کارکرد نهادهای برساخته در خاورمیانه از منظر جامعه بین الملل مکتب انگلیسی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تشکیل نظام بین الملل در خاورمیانه مبتنی بر یک نظام منطقهای است که پس از استعمار بوجودآمد و کشورهای بوجود آمده از استقلال و حاکمیت خود دفاع میکردند. این کشورها برای نشان دادن مشروعیت بخشی و تمایل همکاری با یکدیگر، نهادهای برساخته ای را در چارچوب نظام دولتها بوجود آوردند که از ویژگیهای مکتب انگلیسی است که شامل اتحادیه عرب،سازمان کنفرانس اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان اوپک می باشد.این نهادها برای همبستگی میان کشورهای خاورمیانه بوجود آمدند. هدف این نوشتار، بررسی نقش و جایگاه نهادهای برساخته در جامعه بین الملل خاورمیانه است. پرسش اصلی این است که آیا نهادهای برساخته توانسته اند به شکل گیری جامعه هبستگی گرای بین الملل خاورمیانه کمک کنند؟ فرضیه این پژوهش آن است که با وجود نهادهای برساخته، جامعه بین الملل در خاورمیانه شکل نگرفته است. این پژوهش ازمنظر پارادایم جامعه بین الملل مکتب انگلیسی نشان می دهد در این منطقه تنش و نزاع متناوب بیش از انسجام و صلح است. به عبارت دیگر نهادهای برساخته در خاورمیانه رژیمهایی هستند که نه تنها به شکل گیری جامعه بین الملل خاور کمک نکرده ا ند بلکه باعث افزایش تنش شده اند. این پژوهش در چارچوب سنت خردگرا و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.The Functioning of constructed Institutions in the Middle East from the Perspective of the International English School Community
The formation of the international system in the Middle East is based on a regional system that emerged after colonization and the emerging countries defended their independence and sovereignty. To demonstrate legitimacy and willingness to work together, these countries created structured institutions within the system of government, which is a feature of the English school, which includes the Arab League, the Organization of the Islamic Conference, the Gulf Cooperation Council, and OPEC. These institutions were created for solidarity between the countries of the Middle East. The purpose of this paper is to examine the role and position of established institutions in the international community of the Middle East. The main question is whether the constructed institutions have been able to contribute to the formation of an international Middle Eastern solidarity society? The hypothesis of this research is that despite the established institutions, the international community has not been formed in the Middle East. This study, from the point of view of the paradigm of the international community of the English school, shows that in this region, tension and intermittent conflict are more than cohesion and peace. In other words, established institutions in the Middle East are regimes that have not only failed to shape the international community in the East, but have increased tensions.