و10 دقیقه سرد کردن برای گروه دو بود .برای به دست آوردن اطلاعات خام ،درصد چربی تحت جلدی بدن ونمونه های خون آزمودنی ها قبل وبعد از یک جلسه فعالیت اندازه گیری شد وپس از تجزیه وتحلیل آماری براساس تست t student در سطح 5درصد وبا ضریب اطمینان 95 درصدنتایج زیر حاصل شد :الف)یک جلسه فعالیت دو تناوبی بر میزان HDL-C، LDL-Cوچربی تحت جلدی تاثیر معنی داری نداشت؛ ب)یک جلسه فعالیت دایره ای با وزنه بر میزان HDL-Cتاثیر معنی داری داشت، ولی برمیزان LDL-C وچربی های تحت جلدی تاثیر معنی دار نداشت. در پایان نتیجه گرفته شد که یک جلسه فعالیت هوازی دایره ای با وزنه نسبت به یک جلسه فعالیت هوازی دوتناوبی بر سطح چربی های پلاسما تاثیر بیشتری دارد.
در این تحقیق تاثیرات حرکات کششی ایستا وپویا برمیزان کوفتگی تاخیری وافزایش کراتین کینازبا یکدیگر مقایسه شده است. بیست مرد دانشگاهی دردو گروه کششی ایستا و پویا به صورت تصادفی قرار گرفتند .همه ی آنها سه دوره از 25 حرکت کششی را درزمان 80 دقیقه انجام دادند ،تنها تفاوت موجود در بین گروه ها این بود که گروه ایستا هر حرکت را به مدت 40 ثانیه در حالت ساکن نگه می داشتند در صورتی که گروه پویا این حرکات رادر حالت حرکت اجرا می کردند. برای تجزیه وتحلیل میانگین های اندازه گیری شده در کوفتگی تاخیری عضلانی وآنزیم کراتین کیناز قدرت ایزومتریک پایین تنه و دامنه ی حرکتی مفصل ران ،از آزمون تحلیل واریانس عاملی‹4? 2› استفاده شده است.
برایبررسی تاثیر یک برنامه ی منتخب هوازی روی توان هوازی وترکیب بدن ،نمونه ای 20 نفر که برای شرکت درتحقیق داوطلب شدند استفاده شد. آزمودنی ها ،دختران دانشجوی مرکزتربیت معلم بودندکه به دوگروه مساوی تجربی وکنترل تقسم شدند. آزمودنی های گروه تجربیتحت تمرینات منتخب قرار گرفتند.تمرینات شامل 20 دقیقه فعالیت هوازی ‹دویدن› با شدت 60 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب بود . 10 دقیقه برای گرم کردن و10 دقیقه برای سرد کردن درنظر گرفته شده بود.تمرینات به مدت 6هفته وتعداد جلسات درهرهفته 3 تا5 بار بود.گوه کنترل تمرین خاصی راانجام نمی دادند وبه همان رونهد قبل از تحقیق خود ادامه می دادند.درآزمون نهایی درصد چربی بدن گروه تجربی به طور معنی داری کمترازگروه کنترل وتوان هوازی آن به طور معنی دار بالاتر از گروه کنترل بود05/0 تجربیP< با وجودی که بیشتر آزمودنی های گروه وزن خود راازدست داده بودند‹به طور متوسط 2/1 کیلوگرم›، این کاهش معنی دار.وزن چربی نبوده است‹05/0 چربی این P< دختران گروه تجربی کاهش میانگین 38/2 کیلوگرم ووزن بدون P< گروه افزایشی حدود5/1 کیلوگرم را به طور متوسط نشان داد،اما هیچ یک از این تغییرات معنی دار نبوده .
هدف از انجام این تحقیق، تعیین ارتباط بین برآورد درصد چربی بدن با نتایج اندازه گیری ابعاد بدن در زنان ورزشکار وغیر ورزشکار می باشد.جامعه ی تحقیق، شامل گروه یک دختران ورزشکار طراز اول کشور ‹اعضای تیم های ملی کشور › وگروه دو دختران غیر ورزشکار بوده است.نمونه برداری در گروه های یک ودو به طور غیر تصادفی وهدفدار انجام شد.نمونه های گروه یک به تعداد74 نفر با میانگین سنی 5? 22 سال از میان ورزشکاران تیم ملی در رشته های دو ومیدانی ،والیبال ،شنا ،بسکتبال،ژیمناستیک وکاراته در دومین دوره ی مسابقات همبستگی بانوان کشورهای اسلامی ونمونه های گروه دوشامل 100 نفر با میانگین سنی 3? 21 سال از دانشجویان غیر تربیت بدنی دانشگاه گیلان انتخاب شدند.متغیرهای مورد بررسی عبارت بودند از:قد،وزن، سن، میزان چربی بدن‹با استفاده از کالیپر› وابعاد بدن‹اندازه ی دور باسن، دور کمر ،دور شکم،دور ران ،کمربند شانه ای ،طول پا ،طول دست، دور مچ دست، مچ پا وطول تنه› با استفاده از متر نواری مورد سنجش قرار گرفت. در نهایت اطلاعات بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل وبررسی آماری قرار گرفت ونتایج زیر حاصل گردید. با توجه به یافته های پژوهش حاضرمی توان نیجه گرفت که بین براورد درصد چربی بدن واندازه گیری دور اندام ها در گروه دختران غیر ورزشکار ،ارتباط معنی داری وجود دارد.
