علی اکبرنژاد

علی اکبرنژاد

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکدة تربیت بدنی و علوم وررزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر عوامل آنژیوژنیکی( VEGF ) و آنژیوستاتیکی ( ES ) در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز اندوستاتین تمرین مقاومتی تمرین هوازی زنان غیرفعال فاکتور رشد اندوتلیال عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۳۱۲
آنژیوژنز فرایندی حیاتی در رشد و توسعه بافتی به ویژه بافت عضلانی محسوب می شود که تحت تأثیر انقباض عضلانی قرار می گیرد. مدالیته های تمرینی مختلف می توانند بر تعادل عوامل آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی تأثیر داشته باشند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستانین (ES) در زنان غیرفعال بود. 30 زن غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و با 3 ست 10 تکراری با شدت 60 تا 70 درصد 1RM برای نه حرکت، تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی در شرایط ناشتا، خون گیری از گروه های پژوهش انجام شد. مقادیر VEGF و ES با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معناداری (05/0>P) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج درون گروهی پژوهش حاضر نشان داد برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی VEGF را افزایش و ES را کاهش داد. همچنین، نتایج آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد بین تمرین هوازی و مقاومتی در مقادیر VEGF و ES تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
۲۲.

تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی قبل و بعد از شش هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل HMBدر مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مکمل بتاهیدروکسی بتا متیل بوتیرات P70S6K MuRF1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
مصرف مکمل HMB به همراه انجام تمرین های مقاومتی به دلیل حفظ توده عضلانی، در بین ورزشکاران بسیار استفاده می شود؛ با وجوداین، در زمینه مسیر تأثیر این مکمل بر افزایش فاکتورهای هایپرتروفی و کاهش فاکتورهای آتروفی نتایج متناقضی مشاهده می شود؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر مصرف مکملHMB و تمرین مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی در مردان غیرفعال بود. بدین منظور، 40 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1 ± 2/21 کیلوگرم بر مترمربع و سن 5 ± 5/25 سال به چهار گروه تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها چهار روز در هفته و به مدت شش هفته تمرین های بدن سازی را (سه ست/ 8-12 تکرار/ 75 درصد تا 80 درصد 1RM) انجام دادند. گروه کنترل در این مدت هیچ تمرینی انجام ندادند. بیوپسی عضله پهن خارجی و مقادیر یک تکرار بیشینه از هر آزمودنی، یک جلسه قبل و بعد از یک دوره تمرین و مصرف مکمل انجام شد. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که تفاوت معنا داری (P = 0.001) بین افزایش یک تکرار بیشینه در قبل و بعد از شش هفته تمرین در حرکت پرس پا بود. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی نشان داد که افزایش معنا داری (P = 0.001) در مقادیر P70S6K بین گروه های تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB با گروه کنترل وجود داشت؛ ه رچند این تف اوت در مق ادیر MuRF1 مع نا دار نبود (P = 0.22)؛ بنابراین، مصرف مکمل HMB در طول تمرین موجب افزایش پاسخ P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و افزایش در قدرت پرس پا بعد از شش هفته می شود.
۲۳.

مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیک کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسران ژیمناستیک کار تستوسترون تمرین مقاومتی سنتی کراتین کیناز کورتیزول محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۳۶۳
هدف از پژوهش حاضر مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خ ون ب ود. ب ه این منظور 36 پسر ژیمناستیک کار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتی متر، شاخص توده بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونه های خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درون گروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بین گروهی استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچ یک از گروه های قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنا دار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنا دار داشت. همچنین کراتین کیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنا دار شد. نتایج بین گروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتین کیناز تفاوت معنا دار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت می کند.
۲۴.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان رزیستین، هموگلوبین گلیکوزیله، شاخص مقاومت به انسولین و برخی ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی در زنان چاق دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HbA1c HS-CRP تمرین هوازی دیابت نوع دو رزیستین زنان چاق بیمار مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۹۷
هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان رزیستین، هموگلوبین گلیکوزیله، شاخص مقاومت به انسولین و برخی ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی در زنان چاق دیابتی نوع دو بود. به این منظور 22 زن غیرفعال چاق مبتلا به دیابت نوع دو در کرمانشاه، با میانگین سن 33/2±95/44 سال، وزن 82/5±88/78 کیلوگرم، قد 45/5±11/161 سانتی متر به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه) تمرینات هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند. دو روز قبل و بعد از مداخله نمونه گیری انجام گرفت. از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت بین گروهی و از تی همبسته برای مقایسه نتایج درون گروهی استفاده شد. پس از مداخله متغیرهای وزن، درصد چربی بدن، انسولین، HbA1c، hs-CRP، LDL-C (05/0P=) گلوکز خون ناشتا (032/0P=)، مقاومت به انسولین، رزیستین (04/0P=)، کلسترول (028/0P=) و TG (014/0P=) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنا داری کاهش یافت. میزان HDL-C و BMI بین دو گروه اختلاف معنا داری نداشت. متغیرهای وزن (02/0P=)، درصد چربی (01/0P=)، گلوکز (004/0P=)، انسولین (031/0P=)، رزیستین (024/0P=)، TG (039/0P=)، BMI، HbA1c، hs-CRP، LDL-C، (05/0P=)، مقاومت به انسولین و کلسترول (045/0P=)، در پس آزمون نسبت به وضعیت پایه در گروه تجربی کاهش معنا داری یافتند. با بهبود مقاومت به انسولین و کاهش شاخص های التهابی و هموگلوبین گلیکوزیله خطر بالقوه ابتلا به بیماری ها و عوارض قلبی و دیابت کاهش یافت و فعالیت ورزشی منظم هوازی می تواند در کنترل عوارض این بیماری مؤثر باشد.
۲۵.

تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح آدیپولین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در زنانِ چاق عنوان کوتاه: آدیپولین و تمرینات مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی آدیپولین مقاومت به انسولین زنان چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۴۸۸
آدیپولین (CTRP12) آدیپوکاینی است نوظهور با خاصیت ضدالتهابی که عمدتاً در بافت چربی بیان و سنتز می شود. آدیپولین ضمن بهبود حساسیت به انسولین، در کاهش سطح گلوکز خون نیز نقش دارد. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح آدیپولین و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) را در زنان چاق مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور 20 زن چاقِ یائسه و غیرفعال (شاخص توده بدنی> 30 کیلوگرم بر مترمربع، 65-50 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در 12 هفته تمرینات مقاومتی (سه دوره با 12-8 تکرار در شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه)، 45-15 دقیقه در هر جلسه، سه جلسه در هفته شرکت کردند. سطوح آدیپولین، انسولین و گلوکز ناشتا و شاخص های آنتروپومتری قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام گرفت. نتایج نشان دادند اجرای تمرینات مقاومتی موجب تغییر معنی دار آدیپولین سرم (05/0<P) در گروه تجربی نشد ولی با کاهش معنی دار سطوح انسولین (032/0=P) و ارزش های مقاومت به انسولین (031/0=P) و درصد چربی بدن (002/0=P) همراه بود. هم چنین، تنها تغییرات بین گروهی مقاومت به انسولین (021/0=P) و نسبت محیط کمر به لگن (002/0=P) معنی دار بود. بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری بین سطوح اولیه و تغییرات آدیپولین با سطوح اولیه و تغییرات شاخص های خونی و شاخص های آنتروپومتری پس از اجرای تمرینات مقاومتی وجود نداشت. بنابراین، تمرینات مقاومتی به عنوان یکی از راهکارهای درمانی در بهبود حساسیت به انسولین در زنان چاقِ یائسه و غیرفعال پیشنهاد می شود، اما انجام تحقیقات بیشتر جهت تعیین مکانیسم مولکولی با میانجی گری آدیپولین ضروری به نظر می رسد.
۲۶.

بررسی آثار فعالیت بدنی طولانی مدت بر سطوح آدروپین سرم و بهبود مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدروپین زنان چاق کم تحرک شاخص مقاومت به انسولین فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ۱۶ هفته فعالیت هوازی بر سطوح آدروپین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک بود. بدین منظور، ۲۰ نفر از زنان چاق (سن ۵۳/۴±۴۰/۴۱ سال؛ وزن ۱۴/۶±۶۹/۷۶ کیلوگرم)، در این پژوهش شرکت کردند و  به طور تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی هوازی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی ۱۶ هفته ای گروه فعالیت هوازی شامل 90 دقیقه فعالیت ایروبیک و دویدن بر روی تردمیل با میانگین مدت زمانی ۶۳/۵±۱۸/۱۵ دقیقه؛ هفته ای ۴ جلسه با شدت معادل 7 مت، بود. قبل و پس از مداخله، خون گیری به منظور اندازه گیری آدروپین سرم، انسولین و گلوکز ناشتا انجام گرفت. در این پژوهش از آزمون آماری تی زوجی و تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که BMI، WHR و HOMA-IR در گروه فعالیت ورزشی هوازی، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت. سطوح آدروپین سرم به طور معناداری در گروه فعالیت ورزشی هوازی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. بین تغییرات آدروپین با تغییرات BMI، HOMA-IR و WHR همبستگی معناداری مشاهده شد (۰۵/۰P<). با توجه به رابطه آدروپین با مقاومت به انسولین و تأثیرپذیری آنها از تمرین هوازی ممکن است آدروپین، نقش ویژه ای در کنترل وزن و پیشگیری از دیابت نوع دو ایفا کند.
۲۷.

بررسی تغییرات حس عمقی مفصل زانو در سالمندان مبتلا به استئوآرتریت زانو متعاقب یک دوره فعالیت کنترل شده هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استئوآرتریت زانو الکتروگونیامتر تمرین هوازی حس عمقی زانو مردان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۶۱۲
این مطالعه به منظور بررسی تغییرات حس عمقی مفصل زانو در سالمندان مبتلا به استئوآرتریت زانو متعاقب یک دوره فعالیت کنترل شده هوازی انجام شد. جامعه آماری شامل مردان سالمند فعال مبتلا به استئوآرتریت زانو آذربایجان غربی است. که از بین آن ها 20 نفرحداقل 2 جلسه در هفته به فعالیت ورزشی می پرداختند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری (هوازی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته برنامه تمرین هوازی را اجرا نمودند. برای اندازه گیری حس عمقی زانو از الکتروگونیامتر استفاده گردید. از آزمون آماری t مستقل برای بررسی نتایج بین گروهی و آزمون t زوجی برای بررسی نتایج درون گروهی استفاده شد. یافته ها نشان داد حس عمقی، در مقایسه درون گروهی (0001/0p=) در گروه هوازی و در مقایسه بین گروهی (001/0p=) اختلاف معنی دار بود. به طورکلی نتایج نشان داد که به کارگیری هشت هفته تمرین هوازی می تواند عاملی اثرگذار بر بهبود حس عمقی زانو مردان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو شود.
۲۸.

تأثیر حاد مصرف مکمل HMB-FA و فعالیت ورزشی بر برخی عوامل مؤثر در هایپرتروفی و آسیب عضلانی در مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیوپسی عضلانی تستوسترون کراتین کیناز لاکتات دهیدروژناز P70S6K

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
با توجه به تأثیرگذاری مکمل HMB بر عملکرد ورزشی، تمایل به مصرف آن به منظور کسب کارایی بیشتر افزایش یافته است، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 6 روز مصرف مکمل HMB-FA بر فاکتورهای مؤثر در هایپرتروفی و ریکاوری در مردان غیرفعال بود. 20 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1±5/21 کیلوگرم بر متر مربع و سن 4± 1/25سال به دو گروه ورزش + دارونما و ورزش + مکمل تقسیم شدند. آزمودنی ها 6 روز پیش از شروع فعالیت مقاومتی به مصرف مکمل HMB-FA پرداختند. نمونه بیوپسی عضلانی بلافاصله پیش و 10 دقیقه پس از فعالیت مقاومتی و نمونه خونی پیش و بلافاصله و 48 ساعت پس از ورزش از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج آزمون آنکوا نشان داد افزایش معنا داری (001/0=P) بین سطوح سرمی تستوسترون پیش و بلافاصله پس از ورزش در گروه ورزش + دارونما در مقایسه با ورزش + مکمل وجود داشت. همچنین افزایش معنا داری (001/0=P) در مقادیر P70S6K ، و کاهش معنا داری (001/0=P) در سطوح سرمی کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) بین گروه ورزش + مکمل با گروه ورزش + دارونما مشاهده شد. بنابراین مصرف حاد مکمل HMB پیش از فعالیت مقاومتی موجب افزایش مقادیر P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و کاهش CK و لاکتات LDH به عنوان شاخص آسیب عضلانی می شود.
۲۹.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین تمرین هوازی دیابت نوع 2 رزیستین زعفران مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۳
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و   BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)،  BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)،  HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران همراه با دو هفته بی تمرینی بر برخی شاخص های مرتبط با بیماری دیابت در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به این منظور 48 زن چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما) تقسیم شدند. گروه مکمل+تمرین و تمرین به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، تمرین هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند. دوز روزانه 400 میلی گرم پودر سرگل زعفران (یک بار در روز) به مدت دو ماه استفاده شد. دارونما، حاوی 400 میلی گرم آرد گندم بود. پس از 12ساعت ناشتایی خون گیری انجام گرفت. در ادامه متغیرهای آدیپونکتین، رزیستین، انسولین، گلوکز و HOMA-IR بررسی شدند. تجزیه وتحلیل داده با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس یک راهه با تست تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مرحله پس آزمون در متغیر آدیپونکتین، رزیستین، درصد چربی بدن، گلوکز، انسولین، HOMA-IR، (0001/0P<)، وزن (036/0P<) و   BMI(008/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری بود. همچنین در مرحله پس از دو هفته بی تمرینی در متغیر آدیپونکتین، درصد چربی بدن (0001/0P<)، رزیستین (001/0P<)، وزن (039/0P<)،  BMI (009/0P<)، گلوکز (002/0P<)، انسولین (002/0P<)،  HOMA-IR(002/0P<) بین چهار گروه اختلاف معنا داری داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل به تنهایی بر شاخص های مرتبط با بیماری دیابت نوع 2 اثر معنا داری دارد. با وجود این، مصرف مکمل همراه با تمرین هوازی بیشترین تأثیر را بر کنترل این شاخص ها دارد.
۳۰.

The Effects of Music Intensity on Performance and Cardiovascular Responses in Athletes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: music slow music Blood pressure Oxygen consumption heart rate

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۹۰
Introduction: The current study aimed to evaluate the effects of different musical intensities on performance and cardiovascular responses after incremental exercise in male athletes.  Materials and Methods: In this quasi-experimental study with a cross-over design, 15 male athletes were voluntarily selected. The study subjects performed Bruce protocol, along with listening to progressive music, slow music, and without music until exhaustion.  Results: This study indicated that systolic and diastolic blood pressure, maximum oxygen consumption, maximum heart rate, and time to exhaustion insignificantly decreased while listening to slow music, compared to the no music (P=0.134, P=0.993, P=0.999, P=0.160, P=0.819, respectively). Furthermore, while listening to progressive music, compared to no music, the systolic and diastolic blood pressure, as well as maximum heart rate insignificantly increased (P=0.735, P=0.999, P=0.496, respectively); the maximum oxygen consumption and the time of exhaustion significantly increased in the study subjects (P=0.043, P=0.008 respectively). Moreover, while listening to progressive music, compared to slow music, the systolic blood pressure, maximum oxygen consumption, maximum heart rate, and the time of exhaustion significantly increased (P=0.004, P=0.009, P=0.002, P=0.001 respectively); however, diastolic blood pressure presented an insignificant decrease (P=0.253).  Conclusion: The obtained findings revealed that listening to progressive music can affect physiological factors and performance during exercising. It increases the athlete’s motivation and postpones the time to exhaustion to continue exercising; however, listening to slow music creates a state of relaxation during exercise and reduces heart rate. As a result, individuals with hypertension can decline their blood pressure during endurance exercise by listening to soft music.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان