حس تعلق به مکان رابطه ای معنادار بین احساس، شناخت و ادراک افراد با فضاست که می تواند باعث به وجود آمدن احساس ها و پیامدهای مثبت در عوامل اجتماعی، روان شناختی و فیزیولوژیکی شود. به همین منظور در پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق به فضاهای دانشگاهی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی است که برای گردآوری داده های آن از روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در شهر تهران می باشد و در آن از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است. بدین ترتیب که 168 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم کارشناسی و سال دوم کارشناسی ارشد معماری از پنج دانشگاه (دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات) انتخاب شدند. یک پرسشنامه 61 سؤالی محقق ساخته، به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن با نظرسنجی از اساتید حوزه معماری و روانشناسی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0.941 α=) موردبررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. در نتایج تحلیل عاملی، غیر از عامل حس تعلق به دانشگاه 8 عامل دیگر استخراج گردید که در 05/0p< همبستگی معناداری با عامل حس تعلق به مکان داشتند. درمجموع حدود 54 درصد از واریانس کل حس تعلق به مکان، توسط این 8 عامل پوشش داده شد. نتایج نشان داد عوامل طراحی محیطی (ساماندهی فضایی، سایت و محوطه دانشگاه، کمیت و کیفیت کلاس های آموزشی و کمیت و کیفیت مبلمان محوطه)، عوامل انسانی (رفتار اساتید و کارکنان با دانشجویان) و عوامل فردی (شرکت در فعالیت های علمی، فرهنگی، اجتماعی و اهمیت به تکالیف دانشگاهی) به ترتیب بیشترین همبستگی با حس تعلق به دانشگاه را داشتند و لازم است در طراحی محیط و برنامه های آموزشی اساتید، کارکنان و دانشجویان موردتوجه قرار گیرند.