زن در عرصه سیاست ایران، مطالعه موردی دوره قاجار ؛ نظریه آدلر و روان شناسی سیاسی مهدعلیای سوم (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
روانشناسی سیاسی روشی برای بررسی شخصیت افراد و پی بردن به دلایل کنش ها و واکنش های رفتاری افراد در برابر مسائل و امور مختلف می باشد. در پژوهش پیش رو مهدعلیا همسر محمدشاه، دومین شاه قاجار و مادر ناصرالدین شاه سومین شاه قاجار، با توجه به روش روانشناسی سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بنابر داده های به دست آمده، مهدعلیا با سه ویژگی مجزا و مشخص قابل بررسی است. یک زنی مدبر، مقتدر، سیّاس و محیّل. دوم زنی که به عنوان مادر نقش هایی دارد و به ایفای آنها می پردازد. سوم زنی که به امورات عام المنفعه و خیریه می پردازد. وی توانست با مدیریت و کاردانی که داشت، بعد از فوت محمدشاه چهل روز بر مسند حکومت قرار بگیرد و شرایط را برای آمدن شاه جدید از تبریز به تهران فراهم کند. او با نفوذ در ناصرالدین شاه به دخالت در امور سیاسی و حکومتی پرداخته و نقش مهمی را در برخی وقایع ایفا کرد. مهدعلیا همچون هر مادر دیگری به فرزندنش عشق می ورزید از نامه های باقی مانده از آن موقع می توان به این مهم پی برد. در امور خیریه هم فعالیت داشت او همچون یک زن مسلمان از خود آثاری به یادگار گذاشت. علی رغم موارد اشاره شده بیشترین تأثیری که در اذهان بر جای گذاشت زنی منفور است چون عامل یا یکی از عاملین اصلی در قتل امیرکبیر محسوب می شود. نگارندگان در این پژوهش در صدد هستند تا چهره ای متفاوت اما واقعی از این زن که جزء واپسین زنان مقتدر ایرانی در حوزه سیاست می باشد را معرفی کند. با توجه به پژوهش انجام شده به نظر می رسد، شرایط زندگی مهدعلیا در کنار همسرش محمدشاه و مشکلاتی که در زندگی با او داشت، در نحوه برخوردش در برابر ناصرالدین شاه و دخالت در امور حکومتی در عصر ناصری اثر داشت.Women in Iranian politics Case study of the Qajar period (Adler theory and the political psychology of Mahdalia III)
Political psychology is a way to examine the personality of individuals and to find out the reasons for the actions and behavioral reactions of individuals to various issues and matters. In the leading research of Mahdalia III, it is examined and analyzed according to Adler theory and political psychology. According to the obtained data, Mahdalia is known for having three distinct characteristics: a resourceful, powerful, political and local woman, a second woman playing mother roles, and a third Muslim woman engaged in charitable and charitable affairs. Which is examined in three time periods: 1- Childhood and before marriage, 2- The period of his marriage and divorce, 3- The period of the reign of his son Naser al-Din Shah. In this study, the authors try to introduce a different but real face of this woman, who is one of the last powerful Iranian women in the field of politics, emphasizing Adler's theory. In his theory, Adler considers the issue of inferiority as a motivating force in human behavior and believes that it has its roots in childhood and can be studied in three personality types: organ inferiority, cherished and neglected, in people with this problem. In the case of the researcher, according to the tenderness in childhood and then the negligence in the period of marriage and the compensation of the humiliation caused by it during the reign of her child at this time can be examined. According to the research, it seems that Mahdalia's dissatisfaction with life with his wife Mohammad Shah, had an effect on the way he treated Naser al-Din Shah and interfered in government affairs.