موانع فزاینده منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه از منظر مکتب کپنهاگ (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله در نظر دارد با بهره از نظریه امنیتی کپنهاگ به عوامل مؤثر بر منطقه گرایی درون زا بپردازد و از آن زاویه، دو روند منطقه گرایی درون زا و برون گرا در خاورمیانه را آسیب شناسی نماید. راهکار اصلی نویسنده برای آغاز منطقه گرایی درون زا، آغاز سیاست همسایگی از جانب قدرت های مؤثر منطقه ای است که مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی هستند. ایران همان قدرت منطقه ای است که اولأ مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی است و ثانیأ آزادشدن قدرت آن در گرو کاهش تنش های منطقه ای، کاهش مداخلات قدرت های برون منطقه ای و آغاز فرایند منطقه گرایی درون زا و یا درون نگر است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا چیست و جمهوری اسلامی ایران چگونه می تواند سیاست همسایگی به منظور تحقق منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا را فعال کنند؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه را در محک آزمون قرار داده ایم که: تعارضات ساختاری فعال در منطقه، اقتصاد غیر مکمل، سبک زندگی متعاکس و الگوی دوستی و دشمنی متناقض مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه است. همچنین اعتماد به نفس الیت سیاسی قدرت های منطقه ای، مستهظر به فرهنگ و تمدن قوی برای آغاز سیاست همسایگی، ظرفیت های مادی و معنوی لازم برای اعتماد سازی و مشارکت طلبی و تلاش برای کاهش تنش های منطقه ای در یک فرآیند بطیئیی، کاهش مداخلات منفی قدرت های خارجی در غرب آسیا را فرآهم می کند و زمینه های لازم را برای تحقق منطقه گرایی درون زا فراهم می کند. در این مقاله به پیامدهای روند عادی سازی اعراب با اسرائیل برای منطقه گرایی نیز پرداخته می شودThe obstacles of endogenous regionalism in Copenhagen security theory In the Middle East
This article intends to use the Copenhagen security theory to address the factors affecting endogenous regionalism and from that perspective, to pathologies the two trends of endogenous and extroverted regionalism in the Middle East. The author's main strategy for initiating endogenous regionalism is the beginning of a neighborhood policy by influential regional powers that are subject to cultural and civilizational power. Iran is a regional power firstly, is subject to cultural and civilizational power, and secondly, the release of its power depends on reducing regional tensions, reducing the interventions of extra-regional powers and starting the process of endogenous or introspective regionalism. The main question is: What are the most important obstacles to endogenous regionalism in West Asia and how can I.R.Iran activate its neighborhood policy to achieve endogenous regionalism in West Asia? answering this question, we tested this hypothesis: active structural conflicts in the region, incomplete economics, a reciprocal lifestyle, and a paradoxical pattern of friendship and enmity are the most important obstacles to endogenous regionalism in the Middle East. Also, the self-confidence of the political elites of the regional powers, due to the strong culture and civilization to start the neighborhood policy, the material and spiritual capacities necessary to build trust and participation and try to reduce regional tensions in a slow process, reduce negative interventions of foreign powers in the West. It provides Asia with the necessary conditions for the realization of endogenous regionalism. Article discusses the consequences of the process of Arab normalization with Israel for regionalism.