آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

گوناگون شدن پدیداری جوهره واحد عقلی و یا علمی در آثار (یا صورت های کالبدمند آن جوهره عقلی) در هر یک از ادوار به هم پیوسته تاریخ، موضوع کُلّی این مقاله است. در این نوشتار برآنیم تا از منظر تفکّر توحیدی اسلام و در بستری نزدیک به گویش فلسفی آن بگوییم که هر موجود شاخصی و از جمله هر اثر شاخص و منحصربه فرد از مجموعه آثار زیبا و پسندیده معماری تنها و تنها در دوره زمانی مشخص و مخصوص به خود از طول تاریخ، اثری بایسته و شایسته است، و کاری است کاملاً به جا، به موقع و قانون مدار؛ بنابراین نیک و پسندیده که با هندسه ای مشخص و متعیّن به حدود کمّی و کیفی خاص که در موقعیت زمانی و مکانی منحصربه فرد و لذا تکرار ناشدنی در صفحه آیینه وار جهان گذران (و لحظه به لحظه نو شونده) ظاهر و پدیدار می گردد. پس باید حواسمان کاملاً جمع باشد که هرگز نباید همان کار (به تمامی و یا حتّی بخشی از بخش های آن) در ادوار و زمان های بعدی تاریخ (آن هم به ناشایسته ترین صورت ممکن و ناشیانه ترین و غیرحقیقی ترین نوع از تقلید ظاهری صرف) عیناً تکرار و یا کپی سازی شود؛ به عبارت روشن تر، می خواهیم این فکر اصیل و بلکه اصل خلاف ناپذیر اسلام توحیدمحور را در گوش برخی خفتگان و غفلت زدگان بخوانیم و یادآوری کنیم که هستی (با همه اجزای به ظاهر متعدّد و متکثّر و مستقل از یکدیگرِ آن، که بعضاً در ادوار گوناگون تاریخ زمین در گستره ای از ازل تا ابد، پدیدار و ناپدید شده اند) حقیقتی است واحد، کتاب مانند و متّحدالاجزا، برقرار و باقی و در عین حال پوینده ای کمال محور، به گونه ای که نه هرگز موجودی (به حقیقت) از مجموعه موجودات به هم وابسته و درهم تنیده آن معدوم می شود (و یا به عبارتی، به تمامی به عدم مطلق می رود)، و نه معدومی (یا چیزی که موجود نیست، و به عبارتی، عدمی مُطلق است) در مجموعه هستی موجود می گردد (اگرچه به حسب ظاهر از میان رفته و جایش را به موجود و یا پدیده ای دیگر داده باشد)؛ بنابراین (مانند وظیفه ای که در قبال حفاظت از کلّیّات و جزئیّات یک کتاب واحد، با شخصیت منحصربه فرد، با هویّت و البتّه نظام مند داریم) هرگز نمی توان و نباید بخشی از آن را جابه جا و یا تکرار، و به عبارتی، کُپی سازی کرد؛ به عبارت روشن تر، موجودیّت یافتن (یا همان پدیدارشدن صورت کالبدمند) یک اثر هنری و یا معماری (با تمام ویژگی های کیفی و کمّی اش) در مرحله ای خاص از مراحل زمان، ترکیبی اتّحادی و جدایی ناپذیر با آن مرحله دارند، به گونه ای که هرگونه تصوّر جدایی میان مجموعه هستی و آن اثر و مرحله ویژه زمانی اش مُساوی با عدم (یا همان "" نبودن "" ) آن شیء در آن زمان (و بنابراین، ناقص دیدن هستی) است. در واقع امر، این حقیقت عقلانی و عین ثابت هر شیء است که به سبب اصل زندگی، پویندگی و صیرورت کمال محور مجموعه مُتّحدالاجزای آفرینش، در طول بستر زمان حرکت می کند، و از نظر پدیداری و آشکاری صوری بر پرده عالم امکان و یا صفحه وجود تحوّل و دگرگونی می پذیرد. لذا حقیقت عقلانی یک شیء در زمان خود و نسبت به زمان های قبل و بعد از زمان خود، همواره موجود و بلکه موجودی ثابت بوده، و توسط معمار مسلمان نیز باید ثابت دانسته و دیده شود.

تبلیغات