نسبت سوژه و ساختار و بازاندیشی در گفتمان های هویتی در ایران معاصر: از مشروطه تا جمهوری اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شکل گیری احساس تعلق و هویت یابی در چارچوب « هویت ملی»، بازتاب تحولاتی است که در دوران مدرن سربرآورد. هویت به عنوان تأثیر و تأثراتی از روابط، از طریق بیان تفاوت ها معنا می یابد. اگر این تفاوت ها وجود نداشت، ما نمی توانستیم به طور متمایز و همبسته موجودیت یابیم. هویت برای تبیین و استقرار الگوهای رفتاری خود نیازمند تفاوت است و در ادامه هر گفتمان هویتی، تفاوت ها را به یک «دیگری» یا «غیرِخودی» تبدیل می کند تا از قطعیات و مسلمات خود دفاع کند. در ایران نیز انقلاب مشروطه را می توان نقطه آغازین ظهور گفتمان های مدرن در حوزه اجتماعی و سیاسی دانست. بنابراین، کاربردی شدن مفهوم هویت در این دوره ظهور می یابد و آثار آن را نیز در تمامی رخدادهای سیاسی و اجتماعی که در ایران رخ داده می توان مشاهده کرد. پرسش اصلی مقاله این است: نسبت سوژه و ساختارهای گفتمانی در گفتمان هویتی ایران معاصر، چگونه بوده است؟ استدلال مطرح شده آن است که سوژه و هویت تحت تاثیر ساختار قدرت از مشروطه تا جمهوری اسلامی معنا می یابند، به نحوی که در هر دوره شاهد تضعیف و به محاق رفتن سوژه هستیم، درحالی که ظرف حدود دو دهه اخیر، نقش ساختار به مرور کم رنگ می شود، در این دوره سوژه ها به عنوان حاملان هویت دارای نقش فعال تر و جدی تری هستند. تز نوآورانه مقاله حاضر این است که در این دو دهه اخیر، برای نخستین بار در تاریخ ایران معاصر، شاهد کاهش نقش ساختارها و نقش آفرینی «سوژه شخصی» (به تعبیر تورن، در مقام تحقق بخشی به آزادی و عهده دار مسئولیت سوژگی) هستیم؛ به نحوی که، یک گفتمان هویتی فراگیر و مورد اجماع در میان کنش گران اجتماعی وجود ندارد. روش گردآوری داده ها در پژوهش حاضر اسنادی و ابزار گردآوری داده ها، فیش برداری از منابع اصیل و دارای اعتبار علمی است.The relationship between subject and structure and rethinking in contemporary Iran identity discourses: From the Constitutional Revolution (Mashrouteh) to the Islamic Republic
Sense of belonging and identity in the context of "national identity" is a reflection of the transformations that took place in the modern era. Identity is understood as the influence of relationships between us and others. Identity needs difference to explain and establish its behavioral patterns, and in the continuation of each identity discourse, it transforms differences into an "other" or "outsider" in order to defend its scope and boundaries. In Iran, the Constitutional Revolution can be considered the starting point for the emergence of modern identity discourses in the social and political spheres. Therefore, the application of the concept of identity emerges in this period and its effects can be seen in all political and social events that took place in Iran. The main question of the present paper is: What has been the relationship between the subject and the discourse structures in the identity discourse of contemporary Iran? The hypothesis is that the subject and the identity are meaningful under the influence of the structure power from the Constitution to the Islamic Republic, so that in each period we see the subject weakening and disappearing, while over the last two decades, the role of the structure has gradually it become less and less. Importantly, in this period, subjects have a more active and serious role as carriers of identity. The innovative thesis of the present article is that in the last two decades, for the first time in the history of contemporary Iran, we have witnessed a decrease in the role of structures and strength of the role of the "personal subject" (in Touraine 's words). The method of data collection in the present study is documentation and data collection tool is taking notes from original sources.