مروری بر اهداف وآرمان های بنیانگذارنهضت المپیک، نشانگر بشردوستی بی آلایش وحرمت به انسان ،بدون توجه به رنگ پوست،نژاد، مرام ومسلک سیاسی وپایگاه اقتصادی واجتماعی آنان بوده است.کارنامه یک صد ساله ی پیروان این دیدگاه نیز حاکی از تلاش صادقانه ای است که با سیاست گذاری وروش های متنوع ،سعی کرده اند تا پرچم نهضت المپیک واهداف نوع دوستانه ی آن رادرسراسرجهان، توسعه بخشند.درهمین راستا تاسیس آکادمی بین المللی المپیک با تمهیدات گوناگون وبرنامه های متنوع ،به عنوان یک بازوی فرهنگی درصدد المپیزم وآشنا کردن ملل مختلفبا اهداف خیرخواهانه ی آن واحیاناًشناسایی راه های جدید،برای توسعه ی هرچه بیشتر آن می باشد. دنیای امروز با پیچیدگی فراوان خود، تعامل گسترده ی پدیده های اقتصادی،اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی را با نهضت المپیک رقم زده است وعلاوه برآن پدیده هایی همچون ورزش حرفه ای ودوپینگ نیز از موارد مهمی هستند که برالمپیزم واهداف آن اثر گذاشته اند. برای پاسخ به این پرسش که دانشجویان ایرانی تاچه اندازه با نهضت المپیک وپدیده های مرتبط با آن آشنایی دارند،تعداد 86 نفر دانشجوی پسر ودختر رشته ی تربیت بدنی‹37 دانشجوی دخترو49 دانشجوی پسر›و 92 دانشجوی پسر رشته های غیر تربیت بدنی، به طور غیر تصادفی انتخاب شدندو ازآنها توسط یک پرسشنامه در مورد آشنایی با نهضت المپیک،تاریخچه وابعاد گوناگون مرتبط باآن،همچون سیاست، تبلیغات، ورزش حرفه ای ودوپینگ سؤالاتی ،به عمل آمد.نتایج این پژوهش، که دانشجویان ایرانی بویژه غیر رشته ی تربیت بدنی با نهضت المپیک آشنایی کمی دارند ودرمورد پدیده های مرتبط با آن نیز دچار ابهام،کمبود اطلاعات وحتی در برخی موارد ،تردید همراه با بدبینی می باشد.
هدف از انجام این تحقیق، مقایسه ی اعتبار جدول قد –وزن وفرمول های استاندارد در برآورد وزن مطلوب بدن زنان ورزشکار وغیرورزشکار می باشد.جامعه ی تحقیق، شامل گروه ‹1›زنانورزشکار تیم های ملی به تعداد 74 نفر وگروه ‹2›زنان غیر ورزشکار به تعداد 100 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان می باشند. روش اندازه گیری به این صورت بودکه ابتدا در برگه ی مشخصات فردی ،اطلاعات لازم ثبت وسپس وزن مطلوب به سه طریق زیر محاسبه شد:جدول قد – وزن بیمه ی عمر متروپولیتن‹1983›، فرمول استاندارد،وبراساس میزان درصدچربی بدن با اندازه گیری چربی تحت جلدی ،برای تعیین تیپ بدنی ،با استفاده از روش های پیشنهادی شرکت بیمه ی عمر متروپولیتن‹ با اندازه گیری پهنای آرنج› آزمودنی ها به سه تیپ ‹اندام ریز ،متوسط ودرشت› طبقه بندی شده وشاخص توده ی بدنی آنها،بر مبنای میزان چاقی آزمودنی ها از تقسیم وزن بدن ‹کیلوگرم› برمجذور قد‹سانتی متر › به دست آمد .سپس از ابعاد مختلف بدن آزمودنی ها ،اندازه گیری به عمل آمد واطلاعات به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج ذیل حاصل این تجزیه وتحلیل است: 1- جدول قد – وزن وفرول استاندارد دربراورد وزن مطلوب بدن ،ارتباط معنی داری با روش معیار ‹ارزیابی ترکیب بدن با کالیپر› دردو گروه زنان ورزشکار وغیرورزشکار دارد. 2- میزان همبستگی بین جدول قد-وزن وفرمول ها با روش معیار در براورد وزن مطلوب ، برای رشته های شنا ووالیبال کمتر از سایر رشته های ورزشی بوده است. 3- بین نتایج بدست آمده ،از براورد درصد چربی بدن با روش معیار واندازه گیری دور اندام ها ،در غیر ورزشکاران وورزشکاران ،بالاترین همبستگی در اندازه ی دور ران ،کمر وشکم مشاهده شد. با توجه به نتایج این پژوهش ،به نظر میرسد که جدول قد – وزن شرکت بیمه ی عمر متروپولیتن،فرمول های استاندارد وشاخص توده ی بدنی ،مقیاس نسبتاً مناسبی در براورد وزن مطلوب جامعه تحقیق می باشد.