عباسعلی حسین خانزاده

عباسعلی حسین خانزاده

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳۸ مورد.
۸۲.

اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اتیسم الگودهی ویدئویی داستان های اجتماعی مهارت های ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۲۸
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
۸۴.

مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصب شناختی مهارت های اجتماعی نارسایی حساب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۰
مقدمه: دانش آموزان نارساحساب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط    مهارت های عصب شناختی و اجتماعی با نارسایی حساب، هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب بود. روش: طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود و نمونه این پژوهش 100 دانش آموز پسر با و بدون نارسایی حساب شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به طور در دسترس انتخاب شدند (هر گروه 50 نفر). برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه ای برج هانوی، آزمون رایانه ای استروپ، آزمون رایانه ای اِن بَک، آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در مهارت های عصب شناختی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که در آزمون های مهارت های عصب شناختی و اجتماعی گروه دانش آموزان نارساحساب عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دانش آموزان بدون این اختلال داشتند (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، توجه بیشتر به کارکردهای شناختی و اجتماعی  دانش آموزان با نارسایی حساب می تواند تلویحات مهمی در آسیب شناسی و درمان این اختلال داشته باشد.
۸۵.

مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی به کمک رایانه روش چندحسی عملکرد خواندن نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۳۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان نارسا خوان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آنها 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003) و آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387) استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی به کمک رایانه، در طی 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی، در طی 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل، چنین آموزش هایی را دریافت نکردند. نتایج مقایسه میانگین های تصحیح شده دو گروه نشان داد که روش توانبخشی شناختی به کمک رایانه در مقایسه با روش چندحسی بر مؤلفه های زنجیره کلمات، قافیه ها، حذف آواها، خواندن ناکلمات، و نشانه حروف (001/0p<) و بر مؤلفه نامیدن تصاویر (05/0p<) تأثیر بیشتری دارد و تفاوت دو گروه آموزشی در سایر مؤلفه های عملکرد خواندن معنی دار نیست. شیوه های چندحسی و نرم افزارهای رایانه ای شناختی برای عمق بخشی به یادگیری و ایجاد نگرش مثبت در دانش آموزان نارساخوان مؤثر است.
۸۶.

تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی کودک محور خودکارآمدپنداری تعاملات بین فردی اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۵۱۷
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت تعاملات بین فردی در تحول اجتماعی دوران کودکی، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به نافرمانی مقابله ای مراجع کننده به مراکز روان پزشکی و روان شناختی شهر رشت در بازه زمانی شش ماه اول سال 1396 بود که از میان آنها 30 کودک از طریق نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2013)، و مقیاس خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همسالان (ویلر و لد، 1982) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی برای گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فاصله 3 روز بین جلسات ارائه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری یک راهه نشان داد که بازی درمانی کودک محور موجب افزایش خودکارآمدپنداری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در سطح کل و در موقعیت با تعارض در تعاملات بین فردی می گردد . نتیجه گیری: بازی درمانی با شیوه ای متناسب با سطح تحول کودکان به طور عینی و ملموس ، تجربه مهارت آموزی را برای آنها فراهم می کند و این تمرین عملی به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به بهبود خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی این کودکان می شود .
۸۷.

تأثیر آموزش "مهارت های پرورش کودک متفکر" به والدین بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای کودکان با سطح سازش یافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرورش کودک متفکر تاب آوری راهبردهای مقابله ای سازش یافتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
زمینه و هدف: تجربیات دوران کودکی بر مشکلات سازش یافتگی مانند اضطراب، افسردگی، و سبک های والدگری افراد در بزرگسالی مؤثر هستند. یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از اختلالات روان شناختی، ایجاد ویژگی های شخصیتی مثبت از دوران کودکی و روش های صحیح والدگری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش "مهارت های پرو رش کودک متفکر" به والدین بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای کودکان با سطح سازش یافتگی پایین است. روش: روش پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع طرح «پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه» بود. نمونه مورد مطالعه متشکل از 26 نفر از والدین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 1 شهر رشت، با دامنه سنی 10 تا 12 سال در سال تحصیلی 1396-97 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب کسب نمره زیر 65 در پرسشنامه سازش یافتگی (دخانچی، 1377) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. برنامه مداخله ای طی 9 جلسه دوساعته هفتگی برای گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از مقیاس تاب آوری کودک و نوجوان (انگار و لیبنبرگ، 2009) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای نوجوانان (موس، 1993) جمع آوری، و با استفاده از آزمون تی دو نمونه مستقل و تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها پژوهش نشان داد آموزش "مهارت های پرو رش کودک متفکر" باعث افزایش تاب آوری و راهبردهای مقابله ای مطلوب و کاهش راهبردهای مقابله ای نامطلوب در کودکان با سطح سازش یافتگی پایین می شود (0/05 p≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت برنامه مداخله ای به کار گرفته شده با تکیه بر مهارت های حل مسئله و با تأثیر بر سبک والدگری بر تاب آوری و راهبردهای مقابله ای در کودکان با سطح سازش یافتگی پایین، مؤثر بوده است.
۸۸.

