آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

امروزه با توجه به افزایش بحران ها و رویدادهای مخرب در کلیه سطوح سازمان ها و شرکت ها، ایجاد انعطاف پذیری به اولویت اول بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است. از این رو با توجه به اینکه صنعت پتروشیمی جزو صنایعی است که نسبت به اختلالات بسیار حساس بوده و با تغییرات سریع و تکنولوژیکی و عدم قطعیت همراه است، این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری چابکی سازمانی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بر تاب آوری سازمان در شرکت پتروشیمی عسلویه انجام شد. روش انجام پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت پتروشیمی عسلویه درنظر گرفته شد که تعداد آنها 430 نفر بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 203 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده-های پژوهش شامل سه پرسشنامه نوناکا و تاگوچی (1998) جهت ارزیابی مدیریت دانش، پرسشنامه آل اموش و همکاران (2020) جهت ارزیابی سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی و پرسشنامه پرایاک و همکاران (2018) برای ارزیابی تاب آوری سازمانی می باشد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اظهارنظر 10 نفر از خبرگان دانشگاهی تأیید گردید. همچنین در ادامه روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) براساس معیار میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ترکیبی بررسی و تأیید شد. برای محاسبه پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ به کار برده شد (مدیریت دانش: 802/0، سرمایه اجتماعی: 807/0، تاب آوری سازمان: 796/0، چابکی سازمانی: 821/0) و بالاتر بودن تمامی ضرایب از 7/0 نشان دهنده آن است که ابزار اندازه گیری استفاده شده پایایی قابل قبولی دارد. برای تجزیه وتحلیل متغیرهای جمعیت شناختی و آمار توصیفی از نرم افزار SPSS و جهت تحلیل آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش با متغیرهای چابکی سازمانی و تاب آوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به طوری که مقدار آماره t بالاتر از 96/1 در تمامی مسیرها است که بیان-کننده معناداری در سطح 95% می باشد. همچنین نقش میانجی گری چابکی سازمانی با تأثیر کل 643/0 در مسیر بین مدیریت دانش و تاب آوری سازمانی از مسیر بین سرمایه اجتماعی و تاب آوری سازمانی با تأثیر کل 120/0 بیشتر است. به عبارت دیگر، تأثیرگذاری چابکی سازمانی در رابطه بین مدیریت دانش و تاب آوری سازمان بیشتر از رابطه سرمایه اجتماعی و تاب آوری سازمان است. براساس نتایج حاصل شده، می توان بیان کرد، یکی از بهترین روش های مقابله با تغییرات محیطی و رسیدن به یک سازمان تاب آور، هدایت سازمان به سمت چابک بودن است. چابکی سازمانی نیز نیازمند توانایی و مدیریت دانش به عنوان یکی از مهمترین مزیت های رقابتی و توسعه سرمایه های اجتماعی برای رسیدن به اهداف سازمانی است.

Modeling the effect of knowledge management and social capital on organizational resilience with the mediating role of organizational agility (case study: Employees of Asaluyeh Petrochemical Company)

Nowadays, due to the increase in crises and destructive events at all levels of organizations and companies, creating flexibility has become the first priority of many organizations. Therefore, considering that the petrochemical industry is one of the industries that is very sensitive to disturbances and is associated with rapid technological changes and uncertainty, this research aims to investigate the mediating role of organizational agility in the relationship between social capital and knowledge management on organizational resilience was carried out in Asalouyeh Petrochemical Company. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the research was the employees of Asalouyeh Petrochemical Company, whose number was 430. For this purpose, 203 people were selected as a statistical sample using a simple random sampling method and using Cochran's formula. The research data collection tools include three questionnaires by Nonaka and Takeuchi (1998) to evaluate knowledge management, Al-Omoush et al. (2020) questionnaire to evaluate social capital and organizational agility, and Prayak et al. (2018) questionnaire to evaluate organizational resilience. The face validity of the questionnaire was confirmed through the comments of 10 academic experts. Also, construct validity (convergent and divergent validity) was checked and confirmed based on the extracted average variance criterion and composite reliability. To calculate the reliability of the questionnaires, Cronbach's alpha coefficient was used (knowledge management: 0.802, social capital: 0.807, organizational resilience: 0.796, organizational agility: 0.821) and all coefficients were higher at 0.7, which indicates the used measurement tool has acceptable reliability. SPSS software was used to analyze demographic variables and descriptive statistics, and AMOS software was used to analyze inferential statistics and structural equation methods. The results showed that there is a positive and significant relationship between the variables of social capital and knowledge management with the variables of organizational agility and organizational resilience. So the value of t-statistic is higher than 1.96 on all routes, which indicates significance at the 95% level. Also, the mediating role of organizational agility with a total effect of 0.643 on the path between knowledge management and organizational resilience is greater than the path between social capital and organizational resilience with a total effect of 0.120. In other words, the influence of organizational agility on the relationship between knowledge management and organizational resilience is greater than the relationship between social capital and organizational resilience. Based on the obtained results, it can be said that one of the best ways to deal with environmental changes and achieve a resilient organization is to lead the organization towards being agile. Organizational agility also requires the ability and knowledge management as one of the most important competitive advantages and the development of social capital to achieve organizational goals.

تبلیغات