ساماندهی مکان گزینی مراکز آموزشی شهری با استفاده از منطق بولین و تصمیم گیری چند معیاره فازی مطالعه موردی: مدارس مقطع راهنمایی مناطق 8 گانه شهر اهواز (مقاله علمی وزارت علوم)
عدم مکان گزینی صحیح کاربری های شهری خصوصاً کاربری آموزشی، منجر به ناهماهنگی بین نیاز ها و خدمات ارایه شده از سوی کاربری ها می شود. روند رو به افزایش تعداد دانش آموزان از یک طرف و محدودیت منابع مالی، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، استفاده نکردن از برنامه ریزان شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی از طرف دیگر، باعث شده تا مکانیابی بهینه در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نگردد. هدف این پژوهش ارزیابی مکان گزینی مراکز آموزشی و همچنین ساماندهی بهینه مراکز آموزشی از طریق شناسایی مناطق بهینه برای احداث مدارس جدید در شهر اهواز می باشد. به منظور مکان یابی مناسب مراکز آموزشی در این پژوهش از رویکرد FMCDM _ GIS استفاده شده که برای ارزیابی وضعیت موجود مدارس از منطق بولین و برای مکان یابی بهینه مدارس جدید از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) استفاده شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در این مسیر ابتدا از مدل بولین برای ارزیابی مکان گزینی مدارس موجود استفاده شده است. نتایج مدل بولین ساماندهی مراکز آموزشی شهر اهواز را از طریق شناسایی مناطق بهینه برای احداث مراکز آموزشی جدید ضروری می سازد.
بررسی وضعیت موجود با بکارگیری منطق بولین، نشان می دهد که 63% از مدارس مقطع راهنمایی در مکان نامناسب از نظر معیارها و ضوابط مکان یابی قرار گرفته اند. در سطح مناطق نیز منطقه منطقه 2 مناسب ترین و منطقه 3 نامناسب ترین وضعیت را از نظر مکان یابی بهینه مراکز آموزشی دارند. نقشه ترکیبی(FAHP) مناطق مناسب برای احداث مدارس جدید در شهر اهواز را پهنه بندی می کند. با توجه به نقشه خروجی حاصل از تلفیق شاخص های مکانی، مستعد ترین پهنه ها در هر منطقه برای احداث مراکز جدید شناسایی شده است. نتیجه نهایی تحقیق نشان دهنده توان مندی روش FMCDM _ GIS در مکان یابی مراکز جدید آموزشی و ساماندهی مراکز موجود می باشد.