اعظم رمضان خانی

اعظم رمضان خانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی آثار فعالیت بدنی طولانی مدت بر سطوح آدروپین سرم و بهبود مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدروپین زنان چاق کم تحرک شاخص مقاومت به انسولین فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۴۵۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ۱۶ هفته فعالیت هوازی بر سطوح آدروپین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک بود. بدین منظور، ۲۰ نفر از زنان چاق (سن ۵۳/۴±۴۰/۴۱ سال؛ وزن ۱۴/۶±۶۹/۷۶ کیلوگرم)، در این پژوهش شرکت کردند و  به طور تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی هوازی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی ۱۶ هفته ای گروه فعالیت هوازی شامل 90 دقیقه فعالیت ایروبیک و دویدن بر روی تردمیل با میانگین مدت زمانی ۶۳/۵±۱۸/۱۵ دقیقه؛ هفته ای ۴ جلسه با شدت معادل 7 مت، بود. قبل و پس از مداخله، خون گیری به منظور اندازه گیری آدروپین سرم، انسولین و گلوکز ناشتا انجام گرفت. در این پژوهش از آزمون آماری تی زوجی و تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که BMI، WHR و HOMA-IR در گروه فعالیت ورزشی هوازی، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت. سطوح آدروپین سرم به طور معناداری در گروه فعالیت ورزشی هوازی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. بین تغییرات آدروپین با تغییرات BMI، HOMA-IR و WHR همبستگی معناداری مشاهده شد (۰۵/۰P<). با توجه به رابطه آدروپین با مقاومت به انسولین و تأثیرپذیری آنها از تمرین هوازی ممکن است آدروپین، نقش ویژه ای در کنترل وزن و پیشگیری از دیابت نوع دو ایفا کند.
۲.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر هورمون های نسفاتین-1 و نوروپپتید Y در مردان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی نسفاتین-1 نوروپپتید Y چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: نسفاتین-1 و نوروپپتید Y به ترتیب دو هورمون ضداشتها و اشتهاآور هستند که نقش مهمی در تعادل انرژی و چاقی ایفا می نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر هورمون های نسفاتین-1 و نوروپپتید Y در مردان چاق کم تحرک صورت گرفت. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 30 نفر از مردان 48 تا 60 سال با 30BMI≥ انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرین مقاومتی، 3 جلسه در هفته، 3 دوره با 13-10 تکرار در هر جلسه و با شدت 75-50 درصد یک تکرار بیشینه و زمان استراحت 90-60 ثانیه بود. هر 4 هفته یک تکرار بیشینه جدید آزمودنی ها محاسبه و مجدداً مقادیر وزنه ها تعدیل می گردید. نمونه گیری خونی قبل و بعد از 12 هفته برای اندازه گیری غلظت سرمی نسفاتین-1 و نوروپپتید Y اخذ گردید. جهت استخراج نتایج از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تک راری استف اده گردید و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها: به دنبال انجام 12 هفته تمرین مقاومتی، تغییر معنی داری در سطح نسفاتین-1 ایجاد نگردید (0/66=p)، در حالی که سطح نوروپپتید Y به طور معنی داری افزایش یافت (0/01=p). به علاوه، کاهش معنی داری در نمایه توده بدنی (0/02=p)، درصد چربی بدن (0/01=p) و دور کمر (0/0001=p) در گروه تمرین مشاهده شد. نتیجه گیری: عدم تغییر معنی دار غلظت نسفاتین-1 در افراد چاق دال بر آن است که نوع، شدت و مدت زمان این نوع تمرین برای ایجاد تغییر در این متغیر کافی نبوده است؛ اما افزایش معنی دار نوروپپتیدY نشانه تعادل انرژی منفی پس از تمرین مقاومتی می باشد.
۳.

تأثیر دوازده هفته تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت سالمند تعادل دمانس تمرینات حرکتی شناختی نوروتروفین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۶۰۲
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر BDNF سالمندان مبتلا به دمانس بود. بدین منظور، 24 مرد سالمند مبتلا به دمانس (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برنامه تمرینی یک دوره دوازده هفته ای (هفته ای سه جلسه تمرین 45 دقیقه ای) تمرینات حرکتی شناختی بود که براساس رهنمودهای کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) اتخاذ شد. پیش و پس از انجام پروتکل تمرینی میزان BDNF و آزمون های عملکردی و شناختی ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از آنالیز تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 12 هفته برنامه تمرین حرکتی شناختی به افزایش سطوح BDNF (001/0=P)، بهبود نتایج آزمون رسیدن عملکردی (005/0=P)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (001/0=P)، آزمون تعادلی برگ (001/0=P) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (015/0P=)، در گروه فعال منجر شد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان داد که تمرین یکپارچه حرکتی در آزمودنی های مبتلا به دمانس، سبب افزایش سطوح BNDF می شود که از نظر بالینی این یافته ها اهمیت آمادگی بدنی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده از ابتلا به زوال عقل در آینده را تأیید می کند. همچنین این نوع فعالیت، روش تمرینی سودمندی جهت حفظ عملکرد حرکتی و کاهش سرعت کارکردهای ذهنی سالمندان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان