رویکرد تطبیقی سیاست خارجی امریکا در قبال برنامه هسته ای ایران و کره شمالی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
امریکا از اوایل دهه ۹۰ میلادی تاکنون، تلاش بسیاری برای مقابله با برنامه هسته ای ایران و کره شمالی انجام داده است. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و با رویکردی تطبیقی ابعاد دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی سیاست امریکا در مواجهه با برنامه هسته ای ایران و کره شمالی بررسی شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم تفاوت اهداف این دو کشور در پیگیری برنامه هسته ای، ایران نسبت به کره شمالی بیشتر تحت فشار سیاسی- اقتصادی و تهدید نظامی قرار گرفته است. در این مدت، همه دولت های دموکرات و جمهوری خواه رویکرد تعاملی با کره شمالی را به صورت دو و چند جانبه آزموده اند، در حالی که این رویکرد در قبال ایران، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. توافق ناشی از تعامل (برجام) نیز مدت کوتاهی بعد از حصول، دوام نیاورد و آمریکا از آن خارج شد. تحریم و تشدید فشار اقتصادی علیه ایران در چارچوب کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ خیلی زود بخش های مهم اقتصاد ایران را در برگرفت. در حوزه نظامی اگرچه دو کشور همواره در معرض تهدید به حمله نظامی بوده اند، اما این گزینه در خصوص ایران بیشتر مورد توجه سیاست مداران و نخبگان فکری امریکا بوده است. برای بررسی چرایی این موضوع از نظریه رئالیسم نئوکلاسیک استفاده شد که بر اساس آن گزینه های منتخب در قبال ایران و کره شمالی تحت تأثیر عوامل سیستمی و داخلی قرار دارد. علاوه بر منافع قدرت های جهانی (چین و روسیه)، منافع متحدان منطقه ای امریکا در شمال شرق و جنوب غربی آسیا هم از عوامل مهم سیستمی تأثیرگذار بر سیاست واشنگتن در خصوص برنامه هسته ای ایران و کره شمالی است. در حالی که ژاپن و کره جنوبی اغلب خواستار مذاکره و تعامل برای حل معضل هسته ای کره شمالی هستند؛ متحدان عرب و صهیونیستی امریکا تشدید فشار علیه ایران و حتی استفاده از زور را پیشنهاد داده اند. از سوی دیگر هر چند کره شمالی می تواند کرانه غربی امریکا را هدف قرار دهد، اما امریکایی ها تصور می کنند کره شمالی احتمالاً به دلیل ایجاد توازن استراتژیک با آمریکا در واکنش به اقدام تهاجمی امریکا و متحدان آن، به خاک امریکا حمله خواهد کرد. امریکایی ها ایدئولوژی جمهوری اسلامی را دشمن تلقی می کنند بر این باورند که پیشرفت هسته ای، احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای را افزایش می دهد و در نتیجه منافع امریکا در منطقه و حتی جهان به خطر می افتد. نتیجه حاصل از عوامل سیستمی و داخلی، تشدید فشار علیه ایران و کاهش فشار علیه کره شمالی است.US policy toward Iran and North Korea's nuclear program; a comparative approach
Diplomacy, sanctions, and threats of force have been United States policy, in contrast to Iran's and North Korea's nuclear programs since the early 1990s. This study using a documentary based and comparative approach to examine these dimensions of US policy. Despite the differences between the two countries in pursuing a nuclear program, Iran is under greater pressure than North Korea. Based on the theory of neoclassical realism, selected options for Iran and North Korea are influenced by systemic factors and internal factors. In addition to the interests of world powers (China and Russia), the interests of US regional allies in Northeast and Southwest Asia are important factors influencing Washington's policy on Iran and North Korea's nuclear program. Domestic factors also play an important role in explaining US policy; North Korea is capable of targeting US soil, but US officials believe North Korea will attack in response to the US and allied offensive. Americans see the ideology of the Islamic Republic as an enemy, and they think nuclear development, Increases the likelihood of an Iranian nuclear bomb, That would threaten US interests in the region and even in the world. Another point is that the Arab and Israeli lobbies are working to influence Congress to oppose any engagement with Iran. As a consequence of systemic and internal factors, the pressure on Iran is increasing and it is being reduced against North Korea.