مقایسه اثربخشی توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکرد های اجرایی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه کاری رایانه روش چندحسی کارکرد های اجرایی نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۸۹
نارساخوانی رایج ترین نوع ناتوانی های یادگیری است که حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در بر می گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود کارکرد های اجرایی دانشآموزان مبتلا به نارسا خوانی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آنها 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی و نسخه نرم افزاری آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین استفاده شد. برنامه توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه در 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی در 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد؛ درحالی که گروه گواه، آموزشی در این زمینه ها دریافت نکردند. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر میزان بهبودی کارکرد های اجرایی تفاوت وجود داشت؛ به طوری که روش توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه بیشتر از روش چندحسی باعث بهبود کارکرد های اجرایی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شده بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که روش توان بخشی حافظه کاری به کمک رایانه با ایجاد نوعى تجربه یادگیرى که معطوف به انعطاف پذیری و بازگرداندن کارکرد های مغزىِ دچار اشکال است به بهبود کارکرد های اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک بیشتری می کند.
۹۰.

تأثیر آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانایی خودنظم بخشی پرخاشگری دانش آموزان مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۳۹
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجان های مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازش یافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقه ای برنامه توانایی خودنظم بخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معنا داری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار می گردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه های آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک می کند.
۹۲.

سخن سردبیر: از مرگ اندیشی خداباورانه آرامش بخش تا مرگ نااندیشی خداناباورانه هراس انگیز - بخش سوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
من از همه پژوهشگران و دانشمندان و همکاران دین ناباورم خواهش می کنم منو ببخشید که همچنان به خدا گرفته تا کتاب های آسمانی اعتقاد دارم و حتی بین پیشرفت های جدید علمی با پیش بینی های کتاب آسمانی (آسمان در این ترکیب به معنی تحت اللفظی به کار نرفته است؛ که به معنای کتابی که توسط بشر نوشته نشده است) ارتباط می بینم.
۹۴.

شناسایی و اولویت بندی نیازهای والدین کودکان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناسایی و اولویت بندی نیازهای والدین فلج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۵۳۳
زمینه و هدف: در میان افراد با نیازهای ویژه، کودکان مبتلا به فلج مغزی به علت ویژگی های خاص جسمانی و نیاز شدید به مراقبت در بلندمدت و همچنین وجود اختلالات دیگری از جمله کم توانی ذهنی، اختلالات یادگیری، اختلال در زبان و گفتار، نارسایی بینایی و شنوایی، و مشکلات در مهارت های خودیاری، همواره سلامت روانی و جسمانی والدین خود را به مخاطره می اندازند. بنابراین یکی از معضلات پیش روی متخصصان، ارائه خدمات آموزشی و توانبخشی مناسب به والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی است که این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی نیاز های والدین این کودکان در حیطه های مختلف انجام شد. روش: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) است. نمونه مورد مطالعه شامل 200 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی استان گیلان در سال 1397-1396 بوده است که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه سنجش نیازهای والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال فلج مغزی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون تحلیل رتبه ای فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد پرسشنامه نیازهای والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال فلج مغزی دارای ابعاد آگاهی نسبت به نیازهای اجتماعی کودک، آگاهی نسبت به نیازها و امکانات درمانی کودک، و نیاز به دانش و آگاهی است. همچنین از میان نیازهای والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال فلج مغزی، نگرانی نسبت به آینده شغلی و ازدواج فرزند با میانگین رتبه (32/46) مهم ترین نیاز، و پس از آن نگرانی نسبت به برخورد افراد جامعه با فرزند با میانگین رتبه (09/31)، و حمایت و تلاش اعضای خانواده در جهت بهبود وضعیت فرزند با میانگین رتبه (29/46)، در اولویت های دوم و سوم قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برای ارائه آموزش ها و توانبخشی های مؤثر به کودکان مبتلا به فلج مغزی و والدین آنها، شناسایی نیازهای آنها در حیطه های گوناگون از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین توجه به نیازهای خانواده های این کودکان می تواند باعث مشارکت و فعال بودن هر چه بیشتر والدین در فرایند ارائه خدمات توسط مسئولان و دست اندرکاران شود.
۹۶.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدپنداری والدگری ویژگی های روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۳۵
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است
۹۷.

تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله چندوجهی یکپارچگی حسی - حرکتی کودک و والدین نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
زمینه و هدف: نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی می تواند نقش مهمی در موفقیت یا شکست در عملکرد تحصیلی ایفا کند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 40 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. ابزار های پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2003)، مقیاس نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990)، آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. برنامه مداخله ای چندوجهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای فقط روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه فقط آموزش های معمول مراکز آموزشی خود را دریافت می کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی در سطح کودک و والدین بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مؤثر است (0/01> P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر مؤثر بودن برنامه مداخله ای، می توان آموزش تعاملی مادر و کودک مبتنی بر این روش را به عنوان یک گزینه مناسب در طراحی برنامه های روان شناختی و تحصیلی برای کودکان با نارساخوانی در نظر گرفت.
۹۸.

نقش مداخله مبتنی بر تعامل والد-کودک در درمان کودکان با اختلال هیجانی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط والد - کودک کودکان با اختلال هیجانی رفتاری مداخله تعامل والد-کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۸۵
زمینه و هدف: اختلالات هیجانی رفتاری نتیجه انواع آسیب های روان شناختی در طی دوره تحول به خصوص دوره کودکی اولیه است که رفتارهای ضدّ اجتماعی، اختلال در عملکرد تحصیلی و اجتماعی را در سنین بعدی به دنبال دارد. الگوهای تعاملی خانواده ها با کودکان، ازجمله عوامل مؤثر بر فرآیند تحول و سلامت روان کودک در سنین نوجوانی و بزرگسالی و مداخلات مبتنی بر اصلاح تعاملات والد-کودک جزو درمان های کارآمد در درمان این اختلالات است. بدین ترتیب، هدف از این مطالعه مروری، بررسی شواهد درمان های مبتنی بر تعامل والد-کودک و اثربخشی این درمان ها بر انواع اختلالات روان شناختی در کودکان و همچنین بررسی ابعاد و ویژگی های آنها است. روش: این مطالعه از نوع مروری روایتی است که طی آن مطالعات انجام شده درباره نقش تعامل والد کودک در بهبود انواع اختلالات هیجانی رفتاری مورد بررسی عمیق قرار گرفته و در پایان نتیجه گیری لازم انجام شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی پژوهش های انجام شده در این حیطه مبین اثربخش و کارآمد بودن الگوهای درمانی مبتنی بر تعامل والد کودک بر گستره وسیعی از اختلالات هیجانی رفتاری درون نمود و برون نمود بوده است، بدین ترتیب، مداخلات باید بر کیفیت روابط بین والدین و کودک برای ارائه ی طرح درمانی تأ کید کنند. به همین منظور در این مقاله، با بیان ویژگی های کودک با اختلال هیجانی رفتاری و بررسی کیفیت روابط کودک با والد، مدل درمانی کارآمد و مفید جهت بهبود تعاملات و روابط ارائه شده که به عنوان یک روش مکمل و پیشگیرانه در حیطه آموزش و درمانگری، قابلیت استفاده دارد.
۹۹.

اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدتنظیمی هیجانی خودآسیب رسان فرسودگی تحصیلی مهربانی به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۵۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر خودآسیب رسان در پایه یازدهم رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 35 دانش آموز دختر خودآسیب رسان بود که به صورت تصادفی در دو گروه (18 نفر گروه آموزش مهربانی به خود و 17 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودآسیب رسان ، مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس DSM-V، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، آموزش مهربانی به خود را در هشت جلسه و گروه کنترل، آموزش نما را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهربانی به خود در کاهش بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان خودآسیب رسان تأثیر دارد. این یافته ها بیان می کند که آموزش مهربانی به خود می تواند به عنوان تعدیل کننده خودآسیب رسانی و بهبود مشکلات هیجانی دانش آموزان خودآسیب رسان در قالب یک بسته آموزشی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
۱۰۰.

الگوی ساختاری اثرات افسردگی،شکست عاطفی و تجربه خشونت با رفتارهای خودزنی در زنان: نقش میانجی مهارت-های اجتماعی، کنترل هیجان و نارضایتی از بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودزنی افسردگی شکست عاطفی تجربه خشونت مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
مقدمه : از عوامل فراگیر اجتماعی و فردی که توجه متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده، آسیب به خود می باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از اثرات رفتار های خودزنی است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS<sub>26</sub> و AMOS<sub>24</sub> صورت گرفت. تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO پریچر و هایز (2008) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان 15-25 سال شهر کرج در سال 1399 بودند که 500 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از مقیاس آسیب به خود (سیگالاس و بیسواس، ۱۹۹۸)، افسردگی بک (بک، مندلسون، موک و ارباف، 1996)، ضربه عشق (دهقانی و همکاران،1389)، مهارت های اجتماعی (ایندربیتزن و فوستر1992)، کنترل هیجان (راجر و نشوور، 1987)، خشونت نسبت به زنان (حاج یحیی، 1380) و تصویر بدن (فیشر، 1970) استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل نشان داد که افسردگی، شکست عاطفی و تجربه خشونت پیش بین های خوبی برای رفتارهای خودزنی هستند. یافته ها در بخش دوم نشان دادند که دشواری در کنترل هیجان، مهارت های اجتماعی و نارضایتی از بدن در مدل نقش واسطه ای دارند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش مناسبی دارد (RMSEA<0/1) و5/0 >(CMIN/DF نتیجه گیری : این نتایج نشان دهنده تأثیر عوامل فرهنگی بافت و مهارت های اجتماعی اهمیت ویژه ای داشته و لازم است مراقبت های همه جانبه ای شامل ارزیابی عوامل فردی- خانوادگی و اجتماعی صورت پذیرد. در درمان زنانی که رفتارهای خودزنی دارند، تفاوت ها و ویژگی های عاطفی و اجتماعی و هیجانی توجه خاص شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان