راضیه مهدی بیرقدار

راضیه مهدی بیرقدار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بازخوانی مفهوم ترکیب در ساخت واژۀ کردی سورانی: بررسی اسم های مرکب درون مرکز با رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف ساختی طرح واره ریزطرح واره مرکب اسمی جایگاه هسته کردی سورانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
هدف از جستار حاضر واکاوی اسم های مرکب درون مرکز کردی سورانی در چارچوب صرف ساختی بوی (2010) و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی است. به عبارت دیگر، این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی و ترسیم کلان طرح واره، طرح واره های میانی و ریزطرح واره های حاکم، صورت بندی این ساخت ها و روابط معنایی میان سازه های مشارکت کننده در آن ها را بازنمایی کند. دراین خصوص، تعداد 1400 ترکیب اسمی از فرهنگ کردی -فارسیِ هه نبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی - کردی دانشگاه کردستان (1392) به صورت تمام شمار استخراج و تحلیل و بررسی شد. ازاین بین، 559 ترکیب یعنی 39 درصد از کل داده ها، درون مرکز تشخیص داده شد. یافته ها نشان داد براساس مبانی نظری صرف ساختی، ترکیب های درون مرکز کردی سورانی از یک طرح واره اصلی، سه طرح واره میانی و پنج ریزطرح واره منشعب می گردند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دلیل عمده این تنوع طرح واره ای از جایگاه آزاد هسته در ترکیب های اسمی ناشی می شود. معنای کلی ساخت های موردنظر نیز علاوه بر طرح واره ها، تحت تأثیر عوامل دیگری همچون جایگاه هسته، طبقه واژگانی و توالی سازه های مشارکت کننده در ساخت است.
۲.

سازه های محذوف در جملات دارای فعل مرکب زبان فارسی: رویکردی فاز بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف موضوع حذف گروه فعلی ابقای فعل فاز پویا فعل مرکب زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۱
زبان شناسان درباره چگونگی عملکرد فرایند حذف در جملات دارای فعل مرکب در زبان فارسی اختلاف نظر دارند و تحلیلی جامعی در این خصوص وجود ندارد. برخی از این زبان شناسان معتقد هستند که براساس فرایند حذف شاهد حذف موضوع[1] هستیم، در مقابل برخی دیگر بر این باورند که حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل کوچک[2] حاصل فرایند حذف است. با توجه به دوگانگی ذکرشده در مطالعات پیشین و همچنین ناکارآمدی آن ها در تبیین سایر جملات دستوری، این پژوهش بر آن بوده است که براساس رویکرد پویا به نظریه فاز در نحو کمینه گرا و براساس آرای بشکوویچ (2005; 2013; 2014) تحلیلی نو از این فرایند زبانی ارائه کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این چارچوب نظری، آنچه در جملات دارای گروه فعلی مرکب حذف می شود نه حذف موضوع است و نه حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک، بلکه سازه محذوف در جملات دارای گروه فعلی مرکب فاز یا متممِ فاز است.   [1] argument ellipsis [2] light Verb stranding VP-ellipsi
۳.

سلسله مراتب طرح واره ای در پیکربندی اسم های مرکب برون مرکز کُردی سورانی در صرف ساختی بوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب برونمرکز صرف ساختی اسم های مرکب کردی سورانی سلسله مراتب طرحواره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
جستار حاضر در تلاش است با اتخاذ روش تحلیلی _ توصیفی و بهره گیری از امکانات صرف ساختی بوی (2010) سلسله مراتبی طرح واره ای حاکم بر صورت بندی اسم های مرکب برون مرکز در کردی سورانی را کشف کرده و به مدلی کلی از نظام مفهوم ساز ناظر بر آن ها دست یابد. در وهله نخست داده های پژوهش شامل 1400 اسم مرکب از فرهنگ های کردی- فارسی هه نبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی- کردی دانشگاه کردستان (1393) به صورت تمام شمار استخراج شد. در مرحله دوم با استفاده از آزمون هسته مندی و شمول معنایی اسکالیز و گویورا (2006) و همچنین شمّ زبانی دو تن از نگارندگان به عنوان گویشور بومی، 842 نمونه شدگی، یعنی بالغ بر 60 درصد از کل داده ها برون مرکز تشخیص داده شدند. سپس با استفاده از ابزار نظری پژوهش و اتکا بر نمونه شدگی های موردبررسی، یک کلان طرح واره، 12 طرح واره های میانی و 54 ریزطرح واره حاکم بر اسم های مرکب برون مرکز، ترسیم شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد صرف قرارگرفتن واژه ذیل عنوان برون مرکز به معنای گسیختگی در انگیزش و انسداد کامل رابطه میان صورت و معنا در تمامی موارد نبوده، بلکه این امر طیفی از ترکیب هایی با تیره گی معنایی کمتر تا ترکیب های مطلقاً تیره را در بر می گیرد. شایان ذکر است که وجود ترکیب های فاقد هسته اسمی را می توان نشانه ای دال بر عدم تأثیرپذیری مقوله واژ گانی برونداد از سازه های مشارکت کننده در ساخت به حساب آورده و این امر را در قالب تراوش مشخصه های طرح واره حاکم بر نمونه شدگی های تحت تسلط تفسیر کرد. به بیان دیگر یافته های پژوهش نشان می دهند طرح واره ها هم بر تعیین مشخصه های صوری ساخت و هم بر تعیین حدود معنایی آن ها تأثیرگذار هستند.
۴.

دیوارنوشته ها در چشم انداز زبانی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۹
چشم انداز زبانی به عنوان یکی از شاخه های جدید زبان شناسی اجتماعی به کاربرد و بررسی علائم و نشانه های زبانی به صورت نوشتاری در مکان های عمومی می پردازد. با توجه به این تعریف، تمام علائم جاده ای، بیلبورد های تبلیغاتی، اسم خیابان ها، اسم مکان ها، علائم تبلیغاتی مغازه ها، دیوارنوشته ها و غیره چشم انداز زبانی یک منطقه خاص را تشکیل می دهند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل، بررسی و رمزگشایی دیوارنوشته ها در چارچوب مفهوم چشم انداز زبانی است. از آنجا که پدیده چندزبانگی در چارچوب چشم انداز زبانی بسیار پراهمیت است، محققان این پژوهش کوشیدند تا بازنمود چندزبانگی را نیز در دیوارنوشته های کرمانشاه بررسی کنند. دیوارنویسی پدیده ای زبانی اجتماعی و ابزاری برای بیان دل مشغولی ها و اندیشه مردم هر جامعه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی میدانی است که به شیوه گردآوری اسنادی (عکس برداری)، به مطالعه تعداد 2008 دیوارنوشته شهر کرمانشاه پرداخته است. از میان 2008 دیوارنوشته، 1/95 درصد دیوارنوشته های شهر به فارسی، 08/3 درصد به عربی و 5/1 درصد به انگلیسی است و هیچ دیوارنوشته ای به زبان کردی وجود ندارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دیوارنوشته های کرمانشاه بیشتر برگرفته از فرهنگ غیررسمی هستند که توسط توده مردم بر دیوار ها نقش بسته اند. در بررسی بازنمود چندزبانگی در کرمانشاه و در مقایسه سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی، زبان فارسی بیشترین مضامین ارزشی برآمده از فرهنگ رسمی و مضامین تبلیغاتی برآمده از فرهنگ غیررسمی را دربر داشت. دیوارنوشته های انگلیسی بیشتر مربوط به نام ها بودند و دیوارنوشته های عربی نیز مضمون عقیدتی مذهبی داشتند.
۵.

بررسی ماضی بعید در دامنه ی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان دستوری شبه مطلق زمان دستوری نسبی تقدم زمان دستوری ماضی نقلی ماضی بعید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۴ تعداد دانلود : ۶۶۷
زبانشناسان خارجی تحت عنوان سنتی «تطابق زمان دستوری» به مطالعه ترتیب زمانی موقعیت ها در جملات نقل قول غیرمستقیم می پردازند. این ترتیب بیانگر رابطه زمانی است و تقدم، هم زمانی، یا تأخر موقعیت را نسبت به زمان جهت یابی نشان می دهد. مطالعه حاضر در زبان فارسی به بررسی تقدم زمان موقعیت جمله پیرو می پردازد آنگاه که موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده بیان می شود. سؤال تحقیق این است که زمان دستوری ماضی بعید در جملات مرکب فارسی چگونه تبیین می شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است وداده ها جملاتی از زبان فارسی معیار هستند که با شم زبانی نویسندگان انتخاب و ارزیابی شده اند. با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گرایس (۱۹۷۵) فرضیه مناسبی برای پاسخ به سؤال تحقیق فراهم می شود. مطابق فرضیه تحقیق، به شرط دیرشی بودن، آغاز موقعیت جمله پایه با زمان دستوری آینده می تواند نسبت به بقیه آن، گذشته تعبیر شود. این زمان گذشته، زمان جهت یابی لازم برای ماضی بعید را فراهم می سازد. بنابراین، تقدم در دامنه آینده در حالت بی نشان با زمان های دستوری گذشته یا ماضی نقلی و در حالت نشاندار با زمان دستوری ماضی بعید بیان می شود.
۶.

بررسی اجتماعی - شناختی تابو و حسن تعبیر در ساختارهای عبارات، اصطلاحات و ضرب المثل های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبانشناسی اجتماعی زبانشناسی شناختی تابو حُسن تعبیر استعاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۶۴۱
در این پژوهش تابو و حسن تعبیر با دیدگاهی اجتماعی شناختی بررسی شده اند. مطالعه در ساختارهای اصطلاحات فارسی و انگلیسی صورت پذیرفته و 15 جفت (30 مورد) از آن ها با هم مقایسه شده اند. مباحث اجتماعی مانند انواع متغیرهای اجتماعی، تابو و حسن تعبیر، موضوعات شناختی شامل کاربرد طرح واره ها، و استعاره ها در این بررسی لحاظ شده اند. هدف اصلی روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دو زبان است و به روش تحلیلی و توصیفی داده ها تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان داده است که اصطلاحات حاوی تابو به انواع اصطلاحات دیگری تبدیل می شوند که دارای «به گویی» باشند تا برای پذیرش در اجتماع خوشایند شوند. متغیرهای سبک، جنسیت، سن، شغل، طبقۀ اجتماعی و قدرت، و طرح واره های قدرتی، رویداد، شیء و مالکیت بیشترین کاربرد را در ساختار اصطلاحات داشته اند. گاهی افراد از یک زاویۀ دید به موضوع نگاه می کنند، گاهی این زاویه شامل چند موضوع می شود و بر مبنای موضوعی که در ذهن دارند اصطلاحی انتخاب می شود که طرح واره های مناسب را داشته باشد . اصطلاحات در دو زبان زیرساخت معنایی و موضوع مشابهی را دارند؛ اما در روساخت، بازنمود عینی و ساختار هر مورد متفاوت می شود.
۷.

تطابق زمان دستوری در دامنهٔ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلید واژه ها: زمان دستوری مطلق زمان دستوری نسبی تقدم همزمانی تاخر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۶
مطالعهٔ حاضر به بررسی ترتیب زمانی موقعیت ها در زبان فارسی می پردازد که با نام سنتی "تطابق زمان دستوری" شناخته می شود. در این راستا با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گریس (۱۹۷۵)، فرضیهٔ مناسبی برای پاسخ به سوالات تطابق فراهم می کنیم و نشان می دهیم که موقعیت جملهٔ پیرو در حالت بی نشان با زمان دستوری نسبی و در حالت نشاندار با زمان دستوری مطلق بیان می شود. بررسی روابط زمان دستوری در دامنهٔ آینده زوایای بیشتری از کاربرد نظریهٔ دکلرک را دربرمی گیرد، تقدم در این دامنه با صورت های فعلی گذشته یا ماضی نقلی، همزمانی با مضارع، و تاخر با آینده یا حال مایل به آینده نشان داده می شود که هر یک می تواند زمان جهت یابی مرکزی جدیدی بوده و زیردامنه ای را ایجاد کند. همچنین نشان می دهیم که همهٔ قواعد حاکم بر گسترش دامنه های زمان دستوری برای گسترش زیردامنه ها نیز به کار می روند. توان توضیحی تحلیل پیشنهادی علاوه بر نقل قول غیرمستقیم، در انواع دیگر جملات مرکب، حتی جملات سادهٔ پی در پی قابل رؤیت است.  
۸.

نمود در زبان فارسی؛ نگاهی نو بر پایة رویکرد شناختی بسط استعاری و مؤلفه های نمودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی نمود نظریة دستوری شدگی رویکرد بسط استعاری مؤلفه های نمودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۶۱۸
نمود مقوله ای دستوری است که پا به پای زمان دستوری و وجه در ساختار جمله واره ظهور یافته و در کل معنای آن تأثیرگذار است. آثاری که تاکنون در زمینة نمود ارائه شده اند، عمدتاً فاقد چارچوب نظری و تقسیم بندی صحیح از این مقوله هستند. در این مقاله، ضمن ارائة چارچوب های نظری مناسب، به مفهوم سازی نمود دستوری و واژگانی می پردازیم. در قسمت نمود دستوری، در چارچوب نظریة شناختی دستوری شدگی، با بهره گیری از رویکرد بسط استعاری هاینه و دیگران و با استناد به مطالعات تاریخی و ذکر مثال هایی از فارسی باستان و میانه، نمودهای دستوری زبان فارسی را مفهوم سازی می کنیم. در قسمت نمود واژگانی، ضمن به کارگیری مؤلفه های نمودی برگرفته از وندلر(1967) و با رویکرد جدید ذیل به صدر، این مؤلفه ها را با هم ترکیب نموده و به پنج نمود موقعیتی در زبان فارسی دست می یابیم. از لحاظ نظری نیز پیش بینی وجود سه نمود دیگر را می نماییم ودر انتها، در مورد تأثیر بافت بر نمود نیز مطالبی را ذکر می کنیم. یافتن یک نمود واژگانی جدید، پیش بینی وجود سه نمود دیگر و مفهوم سازی نمودهای دستوری و واژگانی در زبان فارسی بر اساس الگوهای شناختی، از جمله نتایج این پژوهش می باشد.
۱۰.

حذف حروف اضافه قبل از عناصر مکان نما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمینه محور عمودی عناصر مکان نما پیکر صحنه ی متعارف جهت مندی زمینه ی محدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۸۷۸
در این مقاله به تبیین حذف حروف اضافه ی فضایی قبل از عناصر مکان نما در گونه ی محاوره ای فارسی معاصر تهران و مقایسه ی دو فرضیه ، در این خصوص می پردازیم. در فرضیه ی نخست، صرف وجود حشو معنایی بین حرف اضافه ی فضایی و عنصر مکان نما، عامل امکان حذف حرف اضافه ی فضایی انگاشته می شود. در فرضیه ی دوم، حذف حروف اضافه ی فضایی قبل از عناصر مکان نما به دو عامل وجود اشتراک معنایی بین حروف اضافه ی فضایی و عناصر مکان نما و همچنین طبقه ی معنایی فعل، وابسته است. در حمایت از فرضیه ی دوم، ابتدا نشان می دهیم که صرف وجود حشو معنایی بین حروف اضافه ی فضایی و عناصر مکان نما نمی تواند تمامی موارد حذف حروف اضافه را قبل از عناصر مکان نما تبیین نماید. آن گاه با استفاده از آرای تیلر و ایوانس (2007) و بر مبنای طبقه بندی معنایی سه گانه آن ها از عناصر فضایی، نشان می دهیم که امکان حذف این حروف اضافه قبل از عناصر مکان نما، علاوه بر وجود اشتراک معنایی بین حرف اضافه ی فضایی و عنصر مکان نمای بعد از آن، به طبقه ی معنایی فعل نیز وابسته است.
۱۱.

بررسی جایگاه مبتدا در فارسی بر پایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاکید مبتدا گروه مبتدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
در این مقاله دو دیدگاه هگمن و گوئرون (1999) و کریمی (2005) در مورد انشقاق گروه متمم ساز (CP) و فرافکن های تحت تسلط آن را در ارتباط با جایگاه سازه مبتدا در زبان فارسی مورد بحث قرار می دهیم. درحالی که هر دو رویکرد قائل به وجود دو فرافکن بیشینه نقشی تاکید (FocP) و مبتدا (TopP) بین دو گروه متمم ساز و گروه فعلی اند، اما از دو جهت نیز با یکدیگر متفاوت هستند. تفاوت نخست آن که کریمی جایگاه شاخص گروه زمان [spec TP] را جایگاه آن چیزی می داند که از آن به عنوان مبتدا ی پس زمینه (backround topic) یاد می کند، در حالی که این جایگاه از نظر هگمن و گوئرون جایگاه فاعل است . تفاوت دوم آن که در فرضیه انشقاق گروه متمم ساز پیشنهادی هگمن و گوئرون در فاصله بین گروه متمم ساز و گروه تصریف یا گروه زمان دو فرافکن بیشینه مبتدا وجود دارد که فرافکن مبتدای پایین تر خاصیت بازگشتی(recursive) دارد، در حالی که در تحلیل کریمی تنها یک فرافکن بیشینه نقشی مبتدا وجود دارد. بر این اساس، طبق تحلیل کریمی در جملات دارای دو مبتدا، مبتدای جدید (shifted topic) در جایگاه شاخص گروه مبتدا و دیگری در جایگاه شاخص گروه زمان قرار دارند، در حالی که طبق تحلیل هگمن و گوئرون هر یک از سازه های مبتدا در یکی از دو جایگاه شاخص گروه مبتدا واقع می شود. در این مقاله با استفاده از حرکت گروه های اسمی نا-مشخص (non-specific) در ساخت های دارای سازه تاکیدی و نیز تطابق آن با فعل نشان خواهیم داد که تحلیل هگمن و گوئرون از کفایت بیشتری برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان