مسأله و هدف: با توجه به اهمیت روز افزون آموزش های مهارتی و با عنایت به مسائل پیچیده و متعددی که این نوع آموزش ها با آن درگیر هستند، در این مقاله سعی بر این است تا روند رو به رشد این دو زیرنظام که متولیان حوزه مهارتی نظام آموزش عالی کشور هستند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به نوعی به آسیب شناسی این دو زیرنظام پرداخته شود و خلاء های احتمالی این دو زیرنظام پوشش داده شود. روش کار: ابزار جمع آوری اطلاعات محقق در این تحقیق به صورت روش کتابخانه ای بوده است که همه اسناد چاپی و الکترونیکی را شامل می شود. یافته ها: در یک دهه اخیر روند رشد و توسعه زیرنظام مهارتی شامل دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای بسیار متفاوت از یکدیگر بوده است به طوری که دانشگاه جامع علمی کاربردی 14273 رشته محل از 37159 (38 درصد از کل کشور) را به خود اختصاص داده است و در سایر موارد دانشگاه جامع علمی در سال تحصیلی 1394 – 1393 با جمعیت 816620 و در همین سال با تعداد 1011 مرکز آموزش عالی با فاصله خیلی زیاد، بالاتر از دانشگاه فنی و حرفه ای ایستاده است. این در حالی است که دانشگاه فنی حرفه ای 1014 رشته محل (7/2 درصد از کل کشور) را دارد و جمعیت آن در سال تحصیلی 1397 – 1396، 221397 نفر بوده و در سال 1399-1398، 173 مرکز آموزش عالی داشته است. نتیجه گیری: یکی از مهم ترین دلایل رشد و توسعه دانشگاه جامع علمی کاربردی نسبت به دانشگاه فنی و حرفه ای را می توان ورود بخش خصوصی و تأسیس مراکز علمی کاربردی خصوصی دانست. دانشگاه فنی و حرفه ای به لحاظ ماهیت کاملاً دولتی و بروکراسی اداری در یک دهه اخیر فقط 8 آموزشکده جدید تأسیس نموده است البته بیش از 10 آموزشکده این دانشگاه طی یک دهه اخیر که به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واگذارشده ارتقا یافته و تبدیل به دانشکده شده اند که نشانگر حرکت به سمت پایدارسازی حضور و ارائه خدمات می باشد. اسناد بالادستی به ویژه برنامه های توسعه اخیر چون برنامه های چهارم، پنجم و ششم توجه زیادی به زیرنظام مهارتی داشته و به دنبال رشد و توسعه این زیرنظام خاص نظام آموزش عالی بوده اند به طوری که با عناوین مختلف در برنامه های توسعه کشور چون حمایت اداری، مالی، تجهیزاتی و کالبدی و توجه به پیامدها و لزوم تأسیس یک نهاد سیاست گذار جهت یکپارچگی و کارآمدی از آن یاد کرده اند.