آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

سیاست های تقابلی ایالات متحده درقبال جمهوری اسلامی ایران دارای دارای قبض و بسط های متعددی بوده است. ازسیاست های تخریب وجه بین المللی تا رویکردهای مبتنی بر تهدید و ترور. در این میان، به موازات روی کارآمدن دموکرات ها یا جمهوری خواهان، سیاست های تقابل با ایران نیز دچار نوساناتی بعضا عمیقی گردیده است. به عبارتی اگر سیاست های جمهوری خواهان تندرویی همچون ترامپ مبتنی بربیشینه سازی چالش ها با جمهوری اسلامی بوده است، بررسی چنین سیاست ها و استراتژی هایی از سوی دموکرات هایی همچون جو بایدن با تمسک به راهبردهای دیگری صورت پذیرفته است.مقاله کنونی جستاری است در ارائه پاسخی مستدل و متقن به این سوال که مهمترین راهبردهای تقابل ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران(با تاکید بر دوران جو بایدن) مبتنی بر چه گفتمان هایی است؟ فرضیه نویسندگان تاکید بر این مسئله دارد که گفتمان کلان ایالات متحده در این دوره شامل سیاست های توقف و مهار با ایجاد تأخیر در توسعه بومی دانش هسته ای صلح آمیز ایران، بی ثبات سازی امنیت داخلی و نظم عمومی و اخلال در سیاست های منطقه گرایانه جمهوری اسلامی ایران دارد. یافته های مقاله نیز با بهره گیری از چارچوب هژمونی رئالیستی، روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی نشان دهنده وادارسازی ایران به همسوسازی رفتار خود با سیاست های آمریکا و افزودن هزینه جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از اولویت های منافع ملی خود در ساختار امنیتی-دفاعی خاورمیانه می باشدکه در قالب یک مدل راهبردی تدوین می گردد.درنهایت نویسندگان به ارائه راهکارهای مناسب از سوی جمهوری اسلامی ایران مبادرت خواهند نمود.

Compilation of the strategic model of the sanctions policies of the United States towards the Islamic Republic of Iran with an emphasis on three major security discourses (Joe Biden's presidency)

This article is researched in providing a reasoned and convincing answer to the question that the most important sanctions strategies of the United States against the Islamic Republic of Iran (with an emphasis on the Joe Biden era) are based on what discourses? The hypothesis of the authors or the central sign of the current article emphasizes the fact that the macro discourse of the United States in this period includes stopping policies, containment by delaying the domestic development of peaceful nuclear knowledge of Iran, destabilizing internal security and public order, disrupting the regionalist policies of the Islamic Republic of Iran. The article's findings by using the threat balance framework, analytical descriptive method, and using written and virtual sources, show the increasing cost of the Islamic Republic of Iran to defend the priorities of its national interests in the security-defense structure of the Middle East and forcing Iran to align its behavior. It is American policies that are formulated in the form of a strategic model. Finally, the authors will try to provide appropriate solutions for the Islamic Republic of Iran.

تبلیغات