لیلا کاشانی وحید

لیلا کاشانی وحید

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی هسته ارزشیابی خود احساس کهتری کودکان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۷
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
۲.

تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شادکامی ناتوانی هوشی سرمایه روانشناختی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
زمینه: تولد و حضور فرزند با ناتوانی هوشی در خانواده ها انواع مختلفی از واکنش های عاطفی و شناختی را به دنبال خواهد داشت، لذا برخی از مادران این کودکان تفکر انعطاف پذیر ندارند و در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل عدم داشتن سرمایه روانشناختی بالا دچار تنش های بیشتری می شوند. هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بود. روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بود که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران (مدارس استثنایی شهر تهران، سال تحصیلی 1401-1400) دارای پرونده می باشند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرجیل، 2005)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و ونادروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 8 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شادکامی بر اساس سرمایه روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی (از طریق انعطاف پذیری) تأثیر غیرمستقیم دارد (0/000=p). رابطه ی مذکور حدود 77 درصد از اثر سرمایه های روانشناختی بر شادکامی از طریق انعطاف پذیری تبیین شده است (0/020=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به اینکه مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی در برخورد با مسائل و مشکلات انعطاف پذیری کمتری دارند و به سختی می توانند مسائل و مشکلات را بپذیرند لذا بهتر است تحقیقات گسترده تر با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
۳.

ارائه مدل گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بر اعتیاد به فضای مجازی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان اعتیاد به فضای مجازی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
هدف پژوهش حاضر ارائه و آزمون مدل پیش بینی گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان بر اساس اعتیاد به فضای مجازی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری است. در پژوهش حاضر در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش خوشه ای بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس اعتیاد به فضای مجازی خواجه احمدی وهمکاران (1395)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج  (2006) و  مقیاس گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان سانسون و همکاران (1998) بودند. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر محاسبه شاخص های توصیفی (شامل محاسبه جداول توزیع فراوانی، درصدها، شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی نظیر میانگین و انحراف معیار) به محاسبه شاخص های استنباطی اقدام شد. با استفاده از نرم افزارAMOS محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدل پیشنهادی شاخص های برازش و ضرایب مسیر استخراج شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین اعتیاد به فضای مجازی، بر گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان دانش آموزان اثر مستقیم معنادار دارد. همچنین تنظیم هیجان سازش نایافته نقش میانجی در رابطه ی بین اعتیاد به فضای مجازی با گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان نوجوانان دارد.
۴.

بررسی پایایی و اعتبار مقیاس تفکر آینده نگر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر آینده نگر دوراندیشی رویدادی حافظه آینده نگر پایایی اعتبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
مقدمه و هدف: توانایی پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آینده که به عنوان شناخت آینده نگر شناخته می شود، مهارت مهمی است که کودکان برای عملکرد و برنامه ریزی موفق روزانه، بایستی در آن رشد کنند. پژهش حاضر با هدف هنجاریابی پرسشنامه تفکر آینده نگر کودکان در شهرک های نطامی شرق تهران صورت گرفته است. این پرسشنامه دارای 44 ماده و در سال 2020 توسط Mahy و Mazachowsky ساخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نوع غیر آزمایشی است که در چارچوب یک طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کودکان مهد کودک های شهرک های مسکونی لشگری و کشوری در اصفهان در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 200 نفرانتخاب گردید. اعتبار، پایایی و ساختار پرسشنامه با روش های آماری تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی، آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمون در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش پایایی به روش همسانی درونی برابر 89/. و ضریب بازآزمایی با فاصله سه هفته ای برابر 84/. به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مرتبه دوم، ساختار مقیاس و هر 5 خرده مقیاس آزمون به همراه بارهای عاملی معنادار آن، به تائید رسیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه CFTQ از روایی، پایایی و ساختار مناسبی برخوردار می باشد.
۵.

تدوین برنامه مداخله ای بهنگام مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری ویژه کودکان طلاق دارای اختلالات عاطفی- رفتاری و اثربخشی آن بر پرخاشگری کودکان طلاق

کلید واژه ها: طلاق اختلالات روانشناختی پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: طلاق یکی از مهمترین عوامل ایجاد تنش و فشار بر روی کودکان است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه مداخله ای مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری ویژه کودکان طلاق دارای اختلالات عاطفی- رفتاری و بررسی اثربخشی آن بر پرخاشگری کودکان طلاق انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل مقالات و متون مرتبط با کودکان طلاق و همچنین کلیه اساتید دانشگاه و متخصصان اختلالات روانشناختی کودکان و بخش کمی شامل، کلیه کودکان دختر خانواده های طلاق شهر آستانه اشرفیه در سال ۱۴۰۱ بود، که تعداد ۳۰ کودک به روش هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برنامه مداخله ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای، هفته ای ۲ جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست رفتاری کودک آخنباخ (۲۰۰۱) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان شهیم (۱۳۸۵) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی برنامه مداخله معادل ۰/۷۵ تا ۱ است، و بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه در پرخاشگری تفاوت معنادار وجود دارد (۰/۰۱>P). به طور کلی برنامه مداخله ای بهنگام مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری ویژه کودکان طلاق بر پرخاشگری کودکان طلاق تاثیر معنادار داشت (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: براساس یافته ها برنامه مداخله ای تدوین شده بر پرخاشگری کودکان طلاق موثر بود؛ بنابراین می توان از این برنامه به عنوان برنامه ای موثر برای کاهش پرخاشگری کودکان طلاق استفاده نمود.
۶.

اثرات حرکات موزون بر انواع مختلف توجه در دانش آموزان با کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکات موزون توجه کم توان ذهنی دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۶۲
زمینه و هدف: توجه یکی از فرایندهای شناختی است و اهمیت آن در یادگیری موضوعی بدیهی است و یکی از راه هایی که باعث بهبود توجه این کودکان می شود، موسیقی درمانی و شاخه ای از آن یعنی حرکات موزون ریتمیک است. هدف از این مطالعه تعیین اثرات حرکات موزون بر توجه دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. روش: مطالعه حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مطالعه شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی پایه دوم و سوم دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 20 دانش آموز کم توان ذهنی از جامعه آماری ذکر شده بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 10 دانش آموز). جهت جمع آوری داده ها از ویرایش چهارم مقیاس هوشی وکسلر استفاده شد. سپس مداخلات مبتنی بر آموزش حرکات موزون طی 8 جلسه یک ساعته در گروه آزمایش به اجرا درآمد درحالی که گروه گواه در طی این مدت فقط مداخلات معمول مدرسه را دریافت کرد. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار SPSS-25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه مداخله حرکات موزون بر خرده مقیاس های حذف کردن (58/0=,η2001/0>P، 96.94=F)، رمزگردانی (38/0=,η2001/0>P، 84/12=F)، توجه انتخابی (46/0=,η2001/0>P، 44/14=F)، توجه انتقالی (42/0=,η2003/0>P، 67/15=F) و توجه تقسیم شده (39/0=,η2004/0>P، 5/12=F) دانش آموزان با کم توانی ذهنی تأثیر افزایشی گذاشته است (001/0>P). نتیجه گیری: توجه به نیازها و ویژگی های خاص هر کودک، هماهنگی با سطح سنی، و ارائه فعالیت ها در قالب بازی و تفریح می تواند بهبود توجه و تفکر کودکان را تسهیل کند. برای بهبود توجه کودکان، مهم است که حرکات موزون به طور منظم انجام شوند و با محتوای مناسب سنی کودکان هماهنگ شوند. همچنین تنظیمات محیطی آرام و مناسب برای انجام این حرکات نیز می تواند به افزایش تمرکز و توجه کودکان کمک کند.
۷.

اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اتیسم توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده محور حرکت های کلیشه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مرکز خورشید شهر آمل در شش ماهه اول سال تحصیلی 1401 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 کودک). کودکان حاضر در گروه آزمایش توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور را طی 10 هفته در 10 جلسه 30 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درجه بندی اتیسم (گیلیام، 2014) (ARS) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده-محور بر حرکت های کلیشه ای (0001>P؛ 61/0=Eta؛ 92/44=F) کودکان دارای اختلال طیف اتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور با بکارگیری موسیقی و خاصیت درمانی آن و همچنین بهره گیری از خانواده برای تعمیق یادگیری و برقراری ارتباط موثر با کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
۸.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و پرخاشگری افراد دارای وسواس فکری- عملی

کلید واژه ها: اضطراب پرخاشگری درمان شناختی - رفتاری رفتار درمانی دیالکتیک وسواس فکری - عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه: وسواس فکری- عملی اختلالی شدید و ناتوان کننده اما قابل درمان است که سیری مزمن دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و پرخاشگری افراد دارای وسواس فکری- عملی انجام شد. روش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران دارای وسواس فکری- عملی در مقطع متوسطه اول و دوم مناطق ۱ و ۳ شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود، که از بین آن ها ۴۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وسواس فکری عملی مادزلی (۱۹۷۷)، اضطراب بک (۱۹۸۸) و پرخاشگری باس و پری (۱۹۹۲) استفاده شد. در گروه های آزمایش ۱ و ۲ به ترتیب، بسته های درمان شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمان شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک سبب بهبود اضطراب (۵۰/۵۳۹=F) و پرخاشگری (۸۰/۸۷۸=F) افراد دارای وسواس فکری- عملی نسبت به گروه کنترل شد (به ترتیب با ۱۲/۷۵۹- و ۱۲/۶۵۴- =MD در متغیر اضطراب و ۲۰/۴۴۶- و ۲۵/۶۰۹- =MD در متغیر پرخاشگری، ۰/۰۵>P)؛ همچنین روش رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش پرخاشگری از درمان شناختی- رفتاری مؤثرتر بود (P<۰/۰۵ ، MD=-۵/۱۴۳). نتیجه گیری: دو روش درمانی شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک سبب بهبود سطح اضطراب و پرخاشگری در افراد دارای وسواس فکری- عملی شد؛ بنابراین، با توجه به مؤثر بودن روش های درمانی، می توان از آن ها به عنوان مداخله روانشناختی مؤثر جهت کاهش اضطراب و پرخاشگری بهره برد.
۹.

امکان سنجی برنامه تدوینی مدیریت کمال گرایی بر سلامت عمومی و کمال گرایی دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزشی تیزهوش سلامت عمومی کمال گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۳
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی برنامه مدیریت کمال گرایی بر سلامت عمومی و کمال گرایی دانش آموزان مدارس تیزهوشان بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان دخترانه شهر رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) (گلدبرگ، 1972) و پرسشنامه کمالگرایی (PI) (هیل و همکاران،2004) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کووارایانس چند متغیری تجزیه و تحلیل قرار شد. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سلامت عمومی و کمال گرایی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتایج بدست آمده این نتیجه حاصل می شود که برای دانش آموزان تیزهوش با بهره گیری از رویکردهای آموزشی مبتنی بر کمال گرایی می توان سلامت عمومی و کمال گرایی را در جهت مثبت سوق داد.
۱۰.

تدوین برنامه آموزش کمال گرایی و امکان سنجی آن بر تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تیزهوش کمال گرایی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی کمال گرایی و امکان سنجی آن بر تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مدارس تیزهوشان بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان دخترانه شهر رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گانفسکی و کرایج، 2006، CERQ) بود. داده های به دست آمده با روش کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون مدیریت هیجانات مثبت و مدیریت هیجانات منفی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0وجود داشت از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برای دانش آموزان تیزهوش با بهره گیری از رویکردهای آموزشی مبتنی بر کمال گرایی می توان هیجانات را در جهت مثبت سوق داد و از این رو میزان موفقیت در زمینه های مختلف را بهبود بخشید.
۱۱.

رابطه زمان انعقاد نطفه بر پایه ماه های شمسی و قمری با فراوانی کودکان با آسیب بینایی

کلید واژه ها: آسیب بینایی ماه شمسی ماه قمری فصل انعقاد نطفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه زمان انعقاد نطفه بر پایه ماههای شمسی و قمری با فراوانی افراد با آسیب بینایی شکل گرفته است. روش پژوهش حاضر زمینه یابی بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه افراد با آسیب بینایی که در مدارس استثنایی در شهر تهران در سال تحصیلی 97-8 مشغول به تحصیل بودند را تشکیل داد. جهت جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس 150 کودک و نوجوان با آسیب بینایی از مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. با توجه به ماهیت پژوهش که مبتنی بر گرد آوری اطلاعات است داده های پژوهش با رجوع به پرونده های گروه نمونه جمع آوری شدند و با استفاده از مدل آماری خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین زمان انعقاد نطفه بر پایه ماههای شمسی و قمری با فراوانی کودکان با آسیب بینایی معنا داری وجود دارد.  
۱۲.

تعیین اثربخشی آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ذهنیت رشد مشکلات رفتاری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
زمینه و هدف: شناسایی و معرفی روش های کارآمد و مؤثر برای ارتقا ظرفیت هوشی انسان در مراحل تحولی حساس یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در میان پژوهشگران بوده است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش ذهنیت رشد بر تنظیم هیجان نوجوانان با مشکلات رفتاری انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر 12 تا 16 سال بودند که در مدارس دوره یکم متوسطه شهر تهران در سال 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند و از این میان 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش ده جلسه یک ساعته آموزش ذهنیت رشد دریافت کردند؛ در حالی که برای گروه گواه هیچ مداخله ای در نظر گرفته نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان (ایشنباخ و رسکولا، 1997)، چک لیست تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان (شیلذز و سیچی، 1997) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نسخه 26 برنامه SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد گروه آزمایش که برنامه آموزش ذهنیت رشد را دریافت کرده بودند، نمرات تنظیم هیجان بیشتری در پس آزمون نسبت به گروه گواه دریافت کردند (0001p<). همچنین این برتری تا مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (0/05p<). نتیجه گیری: این روش مداخله که متکی بر اصل انعطاف پذیری ذهنی است، می تواند به منظور بهبود توانایی های ذهنی کاربرد داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از این روش درمانی در بهبود توانایی های ذهنی استفاده شود.
۱۳.

اثربخشی برنامه آموزش حل مسئله بر گستره توجه دانش آموزان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
زمینه و هدف: گستره توجه به عنوان مهم ترین کارکرد شناختی که در یادگیری، حافظه و ادراک نقش تعیین کننده ای دارد، در کودکان کم توان ذهنی با اختلال مواجه است. هدف این پژوهش بررسی آموزش مبتنی بر حل مسئله بر گستره توجه دانش آموزان با نشانگان داون بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نشانگان داون شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1401 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز با نشانگان داون بود که با روش هدفمند، انتخاب و با جایدهی تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند و برنامه آموزش حل مسئله در طی 15 جلسه یک ساعته، هفته ای یک مرتبه (15 هفته) برای گروه آزمایش ارائه شد. ابزار گردآوری اطلاعات برای سنجش گستره توجه آزمون عملکرد پیوسته رازولد و همکاران بود. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش اندازه گیری مکرر مختلط انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین نمرات پیش آزمون-پس آزمون در زیرمقیاس های گستره توجه تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین نمرات پس آزمون-پیگیری تفاوت معنادار نبود (05/0 ≥ p). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد آموزش حل مسئله بر گستره توجه دانش آموزان با نشانگان داون اثربخش است، بنابراین استفاده از این شیوه شناختی به منزله یک برنامه شناختی مؤثر در آموزش و پروش کودکان با نشانگان داون، از اهمیت فراوانی برخوردار است. تلویحات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۱۴.

ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون

کلید واژه ها: حل مسئله خانواده والدین کودکان با نشانگان داون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
  هدف : این مطالعه با هدف ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون تدوین شده است. به نظر می رسد برای ارتقای کیفیت زندگی همه افراد خانواده اصلاح ساختاری شیوه های والدگری از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصلاح ساختار کارکردی خانواده های دارای کودکان با نیازهای ویژه از جمله کودکان با نشانگان داون به دلیل ویژگی های متفاوت روانی- اجتماعی شان ضروری به نظر می رسد. بر این اساس توانمندسازی والدین از طریق روی آوردهای نوین شناختی – رفتاری مانند برنامه های حل مسئله خانواده محور از اولویت های مهم جوامع رشد یافته قلمداد می شود. روش: در این پژوهش نظامند نخست ماهیت و اهمیت این مهم بررسی شد سپس چگونگی آماده سازی برنامه آموزشی حل مسئله خانواده محور ویژه والدین کودکان با نشانگان داون که تلفیقی نوآورانه از برنامه های"من می توانم مسئله ام را حل کنم" و "تربیت کودک/ نوجوان اندیشمند" است، ارائه شد. یافته ها: مرور شواهد تجربی موجود نشان می دهد که کاربست برنامه  حل مسئله خانواده محور بر تغییر رفتاری کودکان و نوجوانان با نیازهای ویژه و والدین آنها اثر مثبت دارد. نتیجه گیری: بنابراین لزوم توجه به بهزیستی خانواده از طریق تدوین برنامه های کارآمد بومی شده بر اساس الگوی ایرانی- اسلامی ضروری است. کاربست برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور به وسیله والدین کودکان با نشانگان داون تا حد زیادی انگیزه یادگیری توانش های عملی میان فردی  آنها افزایش داده و والدین با اتخاذ سبک مقابله مسئله گشایی شرایط بهزیستی روانی- اجتماعی خود و کودکان شان را فراهم نمایند.
۱۵.

ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خردمندی هوش اخلاقی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین (زن و شوهر) در شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2011) و ذهن آگاهی (ریان و براوان، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد هوش اخلاقی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش اخلاقی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (63/4 = t و 51/0=β) است. همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم هوش اخلاقی بر خردمندی زوجین به واسطه ذهن آگاهی مورد تأیید بوده است (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین این مدل می تواند الگوی مناسبی برای شناسایی عوامل موثر بر خردمندی زوجین باشد و نتایج آن در راستای برنامه ریزی برای افزایش ذهن آگاهی و هوش اخلاقی در زوجین استفاده شود. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
۱۶.

اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی انجام شد. روش پژوهش از نوع روش پژوهش آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دختر مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 25 کودک مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (13 کودک در گروه آزمایش و 12 کودک در گروه گواه). کودکان در آزمایش آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور را طی یک و نیم ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه اختلال کاستی توجه و فزون کنشی (ADHDQ) (بروک و کلینتون، 2007)، پرسشنامه خودکنترلی (SCQ) (کندال و ویلکاکس، 1979) و مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS) (کوهن و رسمن، 1972) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی (0001>P؛ 53/0=Eta؛ 13/26=F) و شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 01/31=F) کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه و بودن در زمان حال می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۷.

بررسی تأثیر آب درمانی مبتنی بر برنامه هالی ویک بر حرکات کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب درمانی هالی ویک حرکات کلیشه ای اختلال طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۴۷
زمینه: حرکات کلیشه ای در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم، موجب اختلال در توجه و تمرکز، رشد شناختی و آسیب در عملکرد اجتماعی می شود که در فعالیت های روزمره از بازی گرفته تا فعالیت های تحصیلی، مداخله می کند. مسأله اصلی این است که آیا می توان آب درمانی را برای کاهش حرکات کلیشه ای کودکان طیف اوتیسم پیشنهاد داد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آب درمانی مبتنی بر برنامه هالی ویک بر حرکات کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم بود. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی دو گروهی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و جلسات پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دارای اختلال اوتیسم شهر کرج بود که تعداد 24 نفر از پسران اوتیسم بستری در آسایشگاه کهریزک البرز به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس تشخیص اوتیسم گارز - ویراش دوم بود. جلسات درمانی طبق برنامه هالی ویک و به صورت 3 جلسه در هفته و طی 24 جلسه انجام شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: بین میانگین های گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (0/001) و آب درمانی مبتنی بر هالی ویک در کاهش حرکات کلیشه ای مؤثر است همچنین آثار آن در مرحله پیگیری نیز ماندگار بوده است. نتیجه گیری: آب درمانی به طور قابل توجهی موجب کاهش حرکات کلیشه ای کودکان دارای اختلال اوتیسم شد و می توان از این روش به عنوان رویکردی مکمل در توان بخشی کودکان اوتیسم استفاده کرد.
۱۸.

اثر بخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان فراتشخیصی گروهی اضطراب تنیدگی والدگری t نوجوانان دیابت نوع یک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 1512سال مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و والدین آنها در سال1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، تعداد چهل و چهار نفر انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه بیست و دو نفری تقسیم شدند. جهت بررسی تنیدگی والدگری، از شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین،1990)و جهت بررسی اضطراب نوجوانان، از سیاهه رفتاری کودک/ نوجوان (آخنباخ، 1991)، قبل و بعد از ارائه برنامه استفاده گردید. برنامه طی هفده جلسه، دو بار در هفته و هر جلسه به مدت 120دقیقه برای نوجوانان و والدین گروه آزمایش به صورت مجزا و مجازی، اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین گروه ها در پس آزمون از نظر تنیدگی والدینی (005/0> P) و از نظر اضطراب در نوجوانان(001/0> P) تفاوت معناداری وجود داشت. تحلیل نتایج بیانگر تاثیر درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران، بود. می توان از این برنامه در درمان و آموزش به نوجوانان مبتلا به دیابت و خانواده های آنها و ارائه مداخلات پیشگیرانه استفاده نمود.
۱۹.

اﺛﺮبخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر مدیریت هیجان و تاب آوری مادران دانش آموزان ﺳﺮآﻣﺪ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت هیجان تاب آوری حل مسئله خلاقانه دانش آموزان سرآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۲۸
مقدمه: ﺗﻘﻮیﺖ ﻣﻬﺎرت ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی در افراد ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ آنها در ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼت ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی یﺎری دﻫﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﻬﺎرت ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺮای مادران و ارتباط بین ویژگی ها و مهارت های مادر با آرامش و سلامت خانواده به ویژه کودکان، در این پژوهش ﺑﻪ بررسی اﺛﺮبخشی آموزش حل مسئله با رویکرد خلاقانه بر مدیریت هیجان و تاب آوری در مادران دانش آموزان ﺳﺮآﻣﺪ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. روش کار: پژوهش حاضر شبه آزﻣﺎیﺸﯽ ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘﯿﺶ آزﻣﻮن_ﭘﺲ آزﻣﻮن با ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل بود. 20 نفر از داﻧﺶ آﻣﻮزان مقطع متوسطه یک دبیرستان پسرانه ﮐﻪ توسط معلمین خود به عنوان دانش آموز سرآمد شناسایی شده بودند و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از بررسی های هوشی متعدد از سرآمد بودن آنان اطمینان حاصل شده بود، ﺑﻪ صورت در دﺳﺘﺮس اﻧﺘﺨﺎب و مادران آنها ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺑﻪ ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺶ و ﮔﻮاه ﮔﻤﺎرده ﺷﺪﻧﺪ. ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﮔﺮوه آزمایش در 10 جلسه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ آﻣﻮزش ﺣﻞ مسئله خلاقانه، هر جلسه به مدت (90-70) دقیقه حل ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﻼق ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮدﻧﺪ و ﮔﺮوه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی Garnefski (2001) و پرسشنامه تاب آوری Connor-Davidson (2003) جمع آوری شد. داده ﻫﺎ با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در مدیریت هیجان ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﺮات گروه آزﻣﺎیﺶ و ﮔﻮاه ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد داشت. آموزش حل مسئله خلاقانه تاثیر مطلوبی بر مدیریت هیجان و تاب آوری مادران دانش آموزان سرآمد داشت که این میزان برای مدیریت هیجان برابر با 483/0 و برای تاب آوری برابر با 522/0 بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که از آموزش مهارت حل مسئله بین فردی خلاقانه می توان در ارتقای مدیریت هیجان و تاب آوری مادران دانش آموزان سرآمد استفاده نمود.
۲۰.

اثربخشی برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حل مسأله خلاق خلاقیت کودکان کار مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارت های حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارت های حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارت های اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی به عنوان راهکاری مداخله ای و پیشگیرانه برای کودکان کار می تواند مورداستفاده متخصصان و دست اندرکاران این حیطه قرار بگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان