مطالعهٔ حاضر به بررسی ترتیب زمانی موقعیت ها در زبان فارسی می پردازد که با نام سنتی "تطابق زمان دستوری" شناخته می شود. در این راستا با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گریس (۱۹۷۵)، فرضیهٔ مناسبی برای پاسخ به سوالات تطابق فراهم می کنیم و نشان می دهیم که موقعیت جملهٔ پیرو در حالت بی نشان با زمان دستوری نسبی و در حالت نشاندار با زمان دستوری مطلق بیان می شود. بررسی روابط زمان دستوری در دامنهٔ آینده زوایای بیشتری از کاربرد نظریهٔ دکلرک را دربرمی گیرد، تقدم در این دامنه با صورت های فعلی گذشته یا ماضی نقلی، همزمانی با مضارع، و تاخر با آینده یا حال مایل به آینده نشان داده می شود که هر یک می تواند زمان جهت یابی مرکزی جدیدی بوده و زیردامنه ای را ایجاد کند. همچنین نشان می دهیم که همهٔ قواعد حاکم بر گسترش دامنه های زمان دستوری برای گسترش زیردامنه ها نیز به کار می روند. توان توضیحی تحلیل پیشنهادی علاوه بر نقل قول غیرمستقیم، در انواع دیگر جملات مرکب، حتی جملات سادهٔ پی در پی قابل رؤیت است.