آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

بین المللی شدن آموزش عالی در سه دهه اخیر، به عنوان مهم ترین عامل تغییر در دانشگاه های کشورهای مختلف مطرح شده است. شواهد علمی که دال بر گرایش استراتژیک دانشگاه های ایران و یا سمت وسوی مطالعات و پژوهش های حوزه آموزش عالی در زمینه سیاست گذاری آموزش عالی بین المللی باشد، در دست نیست. با توجه به فقدان گرایش استراتژیک و نیز غنی نبودن ادبیات علمی مربوط به بین المللی شدن آموزش عالی به زبان فارسی، این مقاله ضمن باز مفهوم سازی انتقادی این ایده، رابطه آن را با پدیده جهانی شدن بررسی و تحلیل می کند. بعلاوه این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که سیاست گذاران و مدیران دانشگاه ها عمدتاً چه انگیزه ها و اهدافی را از بین المللی شدن تعقیب می کنند. روش تحقیق این مقاله کیفی، توصیفی-تحلیلی و از نوع انتقادی-اسنادی است. این مطالعه نشان می دهد که بین المللی شدن به لحاظ مفهومی در حال تغییر و تکامل است و فهم و برداشت نظری از آن با آن چیزی که در عمل اجرا و تجربه می شود، تا حدود زیادی متفاوت است. این مطالعه همچنین نشان می دهد که دامنه اهداف و سیاست های آموزش عالی بین المللی از فعالیت های کارکردگرایانه نظیر برندسازی و درآمدزایی تا مؤلفه های آرمان گرایانه مانند صلح سازی و توسعه ایده شهروندی جهانی متغیر است.

تبلیغات