آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

آموزش عالی در جامعه معاصر از سوی دو گرایش متعارض به سوی شغل گرایی و حرفه گرایی کشیده می شود. این مقاله با تفکیک مفاهیم حرفه و شغل به بررسی ریشه های شغل گرایی و حرفه گرایی در دوران مدرن و نسبت آن ها با آموزش عالی می پردازد. پس ازاین مرور مفهومی، تأثیر تحولات دهه های پایانی قرن بیستم بر پیدایش دو مفهوم شغل گرایی و حرفه گرایی بررسی می شود. هدف این مقاله واکاوی در ابعاد مختلف حرفه گرایی جدید و بررسی پیامدهای این مفهوم در سازمان اجتماعی و محتوای معرفتی حرفه ها در آینده نزدیک است. به این دلیل مفاهیم حرفه گرایی جدید و سیاست حرفه گرایی و انواع مدل های مرتبط با آن مطرح می شوند و سرانجام مدل چهاروجهی و تعاملی حرفه گرایی به بحث گذاشته می شود. نتیجه گیری نهائی مقاله بر اهمیت حرفه گرایی جدید در برابر شکل گرایی جدید تأکید دارد. شکل گرایی جدید تحت تأثیر ضرورت های تازه، آموزش را با تهدید گسترش رویه های مکانیکی، فایده گرایی و کمیت گرایی صرف و دانش آموختگان را نیز با تهدید گسترش رویکردهای غیر انتقادی، تک ساحتی و تکنسین مآبی مواجه ساخته است که نتیجه آن فراموش کردن علم و حرفه به مثابه مجموعه ای از ارزش های شخصی، میان شخصی، اجتماعی و سیاسی است. این مقاله برای پاسخ گوئی به نیازهای چندگانه و ازجمله ایجاد توازن بین کار و زندگی، فرهنگ و دانش، اصلاح برنامه های آموزشی در سطوح مختلف ازجمله آموزش عالی را برای ترکیب دو جریان آموزش عمومی با تأکید بر ارزش های انسان گرایانه و مدنی و آموزش حرفه ای با تأکید بر ارزش های شغلی را ضروری می داند. موضوع پایانی مقاله ارائه راهبردهای خاص به منظور گسترش حرفه گرایی جدید، به ویژه در رشته های علوم انسانی و با تأکید بر تقویت رابطه حرفه ها با مردم می باشد.

تبلیغات