مفهوم تعادل درسیستم سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطالعه موردی عملکرد پسا برجامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
روند تصمیم گیری و سیاست گذاری و عوامل موثر بر جهت گیری سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران پس از برجام، روندی ابهام آمیز و بعضا متضاد و اجرای نامطمئن بوده است. این کنش، بیشتر متاثر از تعدد نهادها، دخالت بازیگران غیر دولتی و نیز شخصی بودن روابط قدرت می باشد. هر چند یک اجماع نظر کلی همراه با پیچیدگی در درون نظام وجود دارد اما استمرار رویکردهای دوگانه و نهادهای موازی به پیدایش یک ساختار خاص، پیچیده و متداخل متشکل از نهاد رهبری، ریاست جمهوری ، نیروهای نظامی – امنیتی و شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گردیده است. همچنین در کنار آنها شبکه ای غیر رسمی مبتنی بر مناسبات شخصی و همچنین نفوذ شخصیت های مذهبی نیز در کارکرد نهادهای رسمی در حوزه سیاست گذاری خارجی موثر بوده اند. به رغم تعریف و تعیین روشن ساختار تصمیم گیری سیاست خارجی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عدم شکل گیری یک ساختار تصمیم گیری فراگیر در سیاست خارجی که در آن چارچوب، جایگاه و نقش هر یک از نهادها، کارگزاری ها و افراد مشخص و معین باشد واقعیتی انکارناپذیر است بر همین اساس، سوال مقاله از این قرار است آیا در ساختاری سیاسی به نام جمهوری اسلامی ایران، تعادل سیاسی و اجماع نظری بین نهادهای قدرت در موضوعاتِ کلان در حوزه سیاست گذاری خارجی وجوددارد؟ فرضیه مقاله بر این اصل استوار می باشد جمهوری اسلامی ایران از عدم تعادل سیاسی و اجماع نظر نهادهای قدرت بر سر موضوعات کلانِ سیاست گذاری خارجی مثلا انتخابِ نوعِ راهبرد امنیت ملی در فضای پسا برجام که در این پژوهش مورد واکاوی قرار گرفته رنج می برد.The Concept of Balance in The Political System of Iran, Case Study: Post- JCPOA Performance
The decision-making and policy making process and the factors influencing the foreign policy orientation in the Islamic Republic of Iran after JCPOA was an ambiguous and sometimes contradictory and unreliable implementation. This action is most affected by the multiplicity of institutions, the involvement of non-state actors, and the personalities of power relations. Although there is a general consensus with the complexity within the system, the continuation of dual sovereignty and parallel institutions leads to the emergence of a specific, complex and interconnected structure consisting of the leadership, the presidency, the military-security forces and the Supreme National Security Council and the Security Commission National and foreign policy of the Islamic Consultative Assembly. Along with them, an informal network based on personal relationships as well as the influence of religious figures has also been effective in the functioning of formal institutions in the field of foreign policy. Despite the definition and clarification of the structure of foreign policy decisions in the constitution of the Islamic Republic of Iran, the lack of a comprehensive foreign policy decision making structure in which the framework, position and role of each institution, brokerage, and certain individuals The fact is undeniable. Accordingly, the question of the article is whether there is political balance and political consensus between the institutions of power in the major political issues in the field of foreign policy in a political structure called the Islamic Republic of Iran? The hypothesis of the article is based on this principle. The Islamic Republic of Iran suffers from a political imbalance and the consensus of power institutions over foreign policy issues, for example, the choice of a kind of national security strategy in the post-JCPOA that has been addressed in this study.