آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

رفع مشکلات در ارتباط کارآمد میان دانشگاه و صنعت سال هاست که محققین را به مطالعه و ارائه راه کارها سوق داده است. راه کارهای ارائه شده در یکی از دسته های راه کارهای مبتنی بر رهیافت عمل گرا، رهیافت نهادگرا و رهیافت ماهیت گرا قرار می گیرند. از آنجائی که تمامی این راه کارها در پی انتقال دانش لازم از دانشگاه به صنعت هستند، لذا یک راه کار موفق می بایست از یک سو از هر سه رهیافت مذکور پشتیبانی کند و از سوی دیگر مبتنی بر روش ها و راه کارهای مدیریت دانش باشد. در این مقاله، ابتدا ده مدل مختلف جریان دانش که طی سال های گذشته ارائه شده اند جهت به کارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شده اند. نتیجه مقایسه نشان می دهد که هیچ یک از مدل های جریان دانش موجود نمی توانند تمامی رهیافت ها را در نظر بگیرند. لذا در این مقاله ابتدا یک چارچوب مفهومی مدل سازی جریان دانش ارائه شده است که با استفاده از آن می توان یک نگرش جامع به مدل سازی جریان دانش داشت. این چارچوب یک ماتریس شش در شش است که سطرهای آن منظرهای مختلف فرا سازمان، سازمان، گروه، نقش، افراد و ماشین هستند و ستون های آن جنبه های چرا، چه چیز، چه کس، چطور، چه وقت و کجا هستند. سپس با استفاده از این چارچوب مدل جریان دانش در ارتباط دانشگاه و صنعت طراحی شده است که مبتنی بر بازارهای دانشی بوده و نهادهای مختلف دانشگاهی و صنعتی را به همراه یک نهاد تحت عنوان نهاد نظارت و پشتیبانی از جریان های دانشی در نظر می گیرد. در این مدل بیست وهفت نوع جریان دانش تبیین شده اند که رخداد آن ها به معنای وقوع یک معامله دانشی است که طرفین آن فروشنده و خریدار بسته دانشی هستند که بسته به نحوه آغاز جریان دانش در یک مناقصه یا مزایده شرکت می کنند.

تبلیغات