رضا عبدی

رضا عبدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۲۱.

مدل سازی معادله های ساختاریِ تحمل نکردن بلاتکلیفی و افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر: بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تحمل نکردن بلاتکلیفی نشخوار فکری افسردگی اختلال اضطرابی مدل یابی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 375 تعداد دانلود : 522
اهداف اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی، یکی از اختلال های شایع در دوره کودکی و بزرگسالی است و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی با علائم افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر است. مواد و روش ها طرح این پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی است. برای این منظور، ۲۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های تحمل نکردن بلاتکلیفی داگاس، مقیاس نشخوار فکری نالن هاکسما، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب فراگیر که در اختیار آن ها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه ۲۲ و Lisrel ۸/ ۸۵ استفاده شد. یافته ها ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ۰/۹۸=NFI= ۰/۹۶ - CFI RMSEA=۰/۶۰ . نتایج نشان داد تحمل نکردن بلاتکلیفی به صورت غیرمستقیم از طریق نشخوار فکری بر افسردگی و همچنین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد. نتیجه گیری می توان بر اساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی و علائم افسردگی و اضطراب فراگیر نقش واسطه ای دارد. توجه به این سازوکارِ تأثیر، می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
۲۲.

نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان: نقش میانجی تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابعاد نابهنجار شخصیت گرایش به مصرف مواد تکانشگری دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 925 تعداد دانلود : 146
هدف: سوءمصرف مواد یک مشکل جدی جهانی است که متاثر از عوامل متعدد روانی-اجتماعی است و برخی از ویژگی های شخصیتی و تکانشگری نقش مهمی در وقوع آن دارند. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان بر اساس ابعاد نابهنجار شخصیت و نقش میانجی گری تکانشگری بود. روش: در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 303 دانشجوی دانشگاه تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس در سال تحصیلی 95 انتخاب شدند. پرسش نامه شخصیتی، مقیاس آمادگی به اعتیاد ایرانی و مقیاس تکانشگری بارت در گروه نمونه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار آموس20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ابعاد نابهنجار شخصیت و تکانشگری و گرایش به مصرف مواد در دانشجویان رابطه وجود دارد. مدل پیشنهادی ار برازش مطلوبی برخوردار بود ( 95 /0= GFI , 91 /0 = AGFI , 96 /0 = CFI , 06 /0 = RMSEA , 30 /2 = χ²/df ) و نتایج از نقش میانجی گری تکانشگری در رابطه بین ابعاد نابهنجار شخصیت و آمادگی به اعتیاد حمایت کرد. نتیجه گیری: ابعاد نابهنجار شخصیت به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق تکانشگری در بروز گرایش به مصرف مواد موثر است. در پیشگیری از آسیب پذیری به اعتیاد، مداخله در صفات شخصیتی نابهنجار و تکانشگری در گروه های دانشجویی می تواند دارای اهمیت باشد.
۲۳.

نقش پشیمانی، خودتردیدی و افسردگی در پیش بینی خود انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پشیمانی خودتردیدی افسردگی خود انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 601 تعداد دانلود : 611
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پشیمانی، خودتردیدی و افسردگی در پیش بینی خود انتقادی انجام شد. بدین منظور تعداد 457 نفر از جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در سال تحصیلی 97-96 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک، به ﻣﻘی ﺎس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زاروف، 2004) و مقیاس سرشت و هیجان پذیری (واتسون و همکاران، 2014) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از همبستگی نشان داد که بین ابعاد پشیمانی، خودتردیدی و افسردگی با خود انتقادی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین متغیرهای پشیمانی، خودتردیدی و افسردگی توانستند 35 درصد از تغییرات خود انتقادی را به طور معناداری پیش بینی نمایند. در کل به نظر می رسد که ابعاد سرشت عاطفی منفی نظیر پشیمانی، خودتردیدی و افسردگی، نقش مهمی در خود انتقادی دارند و بنابراین بایستی در مداخلات بالینی آن ها را در نظر گرفت.
۲۴.

پیش بینی ابعاد ناگویی هیجانی بر اساس مدل ابعاد نابهنجار شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی ابعاد نابهنجار شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 297
اهداف مطالعه حاضر به بررسی سهم هر یک از ابعاد نابهنجار شخصیتی معرفی شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی- ویرایش پنجم، در پیش بینی ابعاد ناگویی هیجانی می پردازد. مواد و روش ها در سال تحصیلی 92-93، از بین دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان رامسر، یک نمونه 250 نفری انتخاب شد که با استفاده از پرسشنامه شخصیت براساس DSM- 5 و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS18 و به روش رگرسیون هم زمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها یافته ها حاکی از این بود که بین ناتوانی در شناسایی هیجان و عاطفه منفی (28/0r=)، مهارگسیختگی (20/0r=) و روان پریش خویی (16/0r=) روابط معنی داری وجود دارد. بین ناتوانی در توصیف هیجان با عاطفه منفی (19/0r=)، گسلش (14/0r=)، مهارگسیختگی (16/0r=) و روانپریش خویی (27/0r=) و همچنین بین تفکر عینی با تمام ابعاد نابهنجار شخصیت (عاطفه منفی منفی (74/0r=)، گسلش (59/0r=)، مخالفت ورزی (57/0r=)، مهار گسیختگی (51/0r=) و روانپریش خویی (56/0r=) رابطه مثبت و معنی دار (01/0>P) وجود دارد. این ابعاد شخصیتی می توانند عامل مؤثری در پیش بینی ناگویی هیجانی به شمار آیند. نتیجه گیری با توجه به همبستگی های به دست آمده بین ابعاد ناگویی هیجانی و ابعاد نابهنجار شخصیت، شایسته است هم آیندی این دو متغیر در فرایند سبب شناسی و درمان اختلال های شخصیتی و هیجانی، مورد توجه قرار گیرد.
۲۵.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی وسوسه تکانشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 176
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری متشکل ازتمامی بیماران مرد معتادی بود که به مراکز ترک اعتیاد تبریز مراجعه کردند. از بین آنها30 نفر (15 آزمایشی و 15 گواه) بصورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تکانشگری بارت (1994) و عقاید وسوسه انگیز بک و رایت(1993) پاسخ دادند. تعداد جلسات برای گروه آزمایش ، 8 جلسه، به مدت 90 دقیقه، در طول هفته 1 جلسه بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه (معتادان به مواد افیونی) تفاوت معناداری درتکانشگری و وسوسه در پس آزمون وجود دارد و میانگین نمرات تکانشگری و وسوسه در پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش یافته است.بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
۲۶.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر اجتناب تجربه ای و پذیرش بیماری در افراد مبتلا به مولتیپل-اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد (ACT) پذیرش اجتناب مولتیپل اسکلروزیس (MS)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 479 تعداد دانلود : 658
مولتیپل اسکلروزیس ( MS ) در زمره بیماری های خاص، یک اختلال التهابی مزمن و حادّ سیستم اعصاب مرکزی است که با تظاهرات کلینیکی و ناتوانی عصبی شدید همراه است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد یکی از درمان های موج سوم است که در جمعیت پزشکی، به منظور کمک به افراد در مقابله با استرسِ بیماری های جسمانی مورد توجه قرار گرفته است . پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد ( ACT ) بر اجتناب تجربه ای و پذیرش بیماری در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ( MS ) انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استان آذربایجان شرقی در سال 95 بود. 30 نفر از بین مراجعه کنندگان به انجمن MS به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و گروه کنترل (15 نفر ) قرار گرفتند. گروه آزمایش بصورت هفتگی، 10 جلسه درمان ACT دریافت- کردند. ابزار جمع آوری اطّلاعات، پرسشنامه پذیرش مولتیپل اسکلروزیس ( MSAQ ) و پذیرش و عمل – نسخه دوم ( AAQ-II ) بود. در این پژوهش از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر آمیخته ( ANOVA ) استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده های مزبور به وسیله برنامه آماری SPSS 21 انجام گرفت . نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که نمره پذیرش بیماری در دو مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داشته است . بنابراین شایسته به نظر می رسد که علاوه بر مشکلات جسمانی این جمعیت، به مسائل روانشناختی آنها نیز توجه شود و در کنار دارودرمانی، درمان های روانشناختی و از جمله رویکرد درمانی پذیرش و تعهّد، مدّ نظر قرار گیرد.
۲۷.

نقش ابعاد مدل جایگزین اختلالات شخصیت DSM-5 در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه C(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات شخصیت خوشه c مدل جایگزین ابعاد نابهنجار شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 700 تعداد دانلود : 831
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد نابهنجار شخصیت مطرح شده در مدل جایگزین اختلالات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه  c انجام شد. بدین منظور، 356 نفر از دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان و  پیام نور اسکو به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های  نسخه بزرگسالان شخصیت DSM-5 (PID-5-BF) و چندمحوری بالینی میلون 3 (MCMI-III) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که ابعاد مهارگسیختگی و روان پریش خویی بصورت مثبت، اختلال شخصیت اجتنابی و ابعاد عاطفه منفی، مهارگسیختگی و روان پریش خویی به صورت مثبت اختلال شخصیت وابسته و در نهایت ابعاد عاطفه منفی و گسلش بصورت مثبت و مهارگسیختگی بصورت منفی، اختلال شخصیت وسواسی - جبری را پیش بینی می کنند.
۲۸.

تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی (کوهرنس) قشری مغز بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای هم توانی افسردگی اساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 329 تعداد دانلود : 934
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است که دارای علایم شناختی، هیجانی و رفتاری می باشد. این اختلال با نابهنجاری هایی در فعالیت قشری مغز همراه می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی قشری در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش کار: تعداد 36 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بر مبنای معیارهای تصریح شده در DSM-5، به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به تصادف در یکی از گروه های مورد مطالعه (دریافت کننده تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، گروه دریافت کننده تحریک کاذب (شم) و گروه لیست انتظار) گمارده شدند. تمامی شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کرده و فعالیت های مغزی آنها با استفاده از EEG 19 کاناله ثبت گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای تاثیر معناداری بر تغییرات هم توانی یا کوهرنس بین نیمکره ای ندارد. اما، استفاده از تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، در مقایسه با بیمارانی که این تحریک را دریافت نکرده بودند، باعث کاهش معنادار در هم توانی درون نیمکره ای به ویژه در باندهای آهسته مغزی (تتا و آلفا) در هر سه ناحیه قدامی، مرکزی و خلفی مغزی و به صورت چشمگیرتر در نواحی مرکزی شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای باعث کاهش در الگوی فعالیتی نابهنجار در هم توانی نواحی مرکزی می شود که این اثر باعث کاهش اتلاف انرژی مغزی و اصلاح الگوی پردازش اطلاعات در بیماران می گردد.
۳۱.

Metadiscourse Markers in the Abstract Section of Applied Linguistics Research Articles: Celebrity vs. Non-celebrity Authors

کلید واژه ها: Celebrity Authors Interactional Metadiscourse Markers Interactive Metadiscourse Markers Non-Celebrity Authors Research Articles

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 897 تعداد دانلود : 763
Metadiscourse involves the self-reflective linguistic expressions that refer to the evolving text, the writer, and the imagined readers of that text. This study utilized an interpersonal model of metadiscourse to examine the authors' use of metadiscourse in the Abstract sections of Applied Linguistics Research Articles (RAs). It investigated the distributions of interactive and interactional metadiscourse markers at a corpus of 110 RAs published by celebrity and non-celebrity authors to determine the ways academic writers deploy these resources at a hight-stake research genre to persuade readers in their discourse community. The findings revealed that frame markers with a relative frequency of 112 were the most frequent strategy category for the non-celebrity authors. Moreover, evidentials with a relative frequency of 3 were the least frequently used strategy for the celebrity authors. There were no significant differences in the use of interactive and interactional metadiscourse markers between celebrity and non-celebrity authors. These findings might have implications for the teaching of academic writing and scholarly publishing and for novice writers who aim to publish their studies in academic journals.
۳۲.

اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما، در کاهش میزان حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما سیستم های مغزی رفتاری اجتناب تجربی اختلال استرس پس از سانحه جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 735 تعداد دانلود : 189
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش میزان حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماریِ جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند بود. سی نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر مرد) و کنترل (15 نفر مرد) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامه فهرست ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه ( نسخه نظامی)، پذیرش و عمل نسخه دوم و مقیاس سیستم های مغزی رفتاری گردآوری شد. برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسه 90دقیقه ای در هر هفته اجرا شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال سازی رفتاری و اجتناب تجربی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (001/0> P ). با توجه به نتایج حاصل رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر تروما در کاهش حساسیت سیستم های مغزی رفتاری و اجتناب تجربی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ بنابراین طراحی و اجرای مداخلات مبتنی بر این درمان می تواند در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری باشد.
۳۳.

خوشه بندی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته برمبنای ابعاد سرشت و منش در مردان دچار مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت مرزی شخصیت خودشیفته سرشت و منش مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 458
هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت مرزی و خودشیفته در مردان دارای سوء مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی این اختلالات بر مبنای ابعاد سرشت و منش انجام شده است. روش: برای بررسی هدف فوق، نمونه ای متشکل از 400 نفر از مردان مراجعه کننده به مراکز مختلف تخصصی روانپزشکی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز در سال 1398، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سرشت و منش، شخصیت خودشیفته و ارزیابی شخصیت–مقیاس ویژگی های مرزی را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای دومرحله ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت خودشیفته در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد براساس ابعاد سرشت و منش، در قالب دو خوشه خودشیفته بزرگ منش (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بالا و همکاری پایین) و خودشیفته آسیب پذیر (شامل ویژگی های نوجویی، وابستگی پاداش، استمرار پایین و همکاری بالا) قابل طبقه بندی است. همچنین، ویژگی های شخصیت مرزی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد بر اساس ابعاد سرشت و منش، در قالب چهار خوشه مرزی خودتخریب گر (شامل نوجویی و خودراهبری بالا و وابستگی پاداش، استمرار و همکاری پایین)، مرزی تکانشی (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی بالا، پاداش وابستگی، استمرار و خودفراروی پایین)، مرزی ناامید (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار پایین و خودراهبری و همکاری بالا) و مرزی کج خلق (با ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار، پاداش وابستگی و همکاری پایین و خودراهبری بالا) قابل طبقه بندی هستند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر چند اختلالات شخصیت یکی از همایندهای مهم اختلالات مصرف مواد هستند، اما با توجه به وجود انواع متفاوتی از اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته و ترکیب ویژگی های سرشت و منشی متنوع در هر کدام از زیرگروه های آن ها، بایستی راهکارهای مداخله ای روان درمانی پیشگیری از عود و کمک به ترک سوء مصرف مواد، با در نظر گرفتن این ویژگی ها صورت بگیرد.
۳۴.

تأثیر بازخورد اصلاحی فرازبانی و بازنویسی بر یادگیری افعال باقاعده و بی قاعده زمان گذشتۀ سادۀ انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازخورد اصلاحی فرازبانی زمان گذشته بازنویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 250
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازخورد فرازبانی و بازنویسی بر صحت نوشتاری زمان گذشته باقاعده وبی قاعده انگلیسی دانش آموزان ایرانی پرداخت. در این پژوهش شبه تجربی، 56 دانش آموز آذری زبان شرکت کردند. این تحقیق 7 جلسه طول کشید. در جلسۀ اول از تمامی دانش آموزان آزمون تعیین سطح (KET) گرفته شد. سپس هر کلاس به صورت تصادفی به گروه های بازخورد اصلاحی فرازبانی (13 نفر)، بازخورد اصلاحی فرازبانی به همراه بازنویسی (17 نفر)، بازنویسی (14 نفر) و گروه گواه (12 نفر) تقسیم شدند. درجلسۀ دوم، برای ارزیابی عملکرد زمان گذشته دانش آموزان، یک پیش آزمون برگزار شد. از جلسۀ سوم تا ششم از دانش آموزان خواسته شد تا هر جلسه در مدت زمان 20 دقیقه در مورد موضوع تعیین شده، انشای 150 کلمه ای بنویسند. جلسۀ بعد نوشته های دانش آموزان با بازخوردهای مختلف به آن ها بازگردانده شد. زیر خطاهای ساختاری گروه بازخورد اصلاحی فرازبانی خط کشیده شد و توضیح گرامری در بالای آن یادداشت گردید. زیر خطاهای ساختاری گروه بازخورد اصلاحی فرازبانی به همراه بازنویسی نیز خط کشیده شد؛ ولی از آن ها خواسته شد نوشته های خود را بازنویسی کنند. از گروه بازنویسی خواسته شد خودشان خطاهای ساختاری خود را پیدا و نوشتۀ خود را بارنویسی کنند و گروه گواه هیچ نوع بازخوردی دریافت نکردند و بازنویسی انجام ندادند. در جلسۀ هفتم تمامی دانش آموزان پس آزمون و پرسش نامه نظرسنجی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که گروه بازخورد اصلاحی فرازبانی به همراه بازنویسی نسبت به گروه های دیگر پیشرفت معنی داری در مهارت نوشتاری داشت . بر اساس یافته های پژوهش حاضر به معلمان آموزش زبان توصیه می شود بازخورد اصلاحی مناسب با زبان آموزان مختلف را در کلاس های خود به کار گیرند.
۳۵.

Inaugural Addresses of American Presidents: A CDA-oriented Analysis of Party Affiliation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Critical discourse analysis Discourse analysis Ideology political discourse analysis socio-cognitive approach

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 819 تعداد دانلود : 252
The United States with its presidents stepping into power from either the Democratic or Republican parties influences global affairs in one way or another. These two main political parties have long been struggling for power and the significance of tapping into the ideological inclinations of the two parties underscores scholars’ accountability toward raising the critical language awareness of the public which could be an initial step toward a change for the better. The presidential inaugural speeches, due to their programmatic and strategic nature, are of significance to researchers. This study employed van Dijk’s (2006b) socio-cognitive framework where he defined two levels of analyses for a political discourse including the micro-level and macro-level text analyses. The former included 25 discursive devices such as polarization, generalization, hyperbole, etc. The latter drew on the dichotomy of ‘positive self-representation’ and ‘negative other-representation’. In the present study, the linguistic features in 16 inaugural speeches delivered by American Democratic and Republican presidents from 1961 to 2017 were examined at both levels. The overall data analysis revealed that Democrats employed ‘norm expression’ and ‘presupposition’ significantly more than Republicans, while Republicans made more use of ‘categorization’, ‘lexicalization’, and ‘populism’. The macro-level comparison of the two parties indicated that both Democrats and Republicans resorted to using ‘positive self-representation’ significantly more than ‘negative other-representation’ while the deployment of ‘negative other-representation’ by Republicans was significantly more than that by Democrats. The findings of this study have some implications for English for political purposes, political studies, as well as attempts in discourse studies.
۳۶.

مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی

کلید واژه ها: نظریه سه مرحله ای ایده خودکشی اقدام به خودکشی اختلال های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 187
مقدمه: خودکشی یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی انجام گرفت. روش: این مطالعه توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده با اختلال های هیجانی به درمانگاه های سرپایی روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۰۵ نفر از مراجعین با اختلال های هیجانی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایده پردازی خودکشی (STS)، اقدام به خودکشی (SAS)، ظرفیت خودکشی (SCS) و انگیزه اقدام به خودکشی (IMSA) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، SPSS نسخه ۲۳ و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین درد، ناامیدی، احساس تعلق و ظرفیت خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۵>P). نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم ناامیدی (۰/۲۳۴) و تعلق پذیری کم (۰/۰۴۸) بر ایده خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتایج نشان داد اثر غیر مستقیم ناامیدی (۰/۵۸۶) و تعلق پذیری کم (۰/۱۲۱) بر اقدام برای خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتیجه گیری: استفاده از این مدل می تواند در تشخیص و اقدام سریع در تمایز افرادی که فقط ایده خودکشی دارند و یا اینکه در معرض اقدام به خودکشی هستند، سودمند واقع شود.
۳۷.

تبیین مدل ساختاری روابط بین خوشبینی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی بر اساس رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی خوشبینی تاب آوری رضایت از زندگی اختلال شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 30
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی روانشناختی بر مبنای خوشبینی و تاب آوری با میانجی گری رضایت از زندگی در دانشجویان دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. نمونه این پژوهش شامل 554 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(361 نفر زن و 193 نفر مرد) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی(جکسون و کلاریج، 1991)، پرسشنامه خوشبینی(شییر و کارور، 1994) و پرسشنامه رضایت از زندگی(دینر و همکاران، 1985) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مدل ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد خوشبینی (19/2 , t=06/0 r =)، تاب آوری (21/21 , t=65/0 r =) و رضایت از زندگی (30/7 , t=23/0 r =) با بهزیستی روانشناختی رابطه معنی داری دارند. همچنین خوشبینی (50/7 , t=27/0 r =) و تاب آوری (30/15 , t=54/0 r =) با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنی داری دارند. از طرفی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین خوشبینی با بهزیستی روانشناختی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی مورد تایید قرار گرفت(05/0 >p). با توجه به نتایج شایسته است آموزش تاب آوری و خوشبینی در فهرست برنامه های درمانی مشاوران دانشگاه قرار گیرد تا از این راهبردها برای افزایش افزایش رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی بهره مند شوند.
۳۸.

صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی: نقش میانجی حساسیت به تقویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات شخصیتی مرضی سیستم بازداری رفتاری سیستم فعال ساز رفتاری هم وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 944 تعداد دانلود : 398
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی با در نظر گرفتن میانجی گری حساسیت به تقویت (سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری) بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان دارای همسر دارای اختلال مصرف مواد شهرستان سنقر در سال 1400 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخص هم وابستگی هالیوک، پرسشنامه شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-ویرایش پنجم و مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی مرضی بر هم وابستگی اثر مستقیم و معناداری داشت و سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری در این رابطه دارای نقش واسطه ای معناداری بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری نقش مهمی در افزایش یا کاهش رابطه ی صفات شخصیتی مرضی با هم وابستگی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و مداخلات درمانی، هم وابستگی مورد توجه قرار گیرد.
۳۹.

توان بخشی شناختی رایانه ای با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای هم زمان دو موضعی تک نیمکره ای بر بهبودی بازداری پاسخ در بیماران مبتلا به سکته مغزی

کلید واژه ها: توان بخشی شناختی رایانه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای بازداری پاسخ سکته مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 845 تعداد دانلود : 723
مقدمه: نقص بازداری پاسخ یکی از شایع ترین مشکلات بیماران بعد از سکته های مغزی است. بسیاری از مطالعات نشان داده اند که تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای با افزایش تحریک پذیری قشری، قادر به بهبود نقایص شناختی است. هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر دو پروتکل تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای همراه با توان بخشی شناختی در بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل بود که از جامعه بیماران مبتلا به سکته مغزی در سال ۱۳۹۵، تعداد ۳۲ نفر (شامل ۲۱ مرد و ۱۱ زن با دامنه سنی ۴۰ تا ۶۵ سال) به روش نمونه گیری هدفمند براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها در قالب گروه های مورد مطالعه، تحت آموزش تکلیف فروت نینجا به عنوان توان بخشی شناختی و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای قرار گرفته و توسط تکالیف توجه پیوسته، فلانکر و توقف هدف مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با نرم افزار ۲۲ SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه توان بخشی شناختی توأم با تحریک فرا جمجمه ای دو موضعی در مقایسه با سایر گروه ها بهبود بیشتری در بازداری پاسخ نشان دادند ( ≤۰/۰۵ P ) در پیگیری ۸ هفته ای نیز گروه توان بخشی شناختی توأم با تحریک فرا جمجمه دو موضعی، همچنان عملکرد بهتری در تکالیف مربوط به بازداری پاسخ نشان داد ( ≤۰/۰۵ P ). نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان می دهند که استفاده هم زمان از تحریک الکتریکی به همراه توان بخشی شناختی، نقش مؤثری در بهبود نقایص شناختی دارد.
۴۰.

تأثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز بر صحت زمان گذشته ساده زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازخورد اصلاحی متمرکز بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ساختار تک مورد محور صحت زمان گذشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 551 تعداد دانلود : 376
مطالعه حاضر به بررسی نقش بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز مستقیم بر صحت زمان گذشته ساده باقاعده و بی قاعده انگلیسی زبان آموزان سطح متوسط پرداخت. تعداد 60 زبان آموز ایرانی به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (متمرکز و غیرمتمرکز) و گروه گواه طبقه بندی شدند. هر سه گروه در 4 جلسه متوالی، تکلیف نوشتاری انجام و به معلم تحویل دادند. جلسه بعد، هر گروه تکلیف های خود را در شرایطی متفاوت دریافت کردند. در تکلیف های نوشتاری گروه بازخورد اصلاحی متمرکز، صرفاً افعال نادرست زمان گذشته ساده تصحیح شد، ولی در نوشتار گروه بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز، تمامی نکته های نادرست گرامری تصحیح شد. گروه کنترل هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که گروه بازخورد اصلاحی متمرکز به طور معنا دار بهتر از گروه های دیگر در پس آزمون بلافصل عمل کرده است. نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که زبان آموزان بازخورد اصلاحی متمرکز را به بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ترجیح دادند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان