حسین اردلانی

حسین اردلانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۲۱.

بازخوانی مفهوم انسان-حیوان با تأکید بر نظریه ژیل دلوز از منظر پساساختارگرایی (پست مدرنیست) با خوانش یازده نمایشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیل دلوز پساساختارگرایی انسان-حیوان پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
درام های منتخب با درون مایه سوژه گریز و شخصیت هایی احساس گرا، با تأکید بر تجربه بلافصل و عقل گریز، امکان مطالعه فلسفه دلوز را ممکن ساخته است. این تحقیق قصد دارد تا مفهوم انسان به عنوان سوژه ای فراتر از عقل گرایی را از منظر نظریات ژیل دلوز مطرح و با خوانش نمایشنامه هایی با محوریت تجربه گرایی و فلسفه تجربه گرایی خوانشی تحلیل پذیر از انسان پست مدرن تبیین کند. برای تحقیق درباره این مهم، نمایشنامه هایی انتخاب شده که نمونه موفقی از تجربه ارزیابی مفهوم انسان در درام پست مدرن است. این آثار جایگاه انسان را از منظر فلسفی ارزیابی نموده و اثبات می کند که جایگاه حس و تجربه فراتر از نگاه عقل گرایان است. این تفکر می تواند به سوژه جرأت چیزی فراتر از انسان شدن و یا حتی جرأت تبدیل شدن به یک موجود تجربه گرای صرف را بدهد. در این راستا، ضمن انتخاب درام هایی به عنوان نمونه های موردی، مفهوم انسان را براساس معنای فلسفی زیستن و تجربه فردیت این مفهوم مورد پژوهش قرار داده است. همچنین تلاش خواهد شد تا به شیوه تطبیقی- تحلیلی با استفاده از روش های کتا خانه ای و منابع موجود به این هدف دست یابیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که تمامی نمایشنامه ها علاوه بر امکان احصاء مؤلفه های تئاتر پست مدرن امکان بررسی مفهوم انسان– حیوان را از منظر دلوز در فلسفه پساساختارگرایی دارند. عناصر نمایشی باتوجه به آنچه گفته شد علاوه بر دلیل معیاری برای انتخاب آثار بودن همان اجزاء و مؤلفه ها و ویژگی هایی هستند که امکان پساساختارگرا بودن نمایشنامه ها و امکان خوانش مفهوم انسان –حیوان را به دلیل نظریه های تجربه گرایانه دلوز نه تنها درباره سوژه بلکه درباره ویژگی های فلسفه پست مدرنیستی را فراهم ساخت.اهداف پژوهش:بررسی مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز.بررسی مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و غیره.سؤالات پژوهش:مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز چگونه است؟مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و ... چگونه است؟
۲۲.

اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر پست مدرنیسم اخلاق لیوتار امر والا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
از نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطه ی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحران هایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیب گویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمه ی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورت بندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟
۲۳.

مطالعه تطبیقی رهیافت های فرمی- فضایی معماری و نقاشی در مرور آثار مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهیافت فرمی فضایی معماری نقاشی مهرداد ایروانیان علیرضا تغابنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
۲۴.

نشانه شناسی متن و اثر هنری در آرای رولان بارت با رویکرد خوانش متون و آثار هنری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان متن اثر ادبی نویسنده مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۲۳۵
 نمادها یا نشانه ها از زمان پیدایش نخستین انسان ها، با جوامع انسانی همراه و همزاد بوده است. در این میان این عامل در زایش بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز تأثیر بسزایی داشته و مشهود است. در جهان متن، متن ها در گفتمان با نوشته های پیشین و پسین اند. نشانه ها که از قدرتمندترین عناصر زبان ادبی «جهان متن» اند، در فرایند همنشینی، پیوسته به آفرینش معنا می پرداند. در گفتمان بینامتنیت برداشت واحدی از متن در کار نیست. آغازی متصور نیست و مقصد متن نیز ناپید است. تنها «متن» است و خوانش مخاطب. خوانشی که به واسطه ویژگی متن های نویسایی به آفرینش معناهای بی شمار می انجامد. بارت با اعلام مرگ نمادین نویسنده امکان پدیدار شدن معنا را فراهم می آورد، زیرا دریافته است که وجود نویسنده همیشه حامل پیش فرض هایی است که متن را به داوری شدن فرا می خواند، اما اثر ادبی در غیاب سوژه در صیرورتی که ذاتی زبان ادبی است؛ امکان به عینیت درآمدن معانی در ادراک حسی مخاطب را فراهم می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس یافته های پژوهش، نشانه شناسی، دورنمایی را ترسیم می کند تا  آثار هنری و متن های نویسایی کهن در غیاب نویسنده و آفریننده در حضور مخاطب از خود سخن بگویند و  به زبان هنر ادبی چیستی خویش را آشکار سازند. اهداف پژوهش: بررسی نشانه شناسی در آرای رولان بارت. مطالعه نشانه شناسی متون نویسایی و آثار هنری کهن براساس تفکر فلسفی بارت. سؤالات پژوهش: نشانه شناسی در آرای رولان بارت دارای چه مختصاتی است؟ نشانه شناسی چگونه می تواند در خوانش آثار ادبی و هنری تأثیرگذار باشد؟
۲۵.

تحلیل جامعه شناختی پوشش روزمره و آئینی زنان در میان اقلیت های مذهبی (مورد مطالعه: زرتشتیان و مندائیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش قوم مذهب زنان مندائی زنان زرتشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۷۶
سبک های پوششِ روزمره و آئینی در زمره بارزترین نمودهای هویتی گروه های اجتماعی است و مؤلفه هایی چون باورهای دینی، مناسک آئینی ، آداب و رسوم، اقلیم، آب و هوا و غیره هر یک به نوعی بر شکل گیری و یا تغییرات تدریجی آن تاثیرگذارند. پوشش نقش مهمی در برساخت هویت و هستی اجتماعی گروه ها دارد و این برساخت هویت به میانجی پوشش را می توان به شکلی انضمامی و تجربی در میان اقوام و مذاهب ساکن در ایران ردیابی کرد. این پژوهش تلاش دارد به مطالعه تجربی پوشش زنان در میان دو اقلیت مذهبیِ زرتشتی و مندائی، در جشن ها و مراسم آئینی و کلاً در زندگی روزمره آنان بپردازد تا بدین وسیله سویه های اشتراک و افتراق این دو فرهنگ به لحاظ سبک های پوشش و نیز زمینه ها و شرایط برسازنده این وضعیت واکاوی شود. نتایج نشان می دهد که زرتشتیان و مندائیان، به عنوان دو جامعه قومی-مذهبی، با داشتن پوششی متحدالشکل، که هر یک دارای خصوصیات ویژه ای می باشند و نیز با وجود تمامی تمایزاتی که بین زرتشتیان و مندائیان از لحاظ اعتقادات مذهبی و دینی دیده می شود، نه فقط گرایش بالائی به حفظ هویت قومی از طریق پوشاک دارند، بلکه با وجود تفاوت های دینی، شباهت های بسیاری در زمینه رنگ، اجزا و برخی اعتقادات فرهنگی و دینی در لباس زنان این دو قوم مشاهده می شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که این گرایش به پوشش سنتی، قومی و مذهبی در میان اقلیت های ایرانی غالباً محدود به مراسم و اجتماعات خصوصی آنهاست و آنان در زندگی روزمره پوششی همانند سایر ایرانیان را ترجیح می دهند. 
۲۶.

نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه ی بدن دلوز اثر هنری احساس معلولین عکاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۳۰۸
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
۲۷.

خوانش آثار ری کاواکوبو با تمرکز بر مفهوم بدن بدون اندام از منظر ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیل دلوز بدن بدون اندام ری کاواکوبو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۸۰
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات دلوز فیلسوف و نظریه پرداز تجربه گرای فرانسوی است، از منظر وی چیزی که تجربه می شود زنده و پویاست و با خوانشی که ارائه داد فضای فکری پست مدرن را از آن خود کرد.  نگاه فلسفی دلوز به هنر ارائه دهنده صیرورت نیروهای پیرامون بدن بدون اندام است. در اندیشه وی بدن بدون اندام، بدنی بدون درون و بدون ساختار درونی است. این بدن در تضاد با اندام نیست، بلکه نیروهایی را شامل است که در تضاد با سازمان مندی اندام قرار دارند. در این راستا تلاش می شود با استفاده از نظریات ژیل دلوز و تمرکز بر مفهوم بدن با اندام نامعین و تحلیل آنها با رویکرد توصیفی به شیوه فرمالیستی، فرم های لباس را بررسی کرد و به سوالی چون: چه مولفه هایئ سبب میشود تا بتوان خلاقه های ری کاواکوبو را در قالب پست مدرن گنجاند؟ پاسخ داده شود. فرض می شود: بنا بر اندیشه و خوانش دلوزی از آفریده های کاواکوبو، امکان وجود مفاهیمی چون: بدن بدون اندام، نیرو های منقبض و منبسط کننده و نیروهای جفت شده در البسه طراحی شده توسط وی می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، او در کارهایش مرز میان بدن و لباس را از میان بر می دارد و حاکمیت را در اختیار مفاهیم و ترکیب بندی ها و غیره قرار داده و بدن را تغییر کاربری می دهد.          
۲۸.

بررسی نسبت میان هنر و تکنولوژی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تکنولوژی حقیقت هایدگر تخنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۳۴۴
مفهوم هنر و تکنولوژی مفاهیمی هستند که مورد توجه هایدگر واقع شده و همچنین در مقالات جداگانه (سرآغاز کار هنری و پرسش از تکنولوژی) به آنها پرداخته است. این مقاله درصدد بررسی نسبت میان این دو مفهوم در اندیشه های هایدگر است. هنر در اندیشه مارتین هایدگر گونه ای از ظهور و نامستوری است که در آن حقیقت در کار است. او در بحث از تکنولوژی، فن و تکنیک را به میان می کشد و سپس مفهوم «تخنه» (techne) را در یونان باستان بررسی می کند، که ازیک سو، هنر و از سوی دیگر، تکنولوژی ریشه در آن دارند. در این مقاله نهایتاً روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و از این منظر تحلیل او از حقیقت و نسبت هریک از مفاهیم هنر و تکنولوژی با آن در دوره یونان باستان و معاصر راهگشا بوده و نسبت میان هنر و تکنولوژی در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته است. هدف انجام این پژوهش چشم انداز جایگاه کنونی هنر در دوره تکنولوژی معاصر است.
۲۹.

مقایسه آراء فروید و هایدگر در باب هنر همراه با تأکید بر نگاهی انتقادی به تفسیر روانکاوانه از هنر از منظر تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر روانکاوانه هنر ناخودآگاه زیباشناسی حقیقت هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۴۱
رویکرد فروید نسبت به درک هنر به عواملی محدود است؛ وی بر جنبه های عصبی تجربه هنری بیش از حد تأکید می کرد، تحلیل او از هنرمندان تا حد زیادی به نیاز او برای معرفی و توسعه نظریه روانکاوی که در آن زمان با آن کار می کرد، وابسته است. او اعتراف کرد که نتوانسته است با جنبه های رسمی و فنی هنر مقابله کند، و روانکاوی هنوز نتوانسته به "راز" درونی و "توانایی اسرارآمیز" هنرمند و خلق یک اثر هنری پی ببرد. او منشأ خلق اثر هنری را در ناخودآگاه فردی هنرمند جستجو می کرد. نظر فروید در باب هنر را می توان ادامه دیدگاه زیباشناسانه (استتیک) مدرن به هنر و در عین حال بیانگر بحرانی شدن آن دانست. در مقابل با رویکرد متفاوتی نسبت به هنر و سرآغاز اثر هنری روبه رو هستیم. در این رویکرد هایدگر سرآغاز اثر هنری را جدای از هنرمند و زندگی شخصی او می داند و می کوشد هنر را با حقیقت پیوند زند. او بر این اساس تفسیر جدیدی از هنر بدست می دهد. در این تحقیق نگارنده بر آنست تا دریابد تفسیر روانکاوانه از هنر واجد چه مؤلفه ها، پیش فرض ها و مبانی است؟ با توجه به تفکر هایدگر تفسیر روانکاوانه از هنر واجد چه نقاط ضعف یا قوتی است؟ نسبت هنر با حقیقت در تفسیر روانکاوانه و نیز تفسیر هایدگر از هنر چگونه است؟
۳۰.

نقش سینما در آگاه سازی مخاطب از طرحواره های جفری یانگ بر مبنای تحلیل شخصیت زن فیلم خفگی

کلید واژه ها: سینما فیلم خفگی نقد روان شناسانه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
بیان مسئله: طرح واره الگو یا طرحی است که در حوزه روان شناسی و سلامت روان، مطرح شده است. همه طرح واره ها منفی نبوده و طرح واره های مثبت نیز وجود دارند. مشکل زمانی به وجود می آید که طرح واره ای موجب ناکارآمدی و اختلال در زندگی انسان گردد. یکی از این طرح واره ها، طرح واره رهاشدگی است که به واسطه اتفاقات رخ داده در دوران کودکی و در ﻧﻬﺎد ﺧﺎﻧﻮاده، شکل گرفته است. در این پژوهش با توصیف طرح واره های جفری یانگ، تحلیل و بررسی کاراکتر صحرا مشرقی در فیلم سینمایی خفگی انجام شده است. هدف، سؤال یا فرضیه تحقیق: در این مقاله، تحلیل روان شناسانه کاراکتر زن فیلم خفگی از دیدگاه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ با هدف پاسخ به این پرسش که آیا می توان کاراکتر زن فیلم خفگی را بر مبنای نظریه طرح واره بررسی کرد، انجام شده است و سپس به مقوله سینما و نقش آن در شناخت طرح واره ها پرداخته شده است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که چگونه سینما می تواند نقش مهمی در آگاه سازی مخاطب بر سلامت روان خود از منظر شناخت طرح واره ایفا کند و همچنین نقش همذات پنداری مخاطب با کاراکترها در شناخت طرح واره ها چگونه است.  روش تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و مشاهده مستقیم فیلم بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مخاطب می تواند با دیدن شخصیت فیلم که در این طرح واره ها گرفتار است، با همذات پنداری و یافتن ارتباط میان مشکلات روحی خود و کاراکترهای فیلم، به آن ها واقف شده و به دنبال راهی برای قطع این چرخه معیوب گردد؛ بنابراین نقش سینما در نشان دادن طرح واره ها مؤثر بوده است.
۳۱.

بررسی نقش زن در تزیینات نقاشی سقانفارها با تمرکز بر تصاویر موجودات ترکیبی مار و اژدها

تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۵
مازندران سرزمینی ست که به واسطه ی قدمت تاریخی و هم چنین اقلیم خاص خود پذیرای بناهای قابل تامل بسیاری است که دارای فرهنگ و معماری بومی ویژه اند. سقانفارها به بناهای چوبی گفته می شود که در روستاهای مازندران، خاصه در بخش مرکزی آن بنا شده اند و پس از مساجد در کنار تکایا از اهمیت و اعتبار فرهنگی تاریخی خاصی برخوردار می باشند. نگارنده بر این باور است که که نقوش موجودات ترکیبی و نقوش مار-اژدها در سقانفارها از گذشته های دور به یادگار مانده است؛ به ویژه که این نقوش با سنتی کهن و دیرین با مضمون باروری-برکت در ارتباط بوده است. سنتی که از روزگار پیشازرتشتی تاکنون در خاطره جمعی ایرانیان تداوم یافته؛ در سقانفار و دیگر آثار دوره اسلامی متجلی شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال اساسی است که وفور استفاده از نقش زن حائز چه معنا و مفهومی بوده است؟ روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری مطالب تلفیقی از روش های کتابخانه ای و میدانی بوده است. نمادهای اسطوره ای به کار رفته در این تزیینات دارای کاربرد جهان شمول و معانی شناخته شده هستند که در بیان مفهوم باروری به کار می رفته اند. همچنین این نمادها دارای پیشینه ای بسیار کهن در تمدن های مختلف بشری هستند که بی ارتباط با فرض مطرح شده نیست. بدین منظور در این پژوهش به شیوه ی تطبیقی به ردیابی نقوش مذکور در این منابع پرداخته شده است.
۳۲.

بررسی انتقادی نسبت هنر سوررئالیسم با حقیقت با توجه به آراء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر سوررئالیسم واقعیت و رؤیا حقیقت هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۱۷
هنر سورئال، هنری است که بر اساس نظریه ناخودآگاه فروید، توسط آندره برتون و لویی آراگون پایه گذاری شد. هنرمندان این سبک هنری در پی آزادسازی ناخودآگاه فردی و خلق کار هنری با توجه به ناخودآگاه و رویا و واپس زدگی (سرکوب) می باشند. آنها بر این عقیده اند که منشاء خلق کار هنریشان، ناخودآگاه فردی آنهاست. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر آراء هایدگر در زمینه ارتباط هنر با حقیقت دریابد که هنر سوررئال که هنرمندان آن مدعی ارتباط هنرشان با ناخودآگاه فردی بودند و از رویاها و جنون و خیالاتشان تصویر می کشیدند چه نسبتی با حقیقت دارد؟ آیا این ادعای هایدگر که «در کار هنری حقیقت در کار است» در مورد نقاشی های سوررئال نیز صادق است؟ هدف پژوهش دریافت نسبت هنر سوررئال با حقیقت است. لذا نگارنده به عنوان نمونه به سراغ یکی از نقاشی های رنه مگریت هنرمند مشهور سبک سورئال می رود تا با نگاهی پدیدارشناسانه به این کار هنری برجسته دریابد که چگونه می توان فرض کرد که در این کار هنری چیزی از پنهانی به پیدایی درمی آید. این تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای صورت گرفته است.
۳۳.

تحلیل تجربه زیبایی شناسی تن- بنیاد شوسترمان در پرتو آراء اسپینوزا و لایب نیتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی تن - بنیاد شوسترمان زیبایی شناسی تقلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۲
فلسفه از افلاطون تا دوران پسامدرن ژیل دلوز همواره بیش تر معطوف و مشغول به ذهن(دوالیته سوژه و ابژه) بوده و التفات کمینه ای نسبت به عین(تن و بدن) داشته است. از شروع فلسفه زیبایی شناسی مدون با الکساندر بومگارتن تا مورد مطالعه اخیر، یا التفات کمی به تن و بدن شده یا ریشه این اندیشه به ارجاع اشتباهی حوالت شده است. مطالعه حاضر بر آن است تا آراء فلسفی ریچارد شوسترمان پیرامون زیبایی شناسی تن- بنیاد را مورد بررسی قرار دهد و با ارجاع به زیبایی شناسی تن کوشانه و تقلای لایب نیتز و اسپینوزا اولاً ریشه زیبایی شناسی تن-بنیاد را نه در اندیشه فلاسفه معاصری چون مرلو-پونتی و فوکو بلکه در سپهر اندیشه مونادولوژی لایب نیتز و تقلای اسپینوزا بر رسد؛ و ثانیاً نشان دهد زیبایی شناسی یا اساساً امری تنی-عاطفی است یا زیبایی شناسی نیست. بنابراین، کناتوس یا تقلای اسپینوزایی ریشه هرگونه جنبش و تن-آگاهی است و هر موضوع تنی بدون التفات به کناتوس از نقصان شدیدی رنج می برد. این مطالعه به روش تحلیلی-تطبیقی و با اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.
۳۴.

برّرسی دستاوردهای هنرمندان امپرسیونیست در بازنمایی مفهوم گذر زمان در نقاشی

کلید واژه ها: نقاشی قرن نوزدهم امپیرسیونیسم دریافت گری ادوارد مانه کلود مونه هنر مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۶۸۲
هنرمندان امپرسیونیست اعتقاد داشتند که نقاش باید فضایِ بسته آتلیه و در حقیقت روش های گذشته را رها کرده و برای خلق تصاویر به دامان طبیعت رفته و به شکار و ثبت لحظات گذارا بپردازد. در اواخر قرن نوزدهم و با شکل گیری جنبش امپرسیونیسم در حقیقت شیوه های کلاسیک خلق آثار هنری کارکردهای خود را از دست داده و هنرمندان به دنبال روش های جدیدی برای بازنمایی واقعیِ سوژه و ثبت لحظات موقّتی و حالات در گذر بودند. دستاوردهای هنرمندان امپرسیونیست در بازنمایی و ثبت مفهوم گذر زمان و موقّتی بودن لحظات چه بوده است؟ به نظر می رسد هنرمندان این جنبش با آزمودن روش های مختلف از قبیل توجّه ویژه به مقوله نور در اثر، سرعت در خلق اثر، نوع و روش رنگ گذاری، ترکیب های رنگی جدید همچنین استفاده از لکّه های رنگی و نمایش حرکت و سرعت در تابلویِ نقاشی تلاش کردند تا لحظات در حال گذر و موقعیّت های متغیّر را به تصویر درآورند. هدف این پژوهش برّرسی و تحلیل آثار هنرمندان این جنبش برای مشخّص شدن میزان توفیق آنها در ثبت لحظات در حال گذر و نمایش تغییر زمان در آثار مختلف خواهد بود. بدیهی است که در مسیر این برّرسی بهترین و برجسته ترین آثار هنرمندان این دوره به نسبتِ تأثیرگذاری در دستاوردهای مذکور مورد نظر بوده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی پس از ذکر تاریخچه ای مختصر به شرح دستاوردها و میزان موفقیّت این هنرمندان در مقوله بازنمایی لحظه ای سوژه ها و تحلیل دقیق گزیده ای از آثار این هنرمندان (غالباً هسته اصلی گروه) که در بازنمایی این مهّم موّفق عمل کرده اند، پرداخته است. مطالب و تصاویر مورد نیاز در پژوهش حاضر به روشِ کتابخانه ای گردآوری شده اند.
۳۵.

دیالکتیک مفهوم صیرورت و پویایی با مسئله حفظ اثار و نشانه های گذشته از دیدگاه اندیشمندان پست مدرن.

کلید واژه ها: مدرن پست مدرن صیرورت و پویایی اثار و نشانه های گذشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۲
دو مفهوم صیرورت و حفظ اثار و نشانه های گذشته هر کدام از نظر اندیشمندان پست مدرن (به عنوان یک اندیشه انتقادی نسبت به اندیشه مدرن) مورد توجه و تاکید قرار دارند. از این رو با بررسی عمیق این دو مفهوم به ظاهر متضاد از نگاه نظره پردازان پست مدرن و با در نظرگرفتن یک نمونه موردی و تطبیق مفاهیم یاد شده با شرایط ان در پی یافتن نحوه برخورد اندیشمندان پست مدرن با چنین دوگانگی هستیم. در شهر کرمانشاه یک خیابان به عنوان شریان اصلی و با بافت تاریخی وجود دارد که بدون تعریض و با عرض فعلی خیابان حتی با اعمال انواع محدودیت های ترافیکی باز هم جوابگوی رفت وآمد شهروندان کرمانشاهی نیست. از طرف دیگر، تعریض این خیابان باعث تخریب بافت سنتی و با ارزش بازار کرمانشاه می شود. دغدغه پیشرو در این تحقیق چگونگی حل این معضل با استفاده از نگاه اندیشمندان پست مدرن نسبت به مفاهیم به ظاهر دوگانه(صیرورت-پویای و حفظ اثار و نشانه های گذشته) می باشد. انچه مورد پرسش واقع می شود این است که اندیشمندان پست مدرن در مواجه با چنین شرایطی اگر دست به انتخاب بزنند کدامیک از مفاهیم گفته شده در بالا می تواند ارجحیت داشته باشد. در اینجا این فرض مطرح می شود که با بررسی دقیق و عمیق این مفاهیم در اندیشه پست مدرن بتوان به راه حلی برای رفع این دوگانگی دست یافت. در پایان باید گفت با بررسی عمیق مفاهیم یاد شده از نگاه اندیشمندان پست مدرن مانند دلوز می توان نتیجه گرفت نه تنها دوگانگی در بین این دو مفهوم وجود ندارد ، بلکه همسو بودن انها در حل معضل و دستیابی به راه حل منطقی و منطبق بر اندیشه پست مدرن می تواند به ما کمک کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و از نظر روش انجام تحقیق (متُد تحقیق) بررسی اسنادی و کتابخانه ای می باشد. این تحقیق از نظر روش شناسی، کیفیت گرا و یا تفسیری است و ابزار تحقیق بیشتر بر اساس فیش برداری از مطالب مطالعه شده در متون مرتبط با موضوع می باشد.
۳۶.

هندسه در نگارگری به مثابه هنر قدسی در آثار کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر قدسی هندسه نقوش نگارگری بهزاد معمارگونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۳۳
دوره تیموری عصر شکوفایی انواع هنرها در حوزه نگارگری و معماری است. در این دوره نگاره هایی مصور شدند که ویژگی بارز آن ها پیروی از قواعد هندسی در ایجاد فضاهای خارجی و داخلی یک بنا و تزیینات به کار رفته در معماری آن ها بود. سرنمون نگارگری در این مکتب، کمال الدین بهزاد است. به تصویر کشیدن فضاهای خاص معماری و ترسیم تزیینات مختلف بناها به وسیله هندسه نقوش، از ویژگی های منحصر به فرد آثار او به شمار می رود. اهداف مقاله پیش رو الف- شناسایی هندسه نقوش به کار رفته در نگاره های بهزاد و تکرارپذیری آن ها در نگاره و نمود آن ها در معماری، ب- شناسایی هنر قدسی به واسطه حضور هندسه نقوش در آثار بهزاد است. لذا سؤال های این تحقیق عبارت اند از: 1- بهزاد تا چه اندازه از نقشمایه های هندسی در نگاره هایش بهره جسته است؟ 2- در کدام یک از نگاره های بهزاد، هندسه نقوش به صورت مستقل عمل کرده و برای نشان دادن ذات اقدس الهی به طور بصری بیان شده است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بر مبنای استدلال تطبیقی بوده و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات، کیفی و با رویکرد استقرایی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی به دست آمده و چارچوب نظری تحقیق بر آراء فلاسفه سنت گرا و عرفا تکیه دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد هر جا نگاره ای که مفهومی الهی و یا عارفانه در خود دارد، آکنده از هندسه است. در این نگاره ها، هندسه اهمیت بیشتری پیدا می کند به طوری که لزوم وجود هندسه، مهیای ظهور می شود. پس آن وجهی از معماری که در نگارگری بهزاد آمده است، جنبه ی قدسی بودن معماری اسلامی را نشان می دهد. با این اوصاف می توان نگاره های «گریز حضرت یوسف(ع) از زلیخا» و «حضرت محمد (ص) و صحابه هایش» را از لحاظ آکنده بودن از نقوش هندسی و مستقل بودن این هندسه نقوش، نوعی هنر قدسی دانست.  
۳۷.

گفتمان بصری پست مدرنیستی در آرای لیواتار با نگاهی به آثار دوشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیوتار آثار دوشان حساسیت بصری گفتمان بصری پست مدرنیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
جریان اندیشه پست مدرنیستی در اواسط قرن بیستم جوانه زده و تا به امروز رشد کرده و تکامل یافته است. ژان فرانسوا لیوتار (98-1925) فیلسوف فرانسوی نوعی حساسیت بصری پست مدرنیستی را در برابر حساسیت گفتاری مدرنیستی می نشاند. او دارای اندیشه های انتقادی است و شیوه های نوینی را برای نقادی وضعیت فکری و فرهنگی معاصر در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری ارائه می دهد. ملاک های کلی حقیقت و کذب، به شدت در چهارچوب نظری اندیشه لیوتار مسئله دار هستند و نمی تواند آن ها را مسلم و یقینی بپذیرد، اما در فقدان چنین قواعدی به دنبال اندیشه و عملی مسئولانه است. این فیلسوف پست مدرن،  با نگاهی به آثار دوشان به بزرگداشت دیدن و چشم و حساسیت بصری در وضعیت پست مدرن می پردازد. لذا در این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، در وهله نخست به مرور چیستی گفتمان زبانی مدرنیستی در تفکرات لیوتار پرداخته خواهد شد و در مرحله بعد حساسیت بصری پست مدرنیستی در تفکرات وی مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ضمن بررسی آثار دوشان به ارائه قرائت جدیدی که لیوتار از امر والا مطرح می کند، خواهیم پرداخت که منجر به تعریف جدیدی از امروالا خواهد شد و می توان آن را والای پست مدرنیستی لیوتاری نام نهاد.
۳۸.

تطبیق جایگاه عرفان اسلامی و اندیشه ذن بودیسم در نقاشی های سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان اسلامی ذن بودیسم نقاشی سهراب سپهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۵۲۱
نقّاشی و شعر به عنوان دو هنری که ارتباط نزدیکی با اندیشه ها و علایق  فرد دارند، انعکاسی از باورهای مذهبی رایج و نمادهای مربوط به آن هستند. نقاشی و شعر هر دو از یک سرچشمه و یک منبع سیراب گشته اند و بر تفکّرات و اندیشه های صاحب اثر منطبق اند. سهراب سپهری شاعر و نقاش دوره معاصر دارای سبک خاصی است که آثار او را از دیگران متمایز می سازد. مسئله ای که می توان مطرح کرد چگونگی انعکاس باورهای فرهنگی و اندیشه های عرفانی موجود در نقاشی های سهراب سپهری است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به دنبال واکاوی سبک موجود در نقاشی های سهراب سپهری است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سپهری در نقاشی های خود از اندیشه های عرفانی از جمله عرفان اسلامی و ذن بودیسم بهره جسته و آثار وی تحت تأثیر سلوک ذن می باشد. اغلب هنرمندانِ عارف مسلک از جمله سپهری به طبیعت که یکی از جلوه های آشکار خلقت هستی است، توجه بسیاری داشته اند. سپهری خداوند را کنار کاج بلند و لای شب بوها می بیند و احساس می کند. همچنین آثار سپهری دارای بن مایه های هنری و معنایی جهانی بینی عرفان از جمله عرفان اسلامی است. به طور کلی می توان چنین گفت که در ترکیب بندی و نحوه ترسیم نقاشی های سپهری اندیشه های عرفانی و سلوک ذن بودیسم به شدت تأثیرگذار بوده اند. همچنین وجود نمادهای سمبلیک عرفانی و ذن بودیسمی از جمله کوه، درخت و... در نقاشی های سپهری نشان دهنده طبیعت گرایی سپهری می باشد که خود یکی از اندیشه های عرفانی و اصول ذن بودیسم می باشد. اهداف تحقیق 1. بررسی تأثیر اندیشه ذن و عرفان اسلامی  بر ترکیب نقاشی های سهراب سپهری. 2. بررسی جنبه های نمادین عناصر طبیعت در نقاشی ها ی سهراب سپهری با توجه به اندیشه ذن بودیسم و عرفان اسلامی. سؤالات تحقیق 1. اندیشه ذن بودیسم  و عرفان اسلامی  چه تأثیری بر ترکیب بندی نقاشی های سهراب سپهری داشته است؟ 2. با توجه به اندیشه ذن، جنبه های نمادین عناصر طبیعت در نقاشی های سهراب سپهری چیست؟
۳۹.

The place of Zen Buddhism philosophy in Sohrab Sepehri's poems(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Forest Tree Imagery Sepehri Zen Buddhism

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
The present study aims to investigate the effect of Zen Buddhism philosophy and language's ideology in the forests and trees in the Sohrab Sepehri's. In some of poems, Sepehri has used the basic concepts of Zen Buddhism, including purity and the core of the relationship between vision and nature. The purpose of this paper is to study of the intellectual context and process of Zen Buddhism philosophy on the Sepehri's poems. In the search for this problem, the key concepts and categories of Zen Buddhist philosophy are first outlined and then analyzed in order to represent this attitude in the depiction of trees and forests as manifestations of nature in the selected poems of Sepehri. The present study was conducted using descriptive-analytic method. The current research showed that Sepehri used the forest and trees as symbolic myths in expressing Zen Buddhism's mystical thoughts in his poems. The forest and tree used as a symbol to describe the main components of Zen Buddhism, such as knowledge, escape from dichotomy and subconsciousness, in the "The Sound of The Water feet " and the «The Green Volume«. The present study showed the tree's position in Sepehri's poems has a high correlation with Zen Buddhism. The findings of the present study indicate the direct effect of Zen Buddhism's attitude on the Sepehri's poems particular emphasis on nature and tree.
۴۰.

آسیب شناسی آموزش در کارگاه های معماری با رویکردی سازنده گرا به ماهیت دانش طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش طراحی کارگاه معماری یادگیری سازنده گرا آموزش معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
این مقاله رویکردی سازنده گرا به ماهیت دانش طراحی دارد و با تاکید بر یادگیری سازنده گرا به بررسی آموزش در کارگاه های معماری و آسیب شناسی شیوه مرسوم در کارگاه معماری می پردازد. سوال این تحقیق عبارت است از، چگونه می توان با تحلیل ماهیت دانش طراحی، چهارچوبی جهت آسیب شناسی آموزش کارگاهی تبیین نمود؟ روش تحقیق این مقاله نظریه زمینه ای است که برای افزایش اعتبار پژوهش، گردآوری داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه (منابع و مستندات معتبر، مصاحبه با اساتید و مطالعه میدانی از کارگاه های معماری) انجام می شود. تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری سازنده گرا رویکردی مناسب برای آموزش در کارگاه های طراحی است زیرا که دانش طراحی باید ساخته شود و قابل انتقال نیست. برای طراحی، دانشی از پیش تعیین شده وجود ندارد، بلکه دانش طراحی در حین فرآیند طراحی بر اساس عوامل مختلفی که وجود دارد، همزمان با طراحی ساخته می شود. از این رو در کارگاه های طراحی باید به دنبال ساخت دانش باشند، که از آسیب های مهم در کارگاه ها، در حین انجام دادن تولید می شود. از عوامل مهم در ساخت دانش طراحی کارگروهی و تعامل بین اعضای گروه است، نبود کارگروهی موثر در کارگاه های طراحی از کاستی های آن محسوب می شود. در ارزیابی نهایی، عدم توجه به توانایی های فردی، مقایسه نهایی هر شخص با بقیه دانشجویان کارگاه از آسیب های این محیط ها می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان