الگوی ارزش آفرینی در کسب و کارهای روستایی بر پایه معنابخشی استراتژیک: مطالعه موردی کسب و کارهای کشاورزی و صنایع دستی آذربایجان غربی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف این پژوهش ارائه الگوی ارزش آفرینی در کسب و کارهای روستایی بر مبنای معنابخشی استراتژیک است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی-پیمایشی و ازنظر ماهیت کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را صاحبان کسب و کارهای روستایی فعال در بخش روستایی جنوب آذربایجان غربی در حوزه دامپروری صنعتی، گلخانه های صنعتی، صنایع دستی و گلیم بافی نیمه صنعتی در سال 1399 تشکیل می دهند که پس از شناسایی تعداد آن ها (265 مورد)، با استفاده از روش گرجسی-مورگان 155 مورد به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شد. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه معنابخشی استراتژیک نیل و همکاران بوده که برای سنجش ارزش آفرینی کسب و کارها از اطلاعات طبقه بندی آن ها با توجه به نحوه محاسبه بازده تقریبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری درجه دوم انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که چهار مؤلفه معنابخشی استراتژیک شامل ارتباطات درونی، ارتباطات بیرونی، گردآوری اطلاعات و دسته بندی اطلاعات حدود 4/43 درصد از متغیر ارزش آفرینی را پیش بینی می کنند. به عنوان نتیجه، کسب و کاری که به محیط خود آگاه است و از طرفی، انتقال اطلاعات و ارتباطات درون کسب و کار به طور مناسبی جریان دارد، در خصوص خلق ارزش در شرایط بهتری قرار دارد.The Model of Value Creation in Rural Businesses Based on Strategic Sensemaking: A Case Study of Agricultural and Handicraft Businesses of West Azerbaijan, Iran
TThe purpose of this study is to provide a value creation model in rural businesses based on strategic sensemaking. This research is a descriptive-survey method and applicable in terms of nature. Statistical population was of rural business owners active in the rural sector of South West Azerbaijan in the field of industrial animal husbandry, industrial greenhouses, handicrafts and semi-industrial Rug weaving in 2020, of which 265 were identified and 155 were selected by the sample size of Georgian-Morgan. The research instrument included the strategic significance questionnaire of Neil et al. and to measure the value creation of businesses, their classification information was used according to the method of calculating the approximate return. Multivariate linear regression analysis and quadratic structural equation model were used to analyze the data. Findings showed that four components of strategic meaning including internal communication, external communication and data collection and information classification predict 43.4% of the value creation variable. As a result, a business that is aware of its environment and, on the other hand, the transfer of information and communication within the business flows smoothly, therefore, is in a better position to create value.