جعفر امیری فرح آبادی

جعفر امیری فرح آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

آسیب شناسی فرایند سیاست پژوهی در نظام آموزش عالی ایران؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴۳ تعداد دانلود : ۸۲۴
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحب نظران آموزش عالی، مهم ترین عامل ناکارآمدی سیاست گذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاست ها و تصمیم های این حوزه با پشتوانه های علمی، نظری و پژوهشی است. سیاست پژوهی به عنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینه های سیاستی و ناظر به عمل، به سیاست گذاران، تعریف می شود و می تواند در سیاست گذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش عالی بسیار مؤثر باشد؛ ازاین رو هدف کلی این مقاله، آسیب شناسی فرایند سیاست پژوهی در آموزش عالی ایران است. به منظور نیل به این هدف، جامعه آماری مقاله حاضر، مراکز، مؤسسه ها و پژوهشکده های سیاست پژوهی، اعم از مؤسسه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا غیروابسته به این وزارتخانه، سیاست گذاران باسابقه در حوزه آموزش عالی و همچنین خبرگان علمی این حوزه بودند که 14 نفر از آن ها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شدند و روایی یافته ها نیز با روش های تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های پژوهش، حاکی از وجود 113 گزاره مفهومی (مقوله فرعی)، 14 مقوله اصلی در قالب پنج بعد عوامل زمینه ای و محیطی، عوامل ساختاری، عوامل کارکردی (مربوط به سیاست گذاران/ تصمیم گیران آموزش عالی و سیاست پژوهان آموزش عالی)، و عوامل تعاملی و ارتباطی بود که روابط بین آن ها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
۲.

سهم و نقش راهبردهای خودرهبری در توانمندسازی روان شناختی کارکنان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی راهبردهای خودرهبری کارکنان آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۸ تعداد دانلود : ۸۲۴
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر راهبردهای خودرهبری بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان مشهد است. جامعه آماری 213 نفر از کارکنان ادارات مذکور بودند که به روش نمونه-گیری طبقه ای نسبی (بر حسب رسته شغلی) انتخاب شدند. و نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) و از شاخه مطالعات میدانی بود و روش انجام پژوهش پیمایشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه بازبینی شده خودرهبری (RSLQ) هاگ تون و نک (2002) و پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که برای سنجش اعتبار محتوای پرسش نامه ها از نظرات متخصصان، اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استفاده شد و پایایی شان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 82/0 و 79/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با بهره گیری از فنون آمار توصیفی (تنظیم جداول توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (رگرسیون خطی دومتغیره و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه) صورت گرفت. نتایج نشان داد که متغیر خودرهبری 6/80 درصد از تغییرات توانمندسازی روان شناختی را تبیین می کند و راهبردهای خودرهبری معطوف به رفتار، پاداش طبیعی و الگوی فکری سازنده به ترتیب 8/66، 20/0 و 9/71 درصد از تغییرات توانمندسازی روان شناختی را تبیین می کنند. و مابین رسته های شغلی از نظر توانمندی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که تفاوت میانگین رسته پژوهشی با سایر رسته های شغلی در سطح 05/0 معنادار بود. به-عبارت دیگر، کارکنان رسته پژوهشی به نسبت سایر رسته ها به لحاظ روان-شناختی توانمندتر بوده اند.
۳.

تبیین علی ظرفیت خط مشی های عمومی مبتنی بر هم افزایی نهادهای سیاست پژوه؛ مطالعه موردی سیاست های منتخب آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست عمومی ظرفیت خط مشی سیاست گذاری آموزش عالی سیاست پژوهی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۴۵۷
سیاست گذاری یکی از مهم ترین جلوه ها و نمودهای حکمرانی و راهبری آموزش عالی به شمار می آید. به نظر می رسد، وضعیت فعلی سیاست گذاری آموزش عالی ایران در بیشتر موارد، موجب کاهش ظرفیت خط مشی گذاری در این عرصه شده است. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن تبیین علی ظرفیت خط مشی های عمومی مبتنی بر هم افزایی نهادهای سیاست پژوه، به مطالعه موردی برخی سیاست های گزینش شده آموزش عالی از منظر هم افزایی در گام تدوین سیاست بپردازد. این پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی، و به لحاظ مبنای داده ها، چارچوب فلسفی، و پارادایم آن، دارای طرح پژوهش آمیخته است. در مرحله کیفی، ابتدا با انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با 15 نفر از خبرگان سیاست گذاری آموزش عالی ایران و کاربست رویکرد تحلیل مضمون، فهرستی از عوامل ارتباطی و تعاملی مؤثر بر کارآمدی و هم افزایی فرایند سیاست پژوهی تهیه شد. با توجه به مرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش، ظرفیت خط مشی به عنوان سیاست بهینه از منظر عقلانیت درنظر گرفته شد. یافته های بخش کمی نشان دهنده تبیین حدود 40 درصد از تغییرات واریانس متغیر ظرفیت خط مشی توسط متغیر هم افزایی نهادهای سیاست پژوه بود. بررسی سیاست های گزینش شده آموزش عالی نیز نشان دهنده پایین بودن معنادار هم افزایی نهادهای سیاست پژوه در مرحله تدوین سیاست بوده است.
۴.

ارائه الگویی برای سنجش میزان بلوغ فرآیند یادگیری و بهبود عملکرد (مورد مطالعه: یک سازمان صنعتی- دفاعی)

کلید واژه ها: یادگیری بهبود عملکرد تکنولوژی عملکرد انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۳۹۳
هر زمینه و هدف: طی سال های اخیر حرکت از آموزش فعالیت محور به سوی آموزش عملکردمحور و متعاقب آن رهنمون شدن به سوی پارادایم تکنولوژی عملکرد انسانی از جمله مهم ترین جریانات حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی بوده است. هدف این پژوهش، ارائه ی الگویی است تا بخش های آموزش سازمان های کشور بتوانند علاوه بر حرکت در خلال روند تکاملی این حوزه، به کمک آن میزان بلوغ فرآیند یادگیری و بهبود عملکرد خود را اندازه گیری کنند. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای و کاربردی محسوب می شود. همچنین، از لحاظ مبنای داده ها و چارچوب فلسفی و پارادایم آن، دارای طرح تحقیق آمیخته است و از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) است. برای گردآوری اطلاعات از سه روش مصاحبه ی عمیق، دلفی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردیده است. 16 نفر از خبرگان حوزه ی آموزش و یادگیری یکی از سازمان های صنعتی- دفاعی، مشارکت کنندگان این پژوهش را تشکیل می داد. یافته ها: با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای ترکیبی جهت دار و تلخیصی، 27 معیار اولیه ی الگوی یادگیری و بهبود عملکرد شناسایی گردید و سپس با استفاده از روش دلفی فازی، معیارها پالایش گردید که در نتیجه ی آن 24 معیار نهایی مشخص گردید. در ادامه اوزان معیارها با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های پژوهش، مقیاسی برای تعیین میزان بلوغ نظام یادگیری و بهبود عملکرد در پنج سطح (صفر، مقدماتی، میانه، پیشرفته و بهینه) ارائه گردید تا از این رهگذر، بستر لازم برای حرکت در مسیر بهسازی مستمر سازمان های مختلف، فراهم آید.
۵.

واکاوی نقش سیاست گذاری داده باز بر بهینه یابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست گذاری آموزش عالی سیاست گذاری داده باز بهینه یابی سیاستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۴۰۸
بنابر نظر اندیشمندان و صاحبان نظر آموزش عالی ایران بخش قابل توجهی از مسائل و معضلات این نظام به ناکارآمدی تصمیم ها و سیاست های این بخش و مبتنی نبودن آن بر شواهد علمی و تجربی بازمی گردد. سیاست گذاری داده باز به عنوان مفهومی جدید که استفاده از مشارکت عمومی و ظرفیت های توانمند در عرصه سیاست گذاری عمومی را مد نظر قرار می دهد، می تواند در زمینه پشتوانه سازی علمی و عقلایی در راستای بهینه یابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته، ابتدا سعی در شناسایی الزامات سیاست گذاری داده باز در نظام آموزش عالی ایران با رویکردی کیفی و سپس واکاوی نقش این مهم با استفاده از آزمون رگرسیون، در بهینه یابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران داشت. در بخش کیفی مصاحبه با 9 نفر از خبرگان سیاست گذاری آموزش عالی ایران مد نظر قرار گرفت. در بخش کمی نیز جامعه پژوهش 360 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران 186 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون نشان داد که الزامات فرهنگی- اجتماعی 304/0، الزامات مدیریتی، 273/0، الزامات سیاسی- حقوقی، 197/0 و الزامات فنی – تکنولوژیکی 152/0، از واریانس متغیر بهینه یابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران را تبیین نمودند.
۶.

تبیین علی گرایش به اقدام پژوهی در معلمان مقطع ابتدایی مبتنی بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی حرفه ای

کلید واژه ها: اقدام پژوهی سرمایه روان شناختی بهزیستی حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۶
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین علی گرایش به اقدام پژوهی در معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران مبتنی بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی حرفه ای بود. به منظور دستیابی به این هدف با استفاده از نمونه گیری تصادفی 292 نفر از معلمان مقطع ابتدایی که طی سال های 97-1394 در دوره های ضمن خدمت اقدام پژوهی شرکت کرده بودند، انتخاب شدند. در گردآوری داده ها از پرسشنامه 12 گویه ای سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه 54 گویه ای بهزیستی حرفه ای هینکین (1998) استفاده شد. در راستای شناسایی عوامل فردی موثر بر گرایش به اقدام پژوهی در معلمان، مصاحبه های نیمه ساختارمند با 15 نفر از معلمان که به صورت هدفمند و بر اساس سابقه اقدام پژوهی در حوزه فعالیت خود، انتخاب شده بودند، تا رسیدن به اشباع نظری انجام پذیرفت. پس از تحلیل مضمون داده های مصاحبه ها، پرسشنامه ای مشتمل بر 14 گویه توسعه یافت. در مرحله بعد، داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها، به منظور مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تایید تجربی مدل مفهومی پژوهش بود. با توجه به بارهای عاملی گزارش شده، ابعاد خودکارآمدی و خوش بینی سرمایه روان شناختی و خودمختاری در شغل و روابط سازمانی مثبت بهزیستی حرفه ای تاثیر بیشتری بر گرایش به اقدام پژوهی معلمان مقطع ابتدایی داشتند. بنابراین می توان گفت، توجه به ظرفیت های روانشناسی مثبت گرا مانند سرمایه روان شناختی و همچنین بهزیستی حرفه ای، می تواند منجر به مشارکت بیشتر معلمان در برنامه های اقدام پژوهی شود و از این رهگذر موجب کاربرد نظریه در کلاس درس، در جهت رفع مسائل آموزشی گردد.
۷.

تبیین علی ظرفیت خط مشی های نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر هم افزایی نهادهای سیاست پژوهی

کلید واژه ها: سیاست عمومی ظرفیت خط مشی سیاستگذاری آموزش عالی سیاست پژوهی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۷۵
سیاستهای آموزش عالی ایران در سالهای اخیر فاقد خصیصههایی همچون سنت نظری قابل دفاع، نکویی برازش، سازگاری خلاق با تحولات محیط جهانی و بینالمللی، ظرفیت پیشبینی رفتار کنشگران، پیوستگی، یکپارچگی، قابلیت اجرایی، کارآمدی، اثربخشی، عناصر اخلاقی، توانایی حل رضایتبخش تعارضها، تولید توافق، کیفیت و تأثیر مطلوب اجتماعی بوده و این وضعیت در عموم موارد موجب کاهش ظرفیت خطمشیگذاری در این عرصه شده است. از سویی دیگر سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی متمرکز بر ارائه راهکارهای سیاستی، میتواند نقشی بیبدیل در جهت بهینهسازی و ارتقا ظرفیت سیاستهای مصوب آموزش عالی ایران داشته باشد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین علی ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، توسعهای و کاربردی محسوب میشود. ازلحاظ مبنای دادهها، چارچوب فلسفی و پارادایم آن، دارای طرح تحقیق آمیخته است. در مرحله کیفی، ابتدا با انجام مصاحبههای نیمهساختارمند با 15 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش عالی ایران و کاربست رویکرد تحلیل مضمون، لیستی از عوامل ارتباطی و تعاملی مؤثر بر کارآمدی و همافزایی فرایند سیاستپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، توسعه یافت. با توجه بهمرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش، ظرفیت خطمشی بهعنوان سیاست بهینه از منظر عقلانیت در نظر گرفته شد. یافتههای بخش کمی نشاندهنده تبیین حدود 40 درصد از تغییرات واریانس متغیر ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران توسط متغیر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود.
۸.

تحول حکمرانی دانشگاهی ضرورتی مغفول در تحقق بهینه خدمات تجاری سازی پارک های علم و فناوری

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
همگام با ظهور مفاهیم جهانی شدن و اقتصادهای دانش بیان، دانشگاه ها عهده دار کارویژه های نوینی در راستای توسعه اقتصادی شده اند. رهگیری این کارویژه ها به واسطه ارتباط بیشتر دانشگاه و صنعت و توسعه پارک های علم و فناوری مجال تحقق یافته است. با این وجود نتایج پژوهش های مختلف نشان از عدم توسعه بهینه پارک های علم و فناوری دانشگاهی و در نتیجه ناکارآمدی این نهادها در نقش آفرینی در توسعه اقتصادی در ایران داشته است. به نظر می رسد یکی از عمده دلایل موثر در این رویداد را باید در جهت گیری حکمرانی دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران جستجو نمود. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر حکمرانی دانشگاهی بازارمحور بر کیفیت خدمات تجاری سازی پارک های علم و فناوری بود. به منظور دستیابی به این هدف رویکرد متوالی-اکتشافی، طرح تدوین ابزار مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا، جهت شناسایی شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازارمحور، مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و سپس مصاحبه های نیمه ساختارمند با مدیران دانشگاهی در سطوح دانشکده، دانشگاه و وزارتخانه، تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت. به منظور بررسی برازش مدل نظری پژوهش (به صورت تجربی)، در زمینه شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازارمحور، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. حاصل این فرایند تایید 50 شاخص در چهار بعد زمینه ای(6)، مالی (12)، علمی (17) و سازمانی (15) بود. خدمات تجاری سازی پارک های علم و فناوری دانشگاهی نیز با استفاده از مطالعات پیشین در این حوزه، در 10 بعد و 42 شاخص مدنظر قرار گرفت. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون همزمان نشان داد که بعد زمینه ای 215/0، بعد مالی، 186/0، بعد سازمانی، 195/0 و بعد علمی 179/0، از واریانس متغیر خدمات تجاری سازی پارک های علمی و فناوری دانشگاهی را تبیین می نمایند.
۹.

طراحی و اعتباریابی الگوی آسیب شناسی فرایند سیاست پژوهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست پژوهی آموزش عالی سیاست گذاری آموزش عالی آسیب شناسی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی آسیب شناسی فرایند سیاست پژوهی در نظام آموزش عالی ایران بود. در راستای تحقق این هدف، از روش ترکیبی اکتشافی بهره گرفته شد. فرایند پژوهش حاضر، در طی دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفته است. ابتدا، پس از مرور ادبیات، فهرستی از موانع و آسیب های فرایند سیاست پژوهی، تهیه گردید. سپس در بخش کیفی پژوهش، با انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با 15 نفر از سیاست گذاران، سیاست پژوهان و خبرگان علمی و متعاقباً تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، لیستی از عوامل آسیب زای فرایند کنونی سیاست پژوهی در آموزش عالی ایران، تدوین شد. در ادامه، لیست مذکور با موارد شناسایی شده در ادبیات موضوع، ترکیب گردید و با استفاده از تکنیک دلفی به تایید مشارکت کنندگان پژوهش رسید. در نهایت 93 مولفه فرعی در قالب 12 مولفه اصلی و پنج بعد، شناسایی شد. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، پرسش نامه بخش کمی، طراحی و اجرا شد. پایایی پرسش نامه مذکور، 889/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، شامل سیاست پژوهان آموزش عالی اعم از وابسته و غیر وابسته به وزارت علوم، همچنین سیاست گذاران و تصمیم گیران آموزش عالی در حوزه ستادی وزارت علوم و خبرگان علمی بوده است که تعداد 203 نفر از آنها پرسش نامه پژوهش را تکمیل کردند. برای بررسی سوالات پژوهش از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی درباره ابعاد پنج گانه الگو، بدین شرح بوده است: بعد زمینه ای 26 مولفه، بعد ساختاری 11 مولفه، بعد کارکردی (سیاست-گذاران) 23 مولفه، بعد کارکردی (سیاست پژوهان) 23 مولفه و بعد ارتباطی 10 مولفه.
۱۰.

بررسی تأثیر الزامات سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاستگذاری آموزش و پرورش ایران سیاستگذاری داده باز هم افزایی نهادهای سیاستگذار آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
یافته های پژوهشی بر کژکارکردی فرایند سیاستگذاری در آموزش و پرورش ایران دلالت دارند. سهمی از این ناکارآمدی به ناهمکنشی کارکردی و عدم انسجام نهادهای بخشی و فرابخشی سیاستگذار در این حوزه، به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات نظام مند مربوط می شود. سیاستگذاری داده باز رویکردی جدید است که سعی در افزایش مشارکت افراد و نهادهای گوناگون در فرایند سیاستگذاری عمومی دارد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران بوده است. رویکرد روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی (متوالی- اکتشافی) بوده است. در گام کیفی پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار، 13 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش و پرورش ایران که تجاربی ارزشمند در حوزه وزارت، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و غیره داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند/گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. طی این مرحله 45 عامل در قالب چهار بعد محتوایی، فرایندی، ساختاری و ارتباطی شناسایی شدند. یافته های بخش کمی نشان دادند که متغیر الزامات سیاستگذاری داده باز توان تبیین حدود 67 درصد از تغییرات واریانس متغیر هم افزایی نهادهای سیاستگذار را در آموزش و پرورش داشته است. بیشترین تأثیر این الزامات نیز بر ابعاد فرایندی و ساختاری متغیر هم افزایی با حدود 57 درصد بوده است.
۱۱.

سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمرانی دانشگاهی کارآفرینی دانشگاهی تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف: دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی به واسطه نقش میانجی گری محیط علمی و کسب وکار که عموماً در قالب ساختارهای درونی دانشگاه موردتوجه قرار می گیرند؛ در سال های اخیر در بسیاری از دانشگاه های پیشرو موردتوجه جدی بوده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهشی و تجربی بر فاصله قابل ملاحظه از نقش آفرینی مؤثر این نهادها در اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه اشاره دارد. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایل این مسئله، ناهم سویی استراتژیک ساختارهای کلان از منظر حکمرانی دانشگاهی با کارکردهای این دفاتر باشد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران بوده است. روش شناسی: پژوهش حاضر با کاربست روش آمیخته از نوع اکتشافی-تدوین ابزار و با هدف بررسی تأثیر حکمرانی دانشگاهی بازار گرا بر تحقق بهینه کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی؛ ابتدا به شناسایی شاخص های حکمرانی بازار گرا و کارکردهای دفاتر انتقال فناوری، به عنوان دو هدف جزئی پژوهش، پرداخته است. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و مصاحبه های نیمه ساختارمند (تا رسیدن به مرحله اشباع نظری) و تلفیق یافته های این دو مرحله، فهرستی شامل شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازار گرا، استخراج شد. در ادامه و در مرحله کمی پژوهش، با استفاده از روش رگرسیون هم زمان به بررسی سهم و نقش شاخص های مذکور در کیفیت کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی پرداخته شد. یافته ها: در راستای شناسایی شاخص های حکمرانی بازار گرا، 50 شاخص در چهار بعد زمینه ای (6 مورد)، مالی (12 مورد)، علمی (17 مورد) و سازمانی (15 مورد) مورد شناسایی و تائید قرار گرفت. همچنین به منظور دستیابی به کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی که دیگر متغیر پژوهش حاضر بوده است؛ با بررسی اسناد، بیانیه های مأموریت و شرح وظایف دفاتر انتقال فناوری مستقر و غیره، فهرستی مشتمل بر 25 کارکرد در قالب 5 بعد (عوامل زمینه ای؛ کشف علمی و افشای اختراع؛ ارزیابی و ثبت اختراع؛ بازاریابی و اعطای مجوز و راه اندازی استارتاپ) توسعه یافت. آزمون رگرسیون و ضرایب آن گویای آن بود که چهار بعد زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی حکمرانی دانشگاهی بازار گرا توانسته اند به ترتیب 226/0، 232/0، 198/0 و 143/0 از واریانس متغیر کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی را تبیین نمایند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که توجه به شاخص های حکمرانی دانشگاهی بازار گرا در آموزش عالی ایران می تواند تأثیر بسزایی در ارتقای کیفیت کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی داشته باشد. به عبارت دیگر فقدان رویکرد کارآفرینانه (در عمل) در حکمرانی دانشگاهی ایران موجب شده است که دفاتر انتقال فناوری از کارکرد بهینه خود فاصله معناداری داشته باشند. به نظر می رسد بهره بردن از یافته ها و توصیه های پژوهش حاضر بتواند توسعه بهینه کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی را در پی داشته باشد.
۱۲.

بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی ایران تجاری سازی دانشگاه شاخص های حکمرانی دانشگاهی حکمرانی دانشگاهی شبه تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت عمومی، جوامع و اقتصادهای دانش بنیان و جهانی شدن؛ مفاهیم کارایی، اثربخشی و پاسخ گویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. آموزش عالی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده است و سعی در تغییر رویکرد خود در جهت تجاری سازی فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران بوده است. به منظور دستیابی به این هدف رویکرد ترکیبی- متوالی مدنظر قرار گرفت، در مرحله کیفی پژوهش، با مرور اسناد و پژوهش های موجود و در ادامه انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با 9 نفر از خبرگان آموزش عالی به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری، شاخص های حکمرانی شبه تجاری (بازار گرا)، در مدلی شامل چهار بعد: زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی، شناسایی شدند. در گام بعد، به منظور اجرای تحلیل عاملی تأییدی، این شاخص ها، در اختیار مشارکت کنندگان بخش کمی پژوهش قرار گرفت. شاخص های نکوئی برازش نشان از تأیید مدل پژوهش داشت و مقایسه میانگین نمونه و میانگین مفروض با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، حاکی از عدم همگرایی حکمرانی دانشگاهی در آموزش عالی ایران با رویکرد شبه تجاری مصرح در اسناد بالادستی آموزش عالی ایران داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان