آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

مورد انتظار است که دانشگاه میدانی اجتماعی برای تحقق و توسعه  انواعی از توانمندی های اساسی(شایستگی های کانونی) در دانشجویان باشد. چقدر دانشگاه مازندران در این زمینه موفق بوده است؟ آیا کیفیت آموزشی دانشگاه مازندران در بُعد تحقق شایستگی های کانونی در دانشجویان دوره  کارشناسی نسبت به گذشته ارتقا یافته است؟ هدف اصلی این مقاله، مطرح سازی این پرسش ها، کشف پاسخ علمی برای آن ها و ارائه  تحلیلی از مقایسه  سطح تحقق قابلیت های کانونی در دانشجویان دانشگاه مازندران در گذشته(1379) و حال(1391) است. این تحقیق از نوع توصیفی-مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه مازندران که در سال تحصیلی 92-91 آخرین نیمسال تحصیلی را می گذرانند. حجم نمونه به روش نمونه گیری  طبقه ای(جنسیت و دانشکده) انتخاب شدند. با بکارگیری تکنیک های آمار توصیفی و آمار استنباطی (Independent Samples T-test، One-Way ANOVA) پاسخ های263 نفر از دانشجویان مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته های این مطالعه به رضایت بخش نبودن کیفیت آموزشی دانشگاه مازندران از حیث تحقق شایستگی های کانونی در بیشتر شاخص های مربوطه و نامناسب تر شدن این کیفیت در مقایسه با گذشته دلالت دارد. این مقایسه نشان می دهد که از مجموع 14 شاخص، سطح تحقق شایستگی های کانونی دانشجویان در 11 شاخص (حدود 80 درصد) کاهش یافته است. چرایی این کاهش کیفیت و چگونگی بهبود آن نیازمند مطالعات علمی است.

تبلیغات