بهروز منصوری

بهروز منصوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

سنجش میزان پایداری اجتماعی - فرهنگی در توانمندسازی سکونتگاه های جوامع روستایی (مطالعه موردی: روستاهای پهنه کوهستانی استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پایداری اجتماعی - فرهنگی جوامع روستایی روستاهای پهنه کوهستانی استان آذربایجان شرقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۱
جوامع روستایی نقش بسزایی در توسعه متوازن کشور ایفا می کنند. با توجه به مسائل و مشکلاتی که گریبانگیر جوامع روستایی است، اهتمام بر توسعه پایدار اجتماعی در قالب مشارکت، امنیت، آداب و سنن و آگاهی عمومی روستاییان یک امر ضروری به نظر می رسد. ورود تکنولوژی مدرن، تغییر ساختار تولیدی، شاخص های اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان را متحول ساخته است و موجبات بروز ناهنجاری های اجتماعی و مهاجرت به شهرها و تقلیل نسل جوان و به تبع آن فرسودگی بافت و مساکن روستایی شده است. استان آذربایجان شرقی بعنوان یکی از قطب های کشاورزی ایران دارای ۲۵۹۱ روستاست. از این تعداد 1067 روستای استان در پهنه کوهستانی قرار دارند، بنابراین جامعه آماری این تحقیق بالغ بر 1067 روستاست که از بین آنها 25 روستا بعنوان نمونه انتخاب شده اند که واجد ویژگی های لازم برای این تحقیق بودند. در این تحقیق برای سنجش میزان پایداری اجتماعی و فرهنگی به شناسایی شاخص ها و معیارهای تاثیرگذار در روستاهای پهنه کوهستانی پرداخته شده است که با اجرای آزمون های مختلف با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخت در قالب ۲۱ سوال به میزان تاثیرگذاری شاخص های پایداری اجتماعی بر توانمندسازی جوامع روستایی پهنه کوهستانی استان صحه می گذارد. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر این است که از نظر سرپرستان خانوارهای روستایی پهنه کوهستانی استان آذربایجان شرقی، چه معیارها و شاخص هایی در بعد پایداری اجتماعی- فرهنگی بیشترین تاثیر را در بهبود عملکرد کیفی زندگی مردم در جوامع روستایی دارد؟
۲.

تبیین لایه های ساختاری گونه شناسی در رابطه استراتژی های طراحی معماری سنتی در ساختمان های بلند مرتبه مسکونی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل محتوایی لایه های گونه شناسی طراحی ساختمان های بلندمرتبه مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۷
در ایران نیز مانند همه جای دنیا، با انگیزه صرفه جویی در مصرف زمین گران، مراکز شهرهای بزرگ به ساختمان های بلند روی آورده است. اما تجاربی که دارندگان فن آوری بلندمرتبه سازی از سر گذرانده اند هنوز کسب نکرده و شرایط را برای توسعه در زمینه هایی که در سیر تکامل آن حضور نداشته، فراهم نساخته است. حجم قابل توجهی از بناهای بلندمرتبه فاقد پشتوانه مطالعه تخصصی لازم اند که خسارات و ضایعات عظیمی را در پی خواهند داشت که باید این ضایعات را تا حد ممکن کاهش داد. تجربه ناکام این چند دهه اخیر ساختمان های بلند مسکونی در کشور نیازمند مطالعه تحلیلی لایه های ساختاری گونه شناسی در (استراتژی های طراحی) است. این مرحله از پژوهش شامل تحلیل و تفسیر یافته های حاصل از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که به دو بخش قابل تقسیم است. ساخت ساختمان های بلندمرتبه مسکونی با تأثیر از افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی هم زمان با توسعه نقش دولت در زندگی اجتماعی، بستر مناسبی، جهت توسعه فعالیت های بلندمرتبه سازی را فراهم آورد که غالباً به صورت تولید انبوه و رویکردهای آن به صورت شکلی و عملکردی در دهه پنجاه آغاز گردیده و تاکنون جنبه مباحث محتوایی آن در تبیین لایه های ساختاری گونه شناسی ساختمان های بلندمرتبه مسکونی معاصر تهران انجام نگرفته است.اهداف پژوهش:بررسی ترکیب گونه و اجرا ساختمان های بلندمرتبه مسکونی معاصر تهران.تبیین الگویی چندلایه گونه شناسی، براساس تایپ، جهت طراحی مسکن بلندمرتبه تدوین و با خوانشی پدیدار شناسانه.سؤالات پژوهش:تأثیر لایه های ساختاری گونه شناسی در رابطه استراتژی های طراحی مسکن بلندمرتبه چگونه است؟بازتاب نظریه هستی شناسی شی ءگرا در لایه های ساختاری گونه شناسی براساس تایپ چگونه است؟
۳.

Intricacy of Architectural Design Process as a Heterogeneous Network(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Actor-Network Theory Co-design Architectural design process Designers' Network

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
Architectural design has grown alongside the expansion of digitalism's aspects, and design initiatives are the product of several collaborations, interactions, and nodes. Focusing on an architectural competition as a case s tudy, this article demons trates how the architectural design process works by highlighting the characteris tics of a network produced by the assemblage between heterogeneous nodes. These assemblages could modify every design phase and outcome according to their s trengths and weaknesses. Therefore, the socio-technical aspect of the design process is used to demons trate the reciprocal relationship between nodes as humans and nonhumans. This paper uses a qualitative approach by using the methodological aspect of actor-network theory to map the intricacies of the design process from three independent narrations to give complementary components to form the design process's multiplex network. Thus, the s tudy proposes a paradigm for exhibiting and grasping the complex data network in architectural design and boos ting the value of unseen data that may significantly impact outcomes.
۴.

پدیدارشناسی آموزه های شعر حافظ در فرایند یادگیری معماری براساس رویکرد ون منن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه های زیسته آموزش معماری پدیده شعر حافظ آموزه های انسان ساز خود درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۴
بیان مسئله: ساختار آموزش معماری امروز و آموزه های ارائه شده در این نظام بیشتر به چگونگی ساخت کالبد معماری (محوریت کالبد) و آفرینشگری اثر معماری کوشیده که این موضوع منجر به اقتدار اَبَرهای ساختگی و خودشیفتگی انسان معاصر شده است. معماری پدیده ا ی محلی است که ذات و ریشه آن را بایستی در انسان محلی و تجربه های زیسته آن جست و جو کرد. از این رو این پژوهش به دنبال پاسخ به چیستی آموزه های زیست شده شعر حافظ و پدیدارشناسی تأثیر این تجربه ها در فرایند یادگیری معماری است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناخت و بازاندیشی تجربه های زیست شده انسان در ارتباط با خوانش شعر حافظ جهت ارتقاء آموزه های انسان ساز در فرایند یادگیری معماری است.روش پژوهش: به لحاظ مطالعات انسانی به کار رفته، این تحقیق، پژوهشی کیفی است که با روش پدیدارشناسی و رویکرد ون منن (توصیفی- تفسیری) یکی از جریان های فکری در حوزه تعلیم و پرورش انسان؛ کوشیده است با عنایت به تجربه های زیست شده انسان در عالم شعر حافظ از طریق افرادی که با ادبیات و شعر حافظ آشنایی دارند به عنوان مشارکت کنندگان تحقیق به جست و جوی آموزه های درونی و ذهنی بپردازد. در روند پژوهش 18 آموزه اصلی از طریق مصاحبه با هشت نفر از متخصصین فلسفه، ادبیات، علوم انسانی و معماری که دارای تجربه زیست شده در عالم شعر حافظ بوده استخراج و سپس به کمک نرم افزار مکس کیودا ( MAXQDA) مضامین اصلی افقی سازی و جمع بندی شده است. نتیجه گیری: شعر حافظ به عنوان «فضای میانجی» پدیده ای است که هم به جنبه های ساخت انسان می کوشد و هم تکنیک های برقراری روابط گسترده با دیگر پدیده ها را ارائه می دهد. نتیجه این پژوهش در قالب مدل نهایی (دایره مینا) به معنای پالایشگری انسان و خود درمانی جهت تغییر نگرش سلطه جویانه پدیده های ایستا، چگونگی تعلیم انسان و نگارش معماری از طریق تجربه های زیست شده حافظ با زبان استعاری ترسیم شده است.
۵.

بررسی یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی نور مسکن امروز با تأکید بر آرای نشانه شناسی در طرح های آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری مشارکتی آموزش طراحی نور نشانه شناسی طرح های آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۹
معماری به علت گستردگی و نیاز به شناخت حوزه های مختلف جهت تأمین فضای حامی فعالیت های گوناگون نیاز است که اشرافیتی به دیگر حوزه ها داشته باشد. همین امر تأکیدی بر مشارکت محوری این رشته را دارد که به نظر می رسد راهکاری پاسخ ده برای تقویت و ارتقای خلاقیت در نزد دانشجویان معماری است. این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری شیوه یادگیری مشارکتی بر آموزش طراحی نور صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی با رویکرد تودرتو است. در مرحله کیفی استخراج مؤلفه های یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی نور با مرور نظام مند است سپس دقیق سازی صورت می گیرد. رویکرد تقلیل دادهای با تأکید بر استخراج مؤلفه های منطبق بر نشانه شناسی است که در سیستم کدنامه ای رویکرد تقلیل داده ای نشانه شناسی است. سپس مؤلفه های یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی نور با یک طرح آموزشی در جلسه در دو گروه شاهد و آزمون موردبررسی با تکنیک A-B-A قرار می گیرد برای تحلیل نتایج گروه آزمون و گروه شاهد از نرم افزار Grapher استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که بر اساس نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی مشخص می شود که میانگین سهم عاملی در گروه شاهد (677/0) و در گروه آزمون(763/0) است که به میزان 6% افزایش خلاقیت صورت یافته است. در گروه شاهد بیشترین ضریب تعیین مربوط به اصالت با مقدار(746/0) و کمترین مربوط به متغیر سیالی با مقدار(548/0) است در گروه آزمون کمترین متغیر سیالی با مقدار(589/0) و بیشترین مربوط به متغیر انعطاف پذیری با مقدار(000/1) است.
۶.

فاکتورهای مبتنی بر مصالح بهینه در اقلیم معتدل و مرطوب در طراحی جداره های مسکن پایدار با رویکرد کاهش مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصالح بهینه اقلیم معتدل و مرطوب مسکن پایدار مصرف برق مصرف گاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۲
این مطالعه با هدف روشی برای گزینش مصالح ساختمانی بهینه از جنبه انرژی (مطالعه موردی در شهر ساری) انجام گرفت. در این پژوهش، برای بررسی کاهش مصرف انرژی الکتریسیته و سوخت در ساختمان مورد مطالعه برای شهر ساری صورت پذیرفت. سوال اساسی پژوهش عبارت است از اینکه تاثیر فاکتورهای طراحی جداره ها در اقلیم معتدل و مرطوب جهت ارائه مدل طراحی مسکن پایدار از منظر انرژی مبتنی بر مصالح بهینه چیست؟ ساختمانهای مسکونی مسئول بخش قابل توجهی از مصرف انرژی در سراسر جهان هستند. دسناریوهای مورد بررسی بر اساس نظر خبرگان استفاده از مصالح 1- بلوک سفالی 2- بلوک سیمانی با پوکه 3- بلوک سیمانی فوم دار 4- بلوک وال کریت 5- بلوک بتن هوادار 6- آکواپنل 7- پنل سه بعدی 8- ICF 9- دیوار بتن مسلح، برای دیواره های داخلی و خارجی می باشد. برای تمامی 9 سناریوی مورد نظر مصرف انرژی برق و گاز به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله نشان داد که میزان مصرف برق برای شهر ساری در سناریو بلوک سیمانی با پوکه کمترین مقدار بوده و پس از آن با فاصله بسیار کمی سناریوهای ICF و پنل سه بعدی به ترتیب قرار دارند. در رابطه با میزان گاز مصرفی سالانه برای شهر ساری بلوک سیمانی فوم دار بیشترین میزان مصرف و بلوک سیمانی با پوکه کمترین میزان مصرف را اختصاص داده اند.
۷.

توسعه زیست سازگار در جغرافیای دارای میراث طبیعی؛ نمونه مطالعاتی: روستای گردشگری ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد سبز برنامه ریزی انرژی کارا توسعه زیست سازگار طراحی یکپارچه برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی معماری زیست سازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
یکی از مهم ترین موضوعات بحث برانگیز در روستاهایی که با میراثی ارزشمند در بستر طبیعی قرار گرفته اند چالش حفاظت و توسعه است؛ از یک سو، با توسعه باید به اقتصاد محلی رونق داد؛ از سوی دیگر، بایست مراقب طبیعت و محیط زیست بود. یکی از مهم ترین راه حل های مطرح شده برای حفظ جغرافیای انسانی و قانع کردن مردم محلی به ادامه سکونت رونق صنعت گردشگری است؛ موضوعی که نیاز به ساخت مکان های جدید و احداث زیرساخت ها را جدی تر می کند. معماری و شهرسازی زیست سازگار را پاسخی هوشمندانه به تأثیر اجرای طرح های توسعه در بستر جغرافیای انسانی و طبیعی دانسته اند. هدف از تحقیق حاضر تبیین تأثیر گرایش به معماری زیست سازگار در رونق گردشگری طبیعی و درنتیجه توسعه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی است؛ مفهومی که در چارچوب نظریه معماری سرآمد در نمونه روستای تاریخی ابیانه به بحث گذاشته می شود. در پژوهش از روش پیمایشی ، توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از مطالعات میدانی، و بر اساس مدل تحلیلی سوات ( SWOT ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را سه گروه اصلی تشکیل می دهند: مردم، گردشگران و مسئولان. برای تعیین جامعه و حجم نمونه، از روش کوکران استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تأکید بر پتانسیل های طبیعی و قابلیت های اکوتوریستی روستای ابیانه به گونه ای علمی، همراه با رعایت مسائل زیست محیطی و مبانی توسعه زیست سازگار بهترین گزینه برای هدایت طرح های توسعه شهری در این محدوده است. نتایج پژوهش توسعه زیست سازگار همراه با بهره وری در مصرف انرژی، آب و انرژی پنهان، توجه اقتصاد سبز و فناوری های نرم برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصاد جهانی را مورد تأکید قرار می دهد.
۸.

معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت فرسوده مسکن معماری احیا کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۹۸
بافت فرسوده یکی از معضلات اصلی کلان شهرهای ایران است که بیشترین نمود آن در شهر تهران است. مطالعات صورت گرفته پیرامون زلزله احتمالی شهر تهران حاکی از آن است که این بلای طبیعی یک فاجعه انسانی بزرگ برای تهران خواهد بود. این موضوع از زمانی به بعد تصمیماتی عاجل را می طلبید که هرچه سریع تر این بافت نوسازی شود اما به نظر می رسد تعجیل در تصمیم سبب شد تا بسیاری از مسائل انسانی و کیفی در نظر گرفته نشود. درواقع به رویکردی کل نگر نیاز بود تا ضمن تسریع و تعجیل موارد و مؤلفه های متعددی را در نظر گیرد. معماری احیایی یا احیاکننده به عنوان یک رویکرد کل نگر که از معماری پایدار مشتق شده است می تواند در ساخت وساز در بافت فرسوده مورداستفاده قرار گیرد. معرفی و تبیین مفهوم معماری احیاکننده به عنوان یک رویکرد کل نگر است که بتوان بر مبنای آن به عنوان یک تئوری و چارچوب مفهومی در ارزیابی میزان مطلوبیت معماری و سازگاری آن با انسان و محیط در بافت فرسوده و بهسازی شده استفاده کرد. استفاده از روش دلفی و از طریق مصاحبه و همچنین بررسی اسناد و ادبیات تحقیق؛ 6 بعد، 34 شاخص مرتبط با پژوهش استخراج و در قالب شاخص اجماع (اهمیت، قطعیت و اولویت) شاخص هایی که می تواند بر روی عدم تحقق معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده تأثیرگذار باشد. شاخص های تدوین شده بر مبنای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مقایسه زوجی) بر یکدیگر رتبه بندی شدند. در بخش نهایی تحقیق مبتنی بر تحلیل اکتشافی به کمک نرم افزار Micmac، در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش رویکرد معماری احیاکننده به عنوان یکی از بسترهای زمینه ساز پایداری، احیاء و ارتقاء کیفیت مسکن و بافت فرسوده قادر خواهد بود تا از طریق ابعاد اثرگذار خود به این مهم دست یابد و به ترتیب ابعاد اکولوژیک؛ عملکردی؛ طراحی و کالبدی؛ اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی؛ ذهنی و ادراکی، بیشترین اثر و اهمیت را دارا می باشند. مطابق نتایج اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم پیشران های کلیدی، 3 شاخص تغییر روند معماری و بهره گیری از اصول پایداری، ارتقای عملکرد محیط، سازمان دهی مناسب سلسله مراتب دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و 3 پیشران انعطاف پذیری فعالیت ها و عملکردها، متعادل کردن نیازها و همزیستی رضایتمند و توسعه سرمایه گذاری دارای بیشترین اثرپذیری غیرمستقیم در فرآیند کاربست معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده در شهرهای ایران خواهند بود.
۹.

وجه نمادین تکنولوژی در تولید میراث معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری های نوین نماد میراث معاصر معماری معاصر ایران طراحی معماری مدرنیته تکنولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
اهداف: معماری به عنوان یکی از شیوه های خلق اثر، ضمن بهره گیری از هنر، ترکیبی از اندیشه و فناوری است. آنچه یک اثر معمارانه را از سایر آثار ممتاز می سازد، این است که واجد ارزشی بیش از فراهم کردن سرپناه باشد؛ به عبارتی علاوه بر وجه کارکردی، خصیصه زیبایی و انتقال مفاهیم متعالی تر را نیز بروز دهد. این نوع معماری به عنوان یک میراث ارزشمند، قابلیت ماندگاری در تاریخ را داشته و نقش فناوری در تولید چنین میراثی، همواره یکی از پارامترهای اثرگذار بوده است. هنگامی که طرح معماری به عنوان یک اثر هنری ویژه شکل می گیرد، بی تاثیر از فناوری در روند خلق نبوده و فناوری در این حالت، جنبه نمادین می یابد. هدف این پژوهش بررسی این وجه ثانویه فناوری و نقش آن در تولید میراث معماری معاصر می باشد. روش ها: از نظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی عوامل اثرگذار بر معماری با بررسی آثار میراث معماری معاصر و همچنین وجوه تاثیرات فناوری و نقش آن تحلیل شده است. یافته ها: بررسی نمونه های هویت بخش معماری معاصر به عنوان میراث ماندگار، با پراکنش مختلف جغرافیایی نشان می دهد که به طور مشترک ویژگی های فرم، عملکرد و زیبایی در حوزه های پیکربندی فرمی، سازماندهی فضایی و ترکیب بندی نما قابلیت تحلیل و مقایسه دارند. نتیجه گیری: ماهیت معماری در فصل مشترکی از وجوه هنر، علم و تکنیک، بسته به مقطع زمانی و جغرافیای مکانی دستخوش تحول بوده و خلق میراث ماندگار معماری، وابسته به سطح پیشرفت فناوری زمان خود بوده است.
۱۰.

فهم معماران از سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی با تأکید بر «نظریه تمایز بوردیو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلیقه نما بناهای مسکونی نظریه تمایز بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
قشربندی های اجتماعی باعث به وجود آمدن تفاوت های پیچیده ای در میان اقشار جامعه می شود که ما به تبعیت از پیر بوردیو «تمایز» می گوییم. درنتیجه ی این تمایزها نماهای مختلفی در بناهای مسکونی طراحی می شود که سیمای شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تنوع سلیقه ها در طراحی نماهای مسکونی از سوی شهروندان موجب ایجاد ناهمگونی در سیمای شهری شده و گونه ای از عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری را به وجود آورده است. این پژوهش به تبیین فهم معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی بر اساس نظریه تمایز بوردیو می پردازد. روش تحقیق این پژوهش از حیث هدف، کاربردی، از نوع کیفی و به لحاظ «قصد » از پژوهش، «تفسیری » است و سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که « چه عواملی بر شکل دادن سلیقه کارفرما و مصرف کننده در تولید و مصرف نمادین مسکن شهر تهران در بازه زمانی 1384-1398 تأثیرگذار بوده اند؟ و فهم معماران در مواجهه با سلایق مصرف کننده و کارفرما در طراحی نماهای مسکونی در بازه زمانی 1384-1398 چگونه بوده است؟». در تبیین متغیرهای پژوهش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی افراد متغیر مستقل و الگوی مصرف معمار را متغیر وابسته تعریف شده است. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با متخصصین، شاخص ها و متغیرهای مؤثر بر تبیین نقش معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان تهران در مورد معماری مسکونی از متن مصاحبه های صورت گرفته استخراج گردید، بنابراین «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی در مورد مفهوم «سلیقه شهروندان در مورد بناهای مسکونی» را می توان در چهار صورت «سازه ساختمان»، «سازگاری نما با اقلیم»، «سازگاری نما با عملکرد بنا» و «زیبایی بصری نما» دسته بندی نمود که این الگوی مصرف متأثر از دو دسته ی کلی «سرمایه اقتصادی» و «سرمایه فرهنگی» است.
۱۱.

خوانش آموزه های اندیشه ساز و تجربه های زیست شده حافظ در راه خودیافتگی انسانِ معمار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۸۵
آموخته های معماری امروز تحت تأثیر استیلای هژمونی های مرکزگرا، هجوم اطلاعات و تکنولوژی موجب تسخیر روح انسان شده است که منجر به تبلور اشکال جدیدِ خلقیات فردی به جای خلاقیت شده است. تغییر یادگیری فرایند انسانِ معمار به معنای رهایی ذهن از انباشتگی های اطلاعات و خوانش آموزه های مؤثر به واسطهٔ تجربه های زیست شدهٔ انسانیِ حاویِ روح و احساس هدف پژوهش است. مطالعهٔ حاضر به روش اسنادی، و به منظور شناخت روابط انسان با محیط به خوانش آثار پدیدارشناسان حوزهٔ انسان، ذهن و خیال، و ریشه های درون مرزیِ مؤثر بر برقراری پیوند انسان با پدیده های محلی، همچون ادبیات، پرداخته است. با خوانش نظریه های شناختِ جهان هستی و دیدگاه های محورگرایی، به وجوه گم گشتهٔ «چگونه انسان شدن» پی برده شد. در ابتدای قرن بیستم جریان فکری فلسفی پدیدارشناسی شکل گرفت که اساس هستی شناسی را تجربیات زیست شدهٔ انسانی دانست. سپس از فلسفهٔ محض به جریان حوزهٔ «اندیشه» و «یادگیری خودیافته» تغییر مسیر داد و با برقراری پیوندی چندوجهی میان رشته ها و تجربه های زیست شدهٔ انسانی، در مدارس معماری مطرح شد. شناخت فرایند خودیافتهٔ «انسانِ معمار» جهت کسب تجربه های فردی با کیفیت و خلق پدیده های معماری انسانی از یافته های این مقاله است که در دو وجه مورد مطالعه قرار گرفت: 1) خواندن منابع و ریشه های غنیِ درون مرزی؛ و 2) آموختن چگونه اندیشدن به منزلهٔ نگاه جهان شمول. خوانش شعر حافظ و تجربهٔ زیسته اش در فرایند یادگیری معماری موجب خودیافتگی و پالایش ذهن می شود. در این راه انسان فراگیرنده به بیداری دست می یابد که در قالب مدلی ترسیم شده است.
۱۲.

نقش رهیافت شبکه بر تعامل کنشگرانِ طراحی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری روند طراحی کنشگر-شبکه دیگری گفت وگوپذیری شبکه هم طراحان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۲۲
بیان مسئله: تحولات حوزه فناوری اطلاعات تغییراتی بنیادین در بستر طراحی جمعی ایجاد کرده است. جمیع این تغییراتْ پارادایم جدیدی را تحتِ تحول رهیافت شبکه شکل داده که در پیِ آن درک فردی و عمومی از عمل طراحی جمعی متحول شده است. در چنین شرایطی، طراحی ای با برهم کنش دست کم دو شبکه هم زمان شکل گرفته که در آن مطالعه کیفیت مذاکرات کنشگران و نحوه کنش امری ضروری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین تأثیر هم کنش شبکه ها بر روند طراحی جمعی با تعریف (1) کنشگران، (2) مذاکرات شبکه هم طراحان و (3) ردیابی مسیر کنشگری است، و در این مسیر در جست وجوی پاسخ به مسئله «چگونگی تأثیر رهیافت شبکه بر کنش طراحان در روند طراحی معماری» است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش شناسی کیفیِ مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران طراحی جمعی می پردازد. از این رو، ابتدا با مطالعه متون، مقوله های تأثیرگذار بر مذاکرات شبکه تبیین و سپس، با قیاس میان دو سناریو اجرایی، روند کنشگری در طراحی جمعی مشخص شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر از منظر نتایج، کاربردی است و با اتخاذ راهبرد استدلال منطقی در قبال داده های کیفی درصدد پاسخ به پرسش خود است.نتیجه گیری: نظریه کنشگر-شبکه، با تغییر نقش طراح، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی و غیرانسانی ایجاد می کند. در این مسیر، شبکه هم طراحان با محوریت چهار مقوله دیگرپذیری، نقدپذیری، باور مشترک و اشتراک گذاری قابل تبیین است. علاوه بر آن، تحلیل دو سناریو اجرایی نشان می دهد که با پذیرشِ کنشگر جدیدْ روند طراحی در مسیری چرخشی میان پیوندهای شبکه تکامل می یابد و تیم ها آزادی عمل بیشتری دارند. ویژگی پویایی لحظه ای در روند طراحی مشهود است و با پیوستن گرهِ جدیدْ شبکه ای جدید شکل می گیرد و روند طراحی همانند چرخه ای درونی با پیوندهای درهم آمیخته ایجاد می شود. در نهایت، رهیافت شبکه با ایجاد تغییرات نه تنها در سطح تکنیکی منشأ اثر است بلکه، به مثابه پارادایمی جدید، الگوی طراحی را متحول می کند و بهره مندی از آن سبب تسهیل خوانش پیچیدگی های روند طراحی می شود.
۱۳.

رویکردی تحلیلی به کیفیت معماری مسکن منطقه 1 تا 3 شهر تهران طی سال های 1397-1357(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن کیفیت معماری مسکن مسکن معاصر مناطق 1 تا3 شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش کیفیت معماری مسکن شهر تهران در مناطق 1 تا3 طی سال های 1357-1397می باشد. روش تحقیق بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزارspss در جهت سنجش معیارها است، ضمن آنکه با استفاده از نرم افزارExpert choice به امتیاز دهی و وزن نسبی هر شاخص پرداخته است. در این راستا نتایج پژوهش حاکی از آن است که، با توجه به آزمون T تک نمونه ای کیفیت معماری مسکن طی سال های 1357-1397 در مناطق 1 تا3 شهر تهران به ترتیب برابر با 21/3 و81/2 می باشد و بیانگر آن است که معماری مسکن طی سال های 1357-1379 دارای مطلوبیت و رضایتمندی بهتری نسبت به سال های بعد بوده است، همچنین امتیاز دهی به کیفیت معماری مسکن طی سال های 1357-1379 برابر با 648/0 و طی سال های1380-1397 برابر با 187/0 بوده است، حال آنکه وزن شاخص نسبی طی سال1357-1397 در کیفیت معماری مساکن شهر تهران544/0 و طی سال های 1380-1397 برابر با 254/0 می باشد. لذا این ارقام بیانگر آن هستند که کیفیت معماری مسکونی طی سال های 1357-1379 از رده مناسب تری نسبت به سال های اخیر برخوردار بوده است.
۱۴.

درونمایه های مشترک ما بین معماری و هنرهای نمایشی تاثیرگذار بر ارتقاء بهره وری محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری سینما تئاتر محیط شهری مکان بهره وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۷۲
درک مفاهیم ریشه ای و اصیل هنری می تواند باعث قرابت و شناخت بهتر هنرهای کاربردی معماری، تئاتر و سینما گردد. معماری و تئاتر و سینما جدا از وجههٔ کارکردی خود که به ایجاد فضا می پردازند، در فرآیند درک فضا، هر سه اصول مشترکی را در بر می گیرند که به وسیلهٔ معماران و کارگردانان در هم آمیخته شده اند. این تحقیق با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی کلیات و امکان استفاده از این نزدیکی در هنرهای کاربردی می پردازد. استفاده از نحله های فکری خردباوری و تجربه باوری نکته قابل توجه در این تحقیق است که به صورت همزمان می تواند هر دو دسته را در کنار هم استفاده کند. معماری، تئاتر و سینما می توانند واسطه هایی برای عرضهٔ معنا باشند، که این معنا می تواند بین عرصه ها و رسانه های مختلف مشترک باشند. در واقع معماری، تئاتر و سینما متشکل از عناصر اساسی مشترکی همانند صحنه، فضا، نور، حرکت و دید می باشند. معماران و کارگردانان تئاتر و فیلم سازان پیوسته در تلاش برای انتقال مفاهیم متداعی در جهت بازگویی ایده ها و مفاهیم در محیط های نمادین هستند، در واقع هنر معماری در تئاتر و سینما به عنوان عامل ایجاد تعادل و هماهنگی در شکل تصاویر و ترکیب صحنه مطرح می شوند که ویژگی های مکانی یا زمانی فضا، رنگ ف نور، سایه روشن تاثیرات متفاوتی بر مخاطب می گذارد. فضاهای بصری که در پس زمینهٔ تصاویر یک فیلم دیده می شود در شکل گیری تفکر کارگردان و فیلمساز نقش موثری دارد. در واقع کارگردانان با بهره گیری از معماری از طریق معنا و فضاهای بصری سعی در ایجاد فضا و خلق مکان و شخصیت پردازی می کنند. شناسایی این تعاملات و تاثیرگذاری ها می تواند به هنرمندان در خلق محصول هنری خود کمک بسیاری نموده و درک مناسبی را از محیط و فضاهای مورد نیاز هر گروه فراهم سازد
۱۵.

تبیین تاثیر حکومت صفوی بر شکل گیری فضای جمعی در پل های صفوی اصفهان (نمونه موردی: پل های الله وردی خان و خواجو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت های اجتماعی حکومت صفوی توسعه اصفهان فضای جمعی پل الله وردی خان پل خواجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۴۷۸
اهداف: در دوره صفویه به سبب رویکرد حکومت نسبت به مقوله حیات جمعی و توجه به مساله وحدت ملی و یکپارچگی جامعه، تحولات ویژه ای در نوع و نحوه بروز فعالیت های اجتماعی مشاهده می شود. از این رو بررسی تاثیرات حکومت صفوی بر شکل گیری فضاهای شهری، امری مهم است. همچنین روند تبدیل شدن پل های ساخته شده در این دوران، نظیر پل های الله وردی خان و خواجو، به بستر فعالیت های جمعی و نقش حکومت در آن مورد نظر است. ابزار و روش ها: در این مطالعه با روش تاریخی- تفسیری، سفرنامه های دوران صفوی به منظور استخراج فعالیت های اجتماعی مطالعه شده است. سپس با تبیین نقش حکومت در این قبیل فعالیت ها، به بررسی علل عاملیت حکومت در برگزاری رویدادهای اجتماعی مختلف پرداخته و به دنبال آن، ایجاد پل های الله وردی خان و خواجو توسط حکومت به عنوان محل بروز رفتارهای جمعی مردم مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: از آنجایی که مشروعیت حکومت صفوی در گرو وحدت ملی است، قلمروی عمومی به عنوان عرصه ارتباطات جامعه، به صحنه بروز رویدادهای ملی و مذهبی تبدیل می شود و حکومت صفویان، متولی برپایی و شکل گیری بسیاری از رخدادهای اجتماعی شده است. بنابراین برای تحقق این امر فضاهایی نظیر میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، پل الله وردی خان و خواجو در این دوران شکل گرفته اند. نتیجه گیری: پل های شهری دوران صفوی یعنی الله وردی خان و خواجو به بستر فعالیت های اجتماعی مردم و شاه بدل شده است و به جای کارکرد صرف گذر، با معماری ویژه خود، فضای جمعی مهمی را در ساختار شهر اصفهان شکل داده اند.
۱۶.

تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم گرم و خشک معماری سنتی یزد معماری طبایع طبع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
۱۷.

تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر صفوی اصفهان فضای جمعی حضور مخاطب پل الله وردی خان پل خواجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۴۰۰
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
۱۸.

روایت «دیگری» فهم معماری معاصر ایران در مواجهه با دیگری (از منظر معماران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود دیگری معاصریت معماری معاصر ایران هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۷۸۶
بیان مسئله: معماری معاصر ایران همواره در بوته نقد و تحلیل متفکران و معماران قرار داشته است، زیرا با مشکلات عدیده ای روبه روست. یکی از این مشکلات، که در دیدگاه بزرگان به طور مشترک بیان می شود، فقدان هویت است. در چنین بستری، پرداختن به مسئله «من، خود، خویشتن و هویت» نمی تواند به تنهایی مشکل گشای مسائل امروز باشد. زیرا شناخت ما از خود در رویارویی با دیگری شکل گرفته است. «من» به تنهایی نمی تواند موجد اثر باشد، ناگزیر باید «دیگری» نیز در تقابل با آن حضور یابد تا واجد مفهوم شود. توجه نکردن به مفهوم «دیگری» در معماری معاصر ما باعث شده است که درکی عمیق از «من» به مثابه امرِ بنیادین هویت محورحاصل نشود و عارضه چندپارگی و چهل تکه بودن در همه زمینه ها و به ویژه معماری حادث شود. هدف و روش تحقیق: این پژوهش در پی بررسی مفهوم «دیگری» در مواجهه با معماری است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «معماری معاصر ایران از دیدگاه معماران و صاحب نظران چه «دیگری» هایی را برای خود متصور است و در تعامل با چه نیروهایی صورت بندی می شود؟». این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» و نوع داده بنیاد و، به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تفسیری» است که شیوه مواجهه ما با «دیگری» را درک و بینش جدیدی تولید می کند. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود درباره موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، بنابراین «نتایج» آن «خالص» است. «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی درمورد مفهوم «دیگری» را می توان در شش صورت «ایده های گذشته»، «مردم»، «اقتصاد»، «حکومت»، «معماری جهان» و «زمینه» دسته بندی کرد.
۱۹.

مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاشیه خود دیگری شهر مرکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۵۶۶
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
۲۰.

هماهنگی تکنیک، مصالح و محیط زیست و کاربرد آن در زیبایی و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم پایداری معماری سنتی طراحی اقلیمی بناهای کویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۵۱۲
در نتیجه ی سازگاری شیوه های معماری با شرایط ویژه آب و هوایی مناطق کویری، موجب شکل گیری سبک معماری متناسب با نیاز این مناطق شده است. شناخت ساز و کارهای هماهنگی تکنیک، مصالح و محیط زیست و کاربرد متصور آن در شناخت مفهوم زیبایی و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران، توجه ویژه محققان خارجی و داخلی را به این مسئله معطوف کرده است. به طور کلی، مفهوم پایداری که در نتیجه آگاهی بش ر نس بت به مسائل محیط زیست و مشکلات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت را می توان در معماری بناهای کویری مشاهده کرد. یکی از مهمترین اهداف توس عه پایدار، حفظ طبیعت و اصلاح نگاه به آن است و تجلی توسعه پایدار در حوزه محیط س اخته ش ده که معماری پایدار نامیده می شود. بنابراین، هدف این مقاله، تشریح چگونگی تطابق آب و هوایی و پاسخگویی محیطی ابنیه سنتی ایرانی به شرایط اقلیمی خاص کویر می باشد. در این راستا، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه را مطرح می کند که به نظر می رسد بین تکنیک، مصالح و محیط زیست و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران تناسب و هماهنگی ویژه ایی برقرار است. به جهت اثبات فرضیه تحقیق، ابتدا تعریف و توصیفی از مفهوم پایداری در سازه ها و هماهنگی های ایجاد شده در اکوسیستم زیستی و معماری مناطق کویری ارائه شده است و سپس، ویژگی های فضایی مدل معماری بومی مناطق کویری به دنبال سازگاری های آب و هوایی توصیف شده است. در انتها، این موضع به اثبات رسیده است که ارکان ویژه و اصلی معماری در مناطق کویری منجر به پیدایش بناهای سنتی زیبا متناسب با اقلیم این خواستگاه شده است.   

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان