شهر به مثابه اثر هنری: تبیین نظری رویکرد حق به شهر لوفور در برنامه ریزی و توسعه شهری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
توسعه شهری فراتر از درک شهر به عنوان یک محصول فیزیکی و اقتصادی است. نظریه حق به شهر لوفور، فراخوانی برای درک شهر فراتر از محصولی مادی است که معتقد است توسعه شهری مستلزم تحولات اجتماعی-فضایی شهری است که هم متعلق و هم نتیجه ساکنان آن است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی جهت دار است که به عنوان رهیافتی جهت بسط چارچوب نظری در ارتباط با موضوع پژوهش بکار گرفته شده. شیوه گردآوری داده ها، از نوع اسنادی و به لحاظ هدف، بنیادی-توسعه ای است. لذا در این تحقیق با استفاده از عدسی نظریِ حق به شهر لوفور، به مثابه چارچوبی تحلیلی جهت تبیین پیرامون توسعه شهری استفاده شده است. توسعه شهری از منظر تولید فضا، از سه فضای عینی، ذهنی و اجتماعی تشکیل شده است که ازنظر لوفور، سه حق بنیادین با جهت گیری های دیالکتیکی را شکل می دهند که عبارت اند از: حق به تصاحب (تصاحب در تولید و در مصرف) حق به مشارکت (مشارکت دگرگون کننده و بازتولیدی) و حق به تفاوت (اجتماعی و فضایی). ترجمه و تفسیر حق به شهر لوفور سه اصل عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی شهری را شامل می شود که برای کاربست پذیری در توسعه شهری به ترتیب بعد محتوایی، رویه ای و تشخیصی را تشکیل می دهند. توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر امری یکپارچه از لحاظ عینی، ذهنی و حسی است که هم زمان به نکوهش ارزش مبادله و اولویت بخشی به ارزش استفاده از فضای شهری اشاره دارد. این چارچوب نظری ما را قادر می سازد که، مؤلفه های مربوط به هر قلمرو شهر را به صورت دیالکتیکی شناسایی کنیم و به سمت «شهرها برای مردم" حرکت کنیم "نه برای سوداگری» و این یک آغاز است. نقطه ای برای تغییر خودمان از طریق تغییر شهر.Towards the city as the oeuvre: A theoretical explanation of the right to the city of Lefebvre in development and urban planning
Urban development goes beyond understanding the city as a physical and economic product. Lefebvre's theory of the right to the city is a call to understand the city beyond a material product and believes that urban development requires socio-spatial transformations of the city that both belong to and are the result of its inhabitants. This research has a fundamental-developmental purpose and a qualitative content analysis type, which is adopted to expand the theoretical framework of the right to the city. In this research, the theoretical lens of the right to the city has been used as an analytical framework to explain urban development. Urban development from the point of view of Lefebvre space production consists of three objective, mental and social spaces, which have three fundamental rights with dialectical orientations, including: the right to appropriation (possession in production and consumption), the right to participation (transformative and reproductive participation) and it forms the right to difference (social and spatial). The right to the city includes the three principles of spatial justice, democracy, and urban vitality, which in urban development, they form content, procedural and diagnostic dimension. Urban development based on the right to the city is an objectively, subjectively and sensibly integrated thing that simultaneously refers to the condemnation of exchange value and prioritizing the value of using urban space. This theoretical framework enables us to dialectically identify the constituents of each city realm and work towards "cities for people, not for profit" and this is a start. A point to change ourselves by changing the city.