یکی از دغدغه های پس از انقلاب اسلامی ایران، با توجه به ارزش های نهفته در آن، مقوله بومی سازی علوم انسانی بوده است که می تواند روند هویت سازی نظام را نیز تقویت کند. رمز کلیدی این امر، فرانظریه های اسلامی است که راه را برای نظریه های دیگر و رویکردها و حتی تاکتیک های گوناگون، به ویژه در زمینه های دفاعی و سیاست خارجی هموار می سازد. همه نظری هها دارای فرانظریه هایی مختص خود هستند که به آنها شکل م یدهند و مقوله های بنیادین آنها را برجسته م یکنند. در فرانظریه ها سه مؤلفه اهمیت اساسی دارند: هستی شناسی، معرف تشناختی و انسان شناسی؛ یعنی نگاهی که به دنیا و نظام هستی دارند، نگاهی که به نحوه شناخت جهان دارند و روزن ها ی که از آن به انسان و فلسفه وجودی انسان م ینگرند. اگر درصدد شناخت نگرش امنیتی جمهوری اسلامی، تبیین یا تجویز آن هستیم، لازم است هستی شناس ی آن را با نگاهی عمیق واکاوی کنیم. نوشتار پیش رو کنکاشی درباره مبانی هستی شناسان ه مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران است و این ایده را مطرح م یکند که به جای اینکه نگرش امنیتی، فیزیکی، مادی و سخت افزارانه باشد، بیشتر غیرمادی، هویتی و نر مافزار انه است. در مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران، اهمیت زیادی به عناصر معنوی و هویت ساز داده م یشود، به نحوی که خود در مقابل غیرخود مرزهای مشخصی ایجاد کند.