بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه از نظرگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله به بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه در سال 2011 از منظر نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت می پردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه نظریه انتقادی متأثر از مکتب فرانکفورت قادر به تحلیل مسائل نظام بین الملل ازجمله جنبش های اجتماعی منطقه ی خاورمیانه می باشد. بنابراین با به کارگیری و کاربست اصول، مفروضه ها و مفاهیم این نظریه تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت چگونه می تواند جنبش های اجتماعی خاورمیانه را تحلیل کند؟ به سخن دیگر آیا می توان نظریه انتقادی را به عنوان چارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل خیزش های مردمی خاورمیانه به کار برد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود عبارت است از اینکه؛ نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت با تأکید بر مفاهیمی همچون تغییرپذیری و دگرگونی از طریق عمل انسانی، آگاهی بشر و نقش سوژه اجتماعی، رهایی، کاهش نابرابری، برقراری عدالت، بهبود زندگی اجتماعی، محرومیت و گفتگو در عرصه عمومی برای نیل به هدف؛ که همه این عوامل مستلزم کنش انقلابی است، می تواند الگوی تحلیلی مناسبی برای جنبش های اجتماعی خاورمیانه باشد. نوع تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، گردآوری اطلاعات از روش های گوناگون و به طور کلی بر مبنای روش اسنادی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز عمدتاً با شیوه تحلیل کیفی انجام پذیرفته است.An Examination of Middle East Social Movements on Viewpoint of Critical Theory of the Frankfurt School
This article studies the Middle East social movements in 2011 according to Critical Theory of the Frankfurt, seeking to demonstrate how Critical Theoryof the Frankfurt School is able to analyze the issues of the international system, including Middle East social movements. Making use of principles, assumptions and concepts of this theory, we attempt to address this basic question as to how Critical Theory of the Frankfurt School can analyze the Middle East social movements. In other words, is it possible to employ Critical Theory as a conceptual and theoretical framework in analyzing civil uprisings in Middle East? An assumption which is taken into account to address this inquiry involves: Is Critical Theory of any avail in being a proper analytical model for social movements in Middle East, regarding the fact that Critical Theory of the Frankfurt School emphasizes on concepts such as variability and transformation by virtue of human action, human knowledge and role of the social subject, liberty, diminishing inequality, upholding justice, improving the social life, deprivation, and public dialogue as to achieve the goal, all of which require revolutionary action. The type of this study is descriptive-analytical. Considering the nature and type of the study, information is compiled through several ways, generally speaking, based on library and internet method. Results are mainly obtained using qualitative analysis.