وحید تادیبی

وحید تادیبی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

The effect of transcranial direct current stimulation on dynamic balance after an endurance exhausting activity in mental fatigue condition(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Endurance Exhaustion neuromuscular fatigue mental fatigue Transcranial direct current stimulation Y Balance Test

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۵
Background: Anodal transcranial direct current stimulation (a-tDCS) is a new neuro-modulatory technique.Aim: This study aimed to investigate the effect of a-tDCS on dynamic balance after exhaustion.Material and Methods: Fifteen endurance-trained men voluntarily attended five separate sessions. In the first session, Maximal aerobic speed (MAS) was measured. Then, the participants were randomly assigned to four different conditions: 1. Mental fatigue (MF)+a-tDCS, 2. MF+sham (s-tDCS), 3. a-tDCS, and 4. s-tDCS. In each session, after dynamic balance measurement, the participants were exposed to the conditions and received 20 min of anodal tDCS over the dorsolateral prefrontal cortex (DLPFC). Then, the participants performed a submaximal endurance activity at 70% of MAS until exhaustion. Immediately after exhaustion, dynamic balance was measured again.Results: After exhaustion, the dynamic balance of the right leg under the a-tDCS condition was significantly higher than the MF+s-tDCS (P= 0.008). The dynamic balance significantly decreased from pre- to post-test in MF+s-tDCS and s-tDCS conditions (P= 0.0001). In the left leg, the dynamic balance under the a-tDCS condition was significantly higher than MF+s-tDCS (P= 0.025).Conclusions: Anodal stimulation of the DLPFC could be beneficial for the dynamic balance and may have a protective effect against the negative consequence of exhausting activity on the dynamic balance in endurance-trained men.
۲.

آثار تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و مصرف استازولامید بر تعادل کوهنوردان فعال در ارتفاع شبیه سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک الکتریکی هایپوکسی دیاموکس آزمون تعادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۸۱
اهداف: تعادل عاملی مهم برای موفقیت و سلامت کوهنوردان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار جداگانه و توأمان تحریک الکتریکی مغز و داروی استازولامید بر تعادل مردان کوهنورد بود. مواد و روش ها: 12مرد کوهنورد (انحراف استاندارد±میانگین سن، قد و وزن به ترتیب: 6/4±8/39 سال، 8/7±4/177 سانتی متر و 9/1±1/79 کیلوگرم) در این پژوهش دوسوکور شرکت نمودند. آزمودنی ها تحت شش شرایط: 1)استازولامید و تحریک ناحیه قشر حرکتی اولیه(M1) 2)استازولامید و تحریک ناحیه قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی(DLPFC) 3)استازولامید و شم 4)دارونما و تحریک M1 5)دارونما و تحریک DLPFC 6)دارونما و شم قرار گرفتند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از 30 دقیقه نشستن در شرایط هایپوکسی (O2=13%)، به مدت 20 دقیقه تحت تحریک مغزی قرار گرفتند. سپس، هر آزمودنی با توجه به استقامت هوازی خود، یک وهله فعالیت وامانده ساز را با 60% سرعت هوازی بیشینه روی نوارگردان انجام داد. بلافاصله پس از فعالیت، تعادل پای تکیه گاه و غیرتکیه گاه اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای دوراهه با اندازه گیری های تکراری استفاده گردید. یافته ها: در شرایط هایپوکسی، تحریک ناحیه M1 و DLPFC نسبت به شرایط تحریک شم اثر مثبت معناداری بر تعادل پای تکیه گاه پس از فعالیت وامانده ساز گذاشت (به ترتیب: 02/0=p و 03/0=p). اما بین این دو نوع تحریک تفاوت معناداری وجود نداشت. برای پای غیرتکیه گاه تفاوت معناداری بین شرایط تحریک نواحی مختلف مشاهده نشد. همچنین، بین مصرف استازولامید و دارونما بر تعادل پای تکیه گاه و غیر تکیه گاه تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: تحریک ناحیه M1 و DLPFC می تواند باعث بهبود تعادل پای تکیه گاه کوهنوردان هنگام کوهنوردی در ارتفاع شود.
۳.

آثار هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر سالوسین ها و شاخص های التهابی در زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالوسین آلفا سالوسین بتا اینترلوکین یک بتا فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۹۰
این پژوهش با هدف بررسی آثار هشت هفته تمرین هوازی و تمرین مقاومتی بر سطوح سالوسین های آلفا و بتا و شاخص های التهابیدر زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. بدین منظور، 45 آزمودنی داوطلب به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تمرین هوازی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین های مقاومتی و هوازی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با پیروی از یک الگوی پیشرفت تدریجی انجام شدند. تمرین مقاومتی شامل هشت تا 12 تکرار و شدت 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین هوازی شامل 30 تا 50 دقیقه دویدن روی نوار گردان با شدت 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه بود. پیش و پس از دوره مداخله، سطوح سرمی سالوسین های آلفا و بتا، مالون دی آلدئید و اینترلوکین یک بتا در هر سه گروه اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده کاهش معنادارسطوح سالوسین بتا در گروه هوازی(P = 0.015)  و گروه مقاومتی(P = 0.019)  بود. از سوی دیگر، سطوح سالوسین آلفا در هر دو گ روه ه وازی (P = 0.034) و مقاومتی (P = 0.012)افزایش معنادار داشت. هم چنین س طوح اینت رلوکین یک بت ادر گ روه ه وازی (P = 0.034) و مقاومتی (P = 0.041) کاهش معنادار داشت، اما سطوح مالون دی آلدئیددر هیچ کدام از گروه ها تغییر معنادار نداشت. تغییرات سطوح سالوسین آلفا، سالوسین بتا و اینترلوکین یک بتابین دو گروه هوازی و مقاومتی تفاوت معنادار نداشت. براساس نتایج پژوهش حاضر، انجام هشت هفته تمرین مقاومتی یا تمرین هوازی می تواند آثار سودمندی بر سطوح سالوسین های آلفا و بتا و اینترلوکین یک بتادر زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
۴.

تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر بیان ژن فسفاتیدیل اینوزیتول کیناز-3 بطن چپ و مقاومت به انسولین در رت های نر ویستار مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف : موسسه ملی بهداشت (NIH) اصطلاح بیماری قلبی- دیابتی را به عنوان بیماری قلبی خاص در بیماران دیابتی تعریف کرده است که هایپرتروفی پاتولوژیک بطن چپ را هم شامل می شود؛ با این وجود فعالیت بدنی در بیماران دیابتی می تواند ساختار و عملکرد میوکارد را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال، تنظیم مولکولی رشد فیزیولوژیکی قلب به عنوان یک پروتکل مکمل درمانی در مقابله با هایپرتروفی پاتولوژیک، کمتر درک شده است. از این رو در تحقیق حاضر اثر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر بیان ژن فسفاتیدیل اینوزیتول کیناز-3 (PI3K)، مقاومت به انسولین، گلوکز و انسولین سرمی در رت های نر ویستار مبتلا به دیابت نوع 2 بررسی گردید. روش تحقیق : بیست سر رت نر نژاد ویستار با سن 10 هفته، در دامنه وزنی20±220 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل گروه تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و گروه کنترل تقسیم  شدند. پس از آشناسازی، گروه تمرینی در یک پروتکل ورزشی 8 هفته ای، 5  جلسه در هفته، به مدت 30 دقیقه در هر جلسه شرکت داده شدند. برای بررسی بیان ژن PI3K از روش RT-PCR، مقاومت انسولین روش ارزیابی مدل هموستازیHOMA –IR  و سطوح سرمی گلوکز و انسولین از روش الایزا استفاده گردید. داده با آزمون t برای گروه های مستقل  در سطح معنی داری 0/05>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ه ا: در گروه HIIT افزایش معنی دار بی ان ژن PI3K نسب ت به گروه کنترل دیابتی تایید شد (0/003>p). همچنین تمرین باعث کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/0001>p) و گلوک ز س رم  (0/0001>p) گردید؛ در ح الی ک ه انسولی ن سرمی همگ ام با این کاهش، افزایش معنی داری داشت (0/04 >p). به علاوه، وزن قلب نیز افزایش معنی داری در گروه تمرینی پیدا کرد (0/0001 >p). نتیجه گیری : تمرین HIIT با افزایش بیان ژن PI3K، مسیر مولکولی هایپرتروفی فیزیولوژیک را تحریک کرده و به عنوان یک درمان مکمل، در جلوگیری از هایپرتروفی پاتولوژیک بطن چپ نقش دارد.
۵.

تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری دارچین بر سطوح پلاسمایی لپتین و آدیپونکتین در زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه و هدف: چاقی با بسیاری از مشکلات سلامتی از جمله دیابت، فشارخون، بیماری های شریان کرونری و استئوآرتریت مرتبط است. هدف این تحقیق بررسی اثر مکمل سازی تمرین مقاومتی با دارچین بر سطح لپتین و آدیپونکیتن در زنان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: چهل زن دارای اضافه وزن در چهار گروه 10 نفری شامل گروه تمرین مقاومتی+مصرف دارچین، گروه تمرین مقاومتی، گروه مکمل دارچین و گروه کنترل قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته به اجرای تمرین مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی ها در گروه تمرین و مکمل در سه وعده اصلی غذایی روزانه، مقدار 7 میلی گرم پودر دارچین (به صورت کپسول) به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن خود دریافت کردند. نمونه خونی قبل از اجرای پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین به منظور اندازه گیری میزان لپتین و آدیپونکتین پلاسمای گرفته شد. به منظور استخراج نتایج از آزمون t زوجی و آزمون کوواریانس در سطح معنی داری 0/05p≤ استفاده گردید. یافته ها: در گروه های تمرین مقاومتی+ مصرف دارچین (به ترتیب با 0/001>p و 0/01>p)، تمرین مقاومتی (0/01>p) و مکمل دارچین (به ترتیب با 0/01>p و 0/02>p) به ط ور معن ی داری میزان لپتین کاهش و میزان آدیپونکتین افزایش یافت. هر چند، بین تاثیرتمرین مقاومتی و مکمل دارچین بر لپتین (0/07>p) و آدیپونکتین (0/24>p) تفاوت معنی دار مشاهده نگردید؛ اما تمرین مقاومتی + مصرف دارچین در مقایسه با تمرین مقاومتی و مصرف مکمل دارچین به تنهایی، موجب کاهش بیشتر لپتین (0/01>p) و افزایش بیشتر آدیپونکتین (0/01>p) گردید. نتیجه گیری: تمرینات منظم مقاومتی همزمان با مصرف مکمل دارچین، به واسطه بهبود مقادیر لپتین و آدیپونکتین خطر بالقوه ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی را کاهش می دهد و می توان از آن به عنوان درمان غیردارویی مؤثر به منظور پیشگیری از این بیماری ها استفاده نمود.
۶.

تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر برخی شاخصهای سلامت قلب زنان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی شاخص های عملکردی قلب زنان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۲
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که تمرینات ورزشی بر برحی از شاخص های قلب اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی اثر ۱۲ هفته تمرین مقاومتی بر شاخص های عملکردی قلب زنان سالمند بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون پس آزمون، پیگیری با گروه تجربی و کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق را سالمندان مرکز بهزیستی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج از بین زنان سالمند ۶۰ تا ۶۵ سال بود که ۲۷ نفر به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. تمرینات با شدت ۴۰% یک تکرار بیشینه آغاز و در سه نوبت (ست) با ۱۰ تا ۱۲ تکرار و استراحت ۲ دقیقه ای بین هر مرحله و ۳ دقیقه بین هر ایستگاه انجام شد. پس از ۴ هفته اول شدت تمرینات به ۶۰% یک تکرار بیشینه و از هفته هشتم به ۷۰% یک تکرار بیشینه رسید و تا پایان هفته دوازدهم حفظ شد. از دستگاه اکوکاردیوگرافی برای اندازه گیری متغیرهای عملکردی قلب (حجم پایان سیستولی، حجم ضربه ای، کسر تزریقی) آزمودنی ها استفاده شد. جهت تعیین اثربخشی تمرین از آزمون اندازه گیری مکرر و جهت تفاوت بین گروه ها از آزمون بونفرنی در سطح ۰۵/۰ > p استفاده شد. کلیه محاسبات با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها: میانگین نمرات متغیرهای عملکردی بین پیش آزمون و پس آزمون بعد از ۱۲ هفته در گروه تجربی افزایش معناداری داشت (۰۵/۰ ≥ p ). نمرات متغیرهای عملکردی بین پیش آزمون و پیگیری بعد از ۴ ماه (۲ ماه تمرین و ۲ ماه عدم تمرین) در گروه تجربی افزایش معناداری داشت (۰۵/۰ ≥ p ). همچنین نمرات متغیرهای عملکردی بین پس آزمون و پیگیری بعد از ۲ ماه (عدم تمرین) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (۰۵/۰ ≥ p ). میانگین نمرات متغیرهای عملکردی بین پیش آزمون و پس آزمون بعد از ۱۲ هفته (۰۵/۰ ≤ p )، بین پیش آزمون و پیگیری بعد از ۴ ماه (۰۵/۰ ≤ p )، بین پس آزمون و پیگیری بعد از ۲ ماه (۰۵/۰ ≤ p ) در گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ۱۲ هفته تمرین مقاومتی بر شاخص های عملکردی قلب زنان سالمند تأثیر معنی داری دارد.
۷.

اثر هشت هفته تمرین هوازی بر ویژگی های روان شناختی دختران دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های روان-شناختی نوجوانان فعالیت بدنی زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
حوادث طبیعی از جمله زلزله و پیامدهای ناشی از آن همواره زندگی انسان ها را در معرض خطر قرار داده است و باعث می شود تا فشارهای روانی ،که از مخرب ترین نیروهای مؤثر بر انسان به شمار می آید، به شکل چشم گیری افزایش یابد و زندگی انسان را دچار اختلال سازد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر اضطراب، افسردگی و پرخاشگری دختران دبیرستانی زلزله-زده شهر سرپل ذهاب بود. بدین منظور، تعداد 30 دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان سرپل ذهاب به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه پرخاشگری بود. در بخش آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری با طرح 2×2 استفاده شد. همچنین از آزمون t وابسته برای بررسی اثر تمرین از پیش به پس آزمون استفاده شد. یافته ها نشان داد هشت هفته تمرین هوازی باعث کاهش معناداری در سطوح اضطراب، افسردگی و پرخاشگری (P<0.001) در گروه تمرین شد. اما، در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. در نهایت می توان بیان کرد یک دوره هشت هفته ای تمرین هوازی سبب بهبود اضطراب، افسردگی و پرخاشگری در دانش آموزان دختر پس از تجربه یک زمین لرزه شدید خواهد شد.
۸.

اثرمکمل یاری کوتاه مدت چای سبز بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت های متوسط و بالا در مردان کشتی گیر تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف : عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان اثرگذار بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت مقاومتی معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره چای سبز بر شاخص های منتخب اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با دو نوع شدت متوسط و بالا در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : تعداد 11 مرد کشتی گیر تمرین کرده با وزنه در یک طرح متقاطع دوسوکور کنترل شده با دارونما شامل چهار دوره مکمل یاری یک هفته ای با دارونما یا عصاره چای سبز با دوز مصرفی روزانه 900 میلی گرم شرکت کردند. آزمودنی ها دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت متوسط و دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت بالا را پس از مصرف مکمل و یا دارونما انجام دادند که این وهله ها توسط دوره های دو هفته ای پاکسازی از هم جدا شدند. وهله های فعالیت مقاومتی با شدت بالا شامل شش حرکت در شش ست و چهار تکرار با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه، و وهله های فعالیت مقاومتی با شدت متوسط شامل شش حرکت در سه ست و ده تکرار با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. پیش و پس از وهله های فعالیت مقاومتی برای اندازه گیری شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی خونگیری صورت می گرفت. با توجه به توزیع غیرطبیعی داده ها، برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کروسکال والیس استفاده و سطح معنی داری کم تر از 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها : هیچ گونه تفاوت معنی داری بین استفاده از مکمل یا دارونما، چه در فعالیت مقاومتی با شدت بالا و چه با شدت متوسط، برای متغیرهای مالون دی آلدئید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و آنزیم سوپراکساید دیسموتاز دیده نشد. نتیجه گیری : یک هفته مصرف مکمل چای سبز اثر معنی داری بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت متوسط یا بالا در مردان کشتی گیر ندارد.
۹.

تأثیر مصرف عصاره استویا و تمرین هوازی بر میزان امنتین -1 سرمی و نیمرخ لیپیدی در رت های دیابتی شده با STZ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپوکین استویا امنتین تمرین هوازی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۸۴
امنتین-1، آدیپوکین مترشح از بافت چربی احشایی، در توسعه اختلالات مرتبط با دیابت (همچون مقاومت انسولینی و دیس لیپیدمی) نقش دارد. ضمن استفاده از تمرینات هوازی به دلیل تأثیرات مثبت آنها، ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪی از ﮔﯿﺎﻫﺎن داروﯾﯽ را در ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ، ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ درﻣﺎن ﺑﯿﻤﺎری دﯾﺎﺑﺖ ﻣﺆﺛﺮ ﻣﯽداﻧﻨﺪ. یکی از اﯾﻦ ﮔﯿﺎﻫﺎن، ﮔﯿﺎه اﺳﺘﻮﯾﺎست. هدف این پژوهش، بررسی اثر تمرین هوازی و مصرف عصاره استویا، بر میزان امنتین-1 سرمی و نیمرخ لیپیدی در رت های دیابتی بود. 35 ﺳﺮ رت ﻧﺮ در محدوده وزنی180تا220 ﮔﺮم به طور ﺗﺼﺎدﻓی به گروه های کﻨﺘﺮل ﻏیﺮدیﺎﺑﺘی، کﻨﺘﺮل دیﺎﺑﺘی، دیﺎﺑﺘی ﺗﻤﺮیﻦ، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با استویا تقسیم شدند. ﺗﻤﺮینات هوازی ﺷﺎﻣﻞ دویدن بر روی تردمیل (5 روز در ﻫﻔﺘﻪ، ﺑه مدت 6 ﻫﻔﺘﻪ) بود، دریافت عصاره نیز در همین مدت ادامه یافت. در پایان مداخله نمونه های خونی به منظور سنجش مقادیر امنتین-1 و نیمرخ لیپیدی به دست آمد. داده ها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن آنوآ یکسویه و آزمون توکی ﺗﺤﻠﯿﻞ شد. نتایج نشان داد ﺳﻄﻮح ﺳﺮﻣﯽ اﻣﻨﺘﯿﻦ- 1 در ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل دﯾﺎﺑﺘﯽ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل ﻏﯿﺮدﯾﺎﺑﺘﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦﺗﺮ ﺑﻮد (001/0= P). برنامه تمرینی هوازی و دریافت استویا به افزایش معنادار امنتین-1 و HDL و کاهش معنادار TG ، TC،  LDLو  VLDLدر گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی منجر شد (05/0P<). ایﻦ ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎکی از افزایش اﻣﻨﺘیﻦ-1 و بهبود ﭘﺮوﻓﺎیﻞ ﻟیﭙیﺪی پس از انجام تمرین هوازی و مصرف استویا بود. این تأثیرات هنگام استفاده همزمان از تمرین و استویا بیشتر بود.
۱۰.

اثر یک دوره تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر میزان فشارخون، NO و VEGF سرم استراحتی و در پاسخ به فعالیت بدنی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی فعالیت بدنی مکمل سیترولین مالات نیتریک اکساید (NO) فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) یائسگی پرفشاری خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر پاسخ فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی سرم، نسبت به فعالیت بدنی و میزان استراحتی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون بود. تعداد 42 زن یائسه (سن: 82/1 ± 17/53 سال، قد: 86/1 ± 91/158 سانتی متر، 1.71 kg/m 2 ± 28.79 BMI = )، دچار پیش پرفشاری خون با میانگین فشارخون سیستولی 120 تا 139 میلی متر جیوه) به طور تصادفی در شش قرار گرفتند که عبات اند از: گروه تمرین + مکمل، تمرین + دارونما، تمرین، بدون تمرین و مکمل، مکمل و دارونما. تمرین مقاومتی شامل هفت حرکت، هر حرکت سه ست با 12-10 تکرار و سه جلسه در هفته با شدت 45 تا 55 درصد 1RM به مدت هشت هفته اجرا شد. مکمل دهی شامل مصرف روزانه هشت گرم سیترولین مالات بود. اندازه گیری ها در چهار نوبت قبل و بعد از دوره تمرین و میزان فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی زیربیشینه با استفاده از دستگاه فشارسنج و کیت اندازه گیری شدند. از آزمون آنوای دوراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری ( P<0.05 ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل سیترولین مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی مؤثر بوده است، اما هشت هفته تمرین اثری معنادار بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت بدنی نداشتند. همچنین، تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل سیترولین- مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی مؤثر بود. به نظر می رسد که تأثیرگذاری تمرین + مکمل بر ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎرﺧﻮن ﺳﯿﺴﺘﻮﻟﯽ و دﯾﺎﺳﺘﻮﻟﯽ در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی بیشتر است ﮐﻪ اﯾﻦ اﺛﺮهای ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﻮح نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی ﻫﻤﺮاه ﺑﻮدند.
۱۱.

آثار یک دوره تمرین هوازی و مصرف خوراکی استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت استویا تمرین هوازی مقاومت به انسولین شاخص عملکرد سلول بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۴۰۹
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرین هوازی و مصرف عصاره استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی بود. در این مطالعه، 28 ﺳﺮ موش صحرایی ﻧﺮ ﻧﮋاد ویﺴﺘﺎر ﺑﺎ میانگین وزنی 8/15 ± 86/188 ﮔﺮم به ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓی به چهار گروه (کﻨﺘﺮل دیﺎﺑﺘی، دیﺎﺑﺘی ﺗﻤﺮیﻦ، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با مصرف استویا) تقسیم شدند. ﺗﻤﺮینات هوازی ﺷﺎﻣﻞ دویدن روی نوار گردان، پنج روز در ﻫﻔﺘﻪ به مدت شش ﻫﻔﺘﻪ بود و دریافت عصاره نیز برای همین مدت ادامه یافت. در پایان مداخله ﺳﻄﻮح ﮔﻠﻮکﺰ، اﻧﺴﻮﻟیﻦ سرم برای سنجش شاخص HOMA-IR  و HOMA-β اﻧﺪازه ﮔیﺮی شد. نتایج نشان داد که برنامه تمرینی هوازی و دریافت عصاره استویا سبب کاهش معنادار سطوح گلوکز و افزایش معنادار HOMA-β درگروه های تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد ( 0.05 P < ). سطوح مقاومت به انسولین، در گروه های تجربی پایین تر از گروه دیابتی بود؛ اما این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نبود( P >0.05 )؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ﮐﻪ تمرین هوازی و ﻣﺼﺮف ﻋﺼﺎره استویا، هرکدام ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ و ترکیبی می توانند ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻌﻨادار گلوکز و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﻠﻮل ﻫﺎی ﺑﺘﺎی ﭘﺎﻧﮑﺮاس موش ﻫﺎی صحرایی دﯾﺎﺑﺘﯽ منجر شوند. افزون براین، ﻣﺼﺮف عصاره ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺗﻤﺮﯾﻦ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف عصاره استویا و تمرین هوازی، ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی می توانند تأثیر مضاعفی داشته باشند.
۱۲.

تاثیر 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی همراه با مصرف عصاره سیر بر بیان ژن پروتئین Bax و مقاومت به انسولین در رت های مبتلا به سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۲
زمینه و هدف : بی تحرکی و تغذیه نامتعادل خطر ابتلا به سندرم متابولیک و به دنبال آن بیماری های قلبی- عروقی را افزایش  می دهد. با توجه به اثر تمرین و عصاره سیر بر گلوکز، انسولین و نیمرخ لیپیدی؛ تحقیق حاضر به منظور مقایسه اثر 8 هفته تمرین استقامتی، مقاومتی و مصرف عصاره سیر بر بیان ژن پروتئین Bax، مقاومت به انسولین و نیتریک اکساید در رت های مبتلا به سندرم متابولیک انجام شد. روش تحقیق: چهل و هشت سر رت مبتلا به سندرم متابولیک (12 هفته ای با میانگین وزنی 25/22±325/36 گرم) در 6 گروه تصادفی همگن شده 8 تایی شامل گروه کنترل، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، تمرین استقامتی + عصاره سیر، تمرین مقاومتی + عصاره سیر و عصاره سیر تقسیم شدند. پس از آشناسازی، رت های گروه های آزمایشی در یک پروتکل 8 هفته ای تمرینات استقامتی و مقاومتی (با تکرار 3 جلسه در هفته)  همراه با مصرف عصاره   سیر (500 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن) شرکت داده شدند. برای بررسی بیان ژن پروتئین Bax و سطوح سرمی متغیرها از روش های RT-PCR و الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک سویه و آزمون توکی در سطح 0/05>p بررسی شدند. یافته ها: تمرین استقامتی و مقاومتی همراه و بدون مصرف عصاره سیر سبب کاهش معنی دار بیان ژن پروتئین (Bax (p=0/01 و مقاومت به انسولین  (0/01=p) و افزایش معنی دار نیتریک اکساید (0/01=p)  در رت ها شد. به علاوه، دامنه افزایش نیتریک اکساید در گروه عصاره سیر نسبت به گروه های تمرین مقاومتی+ عصاره سیر، تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی؛ به طور معنی دار (0/0001=p)  بیشتر بود. نتیجه گیری: اجرای تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی توام با مصرف عصاره سیر، تاثیر بهتری بر تغییرات نامطلوب نیتریک اکساید، انسولین و گلوکز در رت ها دارد و مانع از بیان شاخص آپوپتوزیس قلبی (ژن Bax) می شود.  
۱۳.

تأثیر دوازده هفته تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت سالمند تعادل دمانس تمرینات حرکتی شناختی نوروتروفین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۵۹۵
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر BDNF سالمندان مبتلا به دمانس بود. بدین منظور، 24 مرد سالمند مبتلا به دمانس (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برنامه تمرینی یک دوره دوازده هفته ای (هفته ای سه جلسه تمرین 45 دقیقه ای) تمرینات حرکتی شناختی بود که براساس رهنمودهای کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) اتخاذ شد. پیش و پس از انجام پروتکل تمرینی میزان BDNF و آزمون های عملکردی و شناختی ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از آنالیز تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 12 هفته برنامه تمرین حرکتی شناختی به افزایش سطوح BDNF (001/0=P)، بهبود نتایج آزمون رسیدن عملکردی (005/0=P)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (001/0=P)، آزمون تعادلی برگ (001/0=P) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (015/0P=)، در گروه فعال منجر شد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان داد که تمرین یکپارچه حرکتی در آزمودنی های مبتلا به دمانس، سبب افزایش سطوح BNDF می شود که از نظر بالینی این یافته ها اهمیت آمادگی بدنی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده از ابتلا به زوال عقل در آینده را تأیید می کند. همچنین این نوع فعالیت، روش تمرینی سودمندی جهت حفظ عملکرد حرکتی و کاهش سرعت کارکردهای ذهنی سالمندان است.
۱۴.

آثار حاد یک وهله فعالیت هوازی تناوبی بر اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فشار خون تمرین تناوبی فعالیت هوازی FMD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۶۶۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار یک وهله فعالیت هوازی تناوبی بر اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون (فشارخون سیستولی 120تا139 یا دیاستولی 80تا89 میلی متر جیوه) بود. بدین منظور، 12 زن مبتلا به پیش پرفشاری خون (با میانگین سنی 6/3±4/29 سال؛ وزن 6/4±7/65 کیلوگرم؛ شاخص توده بدن 5/1±9/24 کیلوگرم بر مترمربع)، بدون سابقه فعالیت ورزشی و ابتلا به هرگونه بیماری قلبی عروقی در دو شرایط کنترل و فعالیت هوازی تناوبی مورد مطالعه قرار گرفتند. فعالیت هوازی تناوبی شامل چهار ست چهار دقیقه ای دویدن با شدت 90 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و چهار دقیقه فاصله استراحتی فعال به صورت راه رفتن بود. اتساع رگی ناشی از جریان پیش از فعالیت و یک ساعت پس از آن با استفاده از دستگاه سونوگرافی داپلر اندازه گیری شد. فشار خون نیز پیش از فعالیت و بلافاصله تا یک ساعت پس از فعالیت در فواصل 10 دقیقه ای اندازه گیری گردید. یافته های آزمون تی وابسته نشان می دهد که فعالیت هوازی تناوبی موجب افزایش معنادار اتساع رگی ناشی از جریان در یک ساعت پس از تمرین می شود (P=0.000). همچنین، فعالیت هوازی تناوبی موجب کاهش معنادار فشارخون از دقیقه 20 پس از فعالیت گردید که این کاهش تا آخرین زمان اندازه گیری فشار خون؛ یعنی 60 دقیقه پس از فعالیت ادامه داشت. به طور کلی، یافته ها حاکی از آن است که انجام یک وهله فعالیت هوازی تناوبی با پاسخ مثبت در اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون همراه می باشد.
۱۵.

نقش پاسخ های هورمونی اورکسین-A و HIF-1 در بروز کوه گرفتگی حاد (AMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اارکسین-A فاکتور القاشونده ناشی از هایپوکسی HIF-1 کوه گرفتگی حاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۹۸
کوه گرفتگی حاد که ناشی از صعود سریع به ارتفاعات بیش از ۲۵۰۰ متر است، شرایط پاتوفیزیولوژیکی پیچیده ای دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عامل های مرتبط با هایپوکسی در افراد حساس به کوه گرفتگی حاد است. به این منظور ۲۱ فرد سالم با میانگین سنی 5/8± 7/31 سال در این مطالعه شرکت کردند. نمونه گیری خون به صورت ناشتا در سطح دریا، یک ساعت پس از صعود سریع به ارتفاع (۳۵۵۰ متر) توسط تله کابین و ۲۴ ساعت پس از صعود، از سیاهرگ بازویی آزمودنی ها گرفته شد و سپس میزان ارکسین-A و HIF-1 به روش الایزا اندازه گیری شد. همچنین، میزان کوه گرفتگی حاد توسط پرسشنامه لیک لوئیس در شش ساعت پس از در معرض قرار گرفتن در ارتفاع ارزیابی شد.  آزمون لیک لوئیس نشان داد که ۱۱ نفر از آزمودنی ها پس از در معرض قرار گرفتن در ارتفاع دچار کوه گرفتگی حاد شدند (۴LLS≥). نتایج نشان داد که میزان ارکسین و HIF-1 در سطح دریا در افراد مبتلا به کوه گرفتگی حاد بیشتر از افراد مقاوم به کوه گرفتگی حاد بود؛ اما، میزان پاسخ ارکسین و HIF-1 تقریباًَ در افراد حساس به کوه گرفتگی بیشتر از افراد مقاوم به کوه گرفتگی بود. نتایج نشان داد که سطح ارکسین-A و HIF-1 در سطح دریا ارتباط معکوسی با کوه گرفتگی حاد دارد. پس از در معرض قرار گرفتن در ارتفاع میزان افزایش ارکسین-A و HIF-1 در افراد حساس به کوه گرفتگی حاد نسبت به افراد مقاوم به کوه گرفتگی حاد به میزان چشمگیری بیشتر است.
۱۶.

بررسی تاثیر هشت هفته تمرین عضلات دمی (IMT) بر عملکرد شنای 100، 200 و 400 متر دختران شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنا عضلات دمی سیستم تنفس تمرین عضلات دمی (IMT)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده است که تمرین عضلات دمی می تواند عملکرد استقامتی را در ورزشکاران رقابتی در محدوده ای از ورزش ها بهبود بخشد. تحقیقات معدودی به بررسی تاثیر تمرینات تنفسی بر عملکرد شناگران پرداخته است. به علت ویژگی های خاص سیستم تنفس در شناگران، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین عضلات دمی بر عملکرد شنای دختران شناگر پرداخته است.مواد و روش ها: در این پژوهش 16 نفر از اعضای تیم شنای دختران استان کرمانشاه به صورت داوطلبانه شرکت کردند و به شکل تصادفی به دو گروه 8 نفری شبه تمرین (با میانگین سن 1/98±10/75سال، قد 14/7±140/68سانتیمتر، وزن 10/61±32/17کیلوگرم) و تجربی (با میانگین سن 2/18±10/75سال، قد 13/62±143/68سانتیمتر ، وزن 9/01±36/6کیلوگرم) تقسیم شده و به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، 30 تنفس در هر جلسه) به تمرین پرداختند. شدت تمرین در گروه تجربی معادل عدد 5 (شدید) و در گروه شبه تمرین معادل عدد 1 (خیلی سبک) در مقیاس بورگ اصلاح شده بود. قبل و پس از پروتکل تمرینی از شناگران آزمون های 100، 200 و 400 متر شنا گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و وابسته و نرم افزار spss سطح معنی داری (P<0/05) استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که پس از تمرین عضلات دمی، عملکرد شنا در گروه تجربی، رکوردهای 200 ( 0/007=P) و 400 ( 0/006=P) به صورت معناداری بهبود پیدا کرده بود اما در رکورد 100 متر (P=0/1)، میانگین تغییرات معنادار نبود. بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که سازگاری های فیزیولوژی که در عضلات تنفسی ممکن است بر اثر تمرین عضلات دمی رخ دهد، بهبود عملکرد را در رکورد 200 و 400متر تفسیر می کند اما رکورد 100 متر تغییری معناداری نداشت؛ مکانیزم های درگیر در نتایج به دست آمده هنوز به روشنی مشخص نشده اند اما احتمالا ناشی از به تاخیر انداختن خستگی عضلات تنفسی باشد.
۱۷.

اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و میزان نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی نیتریک اکساید میگرن بدون اورا تون سرخرگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۹۷ تعداد دانلود : ۶۴۵
هدف از این پژوهش بررسی اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و سطوح نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن بوده است. در این پژوهش تعداد۲۹ زن مبتلا به میگرن شایع (بدون اورا) با دامنه سنی 25 تا 50 سال به طور تصادفی در دو گروه گواه(۱۴ نفر) و آزمایش(۱۵ نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی مشابه با گروه گواه، به مدت ۸ هفته و هر هفته 3 جلسه با مدت و شدت مشخص (شدت بر اساس مقیاس درک فشار بورگ 6-20) به تمرین هوازی پرداختند. وضعیت میگرن، از جمله شاخص های سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد) با استفاده از دفترچه ثبت یادداشت های روزانه (با مقیاس آنالوگ بصری(VAS)) مربوط به میگرن مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه خونی در حالت ناشتا برای تعیین سطوح نیتریک اکساید خون آزمودنی ها، قبل و بعد از مداخله گرفته شد. داده ها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف، t مستقل و همبسته در سطح معنی داری ۰5/۰ تحلیل شد. 8هفته تمرین ورزشی هوازی باعث افزایش معنادار در سطوح نیتریک اکساید خون(P<0.001) و کاهش معنادار(P<0.001) در شاخص های سردرد میگرنی (تناوب، شدت و مدت سردرد)، در گروه آزمایش شد. این فاکتورها در گروه گواه هیچ گونه تغییر معناداری نداشتند. به نظر می رسد با توجه به یافته های پژوهش حاضر بتوان از تمرین هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دیگر در بیماران مبتلا به میگرن به منظور بهبود سردرد و کاهش علائم آن استفاده کرد.
۱۸.

مقایسه تأثیر دو نوع پروتکل تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 تمرین ترکیبی هموگلوبین گلیکوزیله پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۵۵۲
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تمرین ترکیبی بر سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر C با حساسیت بالا و مقاومت به انسولین در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. در این مطالعه 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 با دامنه سنی 40 تا 60 سال به سه گروه تجربی1) تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) با فاصله 20 دقیقه استراحت، تجربی2) اجرای تمرین ترکیبی بدون استراحت و 3) گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین به صورت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد .نتایج نشان داد پروتئین واکنش گر C و هموگلوبین گلیکوزیله در دو گروه تمرینی کاهش و مقاومت به انسولین افزایش یافت، اما این تغییرات معنادار نبودند (P>0.05). غلظت گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی کاهش معناداری یافت (P<0.05). با این حال بین کاهش گلوکز خون ناشتا در دو گروه تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت. در گروه گواه هیچ یک از متغیرها تغییر معنادار نداشتند. در نتیجه با توجه به آثار سودمند مشابه دو نوع تمرین ترکیبی و احتمال افت قند خون و پرهیز از خستگی بیش از حد این افراد در یک جلسه تمرین ترکیبی می توان اجرای تمرین ترکیبی مقاومتی- هوازی را با 20 دقیقه فاصله استراحتی پیشنهاد کرد.
۱۹.

آثار حاد دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر میزان اشتها در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۴
زمینه و هدف : در مطالعات پیشین مشخص شده است که عوامل زیادی بر اشتها و میزان انرژی دریافتی افراد تأثیرگذار می باشند. تمرین ورزشی یکی از این عوامل می باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه آثار حاد دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر میزان اشتها در مردان دارای اضافه وزن می باشد. روش تحقیق : در طرح یک گروهی با آزمون های مکرر، 12 مرد دارای اضافه وزن (30>BMI>25) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. افراد در طی 3 هفته با فواصل یک هفته ای جهت پاک سازی پلاسما به ترتیب تصادفی در موقعیت های دوی تناوبی هوازی، شرایط کنترل و تمرین استقامتی با وزنه در گروه های چهار نفره قرار گرفتند. دوی تناوبی شامل سه وهله 10 دقیقه ای با فواصل استراحتی 5 دقیقه ای با شدت درک فشار بورگ معادل 13 ، و تمرین استقامتی با وزنه انجام 8 حرکت اصلی با 40 درصد یک تکرار بیشینه ( 1RM )  با 20 تکرار بود. میزان اشتها با استفاده از مقیاس اندازه گیری آنالوگ بصری ارزیابی شد. از آزمون t مستقل جهت مقایسه تفاوت میانگین ها در سطح p <0/05 استفاده گردید. یافته ها : میزان تمایل به غذا 9 ساعت پس از تمرین نسبت به پیش آزمون در هر دو جلسه تمرینی دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه، به طور معناداری کاهش یافت (p =0/01). نتایج آزمون t مستقل تفاوت معناداری بین این میزان کاهش تمایل به غذا در دو جلسه تمرینی نشان نداد  ( p =0/80).  میزان احساس سیری 9 ساعت پس از تمرین نسبت به پیش آزمون در هر دو جلسه تمرینی، افزایش یافت؛ اما این تغییر تنها در جلسه تمرین استقامتی با وزنه معنادار( p =0/001) بود. این مقادیر در جلسه کنترل تغییر معناداری نیافت. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش حاضر، تمرین استقامتی با وزنه هم باعث کاهش معنادار تمایل به غذا، و هم افزایش معنادار میزان احساس سیری 9 ساعت پس از تمرین می شود؛ این در حالی است که دوی تناوبی هوازی تنها باعث کاهش معنادار تمایل به غذا می گردد، از این رو می توان گفت تمرین استقامتی برای کاهش اشتها و کمک به تعدیل انرژی دریافتی در مردان دارای اضافه وزن، موثرتر است.
۲۰.

آمادگی بدنی زنان کوهنورد و ارتباط آن با عملکرد و موفقیت در صعود به قله مراپیک ( 6654 متر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتفاع کوهنوردی آمادگی بدنی کوه گرفتگی حاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
هدف این پژوهش مطالعه ارتباط بین موفقیت در صعود به قله ای بلندتر از 6000 متر و نتایج آزمونهای آمادگی بدنی است که معمولاً از سوی فدراسیون کوهنوردی برای انتخاب افراد اعزامی به ارتفاعات اجرا 34 سال، قد: /4±8/ میشود. در پژوهش حاضر ارتباط بین نتایج این آزمونها در 8 کوهنورد زن (سن: 7 60 کیلوگرم) و موفقیت و عملکرد آنها در صعود به قله 6654 /6±3/ 163/9±5/9 سانتیمتر، جرم بدن: 8 متری مراپیک بررسی شد. یافتهها نشان داد موفقیت در صعود به قله با نتایج آزمونهای آمادگی بدنی شامل آزمون کوپر، پرش جفت، بارفیکس، و دراز نشست و نیز حجم تمرینات هفتگی، سن، جرم بدن، شاخص توده بدنی، و درصد چربی بدن کوهنوردان ارتباط معنیداری نداشت. از طرفی موفقیت در صعود به قله ارتباط معنیداری داشت با عملکرد کوهنوردان در ارتفاع بالاتر از 5000 متر در دو روز پیش از به طور .(p=0/ و همچنین سابقه شبمانی در ارتفاعات بالاتر از 3000 متر ( 002 (p=0/ صعود به قله ( 039 کلی آمادگی بدنی کوهنوردان در ارتفاع نزدیک به سطح دریا نمیتواند تضمین کننده موفقیت و عملکرد آنان در ارتفاعات بلند باشد. تجربه و سابقه صعود و شبمانی در ارتفاعات میتواند ملاک بهتری برای تشخیص موفقیت کوهنوردان در صعودهای آتی باشد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان